ادریس حلی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
محمد بن ادریس حلی (
۵۴۳ ـ
۵۹۸ هـ.ق) فقیه و دانشمند بزرگ شیعه، از خاندان بنیربیعه بود و نسبش به قبیله بکر بن وائل میرسید.
برخی او را نوهٔ
شیخ طوسی دانستهاند، اما منابع معتبر این نسبت را رد کرده و او را از طریق مادر با چند واسطه به شیخ طوسی مرتبط میدانند.
در جایگاه علمی او اختلاف نظر وجود دارد؛ برخی مانند سدیدالدین حمصی او را غیرقابل اعتماد دانستهاند، در حالی که گروهی دیگر او را از بزرگان موثق شمردهاند.
با اینحال، جایگاه علمیاش چنان برجسته بود که حتی مخالفانش چون علامه و محقق حلی نیز در مواردی به آرای او استناد کردهاند.
وی با شجاعت علمی خود، سنت تقلید محض از شیخ طوسی را شکست و فقه امامیه را از رکود بیرون آورد.
او به نقد آرای شیخ طوسی پرداخت و نظرات اجتهادی تازهای ارائه کرد. با این حال، در نقل اسناد روایی گاه دقت کافی نداشت.
از استادان او میتوان سید بن زهره، عربی بن مسافر و نجمالدین دوریستی را نام برد.
شاگردان برجستهاش نیز شامل محقق حلی، ابن نما حلی و
سید بن طاوس بودند.
وی بهعنوان احیاگر اجتهاد و یکی از ارکان فقه امامیه شناخته شد.
الحاوی لتحریر الفتاوی،
شرح الصحیفه،
المناسک، خ
لاصة الاستدلال،
اجوبة المسائل،
الصلح و المیراث،
المختصر فی المضایقه،
الاسئلة الرسیة الاولی،
منتخب کتاب التبیان و
تعلیقات تبیان از مهمترین آثار وی هستند.
او در سال ۵۹۸ (هجری قمری) درگذشت.
ابوعبداللّه محمد بن ادریس بن احمد بن ادریس عجلی حلی ربعی مشهور به
ابن ادریس در سال ۵۴۳ (هجری قمری)۱ در خانوادهای اهل علم و فضل دیده به جهان گشود.
وی متعلق به بنی ربیعه بوده و نسبش به عجل لجیم قبیلهای از بکر بن وائل از بنی ربیعه میرسد.
هرچند ادعا شده
ابن ادریس نوه شیخ طوسی بود و مادرش دختر شیخ طوسی، همسر شیخ مسعود ورام بود که از وی اجازه روایت تمام مصنفاتش را داشت، ۳ این نسبت به چند دلیل قابل قبول نیست:
اول اینکه درگذشت ورام در سال
۶۰۵ (هجری قمری) واقع شده، در حالی که وفات شیخ طوسی
۴۶۰ (هجری قمری) میباشد و بین دو وفات ۱۴۵ سال فاصله است؛ پس چگونه شیخ ورام می تواند داماد شیخ طوسی باشد، به ویژه اینکه هیچ یک از ارباب اجازات، به دامادی ورام برای شیخ اشاره نکرده اند؟ درحالی که این مسئله از افتخارات آن دوران بوده است، از طرف دیگر اگر فرض شود ولادت دختر شیخ در سال های آخر عمر پدرش بوده، پس چگونه شیخ به دخترش اجازه نقل روایاتش را داده است؟
بر اساس منابع متأخر مادر ابن ادریس نوه دختری شیخ مسعود ورام بوده و نسب وی از جانب مادر با سه واسطه به شیخ طوسی می رسد.
محمد ربعی از محضر استادانی چون سید ابوالمکارم بن زهره حسینی، عربی بن مسافر عبادی، حسن بن رطبه سوراوی، ابوعلی طوسی (دایی اش) با واسطه و مادربزرگش،
نجم الدین عبداللّه بن جعفر دوریستی،
عمادالدین محمد بن ابیالقاسم طبری،
محمد بن علی بن حسین حمصی رازی
و راشد و شریف شرفشاه بهره برده است.
ربعی کسانی چون نجیبالدین محمد بن نماحلی، شمس الدین فخار بن معد موسوی، سید محمد بن عبداللّه بن زهره حسینی حلی، علی بن یحیی خیاط، محقق حلی، سید احمد بن طاوس،
شیخ طومان بن احمد عاملی
و معینالدین سالم بن بدران مازنی از شاگردان و دست پروردگان وی محسوب میشوند.
ابوعبداللّه درباره شخصیت علمی و فقهییاش نظرات متفاوتی وجود دارد. سدیدالدین حمصی وی را مخلط و آثارش را غیرقابل اعتماد می داند.
منتجب الدین نیز در سفری که به حله داشته، با وجود ملاقات با ابن ادریس، بنا به گفته حمصی در زمره شاگردان و راویان وی وارد نشده است.
هرچند عده ای عدم پذیرش خبر واحد به دست ابن ادریس را به معنای رویگردانی کلی وی از اخبار
اهل بیت (علیهالسلام) دانسته و وی را در زمره ضعفا آورده اند، وی را ستوده اند.
در عین حال برخی دیگر وی را شایسته جای گرفتن در باب موثقین میدانند و مدعیاند عدم عمل به خبر واحد، مستلزم اعراض کلی از [اهل بیت (علیهالسلام) نیست
و اگر چنین باشد، باید
سید مرتضی را هم جزو ضعفا شمرد؛ زیرا وی مطلقا به خبر واحد عمل نمیکرد.
حق این است که فضل و مرتبه بلند علمی ابن ادریس بین فقها واضحتر از آن است که قابل انکار باشد و اشتباه او در یک مسئله از مسائل موجب طعن بر وی نمیشود و بسیاری از علمای بزرگ شیعه چون
علامه حلی و
محقق حلی که بعد از او آمدهاند، هرچند بیشترین طعن و اشکال را بر وی وارد کرده اند، به بسیاری از گفتههای ابن ادریس عمل کردهاند.
وی را استاد فقهای حله، صاحب آثار بسیار،
بینظیر،
افتخار شیعه، سرمایه دین و رییس مذهب امامیه توصیف کردهاند.
همه این القاب و عناوین حکایت از جایگاه ویژه علمی و فقهی وی میان علمای شیعه و اهل علم دارد و سبب گردیده برخی از دانشمندان متأخر وی را ستوده و کتاب السرائر وی را نقل و مورد اعتماد قرار دهند.
همچنین وی را توثیق
و سفارش به قبول قول و روایت وی میکنند. ۱۶ شجاعت علمی وی در شکستن سنت تقلید از آرای شیخ طوسی
و تحرک بخشیدن به فقه
امامیه، خارج کردن آن از رکود و جمود و تشویق و ابتکار و اندیشه آزاد، بیانگر جلالت قدر اوست.
حلی پای از دایره تقلید بیرون نهاد، تا صد سال پس از درگذشت شیخ طوسی، همه مسندنشینان فقاهت شیعه، خوشه چینان آرای شیخ و در حقیقت تنها منعکس کننده نظرات او بودند تا جایی که می توان گفت باب اجتهاد تا حدودی مسدود شده بود.
در چنین وصفی ابن ادریس به احیای اجتهاد و اظهار نظر آزاد پرداخت و بسیاری از آرای شیخ طوسی را نقد و رد کرد و آرای جدید خویش را ارایه نمود.
در بعضی از اجازات، نام وی در سلسله روایی
صحیفه سجادیه دیده می شود.
ابن ادریس بعضی از کتب پیش از خود را نسخهبرداری نمود که برای نمونه می توان مصباح المتهجد شیخ طوسی، قرب الاسناد
حمیری، مجموعة الاصول و معدن الجواهر و تنبیه الخواطر را نام برد.
وی در نقل اسناد روایات، اندکی بیدقت بوده و این تا حدی نظر حمصی را درباره وی تأیید می کند. وی روایاتی از کتب برخی محدثان نقل کرده و او را از اصحاب
امام کاظم (علیهالسلام) و امام رضا (علیهالسلام) میداند در صورتی که احمدمحمد بن سیار از اصحاب
امام هادی (علیهالسلام) و
امام حسن عسکری (علیهالسلام) بوده است که همه حاکی از کمدقتی وی به اسناد احادیث و روایات است.
از طرف دیگر حلی از اتباع شیخ طوسی به دلیل تقلیدشان از شیخ انتقاد می کند؛ درحالی که خودش نیز در جایی که فتوایش با شیخ تطبیق کند، از او پیروی کرده، حتی اگر فتوای شیخ مستند به
خبر واحد باشد؛ اما زمانی که نظرش با فتوای شیخ مخالف باشد، بر آن اعتراض کرده و آن را بیاعتبار می داند و فتوای غیرخبری را بر فتوایی که مستند به خبر واحد باشد، ترجیح می دهد، حتی اگر فتوای شیخ مستند به
اخبار متواتر باشد.
محمد بن ادریس دارای آثاری است که عبارتاند از:
• السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی
که این کتاب از آثار بدیع فقهی است که ارزش و اعتبار آن پس از قرن ها هنوز بهقوّت خود باقی است. سرائر افزون بر ارزش فقهی آن، به واسطه آخرین بابش که خود آن را «باب النوادر» نامیده، گزیده ای از کتب مشیخه و روات است و ارزش حدیثی در خور توجهی دارد
و مستطرفات السرائر هم نامیده می شود،
• شرح الصحیفه که نسخه ای از آن به تاریخ ۱۳۰۵ (هجری قمری) موجود میباشد؛
• المختصر فی المضایقه (الرسالة فی المضایقه) که به خط شاگرد ابن ادریس، جعفر بن احمد بن حسین بن قمرویه (عمرویه) و در زمان حیات استادش نوشته شده است؛
• اجوبة المسائل؛
• الصلح و المیراث؛
• الاسئلة الرسیة الاولی؛
•خلاصة الاستدلال؛
•منتخب کتاب التبیان؛
• المناسک؛
• جوابات ابن ادریس؛
• مسئلة فی تتمیم القلیل کرا؛
• تعلیقات تبیان.
عجلی در سال ۵۹۸ (هجری قمری) درگذشت.
(دیگر منابع:
امین، سید حسن، مستدرکات اعیان الشیعه،
اعیان الشیعه ۲ / ۲۷۵؛ الذریعه ۶ / ۳۶۱ و ۲۲ / ۴۴۰ و ۲۳ / ۲۲۳.)
• پژوهشگاه فرهنگ و معارف اسلامی، دائرة المعارف مؤلفان اسلام، برگرفته از مقاله «»، ج۴، ص.