• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

احمد آرام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



آرام ārām، احمد (۱۲۸۱-۱۳۷۷ ش/ ۱۹۰۲- ۱۹۹۸ م)، مترجم پراثر، دانشنامه‌نگار و از شخصیت‌های فرهنگی ایران معاصر.



سال تولد او با اختلاف ذکر شده، اما به تصریح خود وی، در حدود نوروز ۱۲۸۱ ش بوده است.
[۱] «کالسکۀ آتشی»، گوهر عمر (گفت‌و‌گوی پیروز سیار با احمد آرام)، ص۲۷، تهران، ۱۳۸۱ ش.
او در محله‌ای در جنوب تهران به دنیا آمد. پدرش تاجر و مشروطه‌خواه بود و آرام مدتی نزد وی تحصیل کرد.


سپس در مدرسه‌های ترقی، علمیه و دارالفنون به تحصیلات خود ادامه داد و با زبان‌های عربی، فرانسوی و انگلیسی آشنا شد. در دانشگاه، هم‌زمان در دو رشتۀ حقوق و طب به‌تحصیل پرداخت، اما هیچ‌کدام را به پایان نرساند و معلمی را بر حقوق‌دان‌شدن یا طبیب‌شدن ترجیح داد.


در مدارس و دبیرستان‌های تهران، کرج، اصفهان و شیراز، نیز مدرسۀ عالی بازرگانی تهران به تدریس در مباحث علوم پرداخت و سال‌ها مدرس فیزیک بود. چندین سال در اصفهان و شیراز و عراق اقامت داشت و از نخستین کسانی بود که برای سروسامان‌بخشیدن به وضع نامطلوب منابع درسی، با همکاری چند تن دیگر نخستین کتاب‌های علوم را برای تدریس در دبیرستان‌ها تدوین، و به انتشار آن‌ها کمک کرد.
احمد آرام تا ۱۳۳۵ ش در خدمت وزارت فرهنگ (آموزش‌و‌پرورش) بود و به تدریس و تصدی مشاغل مختلف اشتغال داشت. بازرسی آموزشی، مدیریت کل و نیز مدت کوتاهی معاونت وزیر از جملۀ سمت‌های او بود.
[۲] «احمد آرام: معلم و دانشمندی نمونه»، آموزش‌وپرورش، ص۲۰، تهران، ۱۳۵۰ ش، س ۴۱، شم‌ ۱.



وی در نیمۀ اول دهۀ ۱۳۲۰ ش به حزب تودۀ ایران پیوست و به فعالیت سیاسی پرداخت، اما پس از غائلۀ فرقۀ دموکرات در آذربایجان، همراه بـا انشعـابیون به رهبری خلیل ملکی از آن حزب جدا شد و در دی ۱۳۲۶ ظاهراً براثر اختلاف‌نظری در باب اتخاذ روش انشعابیون در برابر سیاست‌های اتحاد شوروی و حزب توده، از همکاری با گروه‌های چپ کلاً کناره گرفت و تا پایان عمر در سیاست مداخله نکرد؛
[۳] خامه‌ای، انور، «یک مرد و این‌همه آثـار جـاودانـی!»، کلک، ص۲۹۵-۲۹۷، تهـران، ۱۳۷۵ ش، شم‌ ‌۸۰-۸۳.
آرام طرف‌دار سیاست و روش مستقل از حزب کمونیست شوروی بود. با گذشت زمان، گرایش‌های مذهبی‌اش تقویت و تشدید شد، به‌گونه‌ای‌که بخش درخور توجهی از ترجمه‌هایش در زمینۀ معتقدات دینی و اسلامی گردید.


آرام از اعضای مؤثر در دایرةالمعارف فارسی (به سرپرستی غلامحسین مصاحب) بود. مصاحب را او به ناشرِ دایرةالمعارف فارسی معرفی کرد. وی در تدوین این دایرةالمعارف، سمت معاون سرپرست و عضویت هیئت تحریریه (شورای ویرایش) را بر ‌عهده داشت.
[۴] دایرةالمعـارف فارسی، مقدمه، ص۶.
جز این‌ها، مدتی هم با دانشنامه‌های دیگر، ازجمله در ترجمۀ برخی مقاله‌ها با دانشنامۀ جهان اسلام همکاری داشت.
آرام سال‌های بسیار و تقریباً تا پایان عمر، در خانه به کار ترجمه مشغول بود و حتى ترجمه را برای خود «واجب شرعی» می‌دانست،
[۵] «احمد آرام»، دانشمند، ص۱۲، تهـران، ۱۳۶۶ ش، س ۲۵، شم‌ ۱۲.
[۶] «۶۴سال ترجمه به‌عنوان وظیفۀ شرعی»، کیهان فرهنگی، ص۷، تهران، ۱۳۶۳ ش، شم‌ ۴.
زیرا به نظر او ترجمۀ منابع مهم از زبان‌های دیگر، برای تحول علمی و فرهنگی در ایران لازم بود. وی حدود ۷۰ سال به ترجمه اشتغال داشت و بیشتر از زبان انگلیسی و گاه از عربی و فرانسوی ترجمه می‌کرد. حوزۀ ترجمۀ او تخصصی نبود و هر اثری را که مفید و مؤثر تشخیص می‌داد، به فارسی ترجمه می‌کرد. از مهم‌ترین کتاب‌هایی که به فارسی ترجمه کرده است، می‌توان از این‌ها یاد کرد: انتقال علوم یونانی به عالم اسلامی، پندار گسترش‌پذیری بی‌پایان حقیقت، تاریخ تمدن (ج ۱)، تاریخ علم، تاریخ نجوم اسلامی، خدا و انسان در قرآن، شش بال علم، علم و تمدن در اسلام، منطق اکتشاف علمی، یونانیان و بربرها و بسیاری آثار دیگر. جواد کامور بخشایش صورت کـامل‌تری از ترجمه‌هـای آرام را گـرد آورده است.
[۷] کامور بخشایش، جواد، «آرام، احمد»، فرهنگ ناموران معاصر ایران، تهران، ۱۳۸۲ ش.

احمد آرام در ترجمه به مراعاتِ اصل دقت و واژه‌یابی و واژه‌سازی در برابر اصطلاحات پایبند بود. واژه‌ها و ترکیبات بسیاری ساخته که شماری از آن‌ها کاربرد یافته، و به غنـای زبـان فارسی افزوده است.
[۸] «احمد آرام»، دانشمند، ص۱۵، تهـران، ۱۳۶۶ ش، س ۲۵، شم‌ ۱۲.
وی همچنین در نوشتن املای کلمات سلیقۀ خاصی داشت و به پیوسته‌نویسی معتقد بود.
آرام جز ترجمه، چند کتاب را هم تصحیح کرده که مهم‌ترین آن‌ها کیمیای سعادت، اثر غزالی است. او در مجامع و در فعـالیت‌هـای علمی ـ فرهنگی بسیـاری عضویـت و شرکت داشت؛ ازجمله از اعضای فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی بود.


برای بزرگداشت خدمات احمد آرام تاکنون مراسمی چند برگزار شده است. آرام‌نامه مجموعۀ مقاله‌هایی است به قلم شماری از دوستان، همکاران قدیم و دوستداران احمد آرام که به پیشنهاد مجتبى مینوی و به کوشش مهدی محقق گرد آمده، و طی مراسمی در خرداد ۱۳۶۲ در دانشگاه تهران به خود او تقدیم شده است.
[۹] آرام‌نـامه، به کوشش مهدی محقق، ص۵-۶، تهران، ۱۳۶۱ ش.
گوهر عمر، حاوی پرسش‌های پیروز سیّار و پاسخ‌های احمد آرام در زمینه‌های مختلف زندگی فرهنگی و اجتماعی، و اثری مهم و از برخی جهات منحصربه‌فرد در شناخت جنبه‌های مختلف فعالیت این مترجم پراثر است.
[۱۰] «کالسکۀ آتشی»، گوهر عمر (گفت‌و‌گوی پیروز سیار با احمد آرام)، تهران، ۱۳۸۱ ش.



۱. «کالسکۀ آتشی»، گوهر عمر (گفت‌و‌گوی پیروز سیار با احمد آرام)، ص۲۷، تهران، ۱۳۸۱ ش.
۲. «احمد آرام: معلم و دانشمندی نمونه»، آموزش‌وپرورش، ص۲۰، تهران، ۱۳۵۰ ش، س ۴۱، شم‌ ۱.
۳. خامه‌ای، انور، «یک مرد و این‌همه آثـار جـاودانـی!»، کلک، ص۲۹۵-۲۹۷، تهـران، ۱۳۷۵ ش، شم‌ ‌۸۰-۸۳.
۴. دایرةالمعـارف فارسی، مقدمه، ص۶.
۵. «احمد آرام»، دانشمند، ص۱۲، تهـران، ۱۳۶۶ ش، س ۲۵، شم‌ ۱۲.
۶. «۶۴سال ترجمه به‌عنوان وظیفۀ شرعی»، کیهان فرهنگی، ص۷، تهران، ۱۳۶۳ ش، شم‌ ۴.
۷. کامور بخشایش، جواد، «آرام، احمد»، فرهنگ ناموران معاصر ایران، تهران، ۱۳۸۲ ش.
۸. «احمد آرام»، دانشمند، ص۱۵، تهـران، ۱۳۶۶ ش، س ۲۵، شم‌ ۱۲.
۹. آرام‌نـامه، به کوشش مهدی محقق، ص۵-۶، تهران، ۱۳۶۱ ش.
۱۰. «کالسکۀ آتشی»، گوهر عمر (گفت‌و‌گوی پیروز سیار با احمد آرام)، تهران، ۱۳۸۱ ش.



کاشیان و آذرنگ (دانا)، ایران‌ناز و عبدالحسین، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ، برگرفته از مقاله «احمد آرام»، ص۳۳۷.    


رده‌های این صفحه : شخصیت های فرهنگی تهران




جعبه ابزار