• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوعبدالله محمدقرشی خام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اَبو عَبْدُ اللهِ قُرَشی، محمد بن احمد بن ابراهيم قرشی هاشمی (د ۵۹۹ق/ ۱۲۰۳ م)، عارف اندلسی بود. و در جزيرة الخضراء زاده شد (ابن‌خلكان، ج۴، ص۳۰۵؛ صفدی، ج۲، ص۷۸؛ مجيرالدين، ج۲، ص۱۴۵). از آنجا كه سن او در هنگام وفات ۵۵ سال نوشته‌اند ( ابن‌خلكان، ج۴، ص۳۰۶؛ مجيرالدين، ج۲، ص۱۴۵؛ مقری، ج۲، ص۲۶۴)، تاريخ ولادت وی را می‌توان در ۵۴۴ق/ ۱۱۴۹ م دانست.
از جزئيات زندگی وی اطلاعی در دست نيست. تنها می‌دانيم كه او پس از كسب علم از مشايخ مغرب رهسپار مصر شد و چندی در آن ديار اقامت گزيد (ابن‌خلكان، ج۴، ص۳۰۵؛ صفدی، ج۲، ص۷۸؛ مقری، ج۲، ص۲۶۴) و در ميان مردم آوازه‌ای يافت. ابن‌خلكان خود برخی از كسانی را كه در مصر به درك صحبت ابوعبدالله نايل آمده و كراماتی نيز به وی نسبت می‌داده‌اند، ديده است (مقری، ج۲، ص۲۶۴؛ صفدی، ج۲، ص۷۸؛ مقری، ج۲، ص۲۶۷). ابوعبدالله سپس از مصر به قصد زيارت بيت المقدس راهی شام شد و چون به بيت المقدس رسيد، عزم اقامت كرد و تا آخر عمر در آنجا ماند (ابن‌خلكان، ج۴، ص۳۰۵؛ صفدی، ج۲، ص۷۸؛ مقری، ج۲، ص۲۶۷؛ ذهبی، ج۳، ص۱۲۷؛ مجيرالدين، ج۲، ص۱۴۵).
وی اگرچه در طول سفرهای خود به صحبت بسياری از مشايخ طريقت نايل شد، ولی با اين‌همه، سخن مقری كه گويد ابوعبدالله صحبت ۶۰۰ شيخ را درك كرده است (مقری، ج۲، ص۲۶۴)، اغراق آميز می‌نمايد. ابوعبدالله خود می‌گويد كه از ميان مشايخ ۴ تن را به استادی برگزيده است: ابوالربيع كفيف مالقی، ابوالحسن بن طريف، ابوزيد قرطبی و ابوالعباس جوزی (مقری، ج۲، ص۲۶۴؛ يافعی، عبدالله بن اسعد، روش الرياحين فی حكايات الصالحين، ص۴۳۵؛ ابن‌عربی، ج۳، ص۵۰۸). بعدها ابوعبدالله خود مجالس درس و وعظ برپا داشت (يافعی، عبدالله بن اسعد، روش الرياحين فی حكايات الصالحين، ص۴۲۵) و به ترتيب شاگردان و مريدان پرداخت.
كسانی چون ابوالعباس احمد بن علی قسطلانی در زُمره مريدان خاص وی بوده‌اند، چنانكه گويند ابوعبدالله قرشی در خانه وی منزل گزيد و همو بود كه تمامی دارايی خويش را در راه ابوعبدالله نهاد (ابن‌ملقن، ص۴۸۷ ـ ۴۸۸) و آراء و سخنان وی را گرد آورد (يافعی، مرآة، ج۳، ص۴۹۷؛ مقری، ج۲، ص۲۶۴). اعتقاد مريدان ابوعبدالله به وی چنان بود كه گويند يكی از ايشان با آنكه شيخ به بيماری جذام مبتلا و نابينا شده بود (مقری، ج۲، ص۲۶۵)، به قصد تبرك، دختر خويش را به عقد وی درآورد (شعرانی، ج۱، ص۱۵۹). به گفته مقری، مادر قسطلانی نيز به عقد وی در آمده بود (شعرانی، ج۱، ص۱۵۹). بسياری از كراماتی كه بعدها به وی نسبت داده شد (ابن‌خلكان، ج۴، ص۳۰۵؛ صفدی، ج۲، ص۷۸؛ ذهبی، ج۳، ص۱۲۷؛ يافعی، مرآة، ج۳، ص۴۹۷ ـ ۴۹۸)، درباره نابينایی و بيماری جذام اوست (مقری، ج۲، ص۲۶۵). سرانجام ابوعبدالله پس از مرگ در ماملای بيت المقدس به خاك سپرده شد (مجيرالدين، ج۲، ص۱۴۵). آرامگاه وی زيارتگاه مردم شد و به گفته مجيرالدين، در ۷۲۲ ق ابوبكر صفدی ضريحی تاره بر آرامگاه او نهاد (مجيرالدين، ج۲، ص۱۴۵).
وی به موضوع فقر و اهميت آن در سلوك توجه خاص داشت و بسياری ازسخنانش در باب فقر و منزلت فقر است (شعرانی، ج۱، ص۱۵۹). گفته‌های او در كتاب‌های تذكره و طبقات پراكنده است ( يافعی، روش الرياحين فی حكايات الصالحين، ص۴۵۷ ـ ۴۵۸؛ يافعی، مرآة، ج۳، ص۴۹۷ ـ ۴۹۸؛ نبهانی، ج۱، ص۱۹۱ ـ ۱۹۲؛ مقری، ج۲، ص۲۶۵). ابوالعباس قسطلانی نيز گفته‌های وی را در آداب معاملات و طرايق اهل رياضات و تأديب اهل بدايات گرد آورده و در چندين «فصل» تنظيم و تدوين كرده است. بروكلمان سهواً نام اين مجموعه را «الفصول» نهاده است. افزون بر اين، جواهر البلاغه فی المعانی و البيان را نيز به ابوعبدالله نسبت داده كه زركلی اين انتساب را نادرست دانسته است (زركلی، ج۵، ص۳۱۹).
فهرست منابع:
(۱) ابن‌خلكان، وفيات؛
(۲) ابن‌عربی، محمد بن علی، الفتوحات المكلیه، بولاق، ۱۲۹۳ق/ ۱۸۷۶ م؛
(۳) ابن‌ملقن، عمر بن علی، طبقات الاولياء، به كوشش نوالدين شريبه، بيروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶ م؛
(۴) ذهبی، محمد بن احمد، العبر، به كوشش محمد سعيد بسيونی زغلول، بيروت، ۱۴۰۵ق/ ۱۹۸۵ م؛
(۵) زركلی، اعلام؛
(۶) شعرانی، عبدالوهاب بن احمد، الطبقات الكبری، قاهره، ۱۳۷۴ق/۱۹۵۴ م؛
(۷) صفدی، خليل بن ايبك، الوافی بالوفيات، به كوشش هلموت ريتر، بيروت، ۱۳۸۱ق/ ۱۹۶۱ م؛
(۸) مجيرالدين حنبلی، الانس الجليل بتاريخ القدس و الخليل، بيروت، ۱۹۷۳ م؛
(۹) مقری، احمد بن محمد، نفح الطيب، به كوشش محمد بقاعی، بيروت، ۱۴۰۶ق/ ۱۹۸۶ م؛
(۱۰) نبهانی، يوسف بن اسماعيل، جامع كرامات الاولياء، به كوشش ابراهيم عطوه عوض، بيروت، ۱۴۰۹ق/ ۱۹۸۹ م؛
(۱۱) يافعی، عبدالله بن اسعد، روش الرياحين فی حكايات الصالحين، قبرس، مؤسسه عمادالدين؛
(۱۲) يافعی، عبدالله بن اسعد، مرآة الجنان، حيدرآباد دكن، ۱۳۳۸ ق؛



جعبه ابزار