• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

ارغون

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



ارغون arqūn، فخرعظمى (۱۲۷۸-۱۳۴۴ ش/ ۱۸۹۹- ۱۹۶۶ م)، شاعر، روزنامه‌نگار، پیشرو در حقوق زنان، هنرمند و مادر شاعر نامدار معاصر ایران سیمین بهبهانی (د ۱۳۹۳ ش/ ۲۰۱۴ م).




فخرعظمى در تهران زاده شد. پدرش مرتضى‌قلی ارغون (از خاندان خلعتبری)، ملقب به مکرم‌السلطان امیرتومان، از افسران بلندپایۀ دورۀ قاجار، و فرمانده نیروهای آذربایجان بود که در ادبیات و موسیقی نیز دستی داشت. مادرش قمرخانم، معروف به عظمت‌السلطنه فرزند میرزا محمد خان امیرتومان بود. پدر و مادر فخرعظمى به زبان‌های عربی، ترکی، انگلیسی و فرانسه آشنایی داشتند.
[۱] شیخ‌الاسلامی، پری، زنان روزنامه‌نگار و اندیشمند ایران، ص۱۵۸، تهران، ۱۳۵۱ ش.
[۲] بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، ص۳۷، ۱۳۴۷ ش.
[۳] حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۱، تهران، ۱۳۸۲ ش.
فخرعظمى تحصیلات مقدماتی را تحت نظارت پدر در مکتب‌خانۀ خصوصی همگام با دو برادرش فرا گرفت. ادب فارسی و عربی، فقه، اصول، تاریخ و هیئت را از استادان فن آموخت؛ همچنین زبان فرانسوی را زیر نظر مربی سویسی، که در منزلشان اقامت داشت، فرا گرفت و به اخذ گواهی‌نامه در رشتۀ زبان فرانسوی از موسسۀ فرانکو پرسان نائل آمد.
[۴] پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.
[۵] بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، ص۳۷، ۱۳۴۷ ش.
[۶] حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۱، تهران، ۱۳۸۲ ش.
[۷] شیخ‌الاسلامی، پری، زنان روزنامه‌نگار و اندیشمند ایران، ص۳۳، تهران، ۱۳۵۱ ش.
[۸] ساناساریان، الیز، جنبش حقوق زنان در ایران، ترجمۀ نوشین احمدی خراسانی، ص۷۴، تهران، ۱۳۸۴ ش.
منابعْ نام او را در زمرۀ دانش‌آموختگان مدرسۀ ناموس ذکر کرده‌اند. وی گواهی‌نامۀ پایان تحصیلات مدرسۀ ژاندارک و مدرسۀ آمریکایی را هم اخذ کرد.
[۹] پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.
[۱۰] حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۱، تهران، ۱۳۸۲ ش.
فخرعظمى به نواختن تار علاقه داشت، و به گفتۀ بهبهانی.
[۱۱] بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۳۶، تهران، ۱۳۹۰ ش.
استعداد موسیقی را از دایی‌اش، ارفع‌الملک، که درویش‌خان او را به استادی می‌شناخت، به ارث برده بود. وی طی مدتی کوتاه، موسیقی اصیل ایرانی را نزد بانویی کلیمی به نام «خانم جان مشّاق» آموخت.
[۱۲] حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۱، تهران، ۱۳۸۲ ش.
و هم‌زمان شناخت دستگاه‌های موسیقی را فراگرفت. سپس به پیشنهاد ارفع‌الملک، برای آموزش گوشه‌های مهجور موسیقی نزد عبدالله دوامی مشهور به عبدالله خان دودانگه رفت. عبدالله خان هفته‌ای یک روز به خانۀ آن‌ها می‌رفت و در اتاق مجاور، که به اتاق دیگر راه داشت، می‌نشست و گوشه‌ها و تصنیف‌ها را می‌خواند و فخرعظمى در اتاق خود همه را با تار می‌نواخت و اگر اشتباه می‌کرد، استاد از اتاق مجاور اشتباه او را یادآور می‌شد.
[۱۳] بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۳۷-۳۶، تهران، ۱۳۹۰ ش.
گرچه فخرعظمى در نقاشی و گل‌دوزی هم مهارت داشت، پس از دورۀ نوجوانی، از هنرها به شعر و شاعری تمایل بیشتری نشان داد. او مدتی شاگرد محمد خان عمیدالشعرا نوری، از استادان ادب آن روزگار، بود. در ۱۳۳۵ ق، درحالی‌که ۱۹ سال بیشتر نداشت، تصنیفی با این مطلع سرود که عبدالله دوامی در دستگاه سه‌گاه روی آن آهنگی ساخت: زلف پرخم و چین را بر رخ از چه افکندی / جمع یک جهان دل را از چه رو پراکندی.


فخرعظمى در ۱۳۰۳ ش/ ۱۹۲۴ م، با عباس خلیلی، نویسنده و مدیر روزنامۀ اقدام، ازدواج کرد. مقدمۀ این آشنایی، غزلی انقلابی بود که شاعر برای چاپ به این روزنامه فرستاده بود. مضمون این غزل، که بازتابی از احساسات و ناخرسندی سرایندۀ آن نسبت به وضعیت اسفبار آن روزگار بود، با این مطلع آغاز می‌شود: ملک را از خون خائن لاله‌گون باید نمود / جاری از هر سوی کشور جوی خون باید نمود.
[۱۴] حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۱، تهران، ۱۳۸۲ ش.
ازدواج فخرعظمى با عباس خلیلی بیش از چند صباحی نپایید و به جدایی انجامید. ثمرۀ این ازدواج سیمین بهبهانی بود.
[۱۵] بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۲۵، تهران، ۱۳۹۰ ش.
[۱۶] پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.
[۱۷] شیخ‌الاسلامی، پری، زنان روزنامه‌نگار و اندیشمند ایران، ص۱۵۹، تهران، ۱۳۵۱ ش.
[۱۸] بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ص۳۸-۳۷، تهران، ۱۳۴۷ ش.
فخرعظمى پس از جدایی در ۱۳۱۰ ش، با مدیر روزنامۀ ایران، جمال‌الدین عادل خلعتبری، ازدواج کرد و ازآن‌پس، به درخواست همسرش نام خود را به فخرعادل خلعتبری تغییر داد.
[۱۹] بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۲۱۴، تهران، ۱۳۹۰ ش.
[۲۰] پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.
[۲۱] حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۲، تهران، ۱۳۸۲ ش.
فخرعظمى از این ازدواج صاحب ۳ فرزند به نام‌های عادل‌نژاد (غوغا)، عادل‌دخت (ترانۀ سهراب) و عادل‌فر (دلبد) شد.


فخرعظمى در حوزه‌های مختلف اجتماعی ازجمله آموزش و پرورش فعالیت داشت. او در چند مدرسۀ دخترانه زبان فرانسوی تدریس می‌کرد. از دیگر فعالیت‌های وی در حوزۀ آموزش و پرورش، تأسیس و ادارۀ دبستان و دبیرستان بانوان در خیابان شاپور (وحدت اسلامی کنونی) و امیریه (ولیعصر کنونی) بود.
[۲۲] بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ص۳۸-۳۷، تهران، ۱۳۴۷ ش.
[۲۳] پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.
در زمانی که استخدام زنان در سمت‌های دولتی معمول نبود، وی نخستین زن شاغل بود که در ۱۳۱۶ ش، با سمت معاونت تعلیمات نسوان، در وزارت فرهنگ و معارف وقت استخدام شد و در مدت یک سال فعالیت خود، شماری از زنان را برای همکاری دعوت کرد؛ اما دیری نپایید که از کار دولتی استعفا داد و دوباره به تدریس در مدرسه‌ها مشغول شد.
[۲۴] بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۲۰۸، تهران، ۱۳۹۰ ش.

فخرعظمى سال‌ها ادارۀ مدرسۀ زنان بزرگ‌سال را عهده‌دار بود و باوجود هزینه‌های سنگین و زیان‌های مالی که این کار برای او به همراه داشت، راضی به تعطیل‌کردن آن نمی‌شد و هرازگاهی با فروختن وسایلی که از خانۀ پدری به ارث مانده بود، می‌کوشید تا آن را حفظ کند.
در سال ۱۳۲۴ ش، دبیرستان بانوان با اطمینان به تأسیس مدارس دولتی شبانه، تعطیل شد و فخرعظمى در‌ همان سال به‌دنبال حمایت از حقوق زنان، به حزب دموکرات ایران به رهبری قوام‌السلطنه پیوست و سرپرستی زنان این حزب را بر عهده گرفت. از دیگر فعالیت‌های وی عضویت در انجمن‌های دفاع از حقوق زنان بود.
در سال ۱۳۰۳ ش، فخرعظمى به همراه گروهی از زنان روشن‌فکر و تحصیل‌کرده‌ای چون نورالهدى منگنه، محترم و ملوک اسکندری و فخرآفاق پارسا، به‌منظور به‌دست‌آوردن حقوق برابر با مردان و همچنین امکان آموزش‌وپرورش دختران، ترویج صنایع وطنی، باسوادکردن زنان، نگهداری از دختران بی‌سرپرست و مساعدت مالی و معنوی به مدافعان وطن در زمان جنگ، هستۀ مرکزی «انجمن نسوان وطن‌خواه» را بنیاد نهادند (
[۲۵] شیخ‌الاسلامی، پری، زنان روزنامه‌نگار و اندیشمند ایران، ص۱۴۶-۱۴۵، تهران، ۱۳۵۱ ش.
[۲۶] حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۲، تهران، ۱۳۸۲ ش.
[۲۷] پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.

برنامۀ این کانون دربرگیرندۀ اهدافی بود که از سوی دیگر تشکل‌های زنان از دورۀ اول مجلس شورای ملی همواره پیگیری می‌شد.
با تعطیلی انجمن نسوان وطن‌خواه در ۱۳۰۸ ش، فخرعظمى همکاری خود را با «کانون بانوان» در کنار زنان تحصیل‌کرده‌ای چون صدیقه دولت‌آبادی، هاجر تربیت، فخرآفاق پارسا، فاطمه سیاح، مهکامه محصص، بدرالملوک بامداد و تنی چند از بانوان آزاداندیش آغاز کرد و سال‌ها به فعالیت در این انجمن ادامه داد. از سال ۱۳۰۸ ش، با همکاری همسر دوم خود روزنامۀ آیندۀ ایران را منتشر کرد.
[۲۸] بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ص۳۸، تهران، ۱۳۴۷ ش.
[۲۹] پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.
[۳۰] اسناد مطبوعات، به کوشش کاوه بیات و مسعود کوهستانی‌نژاد، ج۱، ص۲۷۰- ۲۷۱، تهران، ۱۳۷۲ ش.

و چندی بعد، اقدام به انتشار روزنامۀ بانوان یا نامۀ بانوان نمود.
[۳۱] بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ص۳۸، تهران، ۱۳۴۷ ش.

از دیگر فعالیت‌های فخرعظمى فعالیت در انجمن ادبی دانشوران بود. این انجمن شب‌های جمعه به همت وی و همسرش، عادل خلعتبری و با حضور و سخنرانی بزرگانی چون سعید نفیسی، محمدتقی بهار، غلامرضا رشید یاسمی، مریم میرهادی، ژاله اصفهانی، محمدحسین شهریار، صادق رضا‌زادۀ شفق، ابوالقاسم انجوی شیرازی و تنی چند از دیگر ادیبان برگزار می‌شد. ریاست جلسه‌ها با عباس فرات یزدی بود. ابوالقاسم حالت و غلامرضا روحانی نیز شعرهای فکاهی می‌خواندند. فخرعظمى خود نیز در این انجمن سخنرانی می‌کرد و شعر می‌خواند.


از فخرعظمى ۱۵۰ قطعه شعر در قالب غزل، رباعی، قصیده و ترجیع‌بند باقی مانده که در جراید آن روزگار ضبط شده است. او با تخلص فخری شعر می‌سرود. سیمین بهبهانی در انتهای کتاب با مادرم همراه مجموعۀ کوچکی از اشعار مادرش را درج کرده است. بن‌مایه و مضمون اصلی بیشتر شعرهایش عشق به میهن و ایران‌دوستی و آزادی است.
شعر او را می‌توان تلفیقی کلی از قالب‌های اشعار میهنی و اندیشۀ نوین سیاسی دانست.
با آغاز طلیعۀ جنبش مشروطه، مضمون اشعار زنان دگرگون شد و مفاهیم و معانی جدیدی که حاکی از شوق و شور به آزادی و عدالت بود، جای خطاب گذشته را گرفت. فخرعظمى در زمرۀ شاعران انقلابی آن روزگاران به شمار می‌رود. او در شعرهای خود به مسائل سیاسی و اجتماعی توجه خاص داشت. شعرهای فخرعظمى به‌دور از هرگونه تعقید و تصنع لفظی و معنوی، گرایش به زبان محاوره دارد، و ساده، روان و دل‌نشین است. در شعرهایش، نشانه‌های شاخص زمانۀ او به چشم می‌خورد.
[۳۲] بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۴۸۲، تهران، ۱۳۹۰ ش.
[۳۳] شیخ‌الاسلامی، پری، زنان روزنامه‌نگار و اندیشمند ایران، ص۵۷، تهران، ۱۳۵۱ ش.

شماری از این سروده‌ها در مراسم و جشن‌های ملی ـ میهنی ازجمله جشن سازمان زنان دموکرات ایران در ۱۳۲۵ ش، توسط خود او قرائت شد. غزل «سودای آذربایجان» او در تابستان ۱۳۲۵، در بحبوحۀ فتنه‌جویی‌های فرقۀ دموکرات آذربایجان سروده شد؛ این سروده نشان از روح انقلابی و آزادی‌خواهـانۀ او دارد.
[۳۴] بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۵۰۳، تهران، ۱۳۹۰ ش.
از دیگر سروده‌های او می‌توان به «مهر میهن»، «درد وطن» و «پاینده باد ایران» اشاره کرد.
[۳۵] مشیرسلیمی، علی‌اکبر، زنان سخنور، ص۳۴، تهران، ۱۳۳۵ ش.
[۳۶] بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۴۸۲و ۵۰۷، تهران، ۱۳۹۰ ش.

فخرعظمى افزون‌بر سرودن شعر، به ترجمۀ شماری از اشعار شاعران و سخنوران غربی همت نهاد؛ ازجمله ترجمۀ اشعار شاعر انگلیسی الاویلکاکس از سخنوران نامدار انگلیسی، و ترجمۀ اشعار آلفرد دُ وینیی، شاعر بزرگ فرانسه بـود.
[۳۷] مشیرسلیمی، علی‌اکبر، زنان سخنور، ص۳۵-۳۸، تهران، ۱۳۳۵ ش.
فخرعظمى زنی روشن‌فکر و متجدد، اما پایبند به سنت‌های ملی و مذهبی بود.
[۳۸] بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۴۱۱ تهران، ۱۳۹۰ ش.



فخر عظمى در ۱۳۳۷ ش، برای دیدار دو پسرش عادل‌نژاد و عادل فر به آمریکا رفت و در ۲۸ اسفند ۱۳۴۴، دور از وطن در واشینگتن درگذشت. بنابر وصیتش، پیکر او را به ایران آوردند و در کنار پدر و مادرش در گورستان ابن‌بابویه به خاک سپردند. روی سنگ مزارش نوشته شده است: «فخرعظمى ارغون، مدافع حقوق زنان».


۱. شیخ‌الاسلامی، پری، زنان روزنامه‌نگار و اندیشمند ایران، ص۱۵۸، تهران، ۱۳۵۱ ش.
۲. بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، ص۳۷، ۱۳۴۷ ش.
۳. حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۱، تهران، ۱۳۸۲ ش.
۴. پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.
۵. بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، تهران، ص۳۷، ۱۳۴۷ ش.
۶. حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۱، تهران، ۱۳۸۲ ش.
۷. شیخ‌الاسلامی، پری، زنان روزنامه‌نگار و اندیشمند ایران، ص۳۳، تهران، ۱۳۵۱ ش.
۸. ساناساریان، الیز، جنبش حقوق زنان در ایران، ترجمۀ نوشین احمدی خراسانی، ص۷۴، تهران، ۱۳۸۴ ش.
۹. پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.
۱۰. حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۱، تهران، ۱۳۸۲ ش.
۱۱. بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۳۶، تهران، ۱۳۹۰ ش.
۱۲. حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۱، تهران، ۱۳۸۲ ش.
۱۳. بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۳۷-۳۶، تهران، ۱۳۹۰ ش.
۱۴. حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۱، تهران، ۱۳۸۲ ش.
۱۵. بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۲۵، تهران، ۱۳۹۰ ش.
۱۶. پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.
۱۷. شیخ‌الاسلامی، پری، زنان روزنامه‌نگار و اندیشمند ایران، ص۱۵۹، تهران، ۱۳۵۱ ش.
۱۸. بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ص۳۸-۳۷، تهران، ۱۳۴۷ ش.
۱۹. بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۲۱۴، تهران، ۱۳۹۰ ش.
۲۰. پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.
۲۱. حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۲، تهران، ۱۳۸۲ ش.
۲۲. بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ص۳۸-۳۷، تهران، ۱۳۴۷ ش.
۲۳. پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.
۲۴. بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۲۰۸، تهران، ۱۳۹۰ ش.
۲۵. شیخ‌الاسلامی، پری، زنان روزنامه‌نگار و اندیشمند ایران، ص۱۴۶-۱۴۵، تهران، ۱۳۵۱ ش.
۲۶. حجازی، بنفشه، تذکرۀ اندرونی، ص۱۵۲، تهران، ۱۳۸۲ ش.
۲۷. پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.
۲۸. بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ص۳۸، تهران، ۱۳۴۷ ش.
۲۹. پیرنیا، منصوره، سالار زنان ایران، ص۶۵، تهران، ۱۳۷۴ ش.
۳۰. اسناد مطبوعات، به کوشش کاوه بیات و مسعود کوهستانی‌نژاد، ج۱، ص۲۷۰- ۲۷۱، تهران، ۱۳۷۲ ش.
۳۱. بامداد، بدرالملوک، زن ایرانی از انقلاب مشروطیت تا انقلاب سفید، ص۳۸، تهران، ۱۳۴۷ ش.
۳۲. بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۴۸۲، تهران، ۱۳۹۰ ش.
۳۳. شیخ‌الاسلامی، پری، زنان روزنامه‌نگار و اندیشمند ایران، ص۵۷، تهران، ۱۳۵۱ ش.
۳۴. بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۵۰۳، تهران، ۱۳۹۰ ش.
۳۵. مشیرسلیمی، علی‌اکبر، زنان سخنور، ص۳۴، تهران، ۱۳۳۵ ش.
۳۶. بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۴۸۲و ۵۰۷، تهران، ۱۳۹۰ ش.
۳۷. مشیرسلیمی، علی‌اکبر، زنان سخنور، ص۳۵-۳۸، تهران، ۱۳۳۵ ش.
۳۸. بهبهانی، سیمین، با مادرم همراه: زندگی‌نامۀ خودنوشت، ص۴۱۱ تهران، ۱۳۹۰ ش.



سنجابی، پریسا، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ، برگرفته از مقاله «ارغون»، ص۹۹.    


رده‌های این صفحه : زنان شاعر تهران




جعبه ابزار