• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

اذن (مفردات نهج البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اذن یکی از مفردات نهج البلاغه، به معنای اجازه و اراده می‌باشد.



این کلمه به معنای اجازه و اراده: «فخذ ما اعطاک من ذهب او فضّة فان کان له ماشیة او ابل فلا تدخلها الاّ باذنه؛ یعنی به عامل صدقات می‌نویسد: آنچه زکات دهنده از طلا و نقره به تو داد بگیر، اگر او چهار پایان یا شتر داشته باشد میان آن‌ها داخل نشو مگر به اذن او.»
«فاذا کانت الهزیمة باذن الله فلا تقتلوا مدبرا و لا تصیبوا معورا؛ چون دشمن به ارادۀ خدا به هزیمت رسید، هیچ فرار کننده‌ای را نکشید و عاجزی را نگیرید.» معور کسی را گویند که از نگهداری خویش عاجز است. لذا گویند: «اعوز: ابدی عورته.»


۱. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۸۱، نامه۲۵.    
۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۳۷۳، نامه۱۴.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، «مفردات نهج البلاغه»، ص۳۵-۳۶.    


رده‌های این صفحه : مفردات نهج البلاغه




جعبه ابزار