آمادگیهای قبل از احرام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قبل از
احرام، بعضی از آداب و دستورات استحبابی وجود دارد تا حج گزار آمادگی بیشتری پیدا کرده و اعمال را با دقت و علاقه انجام دهد. در اینجا به گوشهای از این آداب و مستحبات همراه با بیان
فلسفه و اسرار آنها اشاره میشود.
مستحب است حاجی یک ماه و یا سی روز، قبل از موسم حج و یا
عمره، موی سر و صورت خود را آرایش نکند.
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «لا تاخذ من شعرک وانت ترید الحج فی ذی القعده و لا فی الشهر الذی ترید فیه الخروج الی العمرة».
در روایتی دیگر به ترک آرایش صورت نیز اشاره میکند و میفرماید: «ولا من لحیته»
و در برخی
روایات، حد زمانی آن سی روز قبل از موسم حج بیان شده است: «قلت لابی عبدالله علیهالسّلام کم اوفر شعری اذا اردت هذا السفر، قال: اعفه شهرا»
از این رو مستحب است حاجی از ابتدای ماه
ذی القعده و یا سی روز قبل از موسم، اصلاح سر و صورت خود را رها کند. اطلاق ادله_علی الظاهر_ شامل زنان حج گزار نیز میشود که آنان هم سر و صورت خود را برای حج و یا عمره، در همان مدت اصلاح نکنند. در این رابطه میتوان به اسراری چند اشاره کرد:
آرایش سر و صورت، اسباب زیبایی برای هر فرد است و به
انسان در مقابل دیگران، جلوه و جاذبهای خاص میبخشد. حال که حج گزار در مقام آن برآمده است که خود را محرم سازد و به حریم الهی راه یابد، شایسته است برای درک احرام کامل، از مهمترین جلوههای ظاهری خود، مدتی قبل از موسم حج دست شوید و آن را برای محبوب رها سازد و از سر و صورت خود، برای منافع خویش و جلب توجه دیگران بهره نگیرد. به جهت همین اهمیت و جایگاه سر و صورت در حج است که
امام باقر (علیهالسّلام) میفرماید: «احرام المراة فی وجهها و احرام الرجل فی راسه».
آمادگی انسان قبل از موسم حج، زمینه بهره برداری از این سفر معنوی را بیشتر فراهم میآورد و رها ساختن موی سر و صورت برای حج، در
حقیقت آماده باش برای این سیر و سلوک است؛ یعنی، علاوه بر اینکه یاد حج را برای حاجی زنده نگه میدارد، باعث مواظبت او بر محرمات و آمادگی بیشتر بر ترک آنها و کسب
تقوا در مخالفت با وسوسه
شیطان، نسبت به ارتکاب محرمات در طول موسم حج میشود. وقتی او بتواند بر مشتهیات نفسانی در زمانی که الزامی ندارد، غلبه کند و برای حج از آرایش خود دست شوید، قطعا میزان خود نگه داری و تقوا در برابر معصیت، در او بیشتر خواهد شد و مناسک را پیراسته از
گناه و معصیت به انجام میرساند. لذا ترک آرایش، تمرین تقوا است. از طرفی این آمادگی، شکوه حج را قبل از مراسم میان مردم جلوهگر میکند و حال و هوای حج در سرزمینهای اسلامی، زنده نگه داشته میشود که این خود تعظیم شعائر الهی است.
سر و صورت، مهمترین مرکز جاذبههای شهوانی و حیوانی است و نوع آرایش سر و صورت در تحریک و تمایلات تاثیر گذار است. و از آنجا که مردان باید سر خود را در
حج برهنه نگه دارند و زنان نیز صورت خود را آشکار سازند، رها ساختن سر و صورت قبل از مراسم، جاذبههای ظاهری را کم میکند و «ترک زینت» در حال
احرام نیز بیشتر محقق میشود.
مستحب است حج گزار قبل از احرام، ناخنهای خود را بگیرد و شارب را کوتاه کند و موهای زاید را از بین ببرد. رعایت نظافت
بدن و دور کردن آلودگی از آن، برای نشاط بیشتر انسان در انجام مناسک مورد تاکید است. در روایتی نیز آمده است: «سالت ابا عبدالله علیهالسّلام عن التهیؤ للاحرام، فقال: تقلیم الاظفار و اخذ الشارب و حلق العانة».
اینکه قبل از احرام تمیز کردن بدن از موهای زاید و گرفتن ناخن و شارب مستحب است؛ شاید بدان جهت باشد که بدن ازآنچه که زمینه آلودگی را فراهم میسازد، پاک گردد تا حج گزار با بدن سالم، بتواند مناسک را به راحتی انجام دهد. چرک زیر ناخن و عفونتهای پوستی، در اثر وجود موهای زاید بدن، از جمله این عوامل است که در
روایات به پیرایش بدن از آنها تاکید شده است.
شخص محرم حق کندن مو از بدن و گرفتن ناخن از دست و پا را بعد از احرام ندارد و مرتکب آن باید
کفاره بپردازد. در حقیقت با احرام، اختیار بدن از انسان خارج میشود، لذا با عنایت به این محدودیتها، سزاوار است این موارد قبل از احرام انجام پذیرد تا حاجی از ناحیه جسم خود در اذیت نباشد. از
معاویة بن عمار نقل شده است: «سالت اباعبدالله علیهالسّلام عن المحرم تطول اظفاره او ینکسر بعضها فیؤذیه قال: لا یقص منها شیئا»
روشن است که آلودگیهای ظاهری، موجب تنفر طبع و دوری افراد از یکدیگر میشود؛ به همین جهت در دستورات دینی در مورد
نماز و حج و دائما بر نظافت و بهداشت و پاکیزگی بدن و دوری از آلودگی و چرکی سفارش شده است.
استحباب مکرر
غسل در مواقف مختلف و نیز کراهت احرام در لباس کثیف و دور کردن آلودگی ظاهری از بدن، اینها همه گواه این بیان است.
غسل قبل از احرام در میقات مستحب است و در غیر میقات نیز_به خصوص در صورتی که خوف آن باشد که در میقات آب یافت نشود_ جایز است. در این صورت اگر در میقات آب یافت شود و یا مکلف بعد از غسل لباس بپوشد و یا غذای معطر بخورد و یا حدثی از او سر زند، اعاده غسل مستحب است. اگر در روز غسل کند، از غسل تا شب آینده کفایت میکند و اگر در شب غسل کند تا آخر روز آینده کافی است. این غسل از زن «حائض» و «نفساء» نیز مورد قبول است.
البته برای ورود به هر مرتبهای از مقامات معنوی و یا هر عبادتی از
عبادات، طاهر شدن به طهارت ویژه همان مقام و یا عبادت مطلوب است. لذا در طهارت وضوئیه، تجدید وضو برای هر عبادت و فریضهای سفارش شده است: «کان النبی علیهالسّلام یجدد الوضوء لکل فریضة وکل صلاة»
و
امام صادق (علیهالسّلام) میفرماید: «من جدد وضوئه لغیر حدث جدد الله توبته من غیر استغفار».
درباره اسرار غسل میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
سراسر حج و عمره، تقدیس الهی و نفی
شرک و تطهیر حق تعالی است. ورود به مقام قدس الهی، باید همراه با باطن قدسی باشد تا هم سنخی حاصل شود و این در گرو طهارت است: لا یمسه الا المطهرون.
و نقش طهارت ظاهری در طهارت باطنی، آن قدر زیاد است که
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) میفرماید: «من بات علی طهر فکانما احیی اللیل»
و تطهیر بدن با غسل احرام، مقدمهای برای تطهیر باطن از
گناه و کسب آمادگی برای حضور در پیشگاه ربوبی است.
در بیان حکمت وجوب غسل در جنابت،
امام رضا (علیهالسّلام) میفرماید: «لان الجنابة خارجة من کل جسده فلذالک وجب علیه تطهیر جسده کله»
و از آنجا که حاجی در احرام نیز تمام وجود جسمانی خود را محرم میکند و میگوید: «احرم لک شعری و بشری و لحمی و دمی و مخی وعصبی»؛
با طهارت ظاهری نیز تمام وجودش را تطهیر میکند تا تناسب میان احرام و
طهارت آن حاصل گردد.
مستحب است احرام بعد از نماز فریضه و یا نافله صورت گیرد و پس از نماز، حمد و ثنای الهی بر زبان جاری شود و بر پیامبر(صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و اولاد گرامی او درود و صلوات فرستاده شود و دعاهای ماثور قرائت گردد. امام صادق(علیهالسّلام) میفرماید: «فاذا انفتلت من صلاتک فاحمد الله و اثن علیه و صل علی النبی صلیاللهعلیهوآلهوسلّم و قل: اللهم انی اسئلک ان تجعلنی ممن استجاب لک ویجزیک ان تقول هذا مرة و احده حین تحرم».
مضامین دعاهای احرام، بیانگر این سر کلی است که قبل از احرام حج گزار باید اعتقادات و باورها و جهان بینی خود را اصلاح کند و با دستمایه آنچه در دعاها آمده و با اشراف به اعتقادات،
تلبیه را بر زبان جاری سازد و در این صورت است که در برابر «لبیک»، جواب مثبت را دریافت خواهد کرد. در اینجا نمونههایی از این دعاها، همراه با ترجمه آنها ذکر میشود:
۱. از اجابت کنندگان واقعی و صادق دعوت
خداوند باشیم: «اللهم انی اسئلک ان تجعلنی ممن استجاب لک»؛
۲.
مؤمن و معتقد به وعدههای الهی باشیم و آنرا باور بداریم: «و آمن بوعدک»؛
۳. مطیع امر او باشیم و از اهل
اطاعت قرار گیریم: «واتبع امرک»؛
۴.
اعتراف به اینکه تحت قدرت الهی هستیم و از خود هیچ استقلالی نداریم: «فانی عبدک و فی قبضتک»؛
۵. باور کنیم که حافظ و نگهدارندهای جز خداوند وجود ندارد: «لا اوقی الا ما وقیت»؛
۶. هر چه داریم از او است و جز خداوند عطا کنندهای وجود ندارد: «و لا اخذ الا مااعطیت»؛
۷.
مناسک حج را نیز فقط با کمک او میتوانیم شروع کنیم و به پایان برسانیم: «وقد ذکرت الحج فاسئلک ان تعزم لی علیه وعلی کتابک و سنة نبیک و تقوینی علی ما ضعفت عنه و تسلم منی مناسکی فی یسر منک و عافیة»؛
۸. آرزو کنیم که در این
سفر، جزء مهمانان خداوند قرار گیریم: «واجعلنی من وفدک الذی رضیت وارتضیت و سمیت و کتبت»؛
۹. بدانیم که کمال و تمام مناسک در گرو توفیق او است: «اللهم فتمم لی حجتی و عمرتی»؛
۱۰. نگه دارنده ما در طول سفر فقط خداوند است: «اللهم انی ارید التمتع بالعمرة الی الحج علی کتابک و سنة نبیک صلیاللهعلیهوآلهوسلّم فان عرض لی شی ء یحبسنی فخلنی حیث حبستنی لقدرک الذی قدرت علی»؛
۱۱. تمام وجود را برای او محرم کنیم و در حریم او قرار دهیم: «احرم لک شعری و بشری و لحمی و عظامی و مخی و عصبی من النساء و الثیاب و الطیب»؛
۱۲. تمام آنچه میخواهیم و آنچه برای دستیابی به آن تحمل میکنیم، به شوق دیدار و دستیابی به حیات جاودانه است: «ابتغی بذلک وجهک والدارالآخرة».
مستحب است احرام بعد از فریضه ظهر و یا هر نماز دیگری انجام گیرد. و در صورت عدم تمکن، بعد از شش یا دو رکعت نافله باشد. بعد از نماز، حمد و ثنای الهی را به جا آورد و بر پیامبر و آل او
صلوات بفرستد، آن گاه «لبیک» بگوید و محرم شود.
امام صادق(علیهالسّلام) میفرماید: «لا یکون الاحرام الا فی دبر صلاة مکتوبة او نافلة».
درباره اهمیت نماز قبل از احرام نیز در روایتی آمده است:
«کتبت الی ابی الحسن علیهالسّلام: «رجل احرم بغیر صلاة او بغیر غسل جاهلا او عالما ما علیه فی ذلک؟ و کیف ینبغی له ان یصنع؟ فکتب یعیده».
احرام بعد از
نماز، اشاره به حکمتهایی دارد؛ از جمله:
نماز عبادتی است که میان یک تحریم و یک تحلیل قرار گرفته است: «فتحریمها التکبیر و تحلیلها التسلیم»؛ لذا تشابه زیادی با حج دارد: «فانهما عبادتان بین طرفی تحریم و تحلیل». فهم و درک این حقیقت- که میان این دو عبادت تناسب و سنخیت وجود دارد-نشانگر اسرار پیوند آن دو است. از دیگر موارد تشابه این دو عبادت آنکه برای نماز اوقات پنج گانه است و برای احرام و حج و عمره نیز میقاتهای پنج گانه وجود دارد. دیگر آنکه منکر نماز «کافر» است و منکر حج نیز
کافر میباشد، نماز به دو بخش تقسیم شده است. بخشی از آن تعظیم و حمد خداوند و بخشی برای بنده در طلب و استعانت از خداوند. در حج نیز تعظیم خداوند و اظهار نیاز حجگزار و نزول رحمت الهی بر او وجود دارد.
امام صادق(علیهالسّلام) میفرماید: «خمس صلوات لا تترک علی کل حال منها صلاة الاحرام».
تاکید بر اینکه قبل از احرام اقامه نماز شود، بدین معنا است که حج با پشتوانه نماز به مقصد میرسد و حجگزار به کمک آن تکیه گاهی برای سفر روحانی و عرفانی خود فراهم میآورد و با اتکا به آن سیر الی الله را آغاز میکند. در
روایت آمده است: «حج از همه عبادات افضل است، جز نماز» و نماز در حج لحاظ شده است. جالب آنکه در
نماز مستحبی قبل از احرام، در رکعت اول سوره «توحید» وارد شده که پیام اقرار به وحدانیت الهی و نفی هر گونه
شرک است و در رکعت دوم سوره «جحد» که پیام دار نفی هر
تفکر غیر الهی است. با پشتوانه چنین نمازی، احرام شکل میگیرد و احرام برخاسته از آن میتواند حج ابراهیمی را در پی داشته باشد.
معاونت امور روحانیون، پیش درآمدی بر فرهنگ نامه اسرار و معارف حج، ج۱، ص۱۲۷، برگرفته از مقاله «آمادگیهای قبل از احرام».