ادات تنبیه(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
"تنبیه" مصدر باب "تفعيل" از مادهی "نبه" و در لغت به معنای آگاه ساختن و توجه دادن است.(نبهته علی الشیء: وقفته علیه،)(ابن منظور، ج ۲، ص ۳۸۳۲) در اصطلاح نحو "تنبیه" عبارت است از توجه دادن مخاطب به کلام القا شده به او با ادات مخصوص و "ادات تنبیه"، حروفی هستند که این معنا را افاده میکنند.(الجامي،ج ۲، ص ۴۱۸؛الغلاييني،ج۳، ص۲۶۲)این حروف در ابتدای کلام واقع شده و عبارتند از:(الجامي،ج ۲، ص ۴۱۸) "ألا"، "أما"، "ها" و "یا"(بنابر نظر بعضی "یا" نیز از ادات تنبیه است؛ همچون ابن مالک به نقل از محقق رضی)(الرضی،ج ۴، ص ۳۴۵). به عنوان مثال "ألا" در آیه شریفه «أَلا إِنَّ أَولياءَ اللهِ لا خوفٌ عليهم و لا هم يحزنون» «آگاه باشید! (دوستان و) اولیای خدا نه ترسی دارند و نه غمگین میشوند»(یونس:۶۳) از ادات تنبیه بوده و بر توجه دادن مخاطب به اینکه برای دوستان خدا بيم و اندوهی نیست، دلالت دارد.
وجه نامگذاری
[۱] معنای لغوی تنبیه (توجه دادن) در معنای اصطلاحی لحاظ شده است به این بیان که متکلم با ادات تنبیه، مخاطب را به کلامی توجه داده و آگاه میسازد. البته باید دقت داشت معنای اصطلاحی خاص بوده و در توجه دادن با ادات تنبیه واقع میشود و به عبارت دیگر نوعی تنبیه خاص است؛ ولی تنبیه لغوی عام بوده و ممکن است با غیر ادات مخصوص(همچون جمله فعلیه "نبهت")نیز واقع شود.
جایگاه "ادات تنبیه"
در میان عالمان نحو در تبیین مباحث "ادات تنبیه" سه رویکرد مشاهده میشود؛ بعضی(همچون ابن حاجب در "الکافية") ادات تنبیه را در باب "حرف" در کنار مباحث "حروف ندا " و "حروف عاطفه" آوردهاند. در مقابل بعضی(همچون صاحب بداءة النحو) ادات تنبیه را در ضمن عنوان کلی "ادات" در کنار سایر ادات، مورد بررسی قرار دادهاند و بعضی(همچون صاحب النحو الوافی در ذکر "ها"در ذیل مباحث ندا و اسم اشاره)(حسن،ج ۴، ص ۴۴ ؛حسن،ج۱، ص۳۰۴) در ذیل مباحث دیگر به ادات تنبیه اشاره کردهاند. دو حرف "ألا" و "أما" را حروف استفتاح نیز نامیدهاند.(الرضی،ج۴، ص ۳۴۳)
ذکر این نکته قابل توجه است که ابن هشام در "مغنی اللبیب" در ضمن بررسی مفردات، هر یک از ادات تنبیه را به صورت جداگانه بیان کرده و به کار برد آنها در تنبیه اشاره میکند.
نحوهی کاربرد و جایگاه "ادات تنبیه" در کلام
در این بخش با توجه به نوع "ادات تنبیه"، به بررسی نحوهی کاربرد و جایگاه آنها در کلام اشاره میشود:
۱. "ألا" و "أما"
این دو از میان ادات تنبیه، اختصاص به جمله داشته و بر هر دو نوع جمله وارد میشوند:
الف. جمله فعلیه؛(الجامي،ج ۲، ص ۴۱۸) مانند: «أَلا يَوْمَ يَأْتِيهِمْ لَيْسَ مَصْرُوفاً عَنْهُمْ»؛ «آگاه باشید! آن روز که (غذاب) به سراغشان آید از آنها بازگردانده نخواهد شد»(هود:۸) در این آیه شریفه "ألا" حرف تنبیه و در معنا بر جملهی "لیس مصروفا عنهم" وارد شده است؛ اگرچه در لفظ بین آن دو، ظرف (یوم) و مضافالیه آن (یأتیهم) فاصله شده است. (درویش،ج ۴، ص ۳۱۶)
ب. جمله اسمیه؛(شرتونی،ج۴، ص ۳۸۵) مانند: «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ السُّفَهاءُ»؛ «آگاه باشید! اینها همان مفسدانند؛ ولی نمیفهمند»(بقره:۱۳) در این آیه شریفه "ألا" حرف تنبیه و بر جمله اسمیه (إِنَّهُمْ ...) وارد شده است.
۲. "ها"
"ها" به خلاف دو مورد قبل اختصاص به جمله نداشته و آنچه بعد از آن واقع میشود به چهار گونه است:
الف. اسم اشاره قریب و متوسط؛ مانند: «هذا» و «هذاک». (الغلاييني،ج۳، ص۲۶۲)
در این کاربرد ممکن است میان "ها" و اسم اشاره، موارد ذیل فاصله شوند:
۱. قَسَم؛ مانند: «ها اللهِ ذا»؛(الرضی، ج ۴، ص۳۴۴) در این مثال "ها" حرف تنبیه و "ذا" اسم اشاره است که لفظ جلاله (الله) پس از حذف حرف قسم(صفائی بوشهری،ص ۳۰۷) بین آن دو فاصله شده است.
۲. ضمیر منفصل مرفوعی؛(الرضی،ج ۴، ص۳۴۴) مانند: «ها أَنْتُمْ أُولاءِ تُحِبُّونَهُمْ وَ لا يُحِبُّونَكُمْ».«شما کسانی هستید که آنها را دوست میدارید؛ ولی آنها شما را دوست ندارند»(آل عمران:۱۱۹) در این آیه شریفه "انتم" ضمیر منفصل مرفوعی است که میان اسم اشاره (اولاء) و حرف تنبیه (ها) واقع شده است.
۳. حرف تاکید "إنّ"؛ مانند: «ها إنّ ذا الکلام عجیب»؛(الغلاييني،ج۴، ص۳۸۷)در این آیه شریفه (إنّ) حرف تاکید است که میان اسم اشاره (ذا) و حرف تنبیه (ها) واقع شده است.
۴. حرف "کاف"، مانند: «أهکذا تتکلم».(شرتونی،ج۴، ص۳۸۷) در این مثال "ها" حرف تنبیه و "ذا" اسم اشاره است و "کاف" تشبیه میان آن دو فاصله شده است.
ب. اسم مرفوع بعد از "أیّ" و "أیّة" در ندا،(حسن،ج ۴، ص ۴۴؛صفائی بوشهری،ص ۳۰۷) مانند: «يا أَيُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّكَ بِرَبِّكَ الْكَرِيمِ ». «ای انسان! چه چیز تو را در برابر پروردگار کریمت مغرور ساخته است؟!»(انفطار:۶) در این آیه شریفه "ايّ" منادا و "الانسان" اسم مرفوع پس از آن است که "ها"ی تنبیه بین آن دو واقع است.
ج. جمله اسمیه؛ مانند: «ها إنّ وعد الله حق»؛(شرتونی،ص۳۸۷) در این مثال "ها" حرف تنبیه و بر جمله اسمیه (أنّ وعد ..) وارد شده است.
"ها" در این کاربرد با "إنّ" و یا ضمیر منفصل مرفوعی(شرتونی، ص۳۸۷) همراه است؛ مانند: «ها انا تائب»؛ در این مثال "ها" بر ضمیر مرفوعی (انا) وارد شده است.
د. جمله فعلیه؛ مانند: «ها قد اعددنا المجلس».
در این کاربرد "ها"ی تنبیه بیشتر با فعل ماضی همراه با "قد" بکار میرود.(شرتونی، ص۳۸۷)
۳. "یا"
بنا بر نظر بعضی حرف "یا" گاهی به عنوان "ادات تنبیه" بکار میرود و تمنی از مواردی است که غالبا پس از آن قرار میگیرد.(الرضی،ج۴، ص۳۴۵) مانند: «يا لَيْتَنِي كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِيماً»؛ «ای کاش ما هم با آنها بودیم، و به رستگاری
پیروزی بزرگی میرسیدیم!»(نساء:۷۲) در این آیه شریفه "یا" حرف تنبیه و "لیت" حرف تمنی است.
نکاتی پیرامون "ادات تنبیه"
۱. "ألا" و "أما" در اصل مرکب از همزه انکاری (أ) و حرف نفی ("لا" و "ما") بودهاند که پس از ترکیب، بر تاکید و اثبات دلالت دارند.(الرضی،ج۴، ص۳۴۳)
۲. "ألا" و "أما" در صدر کلام واقع شده و به اصطلاح صدارت طلب هستند؛ ولی "ها" در صورت اتصالِ بدون فاصله به اسم اشاره، صدارت طلب نیست و از این رو به حسب جایگاه اسم اشاره میتواند در ابتدا یا وسط کلام واقع شود.(الرضی،ج۴، ص ۳۴۶)
۳. "ألا" غالبا بر "إنّ"(شرتونی،ج۴، ص۳۸۷) و "ندا"(الرضی، ج۴، ص ۳۴۳) وارد میشود.
۴. "أما" غالبا بر "قسم" وارد میشود.(الرضی،ج۴، ص ۳۴۳)
"ادات تنبیه" در قرآن و حدیث
۱. آیه «أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْمُفْسِدُونَ وَ لكِنْ لا يَشْعُرُونَ»(بقره:۱۲) (آگاه باشید! اینان همان مفسدانند؛ ولی نمیفهمند)؛ در این آیه شریفه "ألا" از ادات تنبیه بوده و بر جملهی (إنّهم ..) وارد شده است.(صافی،ج ۱، ص ۵۲)
۲. حدیث «ألا و إنّ لكلّ دم ثائرا، و لكلّ حقّ طالبا»(دشتی،خ ۱۰۵، ص ۱۹۴)، (اميرالمؤمنین فرمودند: آگاه باشید! هر خونی خونخواهی دارد و هر حق را جستجوگری است)؛ در این فراز از خطبه حضرت، "ألا" از ادات تنبیه بوده و بر جملهی اسمیه (إنّ لكلّ دم ثائرا) وارد شده است.
نکته
در پایان ذکر این نکته قابل توجه است که ادات مذکور ممکن است در غیر تنبیه به کار روند؛ از این رو در بخش مفردات هر یک از آنها با عنوان مستقلی مطرح شده و کاربردهای دیگر آن مورد بررسی قرار میگیرد.
منابع:
(۱)قرآن کریم.
(۲)ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، بیروت، موسسة الآعلمي، ۱۴۲۶ هـ ق، چاپ اول.
(۳)الجامي، عبدالرحمن بن أحمد؛ الفوائد الضیائیة، بیروت، دار احیاء التراث العربي، ۱۴۳۰ هـ.ق، چاپ اول.
(۴)الغلاييني، مصطفی؛ جامع الدروس العربیة، قم، نوید اسلام، ۱۳۷۹هـ .ش، چاپ اول.
(۵)الرضی، محمد بن الحسن الاسترآبادي؛ شرح الرضي علی کافیة ابن الحاجب، قم، دارالمجتبی، ۱۳۸۹ هـ.ش، چاپ اول.
(۶)حسن، عباس؛ النحو الوافی، تهران، انتشارات ناصر خسرو، ۱۳۷۴ ش، چاپ چهارم.
(۷)درویش، محیی الدین، اعراب القرآن و بیانه، سوریه، دارالإرشاد، ۱۴۱۵ هـ ق، چاپ چهارم.
(۸)شرتونی، رشید،مبادی العربیة،قم، دار العلم، ۱۴۲۳ هـ . ق، چاپ بیستم.
(۹)صفائی بوشهری، غلامعلی؛ بداءة النحو، قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶ هـ ش، چاپ دوم.
(۱۰)صافی، محمود بن عبدالرحیم؛ الجدول فی اعراب القرآن، بیروت، دارالرشید مؤسسه الإیمان، ۱۴۱۱ هـ ق، چاپ اول.
(۱۱)دشتی، محمد؛ ترجمه نهج البلاغة، قم، انتشارات پارسایان، چاپ دوم، ۱۳۷۹.