• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوالفرج هبة‌الله خطیب

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خطیب، ابوالفرج هبةاللّه محمد بن عبدالقادر، خطیب، ابوالفرج هبةاللّه محمد بن عبدالقادر، عالم و مفسر دمشقی قرن سیزدهم و چهاردهم است.



وی یکی از اعضای خاندان خطیب است که طی نسلهای متمادی علما و خطیبان سرشناس بسیاری را پرورش داده اند. صالح خطیب کتاب تراجم آلالخطیب را درباره شرح حال اعضای این خاندان نگاشته است.
[۱] پانویس، محمد عبداللطیف صالح فرفور، ج۱، ص۲۹۲، اعلام دمشق فی القرن الرابع عشرالهجری، دمشق، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۷.
[۲] محمد عبداللطیف صالح فرفور، اعلام دمشق فی القرن الرابع عشرالهجری، ج۱، ص۴۱۴ـ۴۱۵، دمشق، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۷.




خطیب در ۱۲۴۴ متولد شد. نخستین استاد او پدرش، شیخ عبدالقادر، از علما و استادان دمشق بود
[۳] محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۱۸۲ـ۱۸۳، دمشق، ۱۹۷۲.
و ابوالفرج بیشترین بهره را از او برد.
[۴] محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۳ـ۷۰۴، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
[۵] محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۳۵۷، دمشق، ۱۹۷۲.
عبدالقادر که هریک از فرزندان خود را برای فراگیری یکی از چهار مذهب فقهی اهل سنّت نزد عالمی از آن مذهب میفرستاد، ابوالفرج پسر ارشد خود را نزد شیخ عبداللّه حلبی حنفی فرستاد تا فقه حنفی را از او بیاموزد.
[۶] محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۱۸۳، دمشق، ۱۹۷۲.
با وجود این، او از مجلس درس شماری دیگر از استادان دمشق نیز بهره جست. وی همچنین موفق به دریافت اجازه از برخی علمای حجاز و مصر شد.
[۷] محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۳، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.




خطیب پس از پایان تحصیلات، همچون پدرش، به تدریس در جامع اموی مشغول شد و بسیاری از فضلای دمشق در مجلس درس او حاضر می‌شدند. وی همچنین خطیب مدرسه خیاطین بود که پس از او فرزندش، حسن، جانشین او در آن‌جا شد.
[۸] محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۳ـ۷۰۴، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
[۹] محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۱۸۲ـ۱۸۳، دمشق، ۱۹۷۲.
[۱۰] محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۳۵۷، دمشق، ۱۹۷۲.
خطیب در عین حال که مورد توجه و عنایت علما بود، با مردم ارتباط نزدیکی داشت به گونه ای که افراد از همه نقاط برای حل مشکلات خانوادگی و دینی خود نزد وی به مدرسه نوریه صغری در عصرونیه می‌رفتند. وی در مسائلی نظیر نکاح و طلاق براساس فقه شافعی و حنبلی فتوا می‌داد.
[۱۱] محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۴، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
[۱۲] محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۳۵۷ـ۳۵۸، دمشق، ۱۹۷۲.




خطیب در صفر ۱۳۱۱ درگذشت و در مقبره خانوادگیشان در قبرستان دحداح به خاک سپرده شد.
[۱۳] محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۳۵۸، دمشق، ۱۹۷۲.
[۱۴] محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۳۷۷، دمشق، ۱۹۷۲.
فرزندان او به نامهای حسن، محمدسعید، عبدالقادر و صلاح الدین، جملگی، از فضلا و چهره های برجسته دمشق بودند.
[۱۵] محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۴، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
[۱۶] محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۳۵۸، دمشق، ۱۹۷۲.
شیخ حسن نیز مانند پدرش، خطیب و مدرّس جامع اموی و محل مراجعه عامه مردم در اختلافات خانوادگی بود.
[۱۷] محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۴، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
[۱۸] محمد عبداللطیف صالح فرفور، اعلام دمشق فی القرن الرابع عشرالهجری، ج۱، ص۷۵، دمشق، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۷.




از خطیب آثار فراوانی در تفسیر، نحو، حدیث و دیگر علوم اسلامی باقی ماندهاست که مهمترین آن‌ها تفسیرالتنزیل و أسرار التأویل در سی مجلد است. از دیگر کتابهای وی اینهاست: الدُّرّ و الزّبرجد فی مختصر مسند الإمام احمد، در چهار جلد؛ الفیوضات الحسان بنصائح الولدان (الوالدان)، در سه نسخه بزرگ، کوچک و متوسط؛ حاشیه بر قطرالندی، اثر ابن هشام در نحو؛ الزیارات للأولیاء و الصالحین الذین لهم بدمشق قبور و مقامات؛ رفع العدل و الإنصاف بحرمان الورثة الضعاف؛ و تعلیقه بر الفیه نیای مادریش، شیخ خلیل خشه مشهور به شافعی صغیر، در نحو؛ و معراج النبی (صلی‌اله‌علیه‌واله‌وسلم)
[۱۹] اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج۲، ستون ۳۹۳، در حاجی خلیفه، ج۶.
[۲۰] محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۴، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
[۲۱] عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۸، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت.
[۲۲] زکی محمد مجاهد، الاعلام الشرقیة فی المائةالرابعة عشرةالهجریة، ج۱، ص۲۵۵ـ۲۵۶، بیروت ۱۹۹۴.


کتاب مختصر تاریخ دمشق ابن عساکر را هم به ابوالفرج و هم به برادرش، ابوالفتح، نسبت داده‌اند که غیر از اثری با همین نام از ابن منظور است
[۲۳] اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج۲، در حاجی خلیفه، ج۶.
[۲۴] زکی محمد مجاهد، الاعلام الشرقیة فی المائةالرابعة عشرةالهجریة، ج۱، ص۲۵۶ـ۲۵۷، بیروت ۱۹۹۴.




(۱) اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج۲، در حاجی خلیفه، ج۶.
(۲) محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
(۳) محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، دمشق، ۱۹۷۲.
(۴) محمد عبداللطیف صالح فرفور، اعلام دمشق فی القرن الرابع عشرالهجری، دمشق، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۷.
(۵) عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت.
(۶) زکی محمد مجاهد، الاعلام الشرقیة فی المائةالرابعة عشرةالهجریة، بیروت ۱۹۹۴.


۱. پانویس، محمد عبداللطیف صالح فرفور، ج۱، ص۲۹۲، اعلام دمشق فی القرن الرابع عشرالهجری، دمشق، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۷.
۲. محمد عبداللطیف صالح فرفور، اعلام دمشق فی القرن الرابع عشرالهجری، ج۱، ص۴۱۴ـ۴۱۵، دمشق، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۷.
۳. محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۱۸۲ـ۱۸۳، دمشق، ۱۹۷۲.
۴. محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۳ـ۷۰۴، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
۵. محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۳۵۷، دمشق، ۱۹۷۲.
۶. محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۱۸۳، دمشق، ۱۹۷۲.
۷. محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۳، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
۸. محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۳ـ۷۰۴، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
۹. محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۱۸۲ـ۱۸۳، دمشق، ۱۹۷۲.
۱۰. محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۳۵۷، دمشق، ۱۹۷۲.
۱۱. محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۴، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
۱۲. محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۳۵۷ـ۳۵۸، دمشق، ۱۹۷۲.
۱۳. محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۳۵۸، دمشق، ۱۹۷۲.
۱۴. محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۳۷۷، دمشق، ۱۹۷۲.
۱۵. محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۴، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
۱۶. محمدجمیل شطی، اعیان دمشق فی القرن الثالث عشر و نصف القرن الرابع عشر: ۱۲۰۱ـ۱۳۵۰ه، ج۱، ص۳۵۸، دمشق، ۱۹۷۲.
۱۷. محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۴، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
۱۸. محمد عبداللطیف صالح فرفور، اعلام دمشق فی القرن الرابع عشرالهجری، ج۱، ص۷۵، دمشق، ۱۴۰۸/ ۱۹۸۷.
۱۹. اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج۲، ستون ۳۹۳، در حاجی خلیفه، ج۶.
۲۰. محمد ادیب حصنی، کتاب منتخبات التواریخ لدمشق، ج۲، ص۷۰۴، دمشق ۱۳۴۶ـ۱۳۵۳/ ۱۹۲۷ـ۱۹۳۴.
۲۱. عمررضا کحّاله، معجم المؤلفین، ج۸، ص۵۸، دمشق ۱۹۵۷ـ۱۹۶۱، چاپ افست بیروت.
۲۲. زکی محمد مجاهد، الاعلام الشرقیة فی المائةالرابعة عشرةالهجریة، ج۱، ص۲۵۵ـ۲۵۶، بیروت ۱۹۹۴.
۲۳. اسماعیل بغدادی، هدیةالعارفین، ج۲، در حاجی خلیفه، ج۶.
۲۴. زکی محمد مجاهد، الاعلام الشرقیة فی المائةالرابعة عشرةالهجریة، ج۱، ص۲۵۶ـ۲۵۷، بیروت ۱۹۹۴.



دانشنامه جهان اسلام، موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامی، برگرفته از مقاله «ابوالفرج هبة‌الله خطیب»، ج۱، ص۷۱۳۶.    



جعبه ابزار