ابنزولاق
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِبْنِ زولاق، ابومحمد حسن بن ابراهیم بن حسین بن حسن بن علی بن خالد بن راشد بن عبدالله بن سلیمان بن زولاق مصری لیثی (۳۰۶-۳۸۶ق/۹۱۹-۹۹۶م)، فقیه و محدّث است.
برخی درگذشت او را ۳۸۹ق نوشتهاند.
ابن حجر عسقلانی پس از بیان این نکته که ابن زولاق از جمع کثیری استماع
حدیث کرده و تصانیف او را گواه بر این امر دانسته است، گفته که
ابن اعین الغزال به ناحق او را، به دلیل ابراز
تشیع نسبت به فاطمیان، نکوهش و تکذیب کرده است،
که با توجه به تألیفات او، تشیع وی بعید نمینماید. امین
که زندگینامه نسبتاً کاملی از ابن زولاق به دست داده است، با استناد به همین قول ابن حجر، ابن زولاق را
شیعه دانسته و میگوید که احتمالاً
دوازده امامی بوده است.
ابن زولاق در ۳۳۰ق به دمشق رفت
و پس از حضور در مجالس درس محدّثان و راویان آن دیار به مصر بازگشت و مدتی عهدهدار امر
قضا شد، اما چون شیفته تاریخ و گردآوری رویدادهای آن بود، بیشتر عمر را بر سر این کار گذاشت.
او در جوانی به
حدیث و
تاریخ روی آورد و حدیث را از
ابوجعفر طحاوی فراگرفت.
نوشتههای ابن زولاق از منابع عمده و اصیل تاریخ
سده های نخستین مصر اسلامی به ویژه دورههای اخشیدی و فاطمی است. البته بیشتر این آثار از میان رفته، اما پیش از آن، از مآخذ مؤلفان تاریخ بوده است. از کتابهای او جز چند نسخه خطی ناقص
در دست نیست. مؤلفان آثار بسیاری را به او نسبت میدهند:
۱-
اتمام اخبار امراءِ مصر للکندی ؛
۲-
ذیل اخبار قضاة مصر کندی ، در اخبار قاضیان مصر که از ۲۴۶ق با ترجمه احوال قاضی بکار بن قتیبه آغاز میشود و به
رجب ۳۸۶ق در احوال محمد بن نعمان قاضی فاطمی پایان مییابد
بر همین کتاب
کندی ،
ابن حجر و شاگردش سخاوی ذیلهایی نوشتهاند؛
۳-
اخبار سیبویه المصری که افزون بر شرح احوال، برخی از اشعار و لطایف و کلمات قصار سیبویه را آورده است؛
۴-
العیون الدعج فی حلی دولة بنی طغج که ابن سعید مختصر آن را در
المغرب فی حلی المغرب نقل کرده است؛
۵-
الموازنة بین مصر و بغداد ؛
۶-
تاریخ الکبیر علی السنین .
بروکلمان
معتقد است که این کتاب تاریخ مصر تا ۴۹ق/۶۶۹م را در بر دارد؛
۷-
تاریخ مصر یا تاریخ مصر و فضائلها؛
۸-
سیرة ابن طولون ؛
۹- سیرة العزیز؛
۱۰-
سیرة المعزلدین الله که اهّم مؤلفات اوست و
مقریزی بخش عمده کتاب خود را از آن گرفته است؛
۱۱-
سیرة جوهر بروکلمان نام کتاب را سیرة القائد جوهر ضبط کرده است؛
۱۲-
سیرة خمارویه ؛
۱۳-
سیرة کافور ؛
۱۴-
سیرة محمد بن طغج الاخشید ؛
۱۵-
فضایل مصر و اخبارها .
روزنتال
انتساب این کتاب را به ابن زولاق، به دلیل ضعف تألیف، مورد انتقاد قرار داده و نیز معتقد است
چهار کتابی که بروکلمان
از ابن زولاق دانسته است «به ظاهر همه یکی یا کاملاً شبیه یکدیگر است...» دوسلان این اثر را مختصر یک کتاب مفصل دیگر دانسته است؛
۱۶-
فى فضائل مصر و النيل ؛
۱۷- كتاب
فى خطط مصر كه نام آن در غالب منابع آمده است؛
۱۸-
کواکب در احوال خاندان ماذرایی نام دیگر این کتاب
سیرة الماذر آیتین است.
آثار ابن زولاق، چنانکه اشاره شد، توجه مورخان و نویسندگان بعدی را به خود جلب کرده است. اینان گاه به صراحت و با ذکر نام و اغلب بدون ذکر نام مطالب خود را از نوشتههای ابن زولاق گرفتهاند، برای نمونه
یاقوت در
معجم البلدان در ۸ مورد،
ابن خلکان در ۴ مورد،
دواداری در ۲ مورد،
ابن دقماق در ۳ مورد،
مقریزی در
اتّعاظ در ۴ مورد و در
خطط نیز در ۴ مورد،
ابن ظهیره در ۲۰ مورد،
حر عاملی در ۱ مورد،
ابن حجر در ۳۶ مورد به نوشتههای ابن زولاق استناد جستهاند، علاوه بر اینها ویت معتقد است که
ابن میسر هم از ابن زولاق بسیار نقل کرده و تقریباً تمامی گزارش مربوط به سالهای ۳۶۲ تا ۳۶۵ق را از وی گرفته است. برخی نیز ابن سعید و ابن حجر را، پس از مقریزی، از مؤلفانی دانستهاند که بیش از دیگران از ابن زولاق نقل کردهاند.
(۱) ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۱- ۱۳۲۹ق.
(۲) ابن خلکان، وفیات.
(۳) ابن شاکر کتبی، محمد، عیون التواریخ، نسخه عکسی موجود در کتابخانه مرکز.
(۴) ابن ظهیره، محمد بن محمد، الفضائل الباهرة فی محاسن مصر و القاهرة، به کوشش مصطفی السقاء و کامل المهندس، قاهره، ۱۹۶۹م.
(۵) ازهریه، فهرست.
(۶) امین، محسن، اعیان الشیعه، بیروت، ۱۰۴۳ق/۱۹۸۲م.
(۷) بروکلمان، کارل، تاریخ الادب العربی، ترجمة عبدالحلیم النجار، قاهره، دارالمعارف.
(۸) حاجی خلیفه، کشف.
(۹) خدیویه، فهرست.
(۱۰) دواداری، ابوبکر بن عبدالله، کنزالدرر، به کوشش صلاحالدین منجد، قاهره، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۱م.
(۱۱) ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش شعیب الارنؤوط و اکرم البوشی، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م.
(۱۲) روزنتال، فرانتس، تاریخ تاریخ نگاری در اسلام، ترجمه اسدالله آزاد، مشهد، ۱۳۶۵ش.
(۱۳) سخاوی، محمد بن عبدالرحمان، الاعلان بالتوبیخ، به کوشش فرانتس روزنتال، بغداد، ۱۳۸۲ق/۱۹۶۳م.
(۱۴) شیال، جمال الدین، حاشیه بر اتعّاظ الحنفاء (نک: مقریزی در همین مآخذ).
(۱۵) یاقوت، ادباء.
(۱۶) یاقوت، بلدان.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «ابن زولاق»، ج۳، ص۱۲۷۴.