• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

آل

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آل، خانواده، عائله، خاندان، تیره، اهل، عشیره، پیروان، وابستگان به یک معنی هستند.



این کلمه ظاهراً در بیشتر این معانی، از عصر جاهلی معروف بوده است. قریشیان ، از آنجا که حفاظت خانه کعبه و متعلقات آن را به عهده داشته‌اند، خویشتن را «آل‌الله» می‌خواندند و عربان، در مقام دادخواهی، می‌گفتند: «یالَ‌الله»، یعنی‌ای قریشیان.
[۱] بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، ج ۱، ص۴۰.



اما ریشه کلمه چندان روشن نیست و شکل مشابهی از آن را در زبانهای سامی نیافتیم. اگر مفهوم «انتساب به یک شخص یا محل»، «جمعیت و قدرت» را در نظر بگیریم، آنگاه کلمه، با لفظ «اوّل» (اوگاریتیک «wl: نخست، آرامی، awwal، awla: آغاز، گذشته، مندایی t+» wl: بازگشتن) هم خانواده می‌گردد و سپس به مفهوم قدرت (اوگاریتیک ul؛ کنعانی yal: قدرت) منتهی می‌شود. از سوی دیگر ریشه یائی کلمه را می‌توان اصل دانست: آرامی و سریانی iyālā: کمک، کنعانی «eyāl: قدرت، کمک، آکادی ayyalu: هم پیمان. علاوه براین، توجیهِ لغت‌شناسان مسلمان که آن را مشتق از «اهل» دانسته‌اند نیز بی‌اساس نیست (هرچند که استناد ایشان به مصغر کلمه را نمی‌توان معتبر شمرد)، زیرا لفظ ahl (عبری کنعانی «ahel، آرامی» ahlā، نبطی، «hlt») در اوگاریتیک به معنی چادر، و در آکادی به صورت āl (به معنی شهر) آمده است. سپس می‌بینم که شاعر جاهلی ابوذؤیب ان را به معنی چوبهای خیمه به کار برده است .
[۲] لسان‌العرب، ذیل «اول».



شاید تطور کلمه از جزئی به کلی بوده است: خانواده (ساکن یک چادر)، خاندان، خاندان بزرگ و عشیره، قبیله، پیروان (سیاسی یا دینی). در قرآن کریم آن را هم به معنای پیروان دینی ـ سیاسی ـ جغرافیایی (آل فرعون، آل لوط و غیره. قس: سخن ابن‌عبّاس: ـآلَ‌الله، اهل‌القرآن»)،
[۳] بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، ج۱، ص۴۰.
می‌توان یافت .
[۴] حسین‌بن‌محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۳۰.

در تحدید معنی «آل محمد، آل نبی» علمای اهل سنت عموماً مفهوم عام «بنی هاشم» را در نظر داشته‌اند و‌گاه آن را به «امت محمد» تفسیر کرده‌اند (برخی نیز مفهوم آن ترکیب را همسران پیامبر (ص) پنداشته‌اند). راغب در توجیه همین معناست که آل نبی را خاصان و پیروان آن حضرت (ص) از حیث علم می‌داند: اهل علم به معنای اخص «آل نبی» و امت اویند و اهل علم از راه تقلید فقط امت او. وی در این باب به حدیثی از حضرت صادق (ع) نیز اشاره می‌کند .
[۵] حسین‌بن‌محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۳۰-۳۱.

گرایش کلی اهل تشیع آن است که آل محمد و آل نبی را با «عترت»، یعنی اولاد امام علی (ع) و حضرت فاطمه (ع) یکی بدانند.
[۶] بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، ج۱، ص۴۲.
اربلی می‌کوشد مفهوم آل و اهل و عترت را مجزا کند.
[۷] بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، ص ۴۰.
نیز شاید به همین منظور بوده که رَیّان‌بن‌الصَّلْت قمی کتابی نوشته و در آن، سخنان حضرت رضا (ع) را در «الفرق بین‌الآل والامه» فراهم آورده است.
[۸] محمدبن‌حسن طوسی، الفهرست، ص۱۴۰.



دو کلمه آل و اهل هریک به تدریج موارد استعمالی خاص خود یافته‌اند. در کتابهای لغت، در تفکیک مفاهیم این دو لفظ سخن بسیار گفته‌اند، ازجمله اینکه آل، برخلاف اهل، با نامهای جغرافیایی ترکیب نمی‌شود، اهل بغداد، اهل‌المشرق و نه آل بغداد و آل‌المشرق و جز آن، آل به مفهوم «خاندان و اعقاب مردی شریف» از‌ همان قرن اول ق/۷م رواج بسیار یافت و اکنون نیز درباره خاندانهای پادشاهان و امیران به کار می‌رود. این ترکیب در زبان فارسی نیز رواج تمام دارد و حتی برخی از خاندان‌های اصیل ایرانی را با لفظ آل مشخص می‌کنند: « آل بویه » بسیار معروف‌تر از «بویه یان» است.


۱)بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، بیروت، دارالکتاب‌الاسلام (اول و دوم).
۲)حسین‌بن‌محمد راغب اصفهانی، المفردات، به کوشش محمد سیدالگیلانی، مصر، مصطفی‌البابی‌الحلبی، ۱۳۸۱ق.
۳)محمدبن‌حسن طوسی، الفهرست، به کوشش محمود رامیار، دانشگاه مشهد، ۱۳۵۱ش.
۴)لسان‌العرب.


۱. بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، ج ۱، ص۴۰.
۲. لسان‌العرب، ذیل «اول».
۳. بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، ج۱، ص۴۰.
۴. حسین‌بن‌محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۳۰.
۵. حسین‌بن‌محمد راغب اصفهانی، المفردات، ص۳۰-۳۱.
۶. بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، ج۱، ص۴۲.
۷. بهاءالدین ابوالحسن اربلی، کشف‌الغمه، ص ۴۰.
۸. محمدبن‌حسن طوسی، الفهرست، ص۱۴۰.



دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «آل»، شماره۳۴۳.    



جعبه ابزار