آشنایی با حوزه علمیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حوزههای علمیه به مراکز تعلیم و تربیت دانشمندان و مراکز تولید علم و دانش در جهان اسلام اطلاق میشود.
در گذشته حوزههای علمیه جهان اسلام، دانشگاههای بزرگ جهان اسلام را تشکیل میدادند، و تمام دانشها دراین مراکز تدریس میشد، چون مراکز علمی منحصر دراین مراکز بود.
در این مراکز علمی گسترده، علاوه بر تدریس علوم و تالیف کتب علمی به تزکیه و تربیت و پرورش همزمان روحی انسان و تعالی و پیشرفت معنوی او نیز توجه اساسی معطوف میشد، چنانکه دانش جویان برخاسته از این نهاد عظیم علمی علاوه بر اینکه در دانشها و علوم مختلف تبحر پیدا میکردند از جهت اخلاق و تعالی روحی و مراحل سیر سلوک نیز به درجات برتر ارتقاء مییافتند و به مصداق درجه علمای ربانی و الهی صعود مینمودند.
چنانکه بوعلی سینا دانشمند بی نظیر جهان بشریت که از همین حوزههای علمی برخاسته است و آوازه علمی او برای هیچکس پوشیده نیست و آثار علمی او همچنان در طول تاریخ تاکنون دانشمندان بزرگ جهان را متحیر نموده و چشمان تیز بین را خیره نموده است، خود میگوید وقتی در حلّ مشکل علمی وا میماندم برای حلّ آن به راز و نیاز باپروردگار میپرداختم و دو رکعت نماز بپا میداشتم؛ این بینش توحیدی بود که طالبان علمی همچون ابوعلی سینا و سایر دانش آموختگان وارسته حوزههای علمی جهان اسلام را در فراز قلههای علمی دست نیافتنی نگه داشته است که غیر از صاحبان علم واقعی (انبیای الهی و ائمه (علیهمالسّلام) و اوحدی از اولیاء الهی) به سهولت نتواستهاند به این قلل مرتفع و سبز صعود کنند.
همانگونه که درقرآن مکرر بیان شده است که وظیفه انبیای الهی تعلیم همراه با تزکیه و تربیت نفوس و ارتقاء معنوی بوده است. «یتلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه»
لذا اساس حوزههای علمیه به تعلیم و تزکیه بناشده است، چون تعلیم بدون تزکیه و تزکیه بدون تعلیم کارآئی چندان ندارد.
بنابراین حوزههای علمی را اینگونه باید شناساندکه قرآن میفرماید: «فیه رجال یحبون ان یتطهروا و الله یحب المطهرین»
در آن مردانی هستند که عشق وافر به طهارت روحی و پاکیزگی جسمی دارند و خداوند دوستدار پاکان و پاکیزه کنندگان است.
حوزهها در حقیقت با این جایگاه شناخته شدهاند و مردم با این بینش به حوزهها مینگرند. حوزهها از هر جهت جایگاه رفیعی داشتهاند، هم از جهت تولید علم و هم ازجهت تعلیم و تربیت و پرورش انسانهای دانشمند و فرزانه، چرا که مسیری که حوزهها در آن قرار دارند استمرار خط سیر انبیای الهی است.
اساس حوزهها در جهان اسلام به پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) ختم میشود و بر اساس آیات قرآن حوزههای علمیه بنیانگذاری شدهاند و بر همین اساس و در راستای هدف پیامبراکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) این راه استمرار پیدا کرده و از روند تکاملی درخشان و چشمگیری برخودار بوده است.
امیر مؤمنان حضرت علی (علیهالسّلام) و صحابه بزرگ و عدالت خواه پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) درگرداگرد وجود علی (علیهالسّلام) استمرار دهندگان و تکمیل کنندگان حوزهها پس از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) بودهاند و این خط سبز تا دوران غیبت کبری بر محوریت امام معصوم ریشههای محکم و استوار خویش را در نقاط مختلف جهان اسلام گسترانیده است. چنانکه تمام رهبران و مدرسان بزرگ فرق اسلامی در محضر برخی از ائمه (علیهمالسّلام) شاگردی نموده و به تاسیس سایر حوزههای جهان اسلام اقدام نمودهاند. بنابراین تمام حوزههای علمی و دانشگاههای بزرگ در جهان اسلام و حتی بنابر اعتراف دانشمندان غرب در جهان غرب
متاثر از حوزههای علمی صدر اسلام و دوره ائمه (علیهمالسّلام) تاسیس و گسترش یافته است.
با این گستردگی و سابقهای که برای حوزه علمیه وجود دارد، جایگاه علمی و معنوی حوزهها روشن میشود، با توجه به اینکه تمام دانشمندان بزرگ جهان اسلام از این مراکز تولید علم برخاستهاند و مردم نیز به شخصیت واندیشههای آنها در طول تاریخ احتیاج داشته و وابستگی معنوی و مادی عمیق داشتهاند پیوند حوزهها با مردم نیز روشن میشود. چون دانش آموخته گان حوزههای علمی از میان همین مردم برخاستهاند بر این اساس رهبری جوامع اسلامی از هر لحاظ باید ازحوزههای دینی تامین شود، ضمن اینکه باتوجه به ارتباط عمیق مردم با شخصیتهای حوزهها هدایت معنوی مردم نیز بر عهده حوزهها باید باشد، بنابراین حوزهها نه تنها مراکز تولید علم بودهاند بلکه همواره رهبری جامعه نیز به نوعی وابسته به حوزهها بوده است، این وابستگی در تمام تاریخ نمایان است و نمونههای بارز آن در طول تاریخ فراوان بوده است که در جای خود ذکر خواهد شد.
امروزه پس از گذشت قرنها از تاسیس این مراکز علمی نقش آنها در تولید علم برجسته تر میشود، به ویژه با توجه به اینکه فرهنگ تمام جوامع بشری و تمدن عظیم انسانی تحت تاثیر علوم و تولیدات علمی بوجود آمده و به ترقی رسیده است.
علم و فرهنگ به عنوان دو عنصر مهم در آفرینش تمدنها از حوزههای علمیه آغاز میشود و جوامع بشری کاملاً تحت تاثیر این دو پدیده به نظم و انضباط و قانونمندی و ایجاد دولتهای مختلف دست یافته است.
نقش این مراکز در فرهنگ سازی و تمدن بشری برجسته میباشد، با گسترش این مراکز در تمام جهان اسلام، و خصوصاً در ایران فرهنگ اسلام در جهان بعنوان یکی از اصیلترین و درخشانترین فرهنگها مطرح شده و تاثیر آن در تمام تحولات، چشمگیر بوده است. دانشمندانی که از این حوزهها برخاستهاند تاریخ بشریت را با ابتکارات و تالیفات علمی خود تحت تاثیر قرار دادهاند، و حتی برخی از انقلابهای سیاسی و اجتماعی جهان که برجستهترین آنها انقلاب اسلامی ایران میباشد را هدایت کردهاند و کاروان بشری را به سوی عدالت و سعادت سوق دادهاند.
حوزههای علمیه شیعه با تکیه بر علوم اهل بیت پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و بسط و گسترش آن، در مراکز مختلف از اسلام اصیل با محوریت خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) که از پویایی و حیات بخشی بیشتر و از پشتوانه عصمت برخوردار است دفاع نمودهاند و اسلام واقعی در ایناندیشه و با ایناندیشه زنده مانده است.
حوزههای علمی شیعه در مراکز مختلفی قرار داشته، گاهی مرکزیت آن در لبنان و گاهی در عراق و ایران بوده است در هر مقطعی از تاریخ این مراکز نقش احیای علوم اسلامی و رشد و شکوفائی آن بر محوریت اهل بیت (علیهمالسّلام) را بر عهده داشتهاند.
حوزههای علمیه شیعه در ایران بیشتر تحت تاثیر حوزههای علمی نجف و جبل عامل تشکیل شده و رشد عمده و گسترش زیاد آن در دوره صفویه توسط علمای مهاجر نجف و جبل عامل لبنان بوده است.
قبل از دوره صفویان حوزههای علمی در مراکز شیعه نشین ایران از جمله قم و ری و کاشان و برخی از شهرهای خراسان دایر بوده اما اوج گسترش و رونق آن از این دوره (صفویه) در ایران آغاز شده. در این دوره مدارس دینی در شهرهای مختلف تاسیس شد و علمای تربیت یافته در حوزه اصفهان به شهرهای مختلف مهاجرت نموده و به تاسیس حوزههای دینی برای ترویج و تحکیم مبانی شیعه پرداختند. در اصفهان و شیراز و کاشان و خراسان، و شهرهای آذربایجان مدارس دینی با حمایت سلاطین صفوی و با ولایت علمای بزرگ شیعه ساخته شده که تولیت آنها با علمای بزرگ شیعه در شهرهای مختلف بوده است.
در شهر قم که یکی از مراکز مهم شیعه بوده است مدارس متعددی تاسیس شده و دانشجویان از شهرهای مختلف در این شهر مشغول تحصیل علوم مختلف خصوصاً فقه و حدیث بودند. این روند گسترشی تا اواخر دوره صفوی با حمایت علمای بزرگی چون مجلسی و دیگران استمرار داشت.
هر یک از علمای بزرگ مثل شیخ بهایی که بعنوان شیخ الاسلام در شهرهایی مثل مشهد حضور داشتند به امر تدریس و ترویج نیز اشتغال داشتند، ملا صدرای شیرازی در تبعید به تشکیل حوزه علمیه اقدام نموده و شاگردان برجستهای چون فیض کاشانی و فیاض لاهیجی و بسیاری از بزرگان دیگر را تربیت نمود.
آنها نیز با الهام ازاندیشه صدرا هر یک به تاسیس حوزه دیگری پرداختند بدین ترتیب سلسله طلائی تکوین حوزه تا عصر حاضر استمرار پیدا کرد.
پس از حکومت صفویان با اینکه حوزههای علمیه به خاطر سقوط دولت مرکزی و شورش افغانها و کشته شدن بسیاری از علمای اصفهان با فترت و سکون مواجه شد اما ره آورد حوزه بزرگ اصفهان و محصولات فرهنگی آن به خاطر گستردگی فراوان محفوظ ماند، همین میراث گرانسنگ سرمایهای شد که حوزههای علمی شیعه پس از مدتی رونق مجدد گرفت چنانکه از میراثهای گران قیمت این دوره به کتابهایی چون بحارالانوار، وافی، وسائل الشیعه در علوم حدیثی و فقه و اسفار الاربعه ملا صدرای شیرازی که در علوم معقول بهترین سرمایه علمی است میتوان اشاره کرد که امروزه در غنا بخشیدن به حوزههای دینی نقش بسزایی دارند، علاوه بر اینکه کتب تاریخی و فقهی و حدیثی و تفسیری فراوانی در این دوره نگارش یافته و امروز مورد استفاده است،
در ادبیات فارسی و شعر نیز که بخشی از علوم انسانی است پیشرفت قابل ملاحظهای احساس میشود که در کمتر دورهای از این رونق روز افزون برخوردار بوده است.
حوزههای علمیه در فاصله چند دهه خود تا تشکیل دولت قاجار همچنان به حیات خود ادامه میدادند و پس از پیدایش این دولت و وجود بزرگان دیگری در این دوره حیات رو به رشد دیگری پیدا کردند. در این دوره نیز مراکز علمی تاسیس یافته و با توجه به زمینههای مساعد در این دوره و حمایت برخی از شاهان قاجار از مراکز علمی، دانشجویان فراوانی به تحصیل علوم پرداختند. در طول این دوره علومی نظیر اصول فقه نیز رونق بیشتری یافت.
این علم اگر چه همواره در شمار علوم حوزوی شیعه بوده است
اما در دوره صفویه و پس از آن به خاطر رونق اخباریگری با افول مواجه شده بود که در این دورهها رشد قابل ملاحظهای داشت و اجتهاد که پس از عصر صفوی و شیخ بهایی - که به تالیف اولین رساله فقهی به زبان فارسی پرداخت - چندان برجسته نبود با ظهور و رشد اصولیها حیات دیگری به شیعه بخشید.
شایان ذکر است اجتهاد فرق عمده بین اهل سنت و شیعه است که مایه حیات بخشیدن به اصول اسلام توسط شیعه شده است.
دراندیشه شیعه اجتهاد تداوم بخش راه امامت در دوران غیبت کبرای امام زمان میباشد، امامتی که اساس و رکن تمام علوم شیعه و احیاگر اسلام اصیل است.
بنابراین در دورهای اجتهاد جان دوباره به حوزهها بخشید، شیعه قدرت فراوانی یافت و حوزهها زنده تر شدند، در این دوره حوزه نجف بالنده تر بود و همواره مرکزیت خود را حفظ مینمود و دانشجویان از اقصی نقاط عالم به ویژه کشورهای اسلامی به این مرکز علمی مهاجرت نموده، به تحصیل علم پرداخته و پس از اخذ درجه اجتهاد در شهرهای مختلف ایران پراکنده میشدند و به تاسیس حوزههای دینی اقدام مینمودند.
شاگردان شیخ انصاری نیز تحولی عظیم در راه تکامل حوزههای علمیه ایجاد کردند، چنانکه از شاگردان برجسته او آخوند خراسانی و حجة الاسلام زنجانی میباشند که آخوند زعامت حوزه نجف را حفظ نموده و حجة الاسلام زنجانی (منظور آخوند ملا قربانعلی زنجانی از رهبران نهضت مشروطه مشروعه که به دست مشروطهخواهان به عراق تبعید شدمی باشد.) حوزههای علمیه آذربایجان را تحت الشعاع قرار داد و شاگردان فراوانی تربیت نموده و از برکات و اثرات شاگردان شیخ انصاری بود که حوزه علمیه جانی دوباره یافت و برکات بی نظیری را در جهان اسلام ببار آورد.
حوزه علمیه قم توسط یکی از شاگردان با واسطه شیخ انصاری یعنی مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (شیخ عبدالکریم حائری یکی از شاگردان آخوند خراسانی که او هم از شاگردان شیخ انصاری میباشد، پس از تاسیس حوزه قم مردان بزرگی از این حوزه چون امام خمینی (رحمةاللهعلیه) و دیگر مراجع که هر یک به نوبه خود خدمت گرانبهائی به فرهنگ و معارف اسلامی کردهاند برخاستهاند. لازم بذکر است هر یک از شاگردن شیخ انصاری در شهرهای مختلف به تاسیس حوزههای علمی دست زدهاند که از این حوزهها مردان بزرگی برخاستهاند که در جای خود قابل بحث و بررسی است)، بذرهای ترقی علمی و معنوی را درخود رشد داده و پس از قرنها مرکزیت علمی جهانی اسلام را به خود اختصاص داد و مهد علم و دانش و معنویت گردید و در دامن خود مردانی بزرگ و دانشمندانی کم نظیر پرورش داد که هر یک از آنهااندیشمندانی شدند که نور دانش آنها در اقصی نقاط عالم ساطع گردیده است. از همین حوزه با برکت، انقلاب اسلامی ایران رهبری خویش را برگرفت که با هدایتهای پیامبر گونه خویش در طول چند دهه فرهنگ عمومی جهان را تحت تاثیر قرار داد و انقلاب اسلامی مردم غیور ایران را به پیروزی رسانید.
حسن ختام این مقال این است که افتخار حوزههای علمیه این است که حوزههای علمیه ریشه در مکتب تشیع داشته و با الهام از دانش بی پایان ائمه شیعه (علیهمالسّلام) و با پشتوانه امام عصر ـ (عجّلاللهتعالیفرجهالشریف) ـ امروز نور علم را به نقاط جهان پرتو افکنی مینمایند.