• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوالقاسم حماد بن سابور راویه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ابوالقاسم حماد بن سابور دیلمی کوفی، معروف به راویه (م ۱۵۶ هـ)، از شخصیت‌های قرن دوم هجری قمری، آگاه به تاریخ، اشعار، انساب، لغات عرب، ادبیات عرب و ایام عرب که خلفای بنی‌امیه با او مجالست داشته و احترام می‌گذاشتند و از علوم او بهره می‌بردند.



ابوالقاسم حماد بن سابور بن مبارک بن عبید دیلمی کوفی، معروف به راویه، اصل و تبار او از دیلم بود.
پدرش سابور مکنی به ابولیلی و از اسرای دیلم بود که پس از چندی خریده شد و آزاد گردید. برخی نام ابولیلی را میسره نیز گفته‌اند. از آنجا که حماد را از موالی بنی‌شیبان گفته‌اند، برمی‌آید که پدرش در دست این قبیله بوده و شاید به دست آنها آزاده شده است.
حماد به خاطر اشعار زیادی که از شعرای جاهلی و اسلامی حفظ بود، لقب راویه گرفت. برخی او را اولین کسی دانسته‌اند که به این نام ملقب گردید.
او در مقابل ولید بن یزید ادعا نمود که به تعداد هر یک از حروف الفبا، صد قصیده بزرگ می‌خواند و در نهایت ۲۹۰۰ قصیده خواند و از او جایزه گرفت. راویه قصیده‌های معروف به سبع طوال را جمع‌آوری نمود.


حماد راویه در سال ۷۵ و به نقلی ۹۵ هـ در کوفه زاده شد.


حماد در ابتدا فردی راهزن و دزد بود. شبی اموال شخصی را به سرقت برد که در میان آنها اشعاری از انصار وجود داشت. پس از خواندن اشعار، شیرینی آن به دلش نشست و ابیاتی از آنها را حفظ نمود و از آن پس دنبال آموختن ادبیات، شعر، ایام الناس و لغات عرب رفت و از گذشته خود دست کشید. او را آگاه‌ترین مردم نسبت به تاریخ، اشعار، انساب و لغات عرب توصیف کرده‌اند، بدین‌جهت پادشاهان بنی‌امیه او را احترام کرده و با او مجالست داشتند و از ایام عرب و علوم آنها از او سؤال نموده و او را پاداش می‌دادند.


او از جریر و فرزدق اشعاری حکایت کرده و هیثم بن عدی، عبدالله بن اجلح کندی و خالد بن عطاء نیز از او حکایت کرده‌اند. خلف احمر و اصعمی نیز از او اشعاری روایت کرده‌اند.


اصعمی می‌گوید: تمام اشعاری که از امری القیس به دست ما رسیده از طریق حماد بوده، مگر مقداری که به واسطه ابوعمرو بن علاء شنیده‌ایم.
ابن‌عساکر به نقل از علی بن محمد مدائنی می‌نویسد: سه نفر از اهل کوفه و از طایفه بکر بن وائل از بزرگان و پیشوایان عصر خود گردیدند: ابوحنیفه در فقه، حمزه زیات در قرائت و حماد راویه در شعر. در عین حال او نزد بصریین فردی غیرموثق بود. سیدمرتضی نیز او را فردی بی‌دین، دائم‌الخمر و کذاب دانسته است. برخی نیز گفته‌اند که او شعر را فاسد کرد.


راویه سرانجام در سال ۱۵۵ یا ۱۵۶هـ در بغداد درگذشت و محمد بن کناسه در رثای او اشعاری سرود.


ابن‌ندیم می‌نویسد: من کتابی از او ندیدم و تنها مردم از او روایت کرده‌اند، ولی مسعودی کتابی در تاریخ را اثر او دانسته است.
[۲۶] مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۱، ص۱۳.



برای مطالعه بیشتر به منابع زیر مراجعه شود.
[۲۸] ابن‌قتيبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الشعر و الشعراء، ص۵۲۸.
[۳۰] ابن‌عساکر، علی بن حسن، تهذیب تاریخ دمشق، ج۴، ص۴۳۰.

۴۱.


۱. ابن‌قتيبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۵۴۱.    
۲. ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی، ج۶، ص۳۳۹.    
۳. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۲۰.    
۴. ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی، ج۶، ص۳۳۹.    
۵. زرکلی، خيرالدين بن محمود، الاعلام، ج۲، ص۲۷۱.    
۶. ابوالفرج اصفهانی، على بن حسين، الاغانی، ج۶، ص۳۳۹.    
۷. ابوالبرکات انباری، عبدالرحمن بن محمد، نزهة الالباء، ص۳۹.    
۸. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۲۰.    
۹. زرکلی، خيرالدين بن محمود، الاعلام، ج۲، ص۲۷۱.    
۱۰. بغدادی، عبدالقادر، خزانة الادب، ج۹، ص۴۵۱.    
۱۱. ابن‌کثیر، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایه، ج۱۰، ص۱۱۴.    
۱۲. ابن‌عماد حنبلی، عبدالحی بن احمد، شذرات الذهب، ج۲، ص۲۵۳.    
۱۳. ذهبی، محمد بن احمد، تاریخ الاسلام، ج۹، ص۳۸۲.    
۱۴. ابن‌جوزی، عبدالرحمن بن علی، المنتظم، ج۸، ص۲۷۲.    
۱۵. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۵، ص۱۵۰.    
۱۶. حموی، ياقوت بن عبدالله، معجم البلدان، ج۳، ص۳۶۱.    
۱۷. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بكر، المزهر، ج۲، ص۳۴۸.    
۱۸. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج۱۵، ص۱۵۰.    
۱۹. سیوطی، عبدالرحمن بن ابی‌بكر، المزهر، ج۲، ص۳۴۸.    
۲۰. علم‌الهدی، سیدمرتضی، الامالی، ج۱، ص۱۳۱.    
۲۱. عسقلانی، احمد بن علی، لسان المیزان، ج۲، ص۳۵۲.    
۲۲. حموی، ياقوت بن عبدالله، معجم الادباء، ج۶، ص۲۷۱۰.    
۲۳. ابن‌خلکان، احمد بن محمد، وفیات الاعیان، ج۲، ص۲۰۹.    
۲۴. یافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، ج۱، ص۲۵۶.    
۲۵. ابن‌ندیم، محمد بن اسحاق، الفهرست، ص۱۲۰.    
۲۶. مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۱، ص۱۳.
۲۷. ابن‌قتيبه، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص۳۳۳.    
۲۸. ابن‌قتيبه دینوری، عبدالله بن مسلم، الشعر و الشعراء، ص۵۲۸.
۲۹. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الطبری، ج۱، ص۶۱۱.    
۳۰. ابن‌عساکر، علی بن حسن، تهذیب تاریخ دمشق، ج۴، ص۴۳۰.



• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلامی، ج۱، ص۲۹۳، برگرفته از مقاله «ابوالقاسم حماد بن سابور راویه».



جعبه ابزار