• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آ پ

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آیات خدا:نشانه‌های خدا در آفاق و انفس
آیات، جمع آیه است. اهل‌لغت در ریشه و مبدأ اشتقاق آن اَیَ‌یَ، اوی، أأی را احتمال داده و این احتمال‌های را به تفصیل بررسی کرده‌اند. خلیل،
[۱] ترتیب العین، ص ۶۳، «أیا».
ابن‌فارس،
[۲] مقاییس، ج‌۱، ص‌۱۶۸، «ای‌ی».
جوهری
[۳] الصحاح، ج‌۶‌، ص‌۲۲۷۵، «ایا».
و ابن‌منظور،
[۴] لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۲۸۲، «ایا».
برای آیه، معانی گوناگونی چون قصد، مکث و انتظار، جماعت و شگفتی را گفته‌اند؛ ولی همه آنان یکی از معانی آیه را علامت و نشانه دانسته‌اند. راغب می‌گوید:آیه• به معنای علامتِ آشکارِ ملازم با چیز پنهان است؛ به‌گونه‌ای که انسان با آگاهی از آن علامت، به چیز پنهان نیز دست می‌یابد؛ مانند نشانه راه که با دیدن آن، راه آشکار می‌شود.
[۵] مفردات، ص‌۱۰۱، «ای».

در قرآن، آیه، آیتین و آیات ۳۸۲ بار آمده است. مفسّران برای آیه در قرآن، معانی گوناگونی گفته‌اند؛ ولی گویا می‌توان آن را در همه این موارد به معنای علامت و نشانه دانست. مصادیق آیه در قرآن بدین قرار است:
۱. آیه قرآن
[۶] الوجوه و النظائر، ج‌۱، ص‌۳۳.

«مِنه ءایتٌ مُحکمتٌ - پاره‌ای از قرآن، آیات محکم است.» (آل‌عمران/۳،۷) آیات قرآن را از‌آن‌رو آیه گفته‌اند که مضمون آن، بیان آیات تکوینی، معارف و احکامی است که نشانِ خدا است.
[۷] المیزان، ج‌۱۸، ص‌۱۵۹.
برخی هم گفته‌اند:چون آیه قرآن، نشانه و دلیل بر سخنی بلند و آموزه‌ای ارجمند است، به آن آیه گفته‌اند
[۸] مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۲۰۴.
یا از این جهت که نشانه جدایی و قطع کلامی از کلام دیگر است.
[۹] لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۲۸۲، «ایا»؛ مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۲۰۴.

۲. معجزه
[۱۰] الوجوه و النظائر، ج‌۱، ص‌۳۴.
:
«أَنّی قَد جِئتُکم بِایَة مِن رَبِّکم أَنّی أخْلُقُ لَکم مِن الطّینِ کَهَیئةِ الطَّیرِ فَأَنفُخُ فِیه فَیکونُ طَیراً بِإذنِ اللّهِ - (عیسی علیه السلام گفت:)
در حقیقت من از جانب پروردگارتان برایتان معجزه‌ای آورده‌ام. من از گِل برای شما شمایل پرنده می‌سازم؛ آن‌گاه در آن می‌دمم؛ پس به اذن خدا پرنده‌ای می‌شود.» (آل‌عمران/۳، ۴۹) راز نام‌گذاری معجزه• به آیه آن است که نشانه حقّانیّت ادّعای پیامبر و رسالت او از جانب خدا است.
۳. پند و عبرت
[۱۱] الوجوه والنظائر، ج‌۱، ص‌۳۴.
:
- پس امروز تن بی‌جان تو را به ساحل می‌افکنیم تا برای کسانی که از پی تو می‌آیند، عبرتی باشد.» (یونس/۱۰، ۹۲) به اموری که مایه پند و عبرت• است، از آن‌رو آیه گفته‌اند که نشانِ قدرت و عزّت پیشینیان، سپس نابودی و خواری آنان است.
۴. موجودات جهان آفرینش
[۱۲] الاشباه و النظائر، ص‌۳۰۰.
(آفاق و انفس):
«وَ مِن ءایتهِ أَن خَلَقَکُم مِن تراب - آفرینش شما (انسان‌ها)از خاک، از نشانه‌های خدا است.» (روم/۳۰، ۲۰) بر جهان آفرینش• چون آسمان، زمین، خورشید، انسان و... از آن رو آیه اطلاق شده که همه، نشانه آفریدگاری دانا و توانا است. تعبیر آیه از پدیده‌های جهان، مهم‌ترین کاربرد این واژه در قرآن و موضوع بحث در این مقاله همین کاربرد است؛ البتّه وجوه دیگری مانند برج و عمارت
[۱۳] مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۳۱۰.
(شعراء/۲۶، ۱۲۸)، دلیل و برهان
[۱۴] همان، ج ۱، ص ۲۵۷.
(بقره/۲،۶۱)، قدرت و سلطه
[۱۵] روح‌المعانی، مج‌۱۱، ج‌۲۰، ص‌۱۱۶.
(قصص/۲۸، ۳۵) و کتاب (قرآن)
[۱۶] الوجوه و النظائر، ص‌۳۳.
(جاثیه/۴۵،۸) را برشمرده‌اند که می‌توان همه آن‌ها را به معنای نشانه دانست.
توجّه به آیات در قرآن:
در قرآن، برشمردن نشانه‌های الهی در آفرینش، همواره با واژه آیه یا آیات بیان نشده؛ بلکه خداوند سبحان در موارد فراوانی در مقام یادآوری نعمت•های خود، بدون ذکر واژه آیه، به شمارش آن‌ها پرداخته است؛ مانند:«وَأَنزَلنا مِن السَّماءِ مآءً فأنبَتنا فیها مِن کلِّ زوج کریم» (لقمان/۳۱، ۱۰)، «أَلَم‌تَرَ أنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَکم ما فی‌الأرضِ وَالفُلکَ تَجری فی‌البَحرِ بِأمرِه». (حج/۲۲، ۶۵) به گفته مؤلف تفسیر تسنیم، نعمت‌های الهی، آیات توحیدی حق است که برای بهرهوری مادّی و تعالی معنوی انسان آفریده شده و تبیین آن‌ها در قرآن برای دعوت به توحید و تهذیب است.
[۱۷] تسنیم، ج‌۲، ص‌۶۰۵‌.
برخی نیز گفته‌اند:در پاره‌ای از موارد، نعمت‌های خدا در آسمان و زمین به تفصیل یادآوری شده تا انگیزه‌ای برای شکر و حق‌شناسی باشد و در همه جا نیز این هدف ممکن است منظور باشد که انسان، با نگرش به عالم (از آن جهت که آفریده خدا و در چنبره تدبیر او است)، معرفت فطری و شناخت حضوری خود را شکوفا سازد و شدّت بخشد؛ بنابراین، این آیات همه جا ضمن این‌که به چگونگی آفرینش موجودات اشاره می‌کند، می‌خواهد خدا را به انسان نشان دهد و عقربه دل او را در جهت آفریدگار نگاه دارد
[۱۸] معارف قرآن، ص‌۲۲۶.
و از آن‌جا که غرض از بیان نعمت‌ها و آیات، راه‌یابی به توحید• است، قرآن، منکران خدا• و مشرکان را که با مشاهده آیات الهی، به شناخت خداوند و یگانه‌پرستی هدایت نشده‌اند، سرزنش می‌کند:«أَوَلَم یَروا» (سجده/۳۲،۲۷)، «أَفَلَم یَنظُروا» (ق/۵۰‌،۶)، «أَفَلایَنظرونَ» (غاشیه/۸۸‌،۱۷)،«أَفلاتُبصِرون». (ذاریات/۵۱‌،۲۱) در مواردی نیز با ادای سوگند، به عظمت آیات الهی اشاره شده است:«وَالسَّماءِ ذاتِ البُروجِ» (بروج/۸۵‌،۱)، «وَالشَّمسِ و ضُحها • وَالقَمرِ إذا تَلها» (شمس/۹۱، ۱‌و۲)، «والنَّجمِ إذا هَوی». (نجم/۵۳‌،۱)
اهمّیّت شناخت از راه آیات:
یکی از راه‌های شناخت خدا، شناخت او از طریق آیات او است که آن را در اصطلاح، برهان اِنّی می‌نامند؛ یعنی انسان با تدبّر در معلول و آثار، به علّت و مؤثّر آن پی می‌برد. شناخت خدا از این طریق، شایع‌ترین برهانی است که قرآن برای خداشناسی مطرح ساخته است؛ چنان‌که بسیاری از مفسّران، تمام آیاتی را که بر آیات تکوینی الهی مشتمل است، به اثبات وجود خدا ناظر دانسته و مفاد آن‌ها را به صورت براهینی درآورده‌اند که بازگشت بیش‌تر آن‌ها، به «برهان• نظم» است.
[۱۹] معارف قرآن، ص‌۲۴.
اهتمام قرآن برای خداشناسی از راه آیات، ازآن‌رو است که بیش‌تر معلومات بشر در جهان، معلوماتِ آیه‌ای است. به گفته برخی، اگر انسان کسی را خوب، بد، دوست یا دشمن می‌داند، آن را از رهگذر احساس کسب نکرده؛ بلکه از گفتار و رفتار که نشانه دوستی یا دشمنی و خوبی یا بدی است، دریافته است؛ پس بیش‌تر شناخت‌های ما نه حسّی مستقیم و نه علمی تجربی است؛ بلکه احساس ما به آیه‌های شیء تعلّق می‌گیرد؛ ولی ذهن ما همواره از راه آیات و آثار، مؤثّر را در ورای آن‌ها می‌بیند. شناخت خدا از این راه نیز برای انسان ممکن می‌شود. اگر ما خداشناسی از طریق آیات را انکار کنیم، باید نود درصد معلومات خود را که از همین راه به دست آمده‌اند، نادیده بگیریم؛
[۲۰] مجموعه آثار، مطهری، ج۱۳، ص‌۴۲۸.
از سوی دیگر، برخلاف سایر براهین عقلی که دشواری‌هایی دارد، همه انسان‌ها به فراخور دانش خود می‌توانند از این طریق به شناخت خدا دست یابند؛ بنابراین، مأنوس بودن انسان با شناختِ آیه‌ای و آسان‌یابی آن موجب شده است که قرآن به این نوع شناخت توجّه ویژه‌ای کند.
راز و آثار تفکّر در آیات:
قرآن در مواضع فراوانی بر تفکّر و تدبّر در آیات خدا تأکید کرده، متفکّران را می‌ستاید:«الَّذینَ یَذکُرونَ اللّهَ قیماً و قُعوداً و عَلی جُنُوبِهم و یَتَفکّرونَ فِی خَلقِ السَّموتِ و الأرضِ». (آل‌عمران/۳، ۱۹۱) برپایه روایات، تفکّر• یک ساعت از عبادت یک سال برتر شمرده شده.
[۲۱] احیاء علوم الدین، ج‌۶‌، ص‌۵۸‌.
این اهمّیّت از جهاتی قابل بررسی است:
۱. مهم‌ترین راز مطالعه آیات الهی ایمان به خدا و شناخت• حقّانیّت او است
[۲۲] مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۲۹.
:«سَنُریهِم ءایتِنا فِی‌الأفاقِ وَ فی أَنفسِهِم حتّی یَتَبیّنَ لَهم أنّهُ الحقُّ» (فصلت/۴۱،۵۳) از این‌رو قرآن کافرانی را که نعمت و قدرت الهی را در آسمان و زمین مشاهده می‌کنند و ایمان نمی‌آورند، سرزنش می‌کند:«أَوَلم یَرالَّذین کَفَروا أَنّ السَّموتِ والأرضَ کانَتا رَتقاً فَفَتَقنهما وَ جَعَلنا مِن الماءِ کلَّ شیء حیّ أَفلا یُؤمِنون» (انبیاء/۲۱،۳۰) البتّه برخی گفته‌اند:ممکن است قرآن به (با بیان آیات تکوینی) به طور مستقیم درصدد اثبات وجود خدا برنیامده باشد یا وجود خدا را قریب به بدیهی و بی‌نیاز از استدلال می‌دانسته یا با منکر قابل توجّهی مواجه نبوده است. در هر حال، منافاتی ندارد که آیه‌ای به طور مستقیم درصدد اثبات یگانگی خدا باشد؛ ولی به طور غیر مستقیم اصل وجود خدا را هم اثبات کند.
[۲۳] معارف قرآن، ص‌۲۴.

۲. تفکّر در آیات خدا، افزون بر اثبات اصل وجود آفریدگار، ما را به صفات او، چون علم، قدرت، حکمت، رحمت و... نیز رهنمون است؛ چنان‌که قرآن، هدف آفرینش آسمان‌ها و زمین را دست‌یابی به بینش توحیدی و آشنایی با قدرت و علم خداوند معرّفی می‌کند:«اللّهُ الّذی خَلقَ سَبعَ سَموت وَ مِن الأرضِ مِثلَهنّ یَتَنزَّلُ الأمرُ بَینَهنَّ لِتَعلموا أنّ اللّهَ علی کلِّ شَیء قدیر وَ أنَّ اللّهَ قَد أَحاطَ بِکلِّ شَیء عِلماً». (طلاق/۶۵‌،۱۲)
۳. تفکّر در بسیاری از آیات خدا و نمایان شدن قدرت بی‌انتهای او در آفرینش، پذیرش امکان قیامت و برانگیخته شدن دوباره موجودات را برای انسان آسان‌تر می‌کند؛ چنان‌که قرآن در تعدادی از آیات، پس از یادآوری برخی از آیات خدا، معاد و زندگی پس از مرگ• و دشوار نبودن زنده‌کردن مجدّد انسان‌ها را به یاد می‌آورد. (عنکبوت/۲۹، ۱۹) در جای دیگر نیز هدف از تفصیل و توضیح آیات را یقین به ملاقات خداوند دانسته است:«یُفَصِّلُ الأیتِ لَعَلَّکُم بِلِقاءِ ربِّکم تُوقِنون» (رعد/۱۳،۲) هم‌چنین قرآن، آفرینش انسان از خاک و نطفه و علقه، و‌زنده شدن زمین‌مرده را دلیلی بر برانگیخته شدن دوباره انسان‌ها می‌داند. (حج/۲۲،۵) و نیز:«فَانظُر إِلی ءاثرِ رَحمَتِ اللّهِ کَیفَ یُحیِ الأرضَ بَعدَ مَوتِها إنَّ ذلکَ لَمُحیِ المَوتی» (روم/۳۰، ۵۰) و زنده شدن زمین و رشد گیاهان را در آن، از آیات الهی معرفی کرده، می‌گوید:همو که زمین را زنده کرد، مردگان را نیز زنده می‌کند:«وَمِن ءایتِهِ أنّکَ تَری‌الأرضَ خشِعةً فإذا أنزَلنا عَلیها الماءَ اهتَزَّت وَ رَبَت إنّ‌الَّذی أَحیاها لَمُحیِ المَوتی». (فصلت/۴۱،۳۹) به گفته علاّمه طباطبایی، اهمّیّت تعقّل• در آیات الهی از آن رو است که شناخت آیات، موجب شناخت خداوند و اسما و صفات و افعال او می‌شود و می‌فهماند که خدا زنده است و مرگ بر او عارض نمی‌شود. خداوند، توانایی بدون عجز، و‌دانایی است که جهل در او راه ندارد و او آفریدگار و مالک همه چیز است. آفریدگان را آفرید تا به آنان انعام کند؛ بدون این‌که به آن‌ها نیازمند باشد. او روزی همه را گرد می‌آورد و انسان‌ها را پاداش یا کیفر خواهد داد. با دست‌یابی به این معارف، انسان درمی‌یابد که زندگی او دائم و سعادت یا شقاوت او پایدار است، واین زندگی دنیایی، بیهوده نیست واین حقیقتی‌است که انسان را به دین و شریعت الهی راهنمایی می‌کند.
[۲۴] المیزان، ج‌۶‌، ص‌۱۷۰.

۴. از دیگر آثار سیر• در آیات خدا، بصیرت و خروج از حجاب طبیعت و غفلت و دست‌یابی به یاد خدا است؛ چنان‌که در سوره ق پس از اشاره به آفرینش آسمان و زمین و کوه‌ها و گیاهان می‌گوید:«تَبصِرَةً و ذِکری لِکلِّ عَبد مُنیب» (ق/۵۰‌،۸) و گردش شب و روز و نزول باران از آسمان را مایه تذکر می‌داند:«وَ هُوالّذی جَعَل الَّیلَ والنَّهارَ خِلفَةً لِمَن أرادَ أن یَذَّکّر» (فرقان/۲۵،۶۲)، «هُوالّذی یُریکُم ءایتِهِ و یُنزِّلُ لکم مِنَ‌السَّماءِ رِزقاً وَ ما یَتَذَکّرُ إلاّ مَن یُنیب». (غافر/۴۰،۱۳)
۵‌. شکرگزاری نیز یکی از آثار تعقّل در آیات خدا است؛ چنان‌که قرآن به بیان نشانه‌های خود در دریا و فواید آن پرداخته، می‌فرماید:«وَ لَعلَّکُم تَشکرونَ». (نحل/۱۶،۱۴، جاثیه/۴۵،۱۲) قرآن، انسان‌هایی را که به رغم مشاهده آیات الهی و برخورداری از آن‌ها، شکرگزار نیستند، سرزنش می‌کند:«أَفَرءیتُمُ الماءَ الَّذی تَشرَبون • ءَأنتُم أَنزَلتموهُ مِنَ‌المُزنِ أَم نَحن‌المُنزِلون • لَو نَشاءُ جَعَلنه أُجاجاً فَلولاتَشکُرونَ». (واقعه/۵۶‌، ۶۸۷۰)
تقسیم آیات خدا:
آیه و نشانه، یا اعتباری است یا تکوینی.آیات‌اعتباری‌تابع قرارداداست؛ولی‌آیات تکوینی تابع قرارداد نبوده، برای‌همهودر همه‌جا نشانه‌است؛ مانندآیه بودن‌چمن‌سبز بر وجود آب. نشانه تکوینی درباره غیر خدا، فقط در محدوده و حالت خاصّی وجود دارد؛ یعنی چمن مادامی‌که سبز است، نشانه‌آب است؛ ولی پس از خشک شدن، دیگر نشانه آن نیست؛ امّا موجودات جهان برای خداوند در همه حالات و با همه تطوّرات، نشانه است؛ در غیر این صورت، مستلزم مستقل بودن موجودی در جهتی خاصّ است که‌درباره ممکنات محال می‌نماید؛ بنابراین، هر موجود ممکن درهرحال، نشانه تکوینی خدا است.
[۲۵] تفسیر موضوعی، جوادی، ج‌۱۳، ص‌۳۴۵ و ۳۴۶.

آیات الهی را می‌توان به آیات شهودی و غیبی:«علِمِ‌الغَیبِ وَالشَّهدَة» (توبه/۹،۹۴) و ملکی:«تَبرکَ الذی بِیَدِه المُلک» «ملک/۶۷‌،۱) و ملکوتی:«فَسُبحنَ الَّذی بِیَدهِ مَلَکوتُ کُلِّ شَیء» (یس/۳۶،۸۳) تقسیم کرد. موجودات مادّی و محسوس که بر خلاف موجودات غیبی با مادّه و عوارض آن مقارنند، از آیات شهودی به شمار می‌آیند؛ زیرا به ادراک حسّی قابل درکند؛ گرچه آیه بودنشان مانند سایر آیات به ادراک عقل• است و موجودات غیر مادّی، آیات غیبی به شمار می‌آیند که خود به آیات مثالی، نفسی و عقلی قابل تقسیمند.
[۲۶] تفسیر ملاصدرا، ج‌۵‌، ص‌۱۳۴.
از دیگر تقسیم‌های مهم آیات، تقسیم آن به آفاقی و انفسی است.
شرایط بهره‌برداری از آیات خدا:
از قرآن چنین برمی‌آید که هرکس از عقل بهره گیرد، (روم/۳۰،۲۴) و اهل قبول و شنیدن (یونس/۱۰،۶۷) و پندگیری و درس آموختن (نحل/۱۶،۱۳) باشد و در آیات خدا تعقّل (بقره/۲،۱۶۴) و تفکّر (جاثیه/ ۴۵،۱۳) کند و از اولی‌الالباب• (آل‌عمران/ ۳،۱۹۰) و اولی النهی (خردمندان) (طه/۲۰،۵۴) به شمار آید می‌تواند از آیات آفاق و انفس، به قدرت، علم و حکمت خدا پی برد. چنین انسانی، اهل ایمان، تقوا و در راه رسیدن به یقین خواهد بود؛
[۲۷] المیزان، ج‌۱۸، ص‌۱۵۹.
از همین‌رو است که خداوند در آیاتی چند، آفرینش را نشانه‌ای برای مؤمنان (نمل/۲۷،۸۶) و پرهیزگاران (یونس/۱۰،۶) و اهل یقین• (ذاریات/۵۱‌،۲۰) می‌داند؛ یعنی آنانند که از رهگذر این آیات به خدا راه یافته و اهل ایمان و تقوا و یقین شده‌اند؛ البتّه کسانی که از تدبّر و نگریستن در آیات الهی روی گردانند، آیات الهی در آن‌ها تأثیری نمی‌نهد و ایمان نمی‌آورند و بر شرک خویش پای می‌فشارند:«وَ کَأیِّن مِن ءایة فی‌السَّموتِ والأرضِ یَمُرّونَ عَلیها وَ هُم عَنها مُعرِضونَ • وَ ما یُؤمِنُ أکثرُهُم بِاللّهِ إلاّ وَ هُم مُشرِکونَ» (یوسف/۱۲، ۱۰۵ و ۱۰۶) و آسمان را که سقفی محفوظ است، می‌بینند و از نشانه‌های آن روی‌گردانند:«وَ جَعلنا السَّمآءَ سَقفاً مَحفوظاً وَ هُم عَن ءایتِها مُعرِضونَ» (انبیاء/۲۱،۳۲) چنان‌که کافران هم نمی‌توانند از راه جهان•شناسی و خودشناسی به خدا پی ببرند؛ زیرا غُل‌هایی که بر گردنشان است، آنان را از دیدن خود باز می‌دارد و میان آنان و آیات انفسی و آفاقی خداوند، دیوار بزرگی است که راه را از هر سوی بر آنان بسته است:
[۲۸] تسنیم، ج‌۲، ص‌۲۳۶.
«إنّا جَعَلنا فی أعنقِهم أغللاً فَهِی إلی الأذقانِ فَهُم مُّقمَحون • وَ جَعلنا مِن بَینِ أَیدیهِم سَدّاً وَ مِن خَلفهِم سَدّاً فَأغشَینهم فَهُم لایُبصِرون.» (یس/۳۶،۸و۹)
















فهرست مندرجات

۱ - پانویس


۱. ترتیب العین، ص ۶۳، «أیا».
۲. مقاییس، ج‌۱، ص‌۱۶۸، «ای‌ی».
۳. الصحاح، ج‌۶‌، ص‌۲۲۷۵، «ایا».
۴. لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۲۸۲، «ایا».
۵. مفردات، ص‌۱۰۱، «ای».
۶. الوجوه و النظائر، ج‌۱، ص‌۳۳.
۷. المیزان، ج‌۱۸، ص‌۱۵۹.
۸. مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۲۰۴.
۹. لسان‌العرب، ج‌۱، ص‌۲۸۲، «ایا»؛ مجمع‌البیان، ج‌۱، ص‌۲۰۴.
۱۰. الوجوه و النظائر، ج‌۱، ص‌۳۴.
۱۱. الوجوه والنظائر، ج‌۱، ص‌۳۴.
۱۲. الاشباه و النظائر، ص‌۳۰۰.
۱۳. مجمع‌البیان، ج‌۷، ص‌۳۱۰.
۱۴. همان، ج ۱، ص ۲۵۷.
۱۵. روح‌المعانی، مج‌۱۱، ج‌۲۰، ص‌۱۱۶.
۱۶. الوجوه و النظائر، ص‌۳۳.
۱۷. تسنیم، ج‌۲، ص‌۶۰۵‌.
۱۸. معارف قرآن، ص‌۲۲۶.
۱۹. معارف قرآن، ص‌۲۴.
۲۰. مجموعه آثار، مطهری، ج۱۳، ص‌۴۲۸.
۲۱. احیاء علوم الدین، ج‌۶‌، ص‌۵۸‌.
۲۲. مجمع‌البیان، ج‌۹، ص‌۲۹.
۲۳. معارف قرآن، ص‌۲۴.
۲۴. المیزان، ج‌۶‌، ص‌۱۷۰.
۲۵. تفسیر موضوعی، جوادی، ج‌۱۳، ص‌۳۴۵ و ۳۴۶.
۲۶. تفسیر ملاصدرا، ج‌۵‌، ص‌۱۳۴.
۲۷. المیزان، ج‌۱۸، ص‌۱۵۹.
۲۸. تسنیم، ج‌۲، ص‌۲۳۶.




جعبه ابزار