اسماعیل (مفرداتقرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اِسْمَاعِیلُ از واژگان بکار رفته در
قرآن کریم و نام دو نفر از
پیامبران (اسمعیل پسر
ابراهیم (علیهالسلام) و اسمعیل از
پیامبران بنی اسرائیل) است. باید دانست که بعضیها اسمعیل را یک نفر دانسته و گفتهاند اسمعیل پسر ابراهیم همان اسمعیل صادق الوعد است. و بعضی احتمال دادهاند که صادق الوعد از آن جهت است که پدرش گفت: در خواب میبینم تو را
قربانی میکنم. او به پدرش گفت: این کار را بکن من صبر خواهم کرد و وقت عمل به
وعده خود وفا کرد.
با استمداد از
آیات قرآن خواهیم دید که اسمعیل نام دو نفر از پیامبران است و اسمعیل صادق الوعد غیر از اسمعیل بن ابراهیم است که همواره با ابراهیم ذکر شده مثل
(وَ عَهِدْنا اِلی اِبْراهِیمَ وَ اِسْماعِیلَ اَنْ طَهِّرا بَیْتِیَ) (وَ اِذْ یَرْفَعُ اِبْراهِیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ اِسْماعِیلُ) (نَعْبُدُ اِلهَکَ وَ اِلهَ آبائِکَ اِبْراهِیمَ وَ اِسْماعِیلَ) (وَ ما اُنْزِلَ اِلی اِبْراهِیمَ وَ اِسْماعِیلَ وَ اِسْحاقَ) و نیز آیه ۱۴۰
بقره و ۸۴
آل عمران و ۱۶۳ نساء
و ۳۹
سوره ابراهیم.
و اسمعیل دیگر در ردیف
انبیاء بنی اسرائیل و غیره آمده نظیر
(وَ زَکَرِیَّا وَ یَحْیی وَ عِیسی وَ اِلْیاسَ کُلٌّ مِنَ الصَّالِحِینَ وَ اِسْماعِیلَ وَ الْیَسَعَ وَ یُونُسَ وَ لُوطاً وَ کلًّا فَضَّلْنا عَلَی الْعالَمِینَ) (وَ اِسْماعِیلَ وَ اِدْرِیسَ وَ ذَا الْکِفْلِ کُلٌّ مِنَ الصَّابِرِینَ) (وَ اذْکُرْ اِسْماعِیلَ وَ الْیَسَعَ وَ ذَا الْکِفْلِ وَ کُلٌّ مِنَ الْاَخْیارِ) این مؤید آنست که این دو نفر غیر هماند.
گذشته از این: در یک محلّ از قرآن، اسمعیل فرزند ابراهیم و
یعقوب خوانده شده و پر روشن است که اسمعیل بن ابراهیم از اولاد یعقوب نیست بلکه عموی آن حضرت است.
در
سوره مریم از اوّل تا آیه ۵۸ هشت نفر از پیامبران،
زکریّا،
یحیی،
عیسی، ابراهیم،
موسی،
هارون، اسمعیل و
ادریس ذکر شده و سپس چنین آمده
(اُولئِکَ الَّذِینَ اَنْعَمَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ مِنَ النَّبِیِّینَ مِنْ ذُرِّیَّةِ آدَمَ وَ مِمَّنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ وَ مِنْ ذُرِّیَّةِ اِبْراهِیمَ وَ اِسْرائِیلَ) یعنی پیامبرانی که در این سوره یاد شدند، همه از اولاد این چهار نفرند،
آدم،
نوح، ابراهیم و
اسرائیل. در این آیه
(مِنْ ذُرِّیَّةِ آدَمَ) شامل هر هشت نفر است که گفته شد و کلمه
(مِمَّنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ) شامل هفت نفر منهای ادریس است که گفتهاند: ادریس، جدّ حضرت نوح بود و داخل در
(مِمَّنْ حَمَلْنا مَعَ نُوحٍ) نیست.
آن وقت، اسرائیل با واو بر ابراهیم عطف شده و نشان میدهد که شش نفر بقیّه که اسمعیل نیز از آنهاست همه از اولاد ابراهیم و اسرائیلاند، یعنی هر که از آنها، فرزند ابراهیم است فرزند اسرائیل نیز است علی هذا بقیّه که زکریا، یحیی، عیسی، موسی، هارون و اسمعیل بوده باشند هم فرزند ابراهیم و هم فرزند اسرائیلاند، پس اسمعیل در عین حال که فرزند ابراهیم بود فرزند اسرائیل نیز بود. و در نتیجه این اسمعیل غیر از اسمعیل بن ابراهیم است و گر نه برای عطف به واو در آیه محمل درستی نخواهد داشت.
ناگفته نماند در
تفسیر برهان ذیل آیه
(اِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ) هشت روایت هست که اسمعیل صادق الوعد غیر از اسمعیل بن ابراهیم است و در بعضی احادیث او را اسمعیل بن حزقیل نقل کردهاند.
راجع به اسمعیل بن ابراهیم آنچه در قرآن آمده از این قرار است.
۱- او
پیغمبر بود
(وَ ما اُنْزِلَ اِلی اِبْراهِیمَ وَ اِسْماعِیلَ وَ اِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ وَ الْاَسْباطِ) آیه ۸۴ آل عمران
و ۱۶۳
نساء نیز در همین مضمون است.
۲- او در بنای
کعبه با پدرش شرکت کرد
و همو بود که راضی شد پدرش او را در راه خدا قربانی کند گذشته از روایات
اهل بیت (علیهمالسّلام) قرآن خود شاهد است که ذبیح او بود نه برادرش
اسحق، در
سوره صافّات پس از نقل داستان مفصل قربانی میگوید
(وَ بَشَّرْناهُ بِاِسْحاقَ نَبِیًّا مِنَ الصَّالِحِینَ) این آیه بدست میدهد که اسحق در آن روز هنوز متولد نشده بود و مژده ولادت وی پس از جریان قربانی به ابراهیم داده شد.
امام صادق (علیهالسّلام) در روایتی که در
المیزان از
فقیه نقل شده این مطلب را بیان فرمودهاند.
امّا اسمعیل صادق الوعد، سه دفعه با ادریس و یسع ذکر شده چنانکه گذشت و خدا او را در آن سه محلّ تعریف کرده که از بندگان صابر و برگزیده است و بر عالمیان فضیلت دارد. و نیز در باره او فرموده
(وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ اِسْماعِیلَ اِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولًا نَبِیًّا وَ کانَ یَاْمُرُ اَهْلَهُ بِالصَّلاةِ وَ الزَّکاةِ وَ کانَ عِنْدَ رَبِّهِ مَرْضِیًّا) یعنی در این کتاب یاد کن اسمعیل را که صادق الوعد و پیامبر بلند پایه بود، کسان خود را به نماز خواندن و زکوة دستور میداد و نزد پروردگارش پسندیده بود.
در احادیث
شیعه و
اهل سنّت هست که: این پیامبر عظیم الشان به شخصی وعده داد که در مکانی حاضر شود، آن شخص نیامد، اسمعیل روی وعده خود یکسال در آنجا منتظر ماند بدین جهت صادق الوعد لقب یافت. و نیز روایت شده که سه روز منتظر ماند. حدیث یک سال در
تفسیر برهان به سند ضعیف از امام رضا (علیهالسّلام)
و در
مجمع البیان مرسلا از امام صادق (علیهالسّلام) منقول است
و در
کافی باب الصدیق و اداء الامانة حدیثی به سند حسن نقل شده و در آن هست: فَانْتَظَرَهُ فی ذَلِکَ الْمَکَانِ سَنَةً.
نا گفته نماند، انتظار نشستن یکسال تمام، بعید است و از نظر
عرف و
عقل خوب نیست مثلا کسی یکسال تمام در محلّی بنشیند، وسائل خورد و خوابش را به آنجا بیاورد، بخورد بخوابد، کار نکند و هر که از آنجا بگذرد، بگوید: منتظر فلانی هستم چون به وی وعده دادهام، چنین کاری خیلی بعید است و در خور شان یک پیامبر نیست.
قهرا مراد آن است که مدت یکسال مراقب آن محل بود و گاه گاه به آنجا سر میزد و یا کسی میفرستاد که شخص موعود آمده است یا نه؟.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، قاموس قرآن، برگرفته از مقاله «اسماعیل»، ج۱، ص۸۳