• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوعبدالله ابن‌واصل خام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اِبْنِ واصِل، ابو عبداللـه محمدبن سالمبن نصر اللـه بن سالم بن واصل حموی (۲ شوال ۶۰۴ ـ شوال ۶۹۷ق/۲۰ آوریل ۱۲۰۸- ژوئیۀ ۱۲۹۸م)، مورخ، ادیب و فقیه شافعی. او درحماه زاده شد (صفدی، نکت، ۲۵۰) و همانجا رشد یافت. پدرش سالم بن نصر اللـه از فقیهان عصر و از نزدیکان امرای ایوبی بود، چنانکه از سوی آنان به منصب قضای حماه منصوب شد، ولی استعفا کرد و سپس بر مسند قضای معره النعمان نشست (ابن واصل، مفرج، ۴/۱۱۸-۱۱۹).
ابن واصل در ۶۲۱ق/۱۲۲۴م با پدر به دمشق و از آنجا با همو که به ریاست مدرسۀ ناصریۀ بیت‌المقدس منصوب شده بود، در اوایل ۶۲۲ق به آن دیار رفت (همان، ۴/۱۴۱-۱۴۲). در ۶۲۴ق پدرش به حج رفت و او نیابت وی را در مدرسۀ ناصریه به عهده گرفت (همان، ۴/۲۰۸)، اما مدتی بعد به سبب جنگ و نزاع میان مسلمانان و فرنگان، بیت‌المقدس را به قصد دمشق ترک گفت. اقامت ابن واصل در دمشق با برخوردهای نظامی امرای ایوبی شام و مصر هم‌زمان بود و خود او در کتاب مفرج الکروب برخی از این حوادث را که ماظر آنها بوده، ذکر کرده است (۴/۲۵۳، ۲۵۷). ابن واصل در اواخر ۶۲۷ق به حلب رفت و در آنجا نزد کسانی چون نجم‌الدین ابن خباز در فقه و اصول، ابن یعیش در نحو و لغت و همچنین بهاءالدین ابن شداد دانش آموخت و تا شعبان ۶۲۸ در حلب در خدمت ابن شداد ماند (همان، ۴/۳۱۱-۳۱۲).
ابن واصل در ۶۲۹ق همراه با پدر و به درخواست الملک الناصر داوود ایوبی امیر کرک به خدمت او درآمد (همان، ۴/۳۳۰) و از ۶۳۱ق به مدت ۲ سال در خدمت الملک المظفر دوم امیر حماه به سر برد. در همین ایام علم‌الدین قیصر، مشهور به تعاسیف، ریاضی‌دان مصری را در ساختن رصدخانۀ حماه یاری داد (ابوالفداء، ۳/۱۷۳؛ نیز نک‌ : EI۲). پس از آن، در بازگشت به دمشق با حسام‌الدین بن ابی علی که بعدها از جانل الملک الصالح سلطان ایوبی حاکم مصر شد، آشنایی یافت و طی سالهایی که در مصر بود، از دوستی با او بهره‌های فراوان برد. در ۶۴۱ق همراه ابن ابی الدم (ﻫ م) به سفارت به بغداد رفت (همانجا) و از آنجا عازم قاهره شد (نک‌ : ابن واصل، همان، ۱/۲۱۰-۲۱۱؛ ابوالفداء، ۳/۱۷۲) و در ۶۴۹ق به مکه رفت (ابن واصل، همان، ۱/۲۳۱). بازگشت او از این سفر به قاهره، با سقوط سلسلۀ ایوبیان در مصر مصادف شد. از زندگانی وی در عهد ممالیک، جز اشارات پراکنده‌ای که به مناسبتهای مختلف در کتاب مفرج الکروب خود او یا آثار بعدی آمده، اطلاع چندانی در دست نیست. نزد مانفرد پسر فردریک دوم پادشاه سیسیل اعزام گردید (همان، ۴/۲۳۴، ۲۴۸؛ ابوالفداء، ۴/۳۸). ابن واصل در دربار سیسیل و پاشاه علم دوست آنجا، تقربی خاص یافت و اوقات خویش را به شرکت در مجالس بحث و درس و همچنین تصنیف گذراند (نک‌ : همو، ۴/۳۸-۳۹). وی در کتاب مفرج الکروب، علاوه بر وصف مانفرد و سرزمینهای تحت حکومت وی و گزارش مبسوطی از وضع مسلمانان سیسیل، گاه به نقل حوادث به روایت اطرافیان مانفرد پرداخته است (نک‌ : ۴/۲۴۷، ۲۴۹).
از حدود ۶۶۳ق ابن واصل را در زادگاهش حماه می‌یابیم (EI۲). وی از جانب الظاهر بیبرس، قاضی القضاه آن دیار شد و تا پایان عمر در همین منصب باقی ماند (نک‌ : ابوالفداء، ۴/۳۸؛ صفدی، همانجا). بیشتر اوقات او در حماه به تدریس، افتاء و تصنیف سپری شد (همانجا) و مهم‌ترین آثار خود را در همین دوره از زندگیش پدید آورد. در ۶۹۰ق در ملازمت الملک المظفر ایوبی امیر حماه به قاهره رفت و مورد استقبال فراوان علمای مصر قرار گرفت. ابوحیان غرناطی از جمله دانشمندانی بود که در قاهره از محضر وی بهره برد و از او اجازه گرفت (همان، ۲۵۱-۲۵۲). ابن واصل در سالهای آخر زندگی نابینا شد (نک‌ : همان، ۲۵۰).
مسافرتهای متعدد ابن واصل به شهرهای شام و مصر سبب گردید که وی نزد استادان بسیاری به شاگردی پردازد. تنوع و گستردگی دانش وی در تاریخ، فقه، کلام، منطق و طب تحسین همگان را بر می‌انگیخت. وی همچنین در فلسفه، ریاضیات و نجوم صاحب نظر بود و تصانیف بسیاری از هود بر جای گذاشت، تا آنجا که گفته‌اند در بیش از ۳۰ علم به تدریس می‌پرداخته است و به‌ویژه تسلط وی را در علوم عقلی ستوده‌اند (ابوالفداء، همانجا؛ ذهبی، ۳/۳۹۰؛ صفدی، همان، ۲۵۰-۲۵۱؛ اسنوی، ۲/۵۵۴؛ ابن قاضی شهبه، ۲/۱۹۴-۱۹۵). نجم‌الدین دبیران، در درس وی حاضر می‌شد و مشکلات منطقی را نزد او مطرح می‌کرد (صفدی، همان، ۲۵۱). ابن واصل همچنین با توران شاه که خود اهل علم و فضل بود، مباحثاتی داشت (سبکی، ۸/۱۳۶). از جمله شاگردان مشهور او ابوالفداء است که کتاب اقلیدس و نیز شرح ابن واصل بر منظومۀ ابن حاجب را در حماه از وی آموخت (ابوالفداء، همانجا).
آثار: تصانیفی که از ابن واصل بر جای مانده است، اینهاست:
الف ـ چاپی:
۱. تجرید الاغانی، که تلخیصی از الاغانی ابوالفرج اصفهانی است. وی این اثر را بنا بهدرخواست الملک المنصور محمدبن عمر ایوبی امیر حماه پرداخت (تجرید، ۱(۱)/۳). او چنانکه در مقدمۀ کتاب اشاره کرده است، به خواست مخدوم خود، اصطلاحات فنی موسیقی و همچنین اسانید و مکررات و اخبار و اشعار مشترک و تکراری اغانی را حذف کرد و نکات دیگری بدان افزود و الفاظ نامفهوم و پیچیدۀ آن را شرح کرد (۱(۱)/۴). ظاهراً ابن واصل تألیف این کتاب را پس از مراجعتش به حماه آغاز و در ۶۶۶ق به پایان رسانده است (همان، ۲(۲)/۲۴۸۴). ابوالفداء (همانجا) در تصحیح نام کسانی که احوالشان در اغانی ذکر شده بوده، به او یاری رسانیده است. این کتاب در فاصلۀ ۱۳۷۴-۱۳۸۲ق به کوشش طه حسین و ابراهیم ابیاری در ۳ مجلد در قاهره طبع شده است.
۲. مفرج الکروب فی اخبار بنی ایوب. آنچه در فعالیت علمی ابن واصل از جلوۀ بیشتری برخوردار است، تاریخ‌نگاری و تألیف کتاب مفرج الکروب است که به سبب ویژگیهایش، همواره از مهم‌ترین منابع تاریخ ایوبیان به شمار آمده است. ابن واصل به سبب ارتباط نزدیک خود و پدرش با فرمانروایان ایوبی، به‌ویژه الملک الناصر و الملک الاشرف و همچنین خدمت در دستگاه ممالیک، پیوسته در جریان مسائل سیاسی قرار داشته است (مفرج، ۴/۶۵، ۱۱۹، ۱۴۱-۱۴۲، جم‌(. همین امر، همراه با دقت نظر در بیان حوادث مهمی که خود ناظر آنها بوده یا از شاهدان آن وقایع شنیده (مثلاً همان، ۴/۲۱۳-۲۱۴، ۲۴۳)، این اثر بزرگ را ممتاز ساخته است.
ابن واصل کتاب خود را با گزارشهای دربارۀ اتابکان آغاز کرده و چون به دورۀ ایوبیان رسیده، به تفصیل گراییده است. منبع اساسی ابن واصل در ذکر حوادث پیش از ایوبیان، الکامل ابن اثیر بوده که گاه به تصریح از آن یاد کرده (مثلاً همان، ۱/۴۳، ۷۵) و گاه با مقایسه معلوم می‌شود (همان، ۱/۲۳۳؛ قس: ابن اثیر، ۱۱/۳۹۱-۳۹۲)، اما تاریخ سنوات بعد را غالباً به استناد مشاهدات یا شرکت خود در رویدادها (شیال، ۴-۵) یا روایات افراد موثق نوشته است. ابن واصل این کتاب را تا رویدادهای سال ۶۶۱ق رساند (EI۲). پس از وی، علی بن عبدالرحیم، منشی الملک المظفر امیر حماه بر آن ذیلی نوشت و حوادث سیاسی عصر را تا ۶۹۵ق در آن ذکر کرد (GAL, I/۳۹۳). کتاب مفرج الکروب، از آنجا که مهم‌ترین اثر مفصل و خاص ایوبیان و جنگهای آنان با فرنگان بوده، مورد توجه نویسندگان بعدی قرار گرفته است و مورخانی چون ابوالفداء (۱/۳)، مقریزی و ابن تغری بردی به آن استناد کرده‌اند (شیال، ۷).
این کتاب تا حوادث سال ۶۱۵ق توسط جمال‌الدین شیال در فاصلۀ ۱۹۵۳-۱۹۶۰م در ۳ مجلد در قاهره به چاپ رسید. مجلدات ۴ و ۵ کتاب در فاصلۀ ۱۹۷۲-۱۹۷۷م توسط حسین محمد ربیع و سعید عبدالفتاح عاشور در قاهره منتشر شد. زنو منتخبی از این کتاب را به فرانسه ترجمه کرده و در «گزیده‌های تاریخ عربی » در پاریس (۱۸۲۲م) به چاپ رسانده است.
ب ـ خطی:
۱. التاریخ الصالحی (صفدی، الوافی، ۳/۸۵). این اثر، تاریخ عمومی انبیا و خلفا، تا ۶۳۷ق است که ابن واصل آن را به الملک الصالح اهدا کرده (عزاوی، ۱/۱۳۰) و احتمالاً همان کتابی است که در مفرج الکروب بارها از آن با عنوان التاریخ الکبیر یاد کرده است (نک‌ : ۱/۲۰۴، ۲۳۶). نسخی از این کتاب و یا بخشهایی از آن در برخی از کتابخانه‌ها موجود است (خالدوف، شم‌ GAL, S, I/۵۵۵; ۹۳۳۶). عزاوی به نسخۀ کاملی از این کتاب در کتابخانۀ فاتح استانبول اشاره می‌کند (همانجا).
۲. الدرّ النضید فی شرح القصید، شرحی است بر المقصد الجلیل فی علم الخلیل ــ لامیۀ ابن حاجب ــ در علم عروض (برای نسخ خطی این اثر، نک‌ : دوسلان، شم‌ ۴۴۵۱؛ حتی، شم‌ ۵۰۳).
۳. رساله فی علم المناظر. این رساله در پاسخ به ۳۰ سؤال مانفرد امپراتور سیسیل تألیف شده است (نک‌ : صفدی، نکت، ۲۵۱). عزاوی به نسخه‌ای از این کتاب در کتابخانۀ شخصی خود اشاره کرده است (همانجا).
۴. شرح الجمل یا شرح مااستغلق من الفاظ کتاب الجمل، شرحی بر الجمل محمد خونجی در منطق (برای نسخ خطی، نک‌ : نموی، ESC۲; ۱۵۰، شم‌ ۶۱۵).
۵. الصله والعائد لنظم القواعد. نسخه‌ای از این کتاب در دارالکتب مصر موجود است (نک‌ : زرکلی، ۶/۱۳۳).
۶. نخبه الفکر فی المنطق یا رساله الانبروریه. وی این کتاب را هنگام اقامتش در سیسیل برای امپراتور مانفرد نوشت (نک‌ : ابوالفداء، ۴/۳۸؛ GAL، همانجا). نسخه‌ای از این کتاب در دانشگاه ییل آمریکا موجود است (نک‌ : نموی، ۱۴۹).
۷. نظم الدرر فی الحوادث و السیر، کتابی است در تاریخ اسلام که آن را به الملک المعظم توران شاه اهدا کرد. نسخه‌ای از این اثر در کتابخانۀ چستربیتی موجود است (نک‌ : آربری، شم‌ ۵۲۶۴؛ EI۲).
ج ـ آثار یافت شده:
۱. تاریخ بغداد (ابن دواداری، ۸/۳۴)؛ ۲. خصائص الانبیاء (حاجی خلیفه، ۱/۴۳۰)؛ ۳. شرحی بر الموجز خونجی (صفدی، همانجا)؛ ۴. مختصر الادویۀ ابن ابیطار (همانجا)؛ ۵. مختصر الاربعین (همانجا)؛ ۶. مختصر المجسطی (سیوطی، ۱/۱۰۸)؛ ۷. هدایه الالباب، در منطق (صفدی، همانجا).
مآخذ: ابن اثیر، الکامل؛ ابن دواداری، ابوبکر بن عبداللبه، کنز الدرر و جامع الغرر. به کوشش صلاح‌الدین منجد، قاهره، ۱۳۸۰-۱۳۹۱ق؛ ابن قاضی شهبه، ابوبکر بن احمد، طبقات الشافعیه، به کوشش حافظ عبدالعلیم خان، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م؛ ابن واصل، محمدبن سلام، تجرید الاغانی، به کوشش طه حسین و ابراهیم ابیاری، قاهره، ۱۳۷۴-۱۳۸۲ق؛ همو، مفرج الکروب، ج ۱، به کوشش جمال‌الدین شیال، قاهره، ۱۹۵۳م؛ همو، همان، ج ۴، به کوشش حسین محمد ربیع، قاهره، ۱۹۷۲م؛ ابوالفداء، اسماعیل، المختصر فی اخبار البر، بیروت، دارالمعرفه؛ اسنوی، عبدالرحیم بن حسن، طبقات الشافعیه، به کوشش عبداللـه جبوری، بغداد، ۱۳۹۱ق/۱۹۷۱م؛ حاجی خلیفه، کشف؛ ذهبی، محمدبن احمد، العبر، به کوشش محمدسعید زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م؛ زرکلی، اعلام؛ سبکی، عبدالوهاب بن علی، طبقات الشافعیه الکبری، به کوشش محمود محمد طناحی و عبدالفتاح محمد حو، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م؛ سیوطی، بغیه الوعاه، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۴ق/۱۹۶۴م؛ شیال، جمال‌الدین، مقدمه بر ج ۱ مفرج الکروب (نک‌ : هم‌ ، ابن واصل)؛ صفدی، خلیل بن ایبک، نکت الهمیان، قاهره، ۱۳۲۹ق/۱۹۱۱م؛ همو، الوافی بالوفیات، به کوشش هلموت ریتر، بیروت، ۱۳۸۱ق/۱۹۶۱م؛ عزاوی، عباس، التعریف بالمؤرخین، بغداد، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۷م؛



جعبه ابزار