• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اختصاص حمد به خدا (قرآن)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



خدایتعالى هم در برابر اسماء جمیلش محمود و سزاوار ستایش است ، و هم در برابر افعال جمیلش ، و نیز هیچ حمدى از هیچ حامدى در برابر هیچ امرى محمود سر نمى زند مگر آنکه در حقیقت حمد خدا است ، براى آنکه آن جمیلى که حمد و ستایش حامد متوجه آنست فعل خدا است ، و او ایجادش کرده ، پس جنس ‌حمد و همه آن از آن خدا است .



همه حمدها و ستایشها به خداوند اختصاص دارد: «الحمد لله...؛ ستایش مخصوص خداوندی است...»، («ال» در «الحمد لله» از نوع جنس و مفید استغراق است.)
نیز

۱.۱ - جهل به حمد خدا

بیشتر مردم، از انحصار حمد و ستایش برای خداوند آگاه نیستند: «ضرب الله مثلا عبدا مملوکـا لا یقدر علی شیء ومن رزقنـه منا رزقـا حسنـا فهو ینفق منه سرا وجهرا هل یستوون الحمد لله بل اکثرهم لا یعلمون؛ خداوند مثالی زده: برده مملوکی را که قادر بر هیچ چیز نیست، و انسان (با ایمانی) را که رزق نیکو به او بخشیده است، و او پنهان و آشکار از آنچه خدا به او داده انفاق می‌کند، آیا این دو نفر یکسانند؟ شکر خدا را است، ولی اکثر آنها نمی‌دانند!»

۱.۲ - جنس حمد

اینکه فرمود : «الحمد لله»معنایش این است که جنس حمد و همه آن و حقیقت آن که عبارت است از ثنای بر خوبی اختیاری، برای خدای عزّوجلّ است زیرا نعمتهای جمیل همه از ناحیه او است و حمد هم گفتیم مخصوص جمیل است، پس تمامی حمدها مخصوص او است چنانکه جنس آن مخصوص او است.
«... قل الحمد لله بل اکثرهم لا یعقلون؛... بگو ستایش مخصوص خداست، اما اکثر آنها نمی‌دانند.»
(بر این اساس که متعلق جهل ، موضوع حمد و اختصاص آن به خدا باشد.) حمد و سپاس برای کسی است که همه نعمتها از ناحیه او است، زیرا هنگامی که آب که سرچشمه اصلی حیات و مایه زندگی همه جانداران است از ناحیه او باشد پیدا است سایر ارزاق نیز از ناحیه او است، بنابراین حمد و ستایش نیز باید مخصوص به او باشد که معبودهای دیگر سهمی در این میان ندارند، بگو شکر خدا را که آنها خودشان به این حقایق نیز معترفند، و بگو شکر خدا را که منطق ما آن قدر زنده و کوبنده است که هیچکس قدرت بر ابطال آن ندارد.
«... قل الحمد لله بل اکثرهم لا یعلمون؛...بگو الحمد لله (که خود شما معترفید) ولی اکثر آنها نمی‌دانند.»
«... الحمد لله بل اکثرهم لا یعلمون؛ ...حمد مخصوص خدا است ولی اکثر آنها نمی‌دانند.»


جمله «الحمد لله» ثنایی است برای خدا بدان جهت که بندگی کردن برای او بهتر است از بندگی برای غیر ا، خداوندی که با ذکر این مثلهای روشن راه را به شما نشان داده، و دلائل واضح را برای تشخیص حق از باطل در اختیار شما قرار داده است، خداوندی که همه را به اخلاص دعوت می‌کند و در سایه اخلاص آرامش می‌بخشد، چه نعمتی از این بالاتر؟ و چه شکری و حمدی از این لازمتر؟


۱. فاتحه/سوره۱، آیه۲.    
۲. طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱، ص۳۰.    
۳. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱، ص۲۸.    
۴. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱، ص۵۵.    
۵. فیض کاشانی، محسن، تفسیر صافی، ج۱، ص۸۳.    
۶. حویزی، عبدعلی بن جمعه، نور الثقلین، ج۱۵، ص۵۶.    
۷. سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۱، ص۳۰.    
۸. انعام/سوره۶، آیه۱.    
۹. انعام/سوره۶، آیه۴۵.    
۱۰. اعراف/سوره۷، آیه۴۳.    
۱۱. یونس/سوره۱۰، آیه۱۰.    
۱۲. ابراهیم/سوره۱۴، آیه۳۹.    
۱۳. نحل/سوره۱۶، آیه۷۵.    
۱۴. اسراء/سوره۱۷، آیه۱۱۱.    
۱۵. کهف/سوره۱۸، آیه۱.    
۱۶. مؤمنون/سوره۲۳، آیه۲۸.    
۱۷. نمل/سوره۲۷، آیه۱۵.    
۱۸. نمل/سوره۲۷، آیه۵۹.    
۱۹. نمل/سوره۲۷، آیه۹۳.    
۲۰. قصص/سوره۲۸، آیه۷۰.    
۲۱. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۳.    
۲۲. روم/سوره۳۰، آیه۱۸.    
۲۳. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۵.    
۲۴. سبا/سوره۳۴، آیه۱.    
۲۵. فاطر/سوره۳۵، آیه۱.    
۲۶. فاطر/سوره۳۵، آیه۳۴.    
۲۷. صافات/سوره۳۷، آیه۱۸۲.    
۲۸. زمر/سوره۳۹، آیه۲۹.    
۲۹. زمر/سوره۳۹، آیه۷۴.    
۳۰. زمر/سوره۳۹، آیه۷۵.    
۳۱. غافر/سوره۴۰، آیه۶۵.    
۳۲. جاثیه/سوره۴۵، آیه۳۶.    
۳۳. تغابن/سوره۶۴، آیه۱.    
۳۴. نحل/سوره۱۶، آیه۷۵.    
۳۵. طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۲، ص۴۳۳.    
۳۶. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۱، ص۳۲۷.    
۳۷. عنکبوت/سوره۲۹، آیه۶۳.    
۳۸. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، ص۳۳۸.    
۳۹. طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۲۲۴.    
۴۰. لقمان/سوره۳۱، آیه۲۵.    
۴۱. طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۶، ص۳۴۶.    
۴۲. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۷، ص۷۳.    
۴۳. زمر/سوره۳۹، آیه۲۹.    
۴۴. طباطبائی، سید محمد حسین، ترجمه تفسیر المیزان، ج۱۷، ص۳۹۳.    
۴۵. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۹، ص۴۴۵.    



فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «حمد».    



جعبه ابزار