ابوضمضم خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَبوضَمْضَم، نام دست كم سه شخصيت مختلف كه در منابع مهم از آنها ياد شده است، ولی هيچ يك شهرت زيادی نداشتهاند.
۱. ابوضمضم، ظاهراً يكی از زاهدان يا «حنيفان» عصر جاهلی بوده است و معلوم نيست كه اسلام را درك كرده يا نه. بيشتر شهرت او به سبب حديثی است كه بخاری از قول انس بن مالك نقل كرده (بخاری، ج۱، ص۱۲۲) و ابنقتيبه آن را مشروحتر آورده است (ابنقتيبه، ادب، ج۲، ص۳۲؛ ابنقتيبه، عيون، ج۱، ص۳۹۶). در اين حديث پيامبر (ص) ابوضمضم را كه هر بامداد هنگام بيرون رفتن از منزل میگفته است: «اللّهم انی قد تّصدَّقْتُ بعرضی علی عِبادِك»، ستوده و ياران خود را به اين كار پسنديده او تشويق كرده است. راويان اين حديث را به گونههای مختلف آوردهاند و هر كس بنا به تعبيری كه از عبارت «تصدَقْتُ بعرضی» داشته، آن را در مبحثی نهاده است (ابنقتيبه، عيون، ج۱، ص۳۹۶؛ سيدمرتضی، ج۱، ص۶۳۲؛ ابنعبدالبر، ج۴، ص۱۶۹۴؛ خطيب، ج۱، ص۳۵ ـ ۳۶؛ ابناثير، ج۵، ص۲۳۲؛ ابنحجر، ج۴، ص۱۰۹).
۲. ابوضمضم بكری، از روايان شعر و از نسبشناسان فصيحان اعراب باديه (ابنقتيبه، الشعر، ج۱، ص۸ ـ ۹؛ يغموری، ص۳۴۷؛ يغموری، ص۳۴۸). او از فرزندان عمرو بن مالك بن ضبيعة بن قيس بن ثعلبه بوده و پيش از اصمغی (۱۲۲ ـ ۲۱۶ ق) میزيسته است (يغموری، ص۳۴۸). گويند وی حافظهای نيرومند داشت و اشعار نادر بسياری با ذكرنام سراينده آنها نقل میكرد (مغربی، ص۱۴۱). موجب شهرت ابوضمضم بكری اين افسانه است كه گويند: روزی چند جوان به قصد آزمايش يا شوخ طبعی نزد او رفتند. وی كه به فراست از قصد آنان آگاه شده بود، شعر ۱۰۰ شاعر (به قولی ۷۰ يا ۸۰ شاعر) را كه نامشان «عمرو» بود، برای آنان خواند. اصمغی میگويد: من و خلف احمر بيش از ۳۰ شاعر عمرو نام نيافتيم (ابنقتيبه، الشعر، ج۱، ص۸ ـ ۹؛ ابنعبدربه، ج۳، ص۳۰۸؛ يغموری، ص۳۴۸؛ مغربی، ص۱۴۱). شاهدی در دست نيست كه ابوضمضم راوی شعر را با ابوضمضم زاهد يكی بدانيم .
۳. ابوضمضم، شخصيتی شايد واقعی ـ و شايد كاملاً افسانهای ـ كه به او مانند جُحی و بهلول، داستانهايی خندهآور همراه با نوعی حكمت نسبت میدهند. گويند: وی در مسائل فقهی، فتواهايی صادر میكرد كه موجب خنده میگرديد واز اين جهت، افسانههای منسوب يه قراقوش را تداعی میكند (مغربی، ص۱۴۱). در سده ۴/۱۰ م داستانهای متعددی ساخته شده كه وی در آنها، قهرمان اصلی بوده است (مغربی، ص۱۴۱). مجموعه داستانهايی كه درباره او پرداخته شده، به نام نوادر ابی ضمضم شهرت داشته است (ابننديم، ص۳۷۵).
فهرست منابع:
(۱) ابناثير، علی بن محمد، اسدالغابه، قاهره، ۱۲۸۰ ق؛
(۲) ابنحجر عسقلانی، احمد بن علی، الاصابه، قاهره، ۱۳۲۷ ق؛
(۳) ابنعبدالبر، يوسف بن عبدالله، الاستيعاب، به كوشش علی محمد بجاوی، قاهره، ۱۳۸۰ق/ ۱۹۶۰ م؛
(۴) ابنعبدربه، احمد بن محمد، العقد الفريد، به كوشش احمد و ديگران، بيروت، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲ م؛
(۵) ابنقتيبه، عبدالله بن مسلم، ادب الكاتب، به كوشش محمد دانی، بيروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۲ م؛
(۶) ابنقتيبه، عبدالله بن مسلم، الشعر و الشعراء، به كوشش محمد يوسف نجم و احسان عباس، بيروت، ۱۹۶۴ م؛
(۷) ابنقتيبه، عبدالله بن مسلم، عيون الاخبار، به كوشش يوسف علی طويل، بيروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶ م؛
(۸) ابننديم، الفهرست؛
(۹) بخاری، محمد بن اسماعيل، التاريخ الكبير، حيدرآباد دكن، ۱۴۰۲ق/۱۹۸۲ م؛
(۱۰) خطيب بغدادی، احمد بن علی، موضح اوهام الجمع و التفريق، به كوشش عبدالمعطی امين قلعجی، بيروت، ۱۴۰۷ق/ ۱۹۸۷ م؛
(۱۱) سيدمرتضی، علی بن حسين، امالی، به كوشش محمد ابوالفضل ابراهيم، قاهره، ۱۳۷۳ق/ ۱۹۵۳ م؛
(۱۲) دهخدا، علیاکبر، لغتنامه؛
(۱۳) مغربی، «فصحاء الاعراب»، مجله المجمع العلمی العربی، دمشق، ۱۹۲۹ م؛
(۱۴) يغموری، يوسف بن احمد، نورالقبس، مختصر المقتبس محمد بن عمران مرزبانی، به كوشش رودلف زلهايم، بيروت، ۱۳۸۴ق/ ۱۹۶۴ م؛