اذان
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
جملات مخصوص برای اعلام
وقت نماز را
اذان گویند، که به
رسول خدا
وحی شده است.
اذان،
اسم مصدر باب تفعیل
یا
اسمی است که قایممقام ایذان میشود
و بهمعنای
اعلام است.
و به همین
معنا در
آیات ۳
سوره توبه و ۲۷
سوره حج و ۴۴
سوره اعراف بهکار رفته است.
اذان در
اصطلاح شرع، جملات مخصوصی است که در مواردی، ازجمله اعلام
وقت نماز و بهعنوان مقدّمه نماز،
تشریع شده است.
از نظر
شیعه و برخی از
اهلسنت، این جملات بهصورت
وحی بهوسیله
جبرئیل بر
پیامبر عرضه گشت.
امّا مشهور اهلسنّت، القای فقرات اذان را در
خواب به
عبداللهبنزید یا برخی دیگر از
صحابه میدانند.
جايگاه اصلی اذان در
فقه، باب
صلات است و از آن به مناسبت در بابهای
حج،
تجارت و
نکاح نيز سخن رفته است.
مشهور شیعه اذان را دارای ۱۸ جمله میدانند:
۱. الله اکبر ۴ بار.
۲. اشهد ان لا اله الاّ اللّه.
۳. اشهد انّ محمّداً رسولاللّه.
۴. حیّعلیالصّلاة.
۵. حیّعلی الفلاح.
۶. حیّ علی خیرالعمل.
۷. الله اکبر.
۸. لاإلـه إلاّ اللّه.
و بقیه فقرات هر کدام ۲ بار است که جمعا هیجده فقره است.
مشهور اهلسنّت، باحذف "حیّ علی خیرالعمل" و گفتن یک بار "لا إلـه إلاّاللّه" در آخر اذان، آن را دارای ۱۵ جمله میدانند.
آنان جمله «الصلوة خیرٌ مِن النوم» را در اذان
صبح بعد از حیّ علی الفلاح میافزایند.
عبارت «أشهد أنّ علیّاً ولیّ اللّه» گرچه از
روزگاری کهن در میان شیعه متداول بوده است و اکنون
شعار آنان شمرده میشود، نزد
علمای شیعه جزئی از اذان محسوب نشده و فقط به استناد
روایتی از
حضرت صادق(علیه السلام)آن را
مستحب دانستهاند و
ذکر آن به قصد جزئیّت
جایز نیست.
به قول مشهور، جمله «أشهد أنّ عليّا ولىّ اللّه» جزء اذان نيست، ليکن از آن جا که
شهادت به
توحید و
نبوّت بدون شهادت به
ولایت کامل نيست، پسنديده و مطلوب است که بعد از جمله «أشهد أنّ محمّدا رسول اللّه» شهادت به
ولایت امیر المؤمنین و ساير
معصومان عليهم السّلام نيز آورده شود.
جمله «حیّ علی خیرالعمل» نزد
امامیه یکی از جملات اذان است که در
روایت معراج به آن
تصریح شده است
و بر پایه منابع روایی، این فقره در زمان
ابوبکر و
عمر در اذان گفته میشد و عمر با این
پندار که این جمله
مردم را از هر کاری بهسوی
نماز میکشاند و از
جهاد بازمیدارد،
دستور داد آن را از اذان
حذف کنند.
اذان به
اذان اعلام و
اذان نماز تقسيم میشود.
اذان نماز نيز يا اذان
نماز جماعت است يا اذان
نماز فرادا.
بحثی در [[|مشروعیت|مشروعيّت]] اذان برای نمازهای
یومیّه اعم از
ادا و
قضا نيست، ليکن در
وجوب و
استحباب آن
اختلاف است، بيشتر [[|فقها]] قائل به استحباب آن هستند.
اذان برای غير نمازهای واجب يوميّه، مشروعيّت ندارد، ليکن گفتن آن در
گوش راست
نوزاد در روز
تولد يا پيش از افتادن ناف وی، در
بیابان هنگام
ترس از
جنّیان، در گوش کسی که
چهل روز
گوشت نخورده و نيز در گوش
انسان تندخوی و نيز
حیوان چموش،
مستحب است.
۱.
نیّت (
قصد قربت).
۲. دخول
وقت نماز.
۳-۴.
ترتیب و
موالات بين جملات به معنای فاصله طولانی بين آنها نينداختن
۵_ به
زبان عربی و درست خواند.
۱_ رو به
قبله اذان گفتن.
۲.
وقف بر آخر هر جمله.
۳_فاصله انداختن ميان اذان و
اقامه به دو
رکعت نماز يا
سجده و يا يک گام به جلو برداشتن.
۴_صحبت نکردن بين جملات.
۵_بلند کردن صدا برای
مرد، از
آداب اذان نماز است.
مسافر و کسی که
عجله دارد، میتواند جملات اذان را يک بار بگويد. برای
زن نيز
جایز است به
تکبیر و
شهادتین، بلکه تنها به شهادتين اذان بسنده کند.
اذان در اين موارد ساقط است:
۱_برای
قضای نمازهای
یومیّه جز نخستين نمازی که میگزارد.
۲_اذان
نماز عصر برای کسی که در روز
جمعه يا
عرفه در
عرفات،
نماز جمعه يا
ظهر را با اذان و
اقامه گزارده و بخواهد ميان آن دو جمع کند.
۳_اذان
نماز عشا در صورت جمع آن با
نماز مغرب برای کسی که شب
عید قربان در
مزدلفه نماز مغرب را با اذان و
اقامه خوانده است.
در اين که سقوط در موارد ياد شده به نحو
عزیمت به معنای
حرمت اذان گفتن است يا
رخصت در
ترک آن،
اختلاف میباشد.
بنا بر
قول اول، اذان گفتن در آن موارد جايز نيست.
سقوط به معنای
رخصت در ترک در مورد
قضای نماز به مشهور نسبت داده شده است.
همچنين سقوط اذان در صورت جمع بين دو
نماز ظهر و
عصر و نيز
مغرب و
عشا در غير موارد ياد شده، مورد اختلاف است. قول به سقوط، به مشهور نسبت داده شده است.
اذان و
اقامه از سه کس ساقط است:
۱_کسی که با
نماز جماعتی همراه شود و در آن جماعت اذان گفته شده باشد.
۲_کسی که پس از اقامه نماز جماعت در
مسجد و قبل از بر هم خوردن
صفها، بخواهد
نماز بگزارد. در سقوط آن در غير
مسجد، اختلاف است.
۳_کسی که اذان و اقامه ديگری را
حکایت کرده يا شنيده است.
در اين که سقوط در موارد فوق به نحو
عزیمت است يا
رخصت، اختلاف است.
حکايت اذان يعنی بازگو کردن هر جمله از آن همراه با
مؤذّن،
مستحب است.
در
مفهوم و
حکم آن اختلاف است. برخی آن را به دو بار تکرار
شهادتین افزون بر دو بار نخست، بعضی به تکرار هر جمله از اذان افزون بر آنچه در
شرع معيّن شده و بعضی ديگر به تکرار شهادتين با
صدای بلند پس از ادای آن به طور
آهسته، تعريف کردهاند.
در حکم آن نيز از حيث
کراهت و حرمت، اختلاف است؛ هر چند در
حرمت آن، در صورت گفتن به قصد
مشروعیّت، اختلافی نيست.
در مورد جمله «الصّلاة خیرٌ من النوم:
نماز از
خفتن بهتر است»
اهلسنّت گفتهاند:
بلال هنگام اذان، این فقره را افزود و
پیامبر(صلی الله علیه وآله) نیز تأیید کرد
، ولی
امامیه معتقداست که این
فقره در زمان پیامبر نبوده؛ بلکه در زمان
عمر به اذان افزوده شده است.
و در
روایتی که
مالک در
موطّأ نقل کرده نیز این مطلب
تأیید میشود.
گفتن جمله «الصّلاة خير من النّوم» به جای جمله «حىّ علی خير العمل» است که
اهل سنّت در اذان دوم
نماز صبح میگويند. جمله ياد شده،
بدعت و گفتن آن به
قصد مشروعيّت
حرام و بدون قصد آن، مورد اختلاف است.
به قول
مشهور، گرفتن
مزد بر اذان
حرام است، ليکن پرداخت
حقوق از
بیت المال به
اذانگو جایز است.
قرآن کریم در دو
آیه با واژه «
ندا» و در یک آیه با
دعا از اذان یاد کرده است:
این آیه درباره کسانی است که هنگام
فراخوانی به نماز بهوسیله اذان،
نماز (یا اذان
را
مسخره میکردند:
«واِذا نادَیتُم اِلَی الصَّلوةِ اتَّخَذوها هُزُوًا و لَعِبـًا...».
فقیهان شیعه
و اهلسنت
گفتهاند: مراد از ندا در این آیه، اذان است و
مشروعیت آن از آیه، استفاده میشود.
از پیوند این آیه با آیه پیشین که میگوید: «یـاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنوا لاتَتَّخِذوا الَّذینَ اتَّخَذوا دینَکُم هُزُوًا و لَعِبـًا مِنَ الَّذینَ اوتوا الکِتـبَ مِن قَبلِکُم و الکُفّارَ اَولِیاءَ»
استفاده میشود که به
بازی گرفتن اذان و نماز در
حقیقت مسخره کردن دین است و
مؤمنان نباید با افرادی که چنین میکنند،
پیوند داشته باشند.
«اِذا نودیَ لِلصَّلوةِ مِن یَومِ الجُمُعَةِ فَاسعَوا اِلی ذِکرِ اللّهِ» .
مراد به ندا در این آیه، اذان نماز
جمعه است
برخی از فقیهان اهلسنت گفتهاند:
وجوب نمازجمعه
مشروط بهشنیدن اذان است؛ ولی بیشتر
فقیهان، مخالف این
رأی هستند ،
برخی
گفتهاند: از اینکه در غیر
نماز جمعه فعل ندا بهصورت
جمع آمده (نادَیتُم إِلی الصَّلوة) و در نمازجمعه بهصورت
مفرد آمده (نودیَ لِلصَّلوةِ) بهدست میآید که برای
نمازهای یومیه،
جایز است افراد مختلفی در یک
شهر اذان گفته، در مکانهای متعدّدی
نماز اقامه شود؛ امّا در
نماز جمعه همه
مأمور به گفتن اذان و
اقامه جمعه نیستند؛ بلکه مأمور به این هستند که هرگاه اذان نمازجمعه گفتهشد، بهسوی نماز بشتابند و نیز بهدست میآید که عهدهدار
ولایت در میان
مسلمانان، درصورت
قدرت بر اقامه نماز جمعه، به اذان برای آن
فرمان میدهد. از آنجا که وا
عنوان پیوند ژه ندا به
صدای خوش تفسیر شده،
شاید بهدست آید که بهتر است
مؤذن صدایی
رسا و
خوش داشته باشد.
«ومَن اَحسَنُ قَولاً مِمَّن دَعا اِلَی اللّهِ و عَمِلَ صــلِحـًا: و کیست خوش
گفتارتر از آن کس که بهسوی
خدا خواند و
کار نیک کند.»
برخی از مفسران،
شأن نزول آیه را
اذانگویان دانستهاند؛
بر این اساس، اذان
نیکوترین سخن و
دعوت بهسوی خدا خواهد بود؛ دعوتی که با
تکبیر،
شهادت به
یگانگی خدا و
رسالت پیامبراسلام(صلی الله علیه وآله)، تشویق به نماز،
فلاح و بهترین کردار انجام میشود.
فخررازی از اینکه در این آیه، اذان، نیکوتر از هر گفتاری شمرده شده، آن را
واجب دانسته
و
طبرسی از جمله «وعَمِلَ صــلِحـًا» استفاده کرده است که دعوتگر به
خدا، از جمله مؤذّنان باید به
دانش خود
عمل کنند تا
فریاد آنان بهتر بر
دلها نشیند و
روان بدان
آرامش یابد.
کتاب «فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت علیهم السلام» جلد۱ صفحه ۳۲۷-۳۳۰؛ تالیف شده توسط جمعی از پژوهشگران زیر نظر سید محمود هاشمی شاهرودی.
دانشنامه موضوعی قرآن.