ابوالبقاء عبکری(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبوالْبَقاءِ عُکْبَری، محبالدین عبداللـه بن حسین بن عبداللـه (۵۳۸-۶۱۶ق/۱۱۴۳-۱۲۱۹م)، نحوی و فقیه حنبلی. خاندانش از عُکْبَرا (شهری کوچک در نزدیکی بغداد)(یاقوت، ج۳، ص۷۰۵) برخاستند، اما خود در بغداد به دنیا آمد و در همانجا پرورش یافت (ابن خلکان، ج۳، ص۱۰۰؛ ذهبی، المختصر، ص۲۱۴؛ قفطی، ج۲، ص۱۱۶). از اینرو وی را در نسبت به باب الاَزَج (از محلات بغداد)(سمعانی، جج۱، ص۱۱۹) اَزَجی نیز خواندهاند (صفدی، الوافی، ج۱۷، ص۱۳۹).
در کودکی به علت ابتلا به ابله از بینایی محروم شد (ابن اثیر، ج۱۲، ص۳۵۷؛ ذهبی، سیر، ج۲۲، ص۹۲؛ ابن ایبک، ص۱۴۱)، با این حال از همان اوان جوانی به کسب علوم مختلف پرداخت. ادب عربی و نحو را از ابومحمد ابن خشّاب و ابوالبرکات ابن نجاح، لغت را نزد ابن عصار، قرائات را از ابوالحسن بطائحی و فقه را نزد ابوحکیم نهروانی حنبلی و ابویعلی صغیر فرا گرفت و از ابن بطّی، ابوزرعۀ مقدسی، ابن هیبرۀ وزیر و ابوبکر ابن نقور حدیث شنید (ذهبی، المختصر، ص۲۱۴؛ذهبی، سیر، ج۲۲، ص۹۲؛ ابوشامه، ص۱۱۹-۱۲۰؛ ابن خلکان، ج۳، ص۱۰۰؛ ابن رجب، ج۲، ص۱۱۰) و در تمامی این علوم تبحر یافت.
وی علاوه بر نحو، لغت، فقه و قرائات قرآن، در علم فرائض، حساب، جبر و مقابله و ادبیات نیز صاحب اطلاع بود، تا آنجا که ابن جوزی مشکلات خود را در ادبیات بر او عرضه میکرد. ابوالفرج ابن حنبلی، ابوالبقاء را در تمامی این علوم امام میخواند. گویند که او در ۹ علم نظر میداد (همانجا؛ صفدی، الوافی، ج۱۷، ص۱۴۰). آوازۀ شهرتش در زمان حیات از مرزها گذشت و از اقطار مختلف سرزمینهای اسلامی، طالبان برای فراگیری علم به سوی او میشتافتند (ابن خلکان، ج۳، ص۱۰۰-۱۰۱؛ ابن رجب، ج۲، ص۱۱۰). یاقوت او را استاد و پیشوای عصر میخواند (یاقوت، ج۳، ص۷۰۵) و ابن نجار، ضمن اشاره به ملازمت طولانی خود با او، تصریح میکند که بسیاری از تألیفاتش را نزد او قرائت کرده است. از دیگر کسانی که نزد او علوم مختلف چون فقه، ادب و حدیث فرا گرفتند، میتوان ابن ابی الجیش، ابن دبیثی، پیاءالدین مقدسی، جمالالدین ابن صیرفی و ابوالفرج ابن حنبلی را نام برد (ذهبی، المختصر، ص۲۱۴،ذهبی، سیر، ج۲۲، ص۹۲-۹۳؛ ابن رجب، ج۲، ص۱۱۰-۱۱۱؛ابن رجب، ج۲، ص۱۱۳). او همچنین مدتی معید ابوالفرج ابن جوزی در مدرسۀ باب الازج بود (ابن رجب، ج۲، ص۱۱۰).
ابوالقاء فقیهی حنبلی مذهب بود. زمانی تدریس در مدرسۀ نظامیۀ بغداد را به او پیشنهاد کردند، اما از آنجا که پیروی مذهب شافعی از شروط تدریس بود، حاضر نشد مذهبش را رها کند و آن مقام را بپذیرد (ذهبی، سیر، ج۲۲، ص۹۳؛ ابن رجب، ج۲، ص۱۱۱؛ صفدی، الوافی، ج۱۷، ص۱۴۰؛ابن رجب، ج۲، ص۱۱۳-۱۱۴). صفدی علاوه بر فنون یاد شده، به شاعری ابوالبقاء نیز اشاره دارد (نکت، ص۱۷۹)، اما آنچه در غالب منابع به عنوان شعر از وی نقل شده، ۳ بیت در مدح وزیر ناصر بن مهدی علوی است (قفطی، ج۲، ص۱۱۸؛ صفدی، الوافی، ج۱۷۷، ص۱۴۲؛ ابن ایبک، ص۱۴۱-۱۴۲). این ابیات خالی از هرگونه احساس شاعرانه است، اما ابن رجب ۱۲ بیت از ۲ غزل وی را آورده (ابن رجب، ج۲، ص۱۱۲-۱۱۳) که از روح لطیف و قریحۀ توانای سراینده حکایت دارد.
ابوالبقاء به سبب نابینایی، در قرائت متون نیازمند کمک شاگردانش بود، لذا به کنایه او را «تلمیذ تلامذته» (شاگرد شاگردانش) خواندهاند، چنانکه حتی بسیاری از کتب ادب را از زبان همسر خود شنیده بود (قفطی، ج۲، ص۱۱۸؛ذهبی، سیر، ج۲۲، ص۹۳؛ ابن رجب، ج۲، ص۱۱۱). او در تألیف دارای روشی خاص بود، بدینگونه که هرگاه ارادۀ تصنیف می کرد، همۀ کتابهایی را که در آن زمینه نگارش یافته بود، گرد میآوردو پس از استماع این کتابها، آنچه را که به حافظه سپرده شده بود، املا میکرد (قفطی، ج۲، ص۱۱۸؛ذهبی، سیر، ج۲۲، ص۹۳؛ ابن رجب، ج۲، ص۱۱۱).
چنانکه گذشت، ابوالبقاء در زمینۀ علوم مختلف از چنان تبحری برخوردار بود که او را عالم بینظیر روزگارش میخواندند (ابن رجب، ج۲، ص۱۱۱؛؛ ابن خلکان، ج۳، ص۱۰۰). با این حال آنچه باعث اشتهار او گردید، تسلط وی بر علم نحو بود. موضوع کثیری از تألیفات او را مباحث مربوط به نحو تشکیل میدهد و حتی در آنجا که به شرح ابیات و بیان قرائات قرآن و حدیث میپردازد، به بیان اعراب الفاظ اهتمام دارد.
باوجود رواج آثار متعدد ابوالبقاء، در مورد مذهب نحوی او بین محققان معاصر تشتت بسیاری دیده میشود. دیدگاه او در کتابهایش بیشتر به مکتب بصره گرایش دارد. وی به تقویت و تبیین آراء علمای این مکتب پرداخته است و حجم بسیاری از تألیفاتش را بیان، شرح و تلخیص آراءِ کسانی چون سیبویه، ابوعلی فارسی و ابن جنی تشکیل میدهد (صفدی، الوافی، ج۱۷، ص۱۴۱-۱۴۲؛ ابن رجب، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲). لذا عموماً او را عالمی بصری میخوانند (نبهان، ص۱۶-۱۷؛ مخزومی، ص۹۵-۹۶)، لیکن معاصرانی که قائل بر وجود مکتب بغداد هستند و علمایی چون ابوعلی فارسی، ابن جنی، ابن سراج و زمخشری را با بغدادی مذهب میدانند، او را نیز به اعتبار عناوین آثارش و همچنین تأیید برخی آراء کوفیان (مثلاً نک : ابوالبقاء، اعراب الحدیث، ۱۲۰)، پیرو مکتب بغداد میدانند (ضیف، ص۲۷۹؛ محمود، ص۳۹۹-۴۰۰)، اما امر غریبتر وجود کتابی در شرح دیوان متنبی منسوب به ابوالبقاء است که شارح در مواضع مختلف آن («التبیان»، ۱/۱۴۴، ۱۱۶، ۲۹۹-۳۰۰، جم( به صراحت خود را از کوفیان میشمرد و همین امر سبب گردیده است تا برخی ابوالبقاء را بدون توجه به دیگر آثارش پیرو مکتب کوفی بنامند (نک : طنطاوی، ۱۸۰؛ سقا، «ط»؛ قس: نبهان، ۱۷؛ برای توضیح بیشتر، نک : بخش آثار).
آثار: ابوالبقاء دارای تصانیف متعدد در علوم مختلف است و بخش وسیعی از شرح احوالش را در منابع، اسامی تألیفات وی تشکیل میدهد. برخی از آثار وی اینهاست:
الف ـ چاپی:
۱. اعراب الحدیث النبوی. این اثر از کتابهای نادری است که در زمینۀ اعراب احادیث نوشته شده و در نوع خود کمنظیر است. چنانکه مؤلف در مقدمۀ کتاب بیان میکند، وی این اثر را به درخواست شاگردان و در مواردی که در اعراب الفاظ اشکال دانستهاند، املا نموده است. این کتاب بر پایۀ جامع الاسانید ابوالفرج ابن جوزی و به ترتیب عناوین صحابه نوشته شده است (نک : ص ۲۹-۳۰). کتاب اثری تعلیمی است که در آن به ذکر مسائل مورد نیاز طالبان اکتفا و از بیان بیمورد مناقشات و بحث و استدلال در آراءِ نحویان خودداری شده است. نظایر و شواهد متعددی از قرآن مجید و اشعار عرب در بیان مطالب آمده است. اعراب الحدیث توسط عبدالاله نبهان در دمشق (۱۳۹۷ و ۱۴۰۷ق) و نیز در اردن به کوشش حسن موسی شاعر (۱۹۸۱م) به چاپ رسیده است.
۲. املاء ماممنّ به الرحمن. از این کتاب با عنوانهای اعراب القرآن، التبیان فی اعراب القرآن و عناوین دیگری با همین مضمون یاد شده است. کتاب در بیان اعراب الفاظ قرآن و وجوه مختلف قرائات نوشته شده است. ابوالبقاء در مقدمۀ کتاب انگیزۀ خود را در تألیف و فراهم آوردن کتابی با حجم اندک و بار علمی فراوان یاد میکند (ص ۳)، لذا از ذکر اعراب ظواهر خودداری میکند و همچون اعراب الحدیث کمتر درگیر اختلاف آراء نحویان و بحث و استدلال در صحت و سقم آنها میگردد. مؤلف در این کتاب بر آراء سیبویه تأکید خاص دارد و در موارد مختلف به ذکر نظریات کسانی چون ابوعلی فارسی، ابن جنی، مبرد و خلیل نیز میپردازد. ابوالبقاء هنگان ذکر وجوه مختلف قرائات علاوه بر قرائات مشهور، به شواذ نیز توجه دارد. این اثر بارها به چاپ رسیده است که از جمله میتوان به چاپهای تهران (۱۲۷۶ق)، قاهره (۱۹۶۱م) به کوشش ابراهیم عطوه عوض و نیز قاهره (۱۳۷۷ق) به کوشش مصطفی سقا اشاره کرد.
۳. التبییان فی شرح الدیوان، در شرح دیوان متنبی. در اینکه ابوالبقاء شرحی بر دیوان متنبی داشته است، منابع اتفاق نظر دارند (نک : ذهبی، المختصر، همانجا؛ قفطی، ۲/۱۱۷؛ ابوشامه، ۱۲۰)، امام چنانکه گذشت، در شرحی که هماکنون به ابوالبقاء منسوب است، شارح بارها خود را کوفی میخواند و این نکته سبب شده است تا جمعی از معاصران، انتساب این شرح را به او نادرست بدانند (نک : ضیف، ۲۷۹-۲۸۰؛ مخزومی، ۹۶). همچنین شارح از قرائت خود نزد مکی بن ریّان ماکسینی در موصل و ابومحمد عبدالمنعم بن صالح تمیمی در مصر یاد میکند (عکبری،«التبیان»، ۱/«ب، ج»، ص۱۷؛ عکبری،«التبیان»، ۱/«ب، ج»،ص۸۱)، در صورتی که منابع به سفر ابوالبقاء به مصر و موصل اشارهای ندارند. در عین حال شارح به اثری از خود با عنوان الاغراب فی الاعراب اشاره دارد (عکبری،«التبیان»، ج۱، ص۸۷) که در پارهای از منابع متأخر این عنوان در میان تألیفات ابوالبقاء ذکر شده است (ابن رجب، ج۲، ص۱۱۲؛ داوودی، ص۲۳۳). شرح موجود در حقیقت مجموعهای از شرحهای مختلف دیوان توسط افرادی چون ابن جنی، ابوالعلاء معری، خطیب تبریزی، واحدی و آراء کسانی همچون ابن فورّجه، ابوبکر خوارزمی و دیگران است. در شرح ابیات که براساس ترتیب دیوان مرتب گردیده، ب سه نکتۀ اصلی: اعراب الفاظ مشکل، شرح لغات غریب و معنای بیت توجه شده است (عکبری،«التبیان»، ۱/«ج، د»). کتاب بارها از جمله در قاهره (۱۲۸۷ق) به کوشش ابراهیم دسوقی و نیز در همانجا (۱۹۷۲م) به کوشش مصطفی سقا و دیگران به چاپ رسیده است.
۴. التبیین عن مذاهب النحوّیین، تلخیصی است از الانصاف ابن انباری که در بیروت (۱۹۸۶م) به کوشش عبدالرحمن عثیمین چاپ شده است.
۵. شرح لامیه العرب یا اعراب لامیه الشنفری، در ۱۴۰۲ق توسط محمد خیر حلوانی در مجله المجمع العلمی العراقی (ج ۳۳) و پس از آن بهطور مستقل در سالهای ۱۹۸۳ و ۱۹۸۴م به کوشش محمد ادیب جمران در بیروت منتشر شده است.
۶. شرح ما فی المقامات الحریریه من الالفاظ اللغویه. بخش اول کتاب به کوشش علی صائب در بغداد (۱۹۷۵م) به چاپ رسیده است.
۷. اللباب فی شرح علل البناء و الاعراب، به کوشش خلیل بنیان حسون، بغداد، ۱۹۸۵م.
۸. مسأله فی قول النبی: انّما یرحم اللـه من عباده الرحماء، که همراه با کتاب مسائل نحو مفرده به چاپ رسیده است.
۹. مسائل خلافیه فی النحو، به کوشش محمد خیر حلوانی، حلب، ۱۹۷۱م.
۱۰. مسائل نحو مفرده، به کوشش یاسین محمد سواس، در مجله معهد المخطوطات العربیه (ج ۲۶).
۱۱. المَشوف المعلَم فی ترتیب اصلاح المنطق علی حروف المعجم، به کوشش یاسین محمد وسواس، مکه، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م.
ب ـ خطی: ۱. اعراب الشواذّ من القراءات یا اعراب القراءات الشواذّ. نسخهای از آن در مصر نگهداری میشود (سید، ج۱، ص۱۹)؛ ۲. بحث فی بعض الصحابه و سؤالین و جوابهما. نسخهای از آن در کتابخانۀ ظاهریۀ دمشق موجود است (سید، ج۱، ص۱۱۹)؛ ۳. التلقین، در نحو. نسخۀ این کتاب در لیدن نگهداری میشود (ورهووه، ۳۶۲)؛ ۴. شرح الایضاح و تکملته. نسخهای از این اثر در مصر موجود است (زیدان، ۳/۴۴)؛ ۵. شرح الحماسه لأبی تمّام. نسخههای آن در کتابخانههای کوپریلی و ینی جامع موجود است (کوپریلی، شم ۱۳۰۷؛ GAS, II/۷۲)؛ ۶. شرح خطب ابن نباته. نسخهای از آن در لیدن نگهداری میشود؛ ۷. شرح لامیه العجم. نسخههایی از این شرح در کتابخانههای برلین، وین، اسکوریال، موصل، لیدن و خالدیه موجود است (احمد، ج۶، ص۳۰؛ منجد، ص۵۷)؛ ۸. شرح اللمع ابن جنی یا المتبع فی شرح اللمع؛ ۹. عَدُّ الآی. نسخۀ خطی کتاب در کتابخانۀ فاتح موجود است؛ ۱۰. المحصّل فی شرح المفصّل زمخشری (سید، ج۱، ص۳۹۵)؛ ۱۱. الموجز فی ایضاح الشعر الملغز. همچنین المصنّف که تلخیصی از آن با عنوان البیان و التعریف فی اسباب ورود الحدیث الشریف توسط ابن حمزۀ حسینی انجام گرفته، در ۲ جلد در حلب (۱۳۲۹-۱۳۳۰ق) به چاپ رسیده است.
آثار بسیاری نیز در علوم مختلف به ابوالبقاء منسوب است که از آنها تا به امروز اثری به دست نیامده است (ابن خلکان، ج۳، ص۱۰۰؛ ذهبی، سیر، ج۲۲، ص۹۲-۹۳؛ صفدی، الوافی، ج۱۷، ص۱۴۱-۱۴۲؛ ابن رجب، ج۲، ص۱۱۱-۱۱۲).
منابع:
(۱)ابن اثیر، الکامل؛
(۲) ابن خلکان، وفیات؛
(۳) ابن ایبک، احمد، المستفاد من ذیل تاریخ بغداد، به کوشش قیصرابوفرح، بیروت، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۸م؛
(۴) ابن رجب، عبدالرحمن بن احمد، طبقات الحنابله، به کوشش محمد حامد الفقی، قاهره، ۱۳۷۲ق/۱۹۵۳م؛
(۵) ابوالبقاء عکبری، عبداللـه بن حسین، اعراب الحدیث النبوی، به کوشش عبدالاله نبهان، دمشق، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م؛
(۶) ابوالبقاء عکبری، املاء مامنّ به الرحمن، بیروت، ۱۳۹۹ق/۱۹۷۹م؛
(۷) ابوالبقاء عکبری، «التبیان فی شرح الدیوان»، همراه دیوان ابیالطیب المتنبی، به کوشش مصطفی سقا و دیگران، قاهره، ۱۹۷۲م؛
(۸) ابوشامه، عبدالرحمن بن اسماعیل، الذیل علی الروضتین، به کوشش عزت عطار حسینی، قاهره، ۱۳۶۶ق/۱۹۴۷م؛
(۹) احمد، سالم عبدالرزاق، فهرس مخطوطات مکتبه الاوقاف العامه فی الموصل، بغداد، ۱۳۹۷ق/۱۹۷۷م؛
(۱۰) داوودی، محمد ابن علی، طبقات المفسرین، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م؛
(۱۱) ذهبی، محمد بن احمد، سیر اعلام النبلاء، به کوشش بشار عواد معروف و محیی هلال سرحان، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م؛
(۱۲) ذهبی، محمد بن احمد، المختصر المحتاج الیه من تاریخ ابن الدبینی، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م؛
(۱۳) زیدان، جرجی، تاریخ آداب اللغه العربیه، به کوشش شوقی ضیف، قاهره، ۱۹۵۷م؛
(۱۴) سقا، مصطفی، مقدمه بر «التبیان» (نک : هم : ابوالبقاء)؛
(۱۵) سمعانی، عبدالکریم بن محمد، الانساب، به کوشش عبداللـه عمر البارودی، بیروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م؛
(۱۶) سید، فؤاد، فهرس المخطوطات المصوره، قاهره، ۱۹۵۴م؛
(۱۷) صفدی، خلیل بن ایبک، نکت الهمیان، قاهره، ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م؛
(۱۸) صفدی، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، به کوشش دروتئا کراوولسکی، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م؛
(۱۹) ضیف، شوقی، المدارس النحویه، قاهره، ۱۹۷۲م؛
(۲۰) طنطاوی، محمد، نشأه النحو و تاریخ اشهر نحاه، به کوشش عبدالعظیم شناوی و محمد عبدالرحمن کردی، قاهره، ۱۳۸۹ق/۱۹۶۹م؛
(۲۱) قفطی، علی بن یوسف، انباه الرواه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۷۱ق/۱۹۵۲م؛
(۲۲) کوپریلی، خطی؛
(۲۳) محمود، محمود حسینی، المدرسه البغدادیه، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۶م؛
(۲۴) مخزومی، مهدی، مدرسه الکوفه، قاهره، ۱۳۷۷ق/۱۹۵۸م؛
(۲۵) منجد، صلاحالدین، المخطوطات العربیه فی فلسطین، بیروت، ۱۹۸۲م؛
(۲۶) نبهان، عبدالاله، مقدمه بر اعراب الحدیث النبوی (نک : هم ، ابوالبقاء)؛
(۲۷) یاقوت، بلدان؛