• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اختلال استرس پس از سانحه

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اختلال استرس پس از سانحه، یکی از مباحث مطرح در آسیب‌شناسی روانی در روانشناسی بوده و به معنای نوعی اختلال روانی و ناراحتی مستمر بوده که بعد از حوادث بسیار ناراحت‌کننده و دردناک ایجاد شده و بسیاری از اوقات این حوادث در قالب کابوس‌های شبانه، بازگشت به گذشته (FLASH BACK) و تفکراتی که ناخواسته هستند و نمی‌توان آنها را پس زد، ظاهر می‌شوند. در این مقاله بعد از بیان تعریف این اختلال به بررسی ملاک‌های تشخیص، سبب‌شناسی و درمان آن می‌پردازیم.



آسیب، جزئی از زندگی همه انسان‌هاست. در گذشته میزان آسیب‌پذیری انسان بسیار بیشتر از امروز بوده است. با اینکه فن‌آوری جدید و پزشکی میزان آسیب را کم کرده‌اند، هنوز هم تجربه آسیب اجتناب‌ناپذیر است. رویدادهای بد به کرات اتفاق می‌افتند، سهام ما تنزل می‌کند، افرادی که دوست داریم ما را طرد می‌کنند و هزاران اتفاق ناراحت‌کننده دیگر، اما ما معمولا برای بسیاری از این صدمات آمادگی داریم و یا حداقل راه‌هایی را برای کاستن از این ضربه‌ها داریم.

با این همه، گاهی اوقات برای افراد حوادث بی‌نهایت ناراحت‌کننده اتفاق می‌افتند. حوادثی که فراتر از ناامیدی و بدبیاری عادی هستند، اتفاقاتی نظیر قرار گرفتن در شرایط تهدیدکننده زندگی مثل حوادث خیلی وخیم یا آتش‌سوزی، تجاوز جنسی، دیدن یک قتل و حوادثی که برای نزدیکان فرد اتفاق می‌افتد، بلایای طبیعی مثل زلزله و فجایع ساخته انسان مثل جنگ. بسیاری از اوقات این حوادث در قالب کابوس‌های شبانه، بازگشت به گذشته (FLASH BACK) و تفکراتی که ناخواسته هستند و نمی‌توان آنها را پس زد، ظاهر می‌شوند. در چنین مواردی ممکن است فرد دچار اختلال استرس پس از سانحه شده باشد.
[۱] First، Michael & else، structured clinical interview for DSM ـ IV axis I disorders، page ۷۳، washington، ۱۹۹۷.



اختلال استرس پس از سانحه، نوعی ناراحتی مستمر است که پس از مواجهه با استرس شدید ایجاد می‌شود.
[۲] پینل، جان، روان‌شناسی فیزیولوژیک، ص۶۱۹، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ اول.
ملاک‌های تشخیص اختلال استرس پس از سانحه شامل موارد زیر است: فرد در معرض رویداد آسیب‌زایی قرار گرفته باشد و طی آن، رویداد یا رویدادهایی را تجربه کرده باشد که مرگ واقعی یا تهدید به مرگ را در بر داشته‌اند یا اینکه تمامیت جسمانی فرد یا دیگران تهدید شده است.
پاسخ فرد ترس شدید، درماندگی یا وحشت را در بر داشته است. رویداد آسیب‌زا مرتبا در قالب یادآوری ناراحت‌کننده مکرر و مزاحم و رؤیاهای ناراحت‌کننده تکرار می‌شود. فرد به‌طور مداوم از محرک‌های مرتبط با آسیب اجتناب کرده و پاسخ‌دهی کلی وی دچار کرختی می‌شود. این مورد به چند شکل مشخص می‌شود، فرد از افکار، احساسات، فعالیت‌ها، مکان‌ها یا گفتگوهای مربوط به آسیب اجتناب می‌کند.


ناتوانی در به یادآوردن جنبه مهمی از آسیب، کاهش محسوس علاقه به فعالیت‌های مهم یا شرکت در آنها، احساس جدایی از دیگران یا بیگانگی با آنها، احساس کوتاه شدن عمر و ناتوانی در داشتن احساس‌های محبت‌آمیز، از دیگر نشانه‌های این اختلال هستند. نشانه‌های مداوم برانگیختگی که قبل از آسیب وجود نداشتند به صورت مشکل در خوابیدن و در خواب ماندن، بی‌قراری و عصبانیت، مشکل تمرکز و پاسخ ناگهانی اغراق‌آمیز وجود دارد. مدت این آشفتگی بیش از یک‌ماه است. این آشفتگی ناراحتی بالینی مهمی را ایجاد کرده و یا در عملکرد اجتماعی، شغلی و سایر زمینه‌های عملکرد اختلال ایجاد می‌کند.
[۳] First، Michael & else، structured clinical interview for DSM ـ IV axis I disorders، page ۷۵ & ۷۶.



پژوهش‌ها نشان می‌دهد افرادی که قبل از آسیب از نظر روانی بسیار سالم هستند، کمتر در معرض خطر PTSD قرار دارند. اما اگر وقایع به قدر کافی فجیع و وحشتناک باشد، حتی سلامت روان قبلی هم فرد را مصون نگه نمی‌دارد. عامل احتمالی دیگری که به آسیب‌پذیری در برابر PTSD کمک می‌کند، آمادگی ارثی است.
[۴] روزنهان، دیوید و سلیگمن، مارتین، آسیب‌شناسی روانی، ج۱، ص۳۵۳، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۷۹، چاپ اول.

تحقیقات نشان داده‌اند که اغلب قربانیان PTSD هیپوکامپ کوچکتر از حد معمول دارند. این نتیجه می‌تواند بیانگر تفاوت‌های زیستی باشد که این افراد را برای PTSD آماده می‌کنند یا اینکه می‌تواند بعد از PTSD ایجاد شده باشد. شاید استرس شدید ترشح کورتیزول را افزایش داده و سطح کورتیزول بالا به هیپوکامپ قربانیان صدمه بزند.


اما قربانیان PTSD بلافاصله بعد از رویداد آسیب‌زا و چند هفته بعد از آن سطح کورتیزول پایین‌تر از حد معمول را نشان دادند. پژوهشگران برای اینکه مشخص کنند آیا افراد خاصی مستعد PTSD هستند، مردانی که در طول جنگ دچار PTSD شده بودند را بررسی کردند. پس از بررسی‌های اولیه به این نتیجه رسیدند که اغلب قربانیان PTSD هیپوکامپ کوچکتر از معمول دارند، اما بعدا آنها مواردی را پیدا کردند که قربانی PTSD، دوقلوی همسانی (یک‌تخمکی) داشت که در جنگ نبود و به PTSD هم مبتلا نبود. نتایج نشان دادند که فرد بدون PTSD هم هیپوکامپ کوچکتر از معمول داشت. ظاهرا هر دوی دوقلوها از همان ابتدا هیپوکامپ کوچکتر از معمول داشتند که آسیب‌پذیری در برابر PTSD را افزایش داد.
[۵] کالات، جیمز، روان‌شناسی فیزیولوژیکی، ص۲۲۳، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ اول.



با اینکه تعداد زیادی از مردم قربانی PTSD هستند، متاسفانه اطلاعات کمی درباره روش‌های درمانی این اختلال وجود دارد. درمانگران از دو روش دارودرمانی و روان‌درمانی برای قربانیان استفاده کرده‌اند. نتایج تحقیقات نشان می‌دهد، داروهای ضدافسردگی و ضداضطراب، در برخی از بیماران تا‌ اندازه‌ای نشانه‌ها را تسکین می‌دهند، اما دارودرمانی هرگز به تنهایی برای کاستن از رنج بیمار مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه کافی نیست.

روش خاموشی یا خوگیری نظیر غرقه‌سازی که طی آن افراد مکررا با محرکی مواجه می‌شوند که از آن می‌ترسند نیز برای درمان اختلال استرس پس از آسیب به‌کار رفته است. در این نوع درمان مواجه‌سازی، قربانیان در تخیلشان آسیب را مجسم می‌کنند. آنها آسیب را با صدای بلند، به صورت زمان حال برای درمانگر شرح می‌دهند. این کار در چندین جلسه تکرار می‌شود. در یک مطالعه کنترل‌شده که توسط ادنا فو (Edna Foa) و همکاران وی انجام شد، درمان مواجه‌سازی و آموزش ایمن‌سازی در مقابل استرس (stress inoculation training) بر روی ۴۵ قربانی PTSD مقایسه شد.

ایمن‌سازی عبارتست از آرمیدگی عمیق عضلانی، بازداری فکر برای مقابله با اشتغال ذهنی و بازسازی شناختی. بلافاصله بعد از پنج هفته درمان، آموزش ایمن‌سازی در مقابل استرس، نشانه‌های اختلال استرس پس از سانحه را تسکین داد، اما بعد از گذشت چهار ماه، درمان با مواجه‌سازی ممتد اثرات بادوامی را ایجاد کرد. نتایج تحقیقات نشان داد، ترکیب ایمن‌سازی در مقابل استرس و مواجه‌سازی ممتد نتایج بسیار خوبی به بار می‌آورد.
[۶] روزنهان، دیوید و سلیگمن، مارتین، آسیب‌شناسی روانی، ج۱، ص۳۵۵، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۷۹، چاپ اول.
با اینکه درمان‌های شناختی رفتاری دارای پشتوانه تجربی قوی برای درمان PTSD هستند، هنوز در بخش بزرگی از بیماران نشانه‌های PTSD پس از درمان برمی‌گردند. به همین دلیل باید رویکردهای درمانی گسترش داده شوند تا قادر به حذف کامل نشانه‌ها باشند.
[۷] Paunovic، nenad، journal of behavior therapy and experimental psychiatry، page ۱۰۶، Stockholm university، ۱۹۹۹.



۱. First، Michael & else، structured clinical interview for DSM ـ IV axis I disorders، page ۷۳، washington، ۱۹۹۷.
۲. پینل، جان، روان‌شناسی فیزیولوژیک، ص۶۱۹، ترجمه مهرداد فیروزبخت، تهران، ویرایش، ۱۳۸۷، چاپ اول.
۳. First، Michael & else، structured clinical interview for DSM ـ IV axis I disorders، page ۷۵ & ۷۶.
۴. روزنهان، دیوید و سلیگمن، مارتین، آسیب‌شناسی روانی، ج۱، ص۳۵۳، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۵. کالات، جیمز، روان‌شناسی فیزیولوژیکی، ص۲۲۳، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، روان، ۱۳۸۶، چاپ اول.
۶. روزنهان، دیوید و سلیگمن، مارتین، آسیب‌شناسی روانی، ج۱، ص۳۵۵، ترجمه یحیی سیدمحمدی، تهران، ساوالان، ۱۳۷۹، چاپ اول.
۷. Paunovic، nenad، journal of behavior therapy and experimental psychiatry، page ۱۰۶، Stockholm university، ۱۹۹۹.



سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اختلال استرس پس از سانحه»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۹/۰۶/۰۱.    






جعبه ابزار