• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارزش های اجتماعی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



واژه Value به‌معنای ارزش، در اصطلاح عقیده یا باور نسبتا پایداری است که فرد با تکیه بر آن، یک شیوه رفتاری خاص یا یک حالت غایی را، که شخصی یا اجتماعی است، به یک شیوه رفتاری خاص یا یک حالت غایی، که نقطه مقابل حالت برگزیده قرار دارد، ترجیح می‌دهد
[۱] . رفیع‌پور، فرامرز؛ وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزش‌های اجتماعی، تهران، گروس، ۱۳۷۸، ص۱۱۱.
و مدل‌های کلی رفتار، احکام جمعی، هنجارهای کرداری ارزش‌های اجتماعی را تشکیل می‌دهند که با پذیرش عمومی همراه است. این ارزش‌ها لزوما از دیگر اقسام ارزش مانند ارزش شخصی، فرهنگی، قضایی و... متمایز نیستند. این‌ها شامل تمام انواع ارزش هستند که افراد با آن‌ها حیات اجتماعی را می‌گذرانند و اعضای یک جامعه دربرابر آنان به‌نوعی وفاق می‌رسند. در معنایی محدودتر، گاهی از ارزش‌های اجتماعی تحت عنوان ارزش‌های اخلاقی، فرهنگی و دینی سخن می‌رود که یکپارچگی اجتماعی را قوام می‌بخشد و به گسترش پیوندهای مبتنی بر همبستگی می‌انجامد. بدین‌سان، عدالت، نوع‌دوستی و... جزء ارزش‌های اجتماعی محسوب می‌شوند.
[۲] . بیرو، آلن؛ فرهنگ علوم اجتماعی، باقر ساروخانی، تهران، کیهان، ۱۳۶۷، چاپ دوم، ص۳۸۶.

مفهوم ارزش از مفاهیمی است که بسیاری از محققان در حوزه‌های مختلف به آن توجه کرده‌اند که این خود، موجب ابهام در به‌کارگیری آن در هر رشته تخصصی شده است.
[۳] . صدرا، علی‌رضا و قنبری، علی؛ ارزش‌های حاکم بر جامعه ایرانی، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص۱۵۰.
ارزش در علوم اجتماعی نیز معانی مختلفی یافته است که در سه دسته‌بندی عمده جای می‌گیرد:ارزش‌های اقتصادی، ارزش‌های اجتماعی و ارزش‌های فرهنگی؛ اما به‌زعم ویلیامز (Raymond Williams:۱۹۲۱-۱۹۸۸) در دو معنای اصلی قرار دارند، یکی از آن‌ها صراحتا ارزش‌های اجتماعی نام دارد که منظور، چیزهای مطلوب و ارزنده‌ای است که افراد جامعه بدان توجه دارند و در رسیدن به آن تلاش می‌کنند. ارزش در معنای دوم، معیار و ضابطه قضاوت اخلاقی درباره امور مختلف است که وی آن را ارزش‌های فرهنگی می‌داند؛ مانند "توانا بود هر که دانا بود" که بر عنصر دانایی تأکید می‌نماید.
[۴] . همان، ص۱۵۲-۱۵۱.


ماهیت ارزش‌های اجتماعی
یکی از معیارهای تثبیت‌شده‌ هنجار فرهنگی، چیزی است که گروه از نظر فکری و رفتاری از اعضایش انتظار دارد. این چشم‌داشت‌ها و رفتارهای ناشی از آن‌ها، از فرهنگی به فرهنگ دیگر متفاوت است؛ هنجارهای فرهنگی صور گوناگونی به‌خود می‌گیرند که یکی از آن‌ها ارزش‌هاست.
[۵] . کوئن، بروس؛ درآمدی به جامعه‌شناسی، محسن ثلاثی، تهران، توتیا، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص۴۰-۳۸.
ماروین اولسون (Marvin Ulsan)، چهار جزء اصلی برای فرهنگ قائل است که باورها، ارزش‌ها، هنجارها و تکنولوژی‌ها از این جمله‌اند. باورها به سوال "چیست؟"؛ ارزش‌ها به سوال "چه باید باشد؟"؛ هنجارها به "چه انجام شود؟" و بالاخره تکنولوژی‌ها به سوال "چگونه انجام شود؟" پاسخ داده می‌شود.
[۶] . چلپی، مسعود؛ جامعه‌شناسی نظم:تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، تهران، نی، ۱۳۸۵، چاپ سوم، ص۵۷.
درواقع می‌توان گفت که ارزش‌ها، احساسات عمیقی هستند که اعضای جامعه در آن سهیم‌اند، همین احساسات غالبا اعمال و رفتار اعضای جامعه را تعیین می‌کنند.
[۷] . کوئن، بروس؛ پیشین، ص۴۰-۳۸.
بنابراین، در هر جامعه‌ای با توجه به خصوصیات فرهنگی آن، مقولات، معیارها و مفاهیمی باارزش قلمداد می‌شوند. ارزش‌های اجتماعی، درحقیقت، مفاهیمی هستند که برای افراد یک جامعۀ معین باارزش و مقبول می‌باشند.
[۸] . گلابی، سیاوش؛ اصول و مبانی جامعه‌شناسی، تهران، فردوس و مجید، ۱۳۷۲، چاپ سوم، ص۹۵.
اما از دید ویلیامز، ارزش‌ها به‌عنوان معیاری برای قضاوت یا شناخت پیشنهاد می‌شود که از عقاید جدا هستند؛ او معتقد است ارزش‌ها هم اجزای احساسی و هم مولفه‌های شناختی دارند.
[۹] . صدرا، علی‌رضا و قنبری، علی؛ پیشین، ص۱۵۱.

آنچه نزد جامعه‌شناسان غربی بیش از هر چیز دیگر رایج است، این است که ارزش‌ها را تولید عقل می‌دانند. برطبق تعریفی از آن‌ها، ارزش‌ها اساسا نوعی مسألۀ اعتقادی است که می‌توان به‌وسیله پژوهشی اجتماعی یا روان‌کاوی، که صدق و توجیه آن ممکن نیست، وجود آن‌ها را کشف کرد. درعین حال، ارزش‌ها منبع نهایی هرگونه رفتار منطقی هدف‌دار و آگاهانه‌اند. اما جامعه‌شناسان مارکسیسم، معتقدند تعامل مردم، ارزش‌ها و رابطه آن‌ها با نیازهای اجتماعی را مشخص نمی‌کند، بلکه این منافع طبقاتی است که آن‌ها را مشخص می‌کند. همچنین پیروزی در نزاع طبقاتی، به میزان تطابق ارزش‌های اجتماعی‌ای که یک طبقه در راه آن‌ها مبارزه می‌کند، با ارزش‌های عینی تاریخ بستگی دارد.
[۱۰] . محمد امزیان، محمد؛ روش تحقیق علوم اجتماعی از اثبات‌گرایی تا هنجارگرایی، عبدالقادر سواری، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه و المهد العالمی للفکر الاسلامی، ۱۳۸۰، چاپ اول، ص۱۲۷-۱۲۶.


تمایز ارزش از سنت
سنت در نگاه دینی، حقیقتی آسمانی، الهی و مقدس دارد و مجرای حیات و مسیر مستمر افاضات جدید است که همواره بدیع است؛
[۱۱] . پارسانیا، حمید؛ سنت، ایدئولوژی، علم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۵، چاپ دوم، ص۲۰.
با این نگاه، سنت همواره ارزشمند است. لکن در نگاه جامعه‌شناختی، شیوه‌ای از رفتار است که دارای پیشینه بوده و در اثر ممارست، به‌صورت عادات مستقر و عمیق در ذهنیت مشترک جامعه رسوخ می‌نماید. عطف به این نگرش، چنین شیوه‌ای از فعل و رفتار انسان نمی‌تواند حیاتی جدا از حیات رفتارکنندگان داشته باشد. بدین‌ترتیب، وقتی عاملان رفتار، سنت را ناشی از ذهنیت منجمد و اندیشه دورمانده از واقعیت متحرک تعریف نمایند، بدون شک به‌دلیل قطع ارتباط سنت با واقعیت، رنگ فرسودگی می‌گیرند؛
[۱۲] . همان، ص۲۳-۲۱.
بنابراین، ارزش آن نیز از بین می‌رود.

تمایز ارزش از آداب و رسوم
ارزش‌ها معیارهایی هستند که به فرهنگ کلی و جامعه معنا می‌دهند که با این مشخصات شناخته می‌گردند:عدم وابستگی به قضاوت شخصی، مشترک بین افراد، همراهی ارزش‌ها با عواطف مردم و بذل جان‌شان در مسیر آن.
[۱۳] . نیک‌گهر، عبدالحسین؛ پیشین، ص۲۸۱.
لکن آداب و رسوم (Ethos)، خصلت عادی و مشترک بین تمام اعضاء جامعه است که با مجموعه‌ای از ارزش‌های اجتماعی رتبه‌بندی می‌شود که به هر فرهنگ خصیصه‌ و منش خاص آن را می‌دهد و با آن مطابقت می‌کند.
[۱۴] . پانوف، میشل و پرن، میشل؛ فرهنگ مردم‌شناسی، اصغر عسکری خانقاه، تهران، ویس، ۱۳۶۸، چاپ اول، ص۱۴۱.


جنبه‌های متفاوت ارزش‌های اجتماعی
فرهنگ‌های متفاوت جوامع، ارزش‌های اجتماعی مختلفی را در کشورها به‌وجود می‌آورند. امروزه به‌دلیل گسترش علوم و تکنولوژی و افزایش نقش فرهنگ‌های مختلف جوامع بشری در یکدیگر، پایه‌های مشترک فرهنگ جهانی در شرف تکوین می‌باشند. ارزش‌های اجتماعی هم جنبۀ مادی و اقتصادی دارند و هم جنبۀ معنوی؛ اما در جوامع شرقی بر ارزش‌های معنوی تأکید می‌گردد و در جوامع صنعتی غرب بر ارزش‌های مادی مانند ثروت، مقام و... در اسلام و جوامع اسلامی نظیر جامعه ایران، درحالی‌که جنبه‌های معنوی فرهنگ از اعتبار والایی برخوردارند، جنبه‌های مادی فرهنگ نیز ارزش خاص خود را دارند.
در یک جامعه، درعین وجود عناصر مشترک فرهنگی، پاره‌فرهنگ‌هایی، که به اقشار، گروه‌ها و طبقات اجتماعی مختلفی مربوط می‌شوند، نیز وجود دارد. در برخی از این پاره‌فرهنگ‌ها، ارزش‌های اجتماعی متفاوتی به چشم می‌خورد. گروهی به ارزش‌های اجتماعی نظیر شرافت، نجابت، حفظ آبرو و... بهای زیادی می‌دهند و اقشاری نیز برای کسب ثروت و مقام به‌راحتی از ارزش‌های معنوی یادشده می‌گذرند. در بررسی‌های تحلیلی ارزش‌های اجتماعی هر جامعه، باید هم به ماهیت این ارزش‌ها و اقشار و گروه‌های مختلف پرداخت و هم به چگونگی پراکندگی آن در گروه‌ها و طبقات اجتماعی گوناگون توجه نمود و با شناخت روابط ارزش‌های اجتماعی با ساختار اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی، به علل تغییرات و دگرگونی‌های ارزش‌های اجتماعی پی برد.
[۱۵] . گلابی، سیاوش؛ پیشین، ص۹۶-۹۵.


منبع ارزش‌ها
منبع ارزش‌ها در دو سطح تحلیل می‌شوند:
۱. مبنای وفاق اجتماعی درباره پایگاه بالا یا پائین، تملک چیزهایی است که توسط فردی، که در فرهنگ جامعه خوب ارزیابی می‌شود، این شرایط ارزیابی از اختیار فرد خارج و نیز این منبع ارزش نسبت به شخص اجتماعی خارجی است.
۲. در سطحی انتزاعی‌تر، شخص من‌حیث‌موجود انسانی‌بودن منبع ارزش اجتماعی است. حیثیت انسانی شخص با پایگاه اجتماعی، محترم است. همین‌که شخص مسئولیت اعمالش را برعهده می‌گیرد، اعمال خوبش ستودنی و اعمال بدش نکوهیدنی است، مبنای ارزیابی اجتماعی است و این منبع، نسبت به شخص، درونی است.
[۱۶] . نیک‌گهر، عبدالحسین؛ مبانی جامعه‌شناسی و معرفی تحقیقات کلاسیک جامعه‌شناختی، تهران، رایزن، ۱۳۶۹، چاپ دوم، ص۲۸۳.


کارکردهای ارزش‌های اجتماعی
علاوه‌بر آنکه هر فردی برای خود اهدافی را به‌وجود می‌آورد، اما فرهنگ نیز مجموعه‌ای کلی از اهداف را برای اعضایش تدارک می‌بیند. ارزش‌های اجتماعی از نظر اخلاقی، تعیین‌کنندۀ اهمیت و صحت پدیدۀ اجتماعی هستند. ارزش‌ها قابل ادراکند، بار عاطفی دارند، میان تعداد زیادی اشخاص و گروه‌ها مشترکند و با الزام خارجی همراهند و به‌عنوان هنجارهای قضاوت به‌کار می‌روند. بنابراین، ارزش‌ها، اهداف فکر و عمل اجتماعی نیستند، بلکه به‌عنوان معیار برای یافتن اهداف و مسیرهای رسیدن به اهداف استفاده می‌شوند که حضور اجتماعی آنان نتایج اجتماعی را به‌بار می‌آورد. پس کارکرد عمومی آن‌ها عبارت‌انداز:
۱. به‌اعتبار وجود آن‌هاست که نظام قشربندی اجتماعی ممکن می‌شود؛ بدین‌لحاظ، آن‌ها به‌منظور سنجش ارزش اجتماعی گروه‌ها باید وسایل آماده در اختیار اشخاص در جامعه قرار دهند.
۲. آن‌ها توجه را معطوف اشیاء مادی همراه‌ با فرهنگی اصلی متمرکز می‌کنند.
[۱۷] . همان، ص۲۹۲.

همچنین، ارزش‌ها ممکن است در مواردی جنبۀ مشخص و عینی داشته باشند، مانند احترام به والدین و... و یا این‌که حالت کلی‌تر و انتزاعی‌تری داشته باشند، مانند سلامتی، عشق و یا دموکراسی. ارزش‌ها بر رفتار افراد موثرند و به‌عنوان ضابطه‌ای جهت ارزیابی اعمال دیگران مورد استفاده قرار می‌گیرند. معمولا رابطۀ مستقیمی میان ارزش‌ها، هنجارها و قضاوت‌ها یا نحوۀ عکس‌العمل جامعه وجود دارد؛ به‌عنوان نمونه، در جامعه‌ای که به اموال خصوصی افراد احترام گذاشته می‌شود و یک ارزش تلقی می‌شود، مطمئنا قوانینی علیه سرقت و تاراج اموال دیگران ایجاد می‌گردد.
[۱۸] . محسنی، منوچهر؛ مقدمات جامعه‌شناسی، تهران، محسنی، ۱۳۷۳، چاپ یازدهم، ص۳۸۰.

از سوی دیگر، در هر جامعه به برخی از ارزش‌ها بهای بیشتری داده می‌شود؛ در جوامع صنعتی خوش‌قولی، پیشرفت مادی و رقابت از ارزش‌های مهم‌اند و حال آنکه در یک جامعۀ غیرصنعتی ممکن است ارزش‌های دیگری اهمیت داشته باشند. در یک جامعه ساده، اعضاء جامعه معمولا به‌سهولت در مورد مجموعۀ مشخصی از ارزش‌ها توافق دارند و حال آنکه در جوامع صنعتی معمولا نظام پیچیده و متضادی از ارزش‌ها حاکم است. مثلا "آیا افراد باید فردگرایی را توسعه دهند تا به عقاید گروهی پاسخ دهند؟". در جوامع پیچیده، عدم توافق در زمینۀ ارزش‌ها حالتی بی‌پایان دارد و ارزش‌ها به‌طور مداوم، درحال دگرگونی هستند. تحول ارزش‌ها همچنین بر آداب و رسوم و سنت‌ها موثر واقع می‌شود؛ گرایشات نیز درواقع آمادگی اقدام و یا رفتار به‌شیوۀ خاصی و درحقیقت، محرک‌هایی برای اقدامات معین هستند. این گرایشات، وابسته به ارزش‌هایند و هر دوی آن‌ها مبتنی بر اندیشه‌ها و اعتقاداتی می‌باشند که از طریق مشاهده و تعمق در رفتار دیگر مردمان به‌وجود می‌آیند. از آنجا که گرایشات و ارزش‌ها از طریق فرهنگ جامعه تعریف می‌شوند، از جامعه‌ای به جامعه دیگر تفاوت دارند.
[۱۹] . همان، ص۳۸۱-۳۸۰.


چگونگی انتقال ارزش‌ها
گرایشات و ارزش‌ها، از طریق تجربه و روابط متقابل اجتماعی با دیگران آموخته می‌شوند و گاهی ممکن است مبتنی‌بر پیشداوری‌ها (Prejudice) و کلیشه‌ها (Stereotypes) باشند؛ در کلیشه‌سازی برای اشخاص یا گروه‌ها معمولا ویژگی‌هایی به آنان نسبت داده می‌شود که می‌تواند بی‌انتها و درنهایت بسیار متنوع باشد. اینکه گوئیم فلان گروه تنبل هستند و... در این موارد با گونه‌هایی از کلیشه‌سازی مواجه هستیم. درنهایت، نقش کلیشه این است که وسیله‌ای برای پیش‌بینی رفتار دیگران در اختیار ما قرار دهد، هرچند که ممکن است کلیشه مبتنی‌بر واقعیت نباشد؛ از سوی دیگر، این کلیشه‌ها شیوه‌ای از رفتار را در برابر شخص کلیشه‌شده هم قرار می‌دهد. کسی که به او برچسب مجرم زده می‌شود، ممکن است از خود رفتارهایی متناسب با این برچسب بروز دهد.
[۲۰] . همان، ص ۳۸۱.


--------------------------------------------------------------------------------































فهرست مندرجات

۱ - پانویس


۱. . رفیع‌پور، فرامرز؛ وسایل ارتباط جمعی و تغییر ارزش‌های اجتماعی، تهران، گروس، ۱۳۷۸، ص۱۱۱.
۲. . بیرو، آلن؛ فرهنگ علوم اجتماعی، باقر ساروخانی، تهران، کیهان، ۱۳۶۷، چاپ دوم، ص۳۸۶.
۳. . صدرا، علی‌رضا و قنبری، علی؛ ارزش‌های حاکم بر جامعه ایرانی، تهران، مرکز تحقیقات استراتژیک، ۱۳۸۷، چاپ اول، ص۱۵۰.
۴. . همان، ص۱۵۲-۱۵۱.
۵. . کوئن، بروس؛ درآمدی به جامعه‌شناسی، محسن ثلاثی، تهران، توتیا، ۱۳۷۵، چاپ دوم، ص۴۰-۳۸.
۶. . چلپی، مسعود؛ جامعه‌شناسی نظم:تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، تهران، نی، ۱۳۸۵، چاپ سوم، ص۵۷.
۷. . کوئن، بروس؛ پیشین، ص۴۰-۳۸.
۸. . گلابی، سیاوش؛ اصول و مبانی جامعه‌شناسی، تهران، فردوس و مجید، ۱۳۷۲، چاپ سوم، ص۹۵.
۹. . صدرا، علی‌رضا و قنبری، علی؛ پیشین، ص۱۵۱.
۱۰. . محمد امزیان، محمد؛ روش تحقیق علوم اجتماعی از اثبات‌گرایی تا هنجارگرایی، عبدالقادر سواری، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه و المهد العالمی للفکر الاسلامی، ۱۳۸۰، چاپ اول، ص۱۲۷-۱۲۶.
۱۱. . پارسانیا، حمید؛ سنت، ایدئولوژی، علم، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۵، چاپ دوم، ص۲۰.
۱۲. . همان، ص۲۳-۲۱.
۱۳. . نیک‌گهر، عبدالحسین؛ پیشین، ص۲۸۱.
۱۴. . پانوف، میشل و پرن، میشل؛ فرهنگ مردم‌شناسی، اصغر عسکری خانقاه، تهران، ویس، ۱۳۶۸، چاپ اول، ص۱۴۱.
۱۵. . گلابی، سیاوش؛ پیشین، ص۹۶-۹۵.
۱۶. . نیک‌گهر، عبدالحسین؛ مبانی جامعه‌شناسی و معرفی تحقیقات کلاسیک جامعه‌شناختی، تهران، رایزن، ۱۳۶۹، چاپ دوم، ص۲۸۳.
۱۷. . همان، ص۲۹۲.
۱۸. . محسنی، منوچهر؛ مقدمات جامعه‌شناسی، تهران، محسنی، ۱۳۷۳، چاپ یازدهم، ص۳۸۰.
۱۹. . همان، ص۳۸۱-۳۸۰.
۲۰. . همان، ص ۳۸۱.




جعبه ابزار