• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آب در قرآن(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



در تعریف علمى آن گفته‌اند: مادّه‌اى ترکیب یافته از دو واحد هیدروژن و یک واحد اکسیژن (H۲O) است(من علوم الأرض القرآنيّه، ص۱۰۳) و حکیمان قدیم، آن را یکى از چهار عنصر تشکیل دهنده مادّه مى‌دانستند. برابر عربى آن «ماء» و ۶۳ بار در قرآن آمده است. این آیات اشاره دارند که عرش خداوند بر روى آب بوده و حیات همه جان‌داران به آب وابسته است و نیز از نقش‌هاى گوناگون آن در زمین از احیاى زمین، سرسبزى طبیعت، رویش گیاهان رنگارنگ، پیدایش مراتع، مزارع و باغ‌ها با درختان مختلف و انواع گوناگون میوه‌ها، سخن رفته است. به نزول آب بر کوه‌هاى بلند و تأمین آب گواراى آشامیدنى، ایجاد نهرها و رودهاى بزرگ و تسخیر آب دریاها براى انسان نیز اشاره شده است. منابع و مخازن آب چون دریاها، آسمان، کوه‌ها، نهرها، چشمه‌ها و چاه، از دیگر مسائل مربوط به آب است که آیات قرآن به آن اشاره دارند. آیاتى چند نیز از وجود آب در جهان آخرت به صورت یکى از نعمت‌هاى بهشت، خبر داده است. قرآن کریم در همه این آیات، ذهن انسان را از توجّه به علل و عوامل مادّى تأمین آب منصرف ساخته و به عامل اصلى تأمین آن، یعنى خداوند سبحان، معطوف داشته است؛ البتّه در این آیات، گاه به مسائل علمى نیز اشاره‌هاى دقیق شده؛ امّا پیش‌تر و برتر از آن بر امورى داراى اهداف تربیتى و هدایتى تأکید شده که مهم‌ترین آن‌ها از این قرار است:
آب، نعمت الهى:
نگاه کلّى به آیات مربوط به آب نشان مى‌دهد که از بین نقش‌هاى آن در حیات همه موجودات زنده، بر منافع مستقیم و غیرمستقیم آب براى انسان تأکید شده است و سیاق بخش فراوانى از این آیات نظیر«کلوُاواشرَبوُا»(حجیلی، المعجم‌المفهرس، ص۳۷۷) یا «أَسقَینکم» (مرسلات:۲۷) یا «فَأَنزَلنا مِنَ‌السَّماءِ ماء» (حجر:۲۲) درصدد برشمردن نعمت‌هاى الهى است؛ ازاین‌رو، این بخش از آیات به طور صریح یا غیر صریح، بندگان خدا را به شکر این نعمت بزرگ مى‌خواند. در آیات ۴۸ تا ۵۰ فرقان(فرقان:۴۸_۵۰) با اشاره به نزول آب طهور از آسمان و احیاى سرزمین‌هاى مرده و فراهم کردن آب مورد نیاز دام‌ها و انسان‌ها، مردم را به یادآورى این نعمت الهى دعوت مى‌کند: «وَ لَقَد صَرَّفنهُ بَینَهُم لِیذّکروُا فَأَبى أَکثَرُ النّاسِ إِلاّ کفورًا.» در آیات ۵۷ و ۵۸ اعراف(اعراف:۵۷_۵۸) همین بیان، با دعوت مردم به سپاس‌گزارى از این نعمت همراه شده است: «کذلِک نُصَرِّفُ الأیتِ لِقَوم یشکروُن.» آیه ۶۸ تا ۷۰ واقعه(واقعه:۶۸_۷۰) با دعوت از مخاطبان به تدبّر در آب آشامیدنى و تأکید بر این‌که فقط خداوند آن آب گوارا را از ابرها فروفرستاده و قادر است با تغییر نظام حاکم بر نزول آب، آن را به آبى شور و تلخ تبدیل کند، خدا را مستحق سپاس‌گزارى دانسته و به شکر نعمت آب تشویق کرده است (تفسيرالآيات الكونيّه، ص۶۰_۶۱) :«أَفَرءَیتُمُ المـاءَ الَّذى تَشرَبونَ _ ءَأَنتُم أَنزَلتُموهُ مِنَ المُزنِ أَم نَحنُ المُنزِلونَ _ لَو نَشاءُ جَعَلنهُ أُجاجاً فَلولا تَشکرُون.» درآیه ۱۲ فاطر(فاطر:۱۲) نیز از دو دریاى شور و شیرین و منافع آن دو یاد کرده و غرض از یادآورى این نعمت را شکرگزارى مردم دانسته است.
آب، آیه الهى:
آیه به معناى نشان آشکارى است که شخص را راهنمایى مى‌کند.(راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۱۰۱) با این‌که همه موجودات عالَم از جمله آب، از آیات الهى است که نشان از آفریننده آن دارد، در هیچ یک از آیاتِ مربوط به آب، آفرینش یا وجود آب، آیه خدا شناسانده نشده؛ بلکه نزول آب از آسمان و درپى آن، إحیاى زمین، رویش گیاهان و درختان مختلف با انواع گوناگون میوه‌ها که درک آن براى همه افراد بشر محسوس است، از آیات الهى دانسته شده است: «هُوَ الَّذى أَنزلَ مِنَ‌السَّماءِ ماءً لَکم مِنهُ شَرابٌ و مِنهُ شَجَرٌ فیهِ تُسیمُونَ _ ینبِتُ لَکم بِهِ الزَّرعَ و الزَّیتونَ و النَّخیلَ و الأَعنبَ و مِن کلِّ الثَّمرت إِنَّ فِى ذلِک لاَیةً لِقوم یتفَکرون.» (نحل:۱۰)(نحل:۱۱) در این بخش از آیات، گاه نزول آب از آسمان از نشانه‌هاى ربوبیت مستمر الهى شناسانده شده که چگونه خداى حکیم، آب را با تدبیر و تقدیر حکیمانه، به اندازه بر زمین مرده مى‌ریزد و با آن به زمین و اهل آن حیات مى‌بخشد. (انعام:۹۹)(طه:۵۳)(طه:۵۴) در آیه ۱۶۴ بقره(بقره:۱۶۴) نزول آب و در پى آن، افزون بر إحیاى زمین، پراکنده شدن جنبندگان نیز از آیه‌هاى الهى شمرده شده است: «إِنَّ فِى خَلقِ‌السَّمـوتِ والأرَضِ ... و ما أَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن ماء فَأحیا بِهِ الأَرضَ بَعدَ مَوتِها و بَثَّ فیها مِن کلِّ دابَّة ... لاََیـت لِقَوم یعقِلون.» در آیاتى دیگر، همین پدیده، نشانه تحقّق معاد و قدرت خداوند بر احیاى دوباره مردگان دانسته شده است: «و‌مِن ءَایـتِهِ أَنّک تَرى‌الأَرضَ خـشِعَةً فَإِذا أَنزَلنا عَلیهَا الماءَ اهتَزَّت و رَبَت إِنَّ الّذِى أَحیاها لَمُحىِ المَوتى إِنَّهُ عَلى کلِّ شَىء قَدیر». (فصلت:۳۹) «وَاللّهُ أَنزل مِنَ السَّماءِ ماءً فَأحیا بِهِ‌الأَرضَ بَعدَ مَوتِها إِنَّ فِى ذلک لاََیةً لِقوم یسمَعونَ». (نحل:۶۵)(روم:۲۴) در آیاتى دیگر، بدون تصریح به نشانه بودن، بلکه با تشبیه احیاى دوباره انسان‌ها پس از مرگ به رویش گیاهان از زمین در پى نزول آب، احیاى زمین با آب را نشانه قدرت خداوند بر امکان و وقوع معاد مى‌داند: «وَالَّذِى نَزَّلَ مِنَ‌السَّماءِ ماءً بِقَدَر فَأَنشَرنا بِهِ بَلدَةً مَیتاً کذلِک تُخرَجون». (زخرف:۱۱) نیز ق(ق:۱۱)؛ اعراف(اعراف:۵۷)‌؛ فاطر(فاطر:۹).
عرش خدا بر آب:
آیه ۷ هود(هود:۷) از بودن عرش خدا بر آب خبر مى‌دهد:«وَ هُوَ الَّذى خَلَقَ السَّمـوتِ و الأَرضَ فِى سِتَّةِ أَیام و کانَ عَرشُهُ عَلَى الْماءِ= و او کسى است که آسمان‌ها و زمین را در شش مرحله آفرید و عرش، او بر آب بود». مفسّران در تفسیر این آیه بر یک نظر نیستند. سیدقطب معتقد است که این آیه فقط بر وجود آب هنگام خلق آسمان و زمین و قرار داشتن عرش خدا بر آن دلالت دارد؛ امّا این‌که چگونه آبى بوده و عرش به چه نحو بر آن قرار داشته، از امور غیبى است که راهى براى فهم مفسّر به آن وجود ندارد.(فى ظلال القرآن، ج۴، ص۱۸۵۷) برخلاف نظر این گروه از مفسران، برخى درپى ارائه معناى روشنى از آیه بوده‌اند. در نقلى از کعب‌الاحبار آمده است که خداوند، یاقوت سبزى آفرید؛ آن‌گاه با هیبت در آن نظر کرد؛ به طورى که به آبى مضطرب تبدیل شد؛ پس باد را آفرید و آب را بر پشت باد قرار داد و عرش را نیز بر آب نهاد.(فخر رازی، التفسيرالكبير، ج۱۷، ص۱۸۷) نظیر این روایت که از اسرائیلیات است، از ابن‌عباس نیز نقل شده.(ابن‌كثير، تفسيرالقرآن العظيم، ج۲، ص۴۵۳) برخى مفسّران متأخّر گویا با مسلَّم گرفتن مضمون این روایات، با این پرسش مواجه شده‌اند که چه فایده و حکمتى در این است که عرش خدا بر آب و آب بر روى باد باشد و پاسخ داده‌اند که قرار گرفتن بناى عظیم عرش بر آب، دلالت روشن‌ترى بر قدرت خدا دارد که چگونه آن جسم سنگین را بدون هیچ ستونى بر روى آب نگه داشته است.(سیوطی، الدّرّالمنثور فى‌التفسير بالمأثور، ج۴، ص۴۰۳) ابومسلم اصفهانى در این باره گفته است: عرش خدا، یعنى بناى آسمان‌ها و زمین که بر روى آب قرار داشت و این شگفت‌انگیزتر است که ساختمان عظیمى بر روى آب بنا نهاده شود؛(طبرسی، مجمع‌البيان فى تفسير القرآن، ج۵، ص۲۱۸؛ فخر رازی، التفسيرالكبير، ج۱۷، ص۱۸۷) امّا این نظریه با ظاهر آیه سازگار نیست؛ زیرا آیه مى‌گوید: عرش خدا، پیش از آفرینش آسمان و زمین بر آب بود.(علامه طباطبایی، الميزان فى تفسير القرآن، ج۱۰، ص۱۵۱) ابوبکر اَصَمّ گویا به دلیل نادرستى این نظریه‌ها در تفسیر دیگرى از آیه چنین مى‌گوید: همان گونه که آسمان بالاى زمین قرار گرفته بود، عرش خدا نیز بالاى آب قرار داشت.(فخر رازی، التفسيرالكبير، ج۱۷، ص۱۸۷) این‌که مقصود از عرش و نیز ماء چه باشد، مى‌تواند تفسیرى مقبول‌تر یا غیر قابل قبول از آیه ارائه دهد. آن‌چه از مفسّران متقّدم گزارش شده، عرش را موجودى مادّى معرّفى مى‌کند؛ امّا برخى مفسّران (به طور عمده عارفان و حکیمان) عرش و ماء را شىء غیرمادّى دانسته‌اند؛ به طور مثال محى‌الدین‌عربى، مراد از عرش در آیه را همه موجودات عالم و مقصود از آب را که عرش (همه ممکنات) از آن برآمده و به واسطه آن وجود یافته‌اند، نَفَس رحمانى دانسته است(قيصرى، شرح فصوص الحكم، ص۹۹۱) که گاه از آن به «حیات ساریه» در موجودات(فرهنگ جهاد، ش۳و۴، ص۱۰۸) یا «وجود منبسط» و یا «حقیقت محمدیه»(ملاصدرا، تفسيرالقرآن الكريم، ج۱، ص۴۹۷) تعبیر مى‌شود. برخى دیگر از مفسران، عرش را کنایه از تدبیر خداوند، یعنى علم او به مصالح، شایستگى‌ها و بایستگى‌هاى هستى دانسته و برآنند که آیه پیشین خبر مى‌دهد پیش از آفرینش آسمان و زمین، خدا وجود داشت و با او هیچ نبود و خداوند ابتدا آب را آفرید؛ آن‌گاه آسمان‌ها و زمین و به طور کلّى موجودات مادّى را از آب خلق کرد.(الاشارات العلميه فى الآيات الكونيّه، ص۲۲؛ محمد هادی معرفت، التمهيد فى علوم‌القرآن، ج۶، ص۳۲) این تفسیر از آیه با روایت‌هایى از‌امامان معصوم(علیهم السلام)تأیید مى‌شود که نخستین‌پدیده مادّى آفریده خداوند را که منشأ آفرینش موجودات دیگر بوده، آب معرّفى مى‌کنند.‌ از حضرت باقر(علیه السلام)نقل شده که در پاسخ‌ به‌ مردى شامى درباره آغاز آفرینش فرمود:‌نخست، چیزى را آفرید که همه چیزها از‌آن خلق شده و آن آب است؛ پس خداوند نسب‌هر چیزى را به آب مى‌رساند؛ ولى براى آب،‌نسبى که بدان منسوب شود، قرار نداده است.(کلینی، الكافى، ج۸، ص۹۴) ‌در حدیث دیگرى از حضرت صادق(علیه السلام)عرش به آفریدگان تفسیر شده است: العرش فى وجه هو جملة الخلق؛(شیخ طوسی، معانى‌الأخبار، ج۱، ص۶۷) بنابراین بعید نیست که آیه‌به پدید آمدن همه مخلوقات از آب اشاره داشته باشد.
منشأ حیات:
قرآن کریم در آیه ۵۴ فرقان(فرقان:۵۴) آغاز آفرینش انسان را از آب دانسته: «وَ‌هُو الَّذِى خَلقَ مِنَ‌الماءِ بَشَراً» و در آیه ۴۵ نور(نور:۴۵) نه تنها انسان که مبدأ آفرینش هر جنبنده‌اى را آب معرّفى کرده است: «وَاللّهُ خَلقَ کلَّ دابَّة مِن ماء» . در آیه ۳۰ انبیاء(انبیاء:۳۰) به صورت عام و کلّى‌تر بیان مى‌کند که هرچیز زنده‌اى را از آب قرار دادیم: «و‌جَعَلنا مِن‌الماء کلَّ شَىء حَىّ». درباره این آیه سه پرسش مطرح است که مفسّران به شکل‌هاى گوناگون به آن پاسخ داده‌اند که هر پاسخ بر برداشت خاصّى از آیه مبتنى است. نخست، مراد از «ماء» چیست؟ دوم، «کلَّ شَىء حَىّ» چه معنا دارد؟ و سوم، «جَعَل» به چه معنا است؟
۱. برخى برآنند که «ماء» در آیه، همان آب معروف است؛ بنابراین مبدأ آفرینش جان‌داران آب است؛ در مقابل، برخى دیگر از مفسّران مقصود از «ماء» را نطفه دانسته‌اند؛ شاید به این دلیل که مبدأ آفرینش جان‌داران با آبى جز نطفه مسلّم نیست؛ به ویژه که در چند آیه، مبدأ آفرینش انسان هم نطفه شناسانده شده: «إِنّا خَلَقنا الإِنسـنَ مِن نُطفَة أَمشاج» (انسان:۲) و در آیاتى دیگر، از این نطفه به «ماء» تعبیر شده است: «أَلَم‌نَخلُقکم مِن ماء مَهین، آیا شما را از آبى پست نیافریدیم؟» (مرسلات:۲۰) «فَلینظُرِ الإِنسنُ مِمَّ خُلِقَ _ خُلِقَ مِن ماء دافِق، پس آدمى باید بنگرد که از چه آفریده شده. از آبى جهنده آفریده شده». (طارق:۵)(طارق:۶)
۲. مفسّران مقصود از «کلَّ شَىء حَىّ» را هر مخلوق زنده دانسته‌اند؛ امّا بیش‌تر آنان توضیح نداده‌اند که آیا شامل جن، فرشتگان، گیاهان و درختان هم مى‌شود یا نه. فخر رازى با استناد به آیاتى که آفرینش جن را از آتش (حجر:۲۷) و آفرینش آدم را از خاک دانسته (آل‌عمران:۵۹) و چند پرنده که عیسى(علیه السلام)آن‌ها را از گِل ساخته (مائده:۱۱۰) و نیز با توجه به روایاتى که آفرینش فرشتگان را از‌ نور دانسته، بر آن است که این موارد، از عموم آیه پیشین استثنا مى‌شود. وى هم‌چنین در ذیل آیه «وَاللّهُ خَلقَ کلَّ دابَّة مِن ماء» (نور:۴۵) با طرح پرسش پیش‌گفته، سه پاسخ براى آن آورده است:
الف. بهترین پاسخ، سخن قفّال است که «مِن ماء» را صفت براى «کلَّ دابَّة» دانسته است، نه متعلّق به «خلق» ؛ بنابراین معناى آیه این است که هر جنبنده آفریده شده از آب، مخلوق خدا است. این پاسخ سخن درستى است؛ ولى ظهور آیه را که مبدأ آفرینش موجودات زنده آب است، نفى نمى‌کند.
ب. ریشه و سرچشمه همه آفریدگان آب است؛ همان‌گونه که طبق روایت، اوّل آفریده خداوند آب بود؛ آن‌گاه از آن، آتش، باد و نور را آفرید.
ج. مقصود از «کلَّ دابَّة» فقط جنبندگان ساکن بر روى زمین است، نه هر موجود زنده‌اى و از آن‌جا که جنبندگان روى زمین یا از نطفه آفریده شده‌اند یا بدون آب نمى‌توانند زندگى کنند، آیه از این اکثر به «همه» تعبیر کرده است؛(فخر رازی، التفسيرالكبير، ج۲۴، ص۱۶) افزون بر این، برخى مفسّران «کلَّ شَىء حَىّ» رامختصّ حیوانات دانسته‌اند؛ امّا در مقابل، برخى با توجّه به اطلاق آن، هر موجود مادّى داراى رشد و نمو را مشمول آن دانسته‌اند؛ خواه حیوان باشد یا گیاه و درخت.(طبرسی، مجمع‌البيان فى تفسير القرآن، ج۷، ص۷۲؛ فخر رازی، التفسيرالكبير، ج۲۲، ص۱۶۴)
۳. عده‌اى «جَعَلنا» را به معناى «خلقنا» گرفته‌اند(زمخشری، الكشّاف، ج۳، ص۱۱۳؛ قرطبى، الجامع لأحكام القرآن، ج۱۱، ص۱۸۸) که بنابراین احتمال، آیه، مبدأ آفرینش موجودات زنده را آب مى‌داند؛ خواه آب به معناى نطفه یا به طور مطلق باشد. برخى در این‌باره با استناد به فرضیه‌هایى که علم جدید آن را مطرح کرده، مبنى بر این‌که اصل حیات ریشه در آب دارد و نخستین موجود یا موجودات زنده به صورت حیوان بسیط تک سلولى از آب و در دریا پدید آمده است، درصدد برآمده‌اند که آیه را بر این نظریه تطبیق دهند.(محمد هادی معرفت، التمهيد فى علوم‌القرآن، ج۶، ص۳۳_۳۴) سیدقطب در همین جهت مى‌گوید: آیه «وَ جَعَلنا مِنَ‌الماءِ کلَّ شَىء حَىّ» حقیقتى بزرگ را اثبات مى‌کند که دانشمندان، فهم و اثبات آن را دستاوردى سترگ براى علم قلمداد مى‌کنند و آن این‌که نخستین بستر و گهواره حیات، آب است.(فى ظلال القرآن، ج۴، ص۲۳۷۶) برخى دیگر«جَعَلنا» را به معناى «احیینا» دانسته‌اند؛ یعنى ما به هر موجود زنده‌اى با آب، حیات بخشیدیم؛(طبرسی، مجمع‌البيان فى تفسير القرآن، ج۷، ص۷۲؛ قرطبى، الجامع لأحكام القرآن، ج۱۱، ص۱۸۸) بنابراین، آیه به تأثیر آب در ادامه حیات موجودات ناظر است، نه فقط به اصل آفرینش آن‌ها. طبرسى این نظر را درست‌تر دانسته و روایت عیاشى از امام‌صادق علیه السلام را نقل کرده که حضرت در پاسخ پرسشى درباره طعم آب، با استناد به همین آیه فرمود: طعم آب، طعم حیات است.(طبرسی، مجمع‌البيان فى تفسير القرآن، ج۷، ص۷۲) برخى نیز با استناد به کشفیات علمى، مبنى بر این‌که مهم‌ترین عنصر تشکیل دهنده یک سلول، آب است که در همه موجودات زنده از حیوان گرفته تا گیاهان وجود دارد، هم‌چنین آب در همه فعل و انفعالات درون اجسام‌ زنده، نقش اساسى دارد، آیه را به بیان این‌حقیقت علمى ناظر دانسته‌اند.(الركام المزنى و الظواهرالجوّيّه، ص۲۰۶) علاّمه‌طباطبایى مى‌نویسد: مسأله ارتباط حیات با آب که امروزه در سایر بررسى‌هاى علمى جدید روشن شده، معجزه ماندنى قرآن کریم است؛(علامه طباطبایی، الميزان فى تفسير القرآن، ج۱۴، ص۲۷۹) بنابراین به طور کلّى سه نظریه درباره آیه مطرح شده است:
۱. هر موجود زنده‌اى از آب آفریده شده.
۲. هر موجود زنده‌اى از نطفه آفریده شده.
۳.‌حفظ و ادامه حیات هر موجود زنده‌اى به آب وابسته است.
فهرست منابع:
(۱) ابن‌عربى، احكام‌القرآن؛
(۲) جصاص، احكام القرآن؛
(۳) ادوار فقه؛
(۴) اسرارالكون فى‌القرآن؛
(۵) الاشارات العلميه فى الآيات الكونيّه؛
(۶) علامه مجلسی، بحارالانوار، مؤسسة الوفاء، بیروت، ۱۴۰۳؛
(۷) ابوحیان اندلسی، البحرالمحيط، دارالفکر، بیروت، ۱۴۱۲؛
(۸) ابن‌کثیر، البدايه و النهايه، دار إحياء التراث العربی، بیروت، ۱۴۰۸؛
(۹) شیخ طوسی، التبيان فى تفسير القرآن، مطبعة العلميه، نجف؛
(۱۰) ملاصدرا، تفسيرالقرآن الكريم؛
(۱۱) ملاعلى نورى، تعليقات؛
(۱۲) تفسيرالآيات الكونيّه؛
(۱۳) ابن‌عاشور، تفسيرالتحرير و التنوير، بیروت؛
(۱۴) فیض کاشانی، تفسير الصافى، موسسه الاعلمی للمطبوعات، بیروت؛
(۱۵) التفسيرالعلمى للآيات الكونيّه؛
(۱۶) ابن‌كثير، تفسيرالقرآن العظيم؛
(۱۷) علی بن ابراهیم قمی، تفسير القمى، دارالکتاب، قم؛
(۱۸) فخر رازی، التفسيرالكبير؛
(۱۹) شیخ حویزی، تفسير نورالثقلين؛
(۲۰) محمد هادی معرفت، التمهيد فى علوم‌القرآن؛
(۲۱) سید ابوالقاسم خوئی، التنقيح فى شرح العروة الوثقى، دار الهادى للمطبوعات، قم، ۱۴۱۰؛
(۲۲) طبری، جامع‌البيان عن تأويل آى‌القرآن؛
(۲۳) قرطبى، الجامع لأحكام القرآن؛
(۲۴) سیوطی، الدّرّالمنثور فى‌التفسير بالمأثور؛
(۲۵) الركام المزنى و الظواهرالجوّيّه؛
(۲۶) آلوسی، روح‌المعانى فى تفسير القرآن العظيم؛
(۲۷) شهید ثانی، روض‌الجنان و روح‌الجنان؛
(۲۸) ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجه؛
(۲۹) قيصرى، شرح فصوص الحكم؛
(۳۰) فرهنگ جهاد؛
(۳۱) راوندى، فقه القرآن؛
(۳۲) فى ظلال القرآن؛
(۳۳) کلینی، الكافى؛
(۳۴) شیخ صدوق، الخصال؛
(۳۵) زمخشری، الكشّاف؛
(۳۶) كشف‌الاسرار و عدّة‌الابرار؛
(۳۷) كنزالعرفان؛
(۳۸) كنزالعمّال؛
(۳۹) ابن‌منطور، لسان‌العرب؛
(۴۰) طبرسی، مجمع‌البيان فى تفسير القرآن؛
(۴۱) مطهّرات در اسلام؛
(۴۲) مع آيات‌اللّه فى كتاب‌اللّه؛
(۴۳) شیخ طوسی، معانى‌الأخبار؛
(۴۴) حجیلی، المعجم‌المفهرس؛
(۴۵) ابن‌فارس، معجم مقاييس‌اللغه؛
(۴۶) راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن؛
(۴۷) من علوم الأرض القرآنيّه؛
(۴۸) علامه طباطبایی، الميزان فى تفسير القرآن، دفتر انتشارات اسلامى جامعه‌ مدرسين حوزه علميه قم، قم، ۱۴۱۷؛
(۴۹) شیخ حر عاملی، وسائل‌الشيعه، دار احياء التراث العربي، بیروت.













[۱]     الميزان، ج‌۱۴، ص‌۲۷۹.



جعبه ابزار