• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آقانجفی(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آقا نجفی جلد: ۱ شماره مقاله:۲۹۹
شیخ ‌محمدتقی رازی آقا نَجَفی، (۱۲۶۲-۱۳۳۲ق/۱۸۴۶-۱۹۱۴م)، عالم بزرگ شیعی ایرانی. پدر وی شیخ‌ محمدباقر از دانشمندان روزگار خود بود و جد وی شیخ ‌محمدتقی رازی نویسندة هدایة ‌المسترشدین، مقام اجتهاد و رهبری داشت. نیاکان آقانجفی از ایوانکی ورامین بودند. جدش در آغاز جوانی به عراق رفت و پس از سال ها تحصیل علم، اصفهان را برای سکونت و فعالیت های دینی برگزید و در آنجا حوزه درسی دایر کرد.
آقانجفی در ۲۲ ربیع‌الثانی ۱۲۶۲ق/۱۹ مارس ۱۸۴۶م در اصفهان زاده شد. مقدمات علوم را در محضر پدرش فرا گرفت و پس از آن به نجف رفت و درآنجا به تحصیل علم ادامه داد. از محضر میرزامحمدحسن شیرازی که زمانی در اصفهان از شاگردان جدّ خود او بود و نیز شیخ ‌مهدی کاشف‌الغطاء و شیخ‌ راضی نجفی بهره گرفت تا به مقام اجتهاد رسید. سپس به اصفهان بازگشت و هم در زمان حیات پدر مرجعیت عام یافت و صاحب نفوذ و قدرت معنوی فراوان شد. او را به عنوان «جامع علوم معقول و منقول» شناخته و به قوّت حافظه، حضور ذهن، نکته ‌گویی، سخاوت و شجاعت ستوده‌اند.
طیّ دوران مرجعیت و حکومت شرعی و عرفی خود در اصفهان، در کمک به مردم، رفع ستم از ایشان و تأمین وسایل اسایش آنان کوشا بود، حدود شرعی را اجرا می‌کرد و نسبت به حسن جریان زندگانی و تحصیل طلاب علومِ دینی اهتمام می‌ورزید. به ناصرالدین‌ شاه و دستگاه حکومت او بی ‌اعتنا بود و با ظل‌السلطان فرزند شاه که حاکم اصفهان بود و بسیار بر مردم ستم می‌کرد، همواره درگیر بود، اما در واقع قدرت او از قدرت حاکم اصفهان افزون ‌تر بود. ظل‌السلطان، اقانجفی را مانع تاخت و تاز، چپاول و تجاوز خود می ‌یافت. مأموران استعماری انگلستان نیز که برای بسط تسلط دولت متبوع خود بر ایران، برنامه‌ های گسترده داشتند و قدرت اجتماعی آقانجفی را مانع اجرای نقشه ‌های خویش می‌یافتند، از او بیمناک بودند. همه این کسان و عمّال ایشان، در تضعیف وی بسیار کوشیدند و چون مردم به او اقبال و علاقه داشتند، کاری از پیش نبردند. یک ‌بار توانستند با تحریک ناصرالدین ‌شاه و ترساندن وی، که خود نیز از اقانجفی بیمناک بود و توسعه نفوذ وی و بی ‌باکی او در اجرای حدود شرعی را تعرضی نسبت به حدود اختیارات و قدرت های خود می شمرد، فرمان انتقال آقانجفی به تهران را از وی بگیرند، اما آقانجفی در تهران هم، علاوه بر دایر ساختن حوزه درسی، به مبارزه سیاسی و روشن ساختن ذهن مردم نسبت به فساد دربار و نظام حاکم و سرانجام مداخلات بیگانگان در امور کشور ادامه داد و چون خطر فعالیت وی در پایتخت برای رژیم بیشتر بود، او را به اصفهان بازگردادند. همانند این حادثه در ۱۳۲۱ق/۱۹۰۳م در هنگام سلطنت مظفرالدین ‌شاه نیز تکرار شد.
آقانجفی در جنبش تنباکو از آغازگران مبارزه بود. به تهدیدات ظل‌السلطان و شاه اعتنا نکرد و پرچم مخالفت را از دست ننهاد. در عین حال از فعالیتهای علمی نیز غافل نشد و اثار بسیار از خود به جای گذاشت. تعداد آثار او را برخی بیش از ۱۰۰ دانسته‌اند.
وی در ۱۱ شعبان ۱۳۳۲ق/۵ ژوئیه ۱۹۱۴م در اصفهان درگذشت و در جوار مرقد امام‌زاده احمد، علی‌المشهور نواده امام‌باقر(ع)، به خاک سپرده شد.
ازجمله آثار مهم وی، این رسایل و کتاب ها را می‌توان نام برد: الاجتهادوالتقلید؛ اسرارالآیات؛ اسرارالشریعة؛ اصول‌الدین و انوارالعارفین؛ بحرالحقائق، تأویل‌الآیات‌الباهرة فی‌العترة‌الطاهرة.
-----------------------------------------------

فهرست مندرجات

۱ - فهرست منابع


(۱) آقابزرگ، طبقات اعلام‌الشیعة فی‌القرن‌الرابع عشر، مشهد، دارالمرتضی، ۱۴۰۴ق، ۱/۲۴۷-۲۴۸؛
(۲) امین، محسن، اعیان‌الشیعه، بیروت، دارالتعارف، ۱۹۸۳م، ۹/۱۹؛
(۳) بامداد، مهدی، تاریخ رجال ایران، تهران، زوار، ۱۳۴۷-۱۳۵۳ش، ۳/۳۲۶-۳۲۷؛
(۴) تیموری، ابراهیم، تحریم تنباکو، تهران، جیبی، ۱۳۶۱ش، صص ۷۸-۷۹؛
(۵) زرکلی، خیرالدین، الاعلام، بیروت، دارالعلم للملایین، ۱۹۸۴، ۶/۶۳؛
(۶) قمی، عباس، الکنی والالقاب، تهران، مکتبة‌الصدر، ۱۳۹۷ق، ۲/۶؛
(۷) کحاله، عمررضا، معجم‌المؤلفین، بیروت، داراحیاءالتراث‌العربی، ۹ و ۱۰/۱۳۳-۱۳۴؛
(۸) مدرس، محمدعلی، ریحانة‌الادب، تبریز، ۱۳۴۶ش، ۱/۵۷-۵۸؛



جعبه ابزار