• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

أبْوابَ الإْیمانِ ( زیارت جامعه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



(وَ ابْوابَ الاْیمانِ).
و دروازه‌های ایمان...



ابواب:جمع «باب»، به معنای در، دروازه.
[۱] «الابواب جمع باب و الباب معروف» (لسان العرب، ج۱، ص۲۲۳.

الایمان: باور، اعتقاد، یقین.
[۲] «الایمان: التّصدیق» (لسان العرب، ج۱۳، ص۲۳.



دروازه، راه اصلی ورود به شهر یا قلعه است و راه‌های دیگر، خطرناک و نامطمئن هستند. ایمان نیز قلعه مستحکمی است که دروازه آن، امامان (علیهم‌السّلام) هستند و بنا بر این، هیچ مؤمنی از شناخت آنان بی نیاز نیست. واژه ایمان، در عبارت «ابواب الایمان»، با توجّه به تفاوت واژگان «اسلام» و «ایمان»، گزینش شده است.
تفاوت «اسلام» و «ایمان»
[۳] برای آگاهی دقیق از تفاوت اسلام و ایمان، ر. ک: به دانش نامه میزان الحکمة، ج۸، ص۱۰۳ «فرق میان اسلام و ایمان.

از نخستین روزهای پیدایش اسلام، مرزهای اسلام و ایمان، مشخّص شد و قرآن مجید، به مسلمانانی که ادّعای ایمان دارند، در حالی که به مراتب ایمان دست نیازیده‌اند، هشدار می‌دهد و می‌فرماید:
«(قَالَتِ الْاَعْرَابُ ءَامَنَّا قُل لَّمْ تُؤْمِنُواْ وَ لَـکِن قُولُواْ اَسْلَمْنَا وَ لَمَّا یَدْخُلِ الْاءِیمَـنُ فِی قُلُوبِکُمْ).
[۴] سوره حجرات، آیه ۱۴.
بادیه نشینان گفتند: «ایمان آوردیم». بگو: ایمان نیاورده اید؛ بلکه بگویید: «اسلام آورده‌ایم» و ایمان، هنوز در دل‌هاتان در نیامده است».
قرآن، کسانی را که اسلام را به ظاهر پذیرفته‌اند، مسلمان می‌نامد؛ امّا برای ورود به جرگه مؤمنان، باور قلبی را شرط می‌داند و تنها اعتراف زبانی را برای مؤمنان نمی‌پذیرد. مسلمان، باید حقایق اسلامی را حقیقتا باور کند تا مؤمن، خوانده شود.


پیامبر صلی الله علیه و آله، به امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) سفارشی فرمود و ایشان، سخنان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) را چنین نگاشت:
«بِسمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ. الایمانُ ما وُقِّرَ فِی القُلُوبِ وَ صَدَّقَتهُ الاعمالُ، وَ الاسلامُ ما جَری عَلَی اللِّسانِ وَ حَلَّت بِهِ المُناکَحَةُ».
[۵] بحار الانوار، ج۵۰، ص۲۰۸، ح ۲۲.
به نام خداوند بخشنده مهربان. ایمان، آن است که در دل‌ها جای گیرد و درستی آن، با عمل ثابت شود؛ و اسلام، آن است که بر زبان بگذرد و با آن، پیوند زناشویی حلال می‌گردد.
آنچه از دقّت در آیات و روایات بر می‌آید، آن است که هر شخص با گفتن شهادتین، یعنی «اشهد ان لا اله الّا اللّه» و «محمّدا رسول اللّه»، جامه اسلام بر تن می‌کند و مسلمان خوانده می‌شود؛ ولی مؤمن باید سه شرط را در خویش، محقّق گردانَد: اقرار، اعتقاد، و رفتار.
مسلمان، برای رسیدن به مرتبه ایمان، بر یگانگی خدا و پیام آوری پیامبر اسلام، اعتراف می‌نماید و پس از آن، از صمیم قلب، به یکتایی خدا و رسالت حضرت ختمی مرتب، باور دارد. هر گاه باورِ وی در رفتار و کردارش نمایان شد و خدای را در همه جا حاضر و ناظر یافت، به مرتبه ایمان، تشرّف می‌یابد و «مؤمن» خوانده می‌شود. مؤمن، نمی‌تواند خدا را باور نماید، امّا از غیر او مدد بجوید. مؤمن واقعی، پیش از هر کار، هنگامِ انجام دادن آن کار و پس از آن، همواره خدا را در نظر دارد و تنها برای خشنودی او فعالیّت می‌نماید.


مرحوم علّامه مجلسی، در معنای عبارت «ابواب الایمان» و ارتباط آن با امامان علیهم السلام، دو دیدگاه را برمی گزیند:
۱. راه شناخت ایمان
شناخت معیارهای ایمان، تنها از راه اهل بیت (علیهم‌السّلام) ممکن است. مرزهای توحید، مبانی دین، مبانی اسلام، اصول اعتقادی، اخلاقی، سیاسی و اجتماعی و...، در مکتب اهل بیت (علیهم‌السّلام) معرّفی می‌شود و به دیگر سخن، اسلام شناسان واقعی، امامان (علیهم‌السّلام) هستند و هر که راهی غیر از راه مستقیم را برگزیند، اسلام را نخواهد شناخت.
این دیدگاه، با روایتی که دانش را در انحصار امام علی (علیه‌السّلام) می‌داند، سازگار است؛ زیرا پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) فرمود:
«انَا مَدِینَةُ العِلمِ وَ عَلِیٌّ بابُها؛ فَمَن ارادَ العِلمَ فَلیَاتِ المَدِینَةَ مِن بابِها».
[۶] الامالی، طوسی، ص۵۵۹، ح ۸.
من شهر دانشم و علی، دروازه آن است. پس هر که دانش را قصد کرده است، باید از دروازه آن به این شهر در آید.
بنا بر این، دستیابی به علوم پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) ـ که همان حقایق هستی و ایمان به آنهاست ـ، از طریق امامان (علیهم‌السّلام) ممکن است و باورهایی که از راه دیگری به دست می‌آیند، باورهای صحیح و مطابق مبانی ارائه شده به وسیله پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) نخواهند بود.
۲. راه رسیدن به حقیقت ایمان
حقیقت ایمان، یعنی ایمان شهودی و دیدن حقایق، آن گونه که هست. مسلمان، ممکن است مفاهیم ایمان و مرزهای آن را با مطالعه و دقّت به دست آورد؛ امّا ایمان واقعی، جز از طریق اهل بیت (علیهم‌السّلام) به قلب او راه نخواهد یافت. به دیگر سخن، مسلمان، از راه استدلال، به حقانیّت اسلام و قرآنْ اعتراف می‌کند، ولی نمی‌توان او را موحّد و مؤمن حقیقی خواند. آموزه‌های ایمان در مکتب امامان علیهم السلام، به گونه‌ای است که عقاید راستین را به باورهای استوار، تبدیل می‌کند و در جانِ انسان، جای می‌دهد و سپس، باورهای راستین در رفتارِ آدمی نمایان می‌شود. مؤمن حقیقی، تمامی کردارهای خویش را بر اساس مبانی اعتقادی سامان می‌دهد و رفتار او با گفتارش، همخوان است.


دروازه ایمان بودن، یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های اهل بیت (علیهم‌السّلام) است که در روایات گوناگون، مکرّر مورد تاکید قرار گرفته است. از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) روایت شده که می‌فرماید:
«نَحنُ بابُ اللّهِ الّذی یُؤتی مِنهُ وَ بِنا یَهتَدِی المُهتَدونَ».
[۷] تاویل الآیات الظاهرة، ج۲، ص۵۰۹، ح ۱۱.
[۸] بحار الانوار، ج۲۵، ص۲، ح ۳.
ما دروازه خداوندیم که از آن وارد می‌شوند، و در پرتو [۱]     ما، هدایت جویان، ره می‌یابند.
در این روایت، دروازه وصول به مقام قرب الهی، آل اللّه هستند و پیامبر صلی الله علیه و آله، پیشاپیشِ آنان، مردمانِ هدایت جو را به سرمنزل مقصود می‌رساند. امیر مؤمنان (علیه‌السّلام) نیز در شمارِ ویژگی‌های اهل بیت علیهم السلام، آنان را تنها راه صحیح رسیدن به معارف الهی می‌داند و هر که راه دیگری را بر گزیند، راهزن است:
«نَحنُ الشِّعارُ وَ الاصحابُ وَ الخَزَنَةُ وَ الابوابُ وَ لا تُؤتَی البُیُوتُ الّا مِن ابوابِها، فَمَن اتاها مِن غَیرِ ابوابِها سُمِّیَ سارِقا».
[۹] نهج البلاغة، خطبه ۱۵۴.
[۱۰] میزان الحکمة، ج۱، ص۱۳۱.
ماییم خاصّان و یاران و خزانه داران و درها رسالت    ؛ و به خانه‌ها، جز از درهای آنها وارد نمی‌شوند، که هر کس جز از درها به خانه‌ها در آید، او را دزد می‌نامند.
به لباس زیرین، «شِعار» گویند و این ویژگی، نشانه نزدیکی امامان (علیهم‌السّلام) به پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) است و پروردگار جهان، اگر چه می‌توانست خود را بدون واسطه بشناسانَد؛ امّا چنین نپسندید و امامان را دروازه‌های شناسایی خویش، قرار داد. امام علی علیه السلام، ابواب الهی را به «صراط» و «سبیل» و «وجه» تفسیر می‌نماید و می‌فرماید:
«انَّ اللّهَ ـ تَبارَکَ وتَعالی ـ لَو شاءَ لَعَرَّفَ العِبادَ نَفسَهُ وَ لکِن جَعَلَنا ابوابَهُ وَ صِراطَهُ وَ سَبِیلَهُ وَ الوَجهَ اَلّذی یُؤتی مِنهُ، فَمَن عَدَلَ عَن وَلایَتِنا او فَضَّلَ عَلَینا غَیرَنا فانَّهُم عَنِ الصّراطِ لَناکِبونَ.»
[۱۱] الکافی، ج۱، ص۱۸۴، ح ۹.
اگر خداوند ـ تبارک و تعالی ـ بخواهد، خود را به بندگانش می‌شناساند؛ لیکن ما را درها و راه خود گرداندْ و طریق و سویی قرار داد که از آن می‌آیند. پس هر که از ولایت ما کناره گیرد یا دیگری را بر ما برتری دهد، از راه، منحرف شده است.
در تمام روایات پیشین، امامان (علیهم‌السّلام) راه رسیدن به حقیقت دین، معرّفی شده‌اند. نکته مهم، آن است که مؤمن، چنانچه از دروازه خاندان رسالت، گذر نکند، تنها به پوسته‌ای از دین، دست یازیده است و از لذّت توحید حقیقی، محروم می‌مانَد. برای رسیدن به حقیقت اسلام، راهی جز اهل بیت (علیهم‌السّلام) وجود ندارد.


۱. «الابواب جمع باب و الباب معروف» (لسان العرب، ج۱، ص۲۲۳.
۲. «الایمان: التّصدیق» (لسان العرب، ج۱۳، ص۲۳.
۳. برای آگاهی دقیق از تفاوت اسلام و ایمان، ر. ک: به دانش نامه میزان الحکمة، ج۸، ص۱۰۳ «فرق میان اسلام و ایمان.
۴. سوره حجرات، آیه ۱۴.
۵. بحار الانوار، ج۵۰، ص۲۰۸، ح ۲۲.
۶. الامالی، طوسی، ص۵۵۹، ح ۸.
۷. تاویل الآیات الظاهرة، ج۲، ص۵۰۹، ح ۱۱.
۸. بحار الانوار، ج۲۵، ص۲، ح ۳.
۹. نهج البلاغة، خطبه ۱۵۴.
۱۰. میزان الحکمة، ج۱، ص۱۳۱.
۱۱. الکافی، ج۱، ص۱۸۴، ح ۹.



محمدی ری شهری،محمد،تفسیر قرآن ناطق،صص۱۳۰-۱۳۴    



جعبه ابزار