اشتغال (علوم قرآنی)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بازداشتن عامل نحوی از عمل، به واسطه
اشتغال به چیز دیگر؛ از فنون
بلاغت را اشتغال گویند.
اشتغال یعنی مشغول شدن یک عامل نحوی و بازماندن از عملی که سزاوار آن است. اشتغال هنگامی رخ میدهد که اسمی مقدم شود، سپس فعلی بیاید که در
ضمیر راجع به آن اسم عمل میکند، و این وضعیت (تقدم اسم و تاخر فعل) مانع از عمل آن
فعل در این اسم شود.
ویژگی این
اسلوب و فن بلاغی این است که وقتی چیزی پنهان (به صورت ضمیر) آورده و سپس
تفسیر شود، از نظر
بلاغت ارزشمندتر و بهتر از جایی است که به صورت ضمیر آورده نشود؛ مانند:
۱. (وان احد من المشرکین استجارک فاجره)
که
تقدیر آن چنین میشود: «و ان استجارک احد من المشرکین فاجره؛ و اگر یکی از
مشرکان از تو پناهندگی بخواهد، به او
پناه ده».
۲. (قل لو انتم تملکون خزآئن رحمة ربی)
که در تقدیر چنین است: «لو تملکون خزائن رحمة ربی؛ بگو اگر شما
مالک خزائن رحمت پروردگار من بودید».
فرهنگنامه علوم قرآنی، برگرفته از مقاله «اشتغال».