• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ابوعمر باهلی(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



باهلى، ابوعمروجلد: ۱۱شماره مقاله:۴۴۳۷
باهِلى، ابوعمر سعید بن محمد (۳۰۰ق /۹۱۳م )، از متكلمان معتزلى مكتب بصره . برخى نام و نسب او را به صورت محمد بن عمر بن سعید نیز آورده اند (ابن ندیم، ج۱، ص۲۱۹؛ ابن حجر عسقلانى احمد، ج۵، ص۳۲۰؛ داوودی محمد، ج۲، ص۲۱۹). دانسته های ما از سرگذشت او به روایت های انگشت شماری محدود مى شود كه امكان نوشتن یك زندگى نامه قانع كننده را فراهم نمى كند، اما از خلال همین روایت ها مى توان جسته و گریخته چند نكته از زندگى او را باز گفت. باهلى در بصره - یكى از دو پایگاه اصلى معتزله - زاده شد و همانجا بالید (ابن ندیم، ج۱، ص۲۱۹). از استادان او تنها ابوعلى جبایى (۳۰۳ق) را مى شناسیم، و البته روابط آن دو صرفاً به پیوند شاگردی و استادی محدود نمى شد، بلكه باهلى تا پایان عمر همواره، جز فترتى كوتاه، انیس و جلیس ابوعلى بود، چندان كه جبایى عمده آراء خود را بر باهلى املا مى كرد و او مى نوشت (ابن مرتضى احمد، ج۱، ص۹۷).
از روایات چنین برمى آید كه باهلى شغلى در سپاه داشته است و در اواخر عمر هم مأمور اصلاح مشكلاتى شد كه در میان نظامیان بغداد پدید آمده بود، پس به آن سامان رفت و یك چند آنجا ماند و در همانجا درگذشت (قاضى عبدالجبار احمد، ج۱، ص۲۸۹؛ قاضى عبدالجبار احمد، ج۱، ص۳۱۰؛ ابن مرتضى احمد، ج۱، ص۹۷؛ ابن ندیم، ج۱، ص۲۱۹). در طبقه بندی تصنعى معتزله، باهلى را در طبقه نهم جای داده اند (قاضى عبدالجبار احمد، ج۱، ص۳۱۰؛ ابن مرتضى احمد، ج۱، ص۹۷). به گفته قاضى عبدالجبار، باهلى در علم كلام، دانش اخبار، مواعظ، اشعار و تاریخ پیشگام بود و عمده همت خود را به تبلیغ عقاید اعتزالى و موعظه مردم صرف مى كرد (قاضى عبدالجبار احمد، ج۱، ص۳۱۰). مواعظ او به دلیل استفاده فراوان از آیات، روایات، حكایات، لغت و شعر بسیار جذاب و دلپذیر بود و حتى گاه ابوعلى جبایى را نیز منقلب مى گردانید (ابن ندیم، ج۱، ص۲۱۹؛ قاضى عبدالجبار احمد، ج۱، ص۳۱۰-۳۱۱).
روایت دیگری نشان مى دهد كه باهلى در دوران كوتاه مدت خلافت مهتدی بالله (۲۵۵-۲۵۶ق ) از یاران و نزدیكان وی بوده است . این روایت همچنین بیانگر عمق دشمنى باهلى با مشبّهه است (قاضى عبدالجبار احمد، ج۱، ص۳۱۱؛ ابن مرتضى احمد، ج۱، ص۱۲۶-۱۲۷). او با جبرگرایان نیز سخت سرستیز داشت و حتى از دایى خود كه از آنان بود، دوری مى كرد (قاضى عبدالجبار احمد، ج۱، ص۳۱۰-۳۱۱).
باهلى آثاری كلامى از خود بر جای گذاشت كه از جمله مى توان به این ها اشاره كرد:
۱. الاصول الخمسة، كه ابومنصور ماتریدی ردیه ای بر آن نوشت (نسفى میمون، ج۱، ص۳۵۹).
۲. الاصول فى التوحید.
۳. اعجاز القرآن.
۴. التوحید (ابن ندیم، ج۱، ص۲۱۹؛ داوودی محمد، ج۲، ص۲۱۹). از این آثار نشانى در دست نیست.
-----------------------------------------------------

فهرست مندرجات

۱ - فهرست منابع


(۱) ابن حجر عسقلانى احمد، لسان المیزان، حیدرآباد دكن، ۱۳۳۱ق؛
(۲) ابن مرتضى احمد، طبقات المعتزلة، به كوشش دیوالد ویلتسر، بیروت، ۱۳۸۰ق/۱۹۶۰م؛
(۳) ابن ندیم، الفهرست؛
(۴) داوودی محمد، طبقات المفسرین، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م؛
(۵) قاضى عبدالجبار احمد، «فضل الاعتزال»، فضل الاعتزال و طبقات المعتزلة، به كوشش فؤاد سید، تونس، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م؛
(۶) نسفى میمون، تبصرة الادلة، به كوشش كلود سلامه، دمشق، ۱۹۹۰م؛



جعبه ابزار