اعلامیه مربوط به آماده سازی جوامع برای زندگی در صلح
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اعلامیه مربوط به آماده سازی جوامع برای زندگی در صلح در سال ۱۹۷۶
کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در قطع نامه خود،
حق زندگی در صلح را مورد شناسایی قرار داد و حدود دو سال بعد،
مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز در راستای حمایت از صلح اعلامیه مذبور را در ۱۵ دسامبر ۱۹۷۸ طی قطع نامه به تصویب رساند، و این سند از یک مقدمه و سه قسمت تشکیل یافته که مفاد آن به اختصار در قالب زیر ارایه میگردد.
پس از آن که حفظ صلح به عنوان یکی از اهداف و اصول ملل متحد در
منشور سازمان ملل متحد (۱۹۴۵)
مورد شناسایی قرار گرفت و اسناد مهمی چون
اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸)،
میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (۱۹۶۶)
و
میثاق بین المللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (۱۹۶۶)
نیز در مقدمه خود این هدف را مورد تاکید قرار دادهاند، در سال ۱۹۷۶
کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد در قطع نامه خود، حق زندگی در صلح
را مورد شناسایی قرار داد.
حدود دو سال بعد،
مجمع عمومی سازمان ملل متحد نیز در راستای حمایت از صلح، «
اعلامیه مربوط به آماده سازی جوامع برای زندگی در صلح» را در ۱۵ دسامبر ۱۹۷۸ طی قطع نامه شماره ۷۳/۳۳ به تصویب رساند.
این سند از یک مقدمه و سه قسمت تشکیل یافته که مفاد آن به اختصار در قالب زیر ارایه میگردد.
در مقدمه نسبتا طولانی سند حاضر با اشاره به عزم ملل برای نجات نسلهای بعدی از بلایای جنگ و حفظ صلح و
امنیت بین المللی در منشور ملل متحد و با تاکید بر قطع نامه شماره (۱) ۹۵ مجمع عمومی در ۱۱ دسامبر ۱۹۴۶ که در آن برنامه ریزی، آماده سازی، شروع یا به راهانداختن جنگ یا تجاوز به عنوان جرایم علیه صلح
محسوب شده و این که مطابق «اعلامیه اصول
حقوق بین الملل درباره روابط دوستانه و همکاری میان کشورها مطابق منشور سازمان ملل متحد (۱۹۷۰) »
و تعریف «
تجاوز»
در قطع نامه (XXIX) ۳۳۱۴ چهارده دسامبر ۱۹۷۴، هرگونه
تجاوز جنگی، جنایت علیه صلح محسوب میگردد، بر حق افراد،
دولتها و انسانها بر زندگی در صلح تاکید نموده است.
همچنین این نکته را مورد شناسایی قرار میدهد که صلح میان ملتها برترین ارزش بشری محسوب میشود که باید بالاترین احترام را در
اصول سیاسی، اجتماعی و نهضتهای مذهبی داشته باشد. همچنین در مقدمه اعلامیه حاضر به نقش اساسی دولتها و
سازمانهای دولتی و غیر دولتی ملی و بین المللی و رسانههای جمعی و... در ترویج آرمانهای صلح و تفاهم میان ملتها توجه داده شده و بیشترین نگرانیها از مسابقه تسلیحاتی، به ویژه در زمینه هستهای و توسعه انواع جدید سلاحها و تهدید صلح جهانی ابراز شده است. همچنین به تعدادی از اقدامات بین المللی در راستای تقویت
امنیت بین المللی نیز اشاره گردیده است.
در قسمت اول اعلامیه حاضر، به طور رسمی از تمامی دولتها درخواست شده تا فعالیتهای خود را با شناسایی اهمیت والا و ضرورت برقراری، حفظ و تقویت
صلح عادلانه و پایدار برای نسلهای حال و آینده و به ویژه اصول مقرر در این اعلامیه سامان دهی و اداره نمایند. بر این اساس نخستین اصلی که در ماده یک اعلامیه مقرر شده، شناسایی حق زندگی در صلح است. این ماده مقرر نموده؛ هر ملت و هر فرد انسانی، صرف نظر از نژاد، وجدان و اعتقاد، زبان یا
جنسیت، حق ذاتی به زندگی در صلح
دارد.
در ماده ۲ اعلامیه، تجاوز جنگی، برنامه ریزی، آماده سازی یا شروع به جنگ را به عنوان جرایم علیه صلح که به وسیله
حقوق بین الملل ممنوع شدهاند، معرفی نموده است و در ماده ۳ نیز به ممنوعیت تبلیغ برای جنگ و هرگونه تجاوز مطابق اهداف و اصول ملل متحد اشاره کرده است.
لازم به ذکر است که بر ممنوعیت تبلیغ برای جنگ در بند ۱ ماده ۲۰
میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی (۱۹۶۶) تصریح شده است.
مواد چهارم تا هشتم از قسمت اول اعلامیه حاضر مشتمل بر اصولی است که به تعهد دولتها و اقداماتی که آنها باید در راستای برقراری و حفظ صلح انجام دهند پرداخته است. به این ترتیب ماده ۴ به این امر پرداخته که هر دولتی باید با روح دوستی و حسن همجواری و روابطش را سامان دهی نماید و باید همکاریهای همه جانبه فرهنگی، اجتماعی و سیاسی خود با دیگر دولتها را به گونهای مفید و منصفانه برقرار نماید که که مجموعه آن اقدامات منجر به همکاریهای مشترک در صلح و درک متقابل و احترام به تنوع ملتها و پیشبرد آرمان صلح،
انسان گرایی.
و آزادی گردد.
ماده پنج نیز تعهد هر دولت در احترام به حق تمامی ملتها در تعیین سرنوشت.
استقلال، برابری، حاکمیت، تمامیت ارضی دولتها، مصونیت آنها از تعرض از جمله حق تعیین راهکارهای توسعه بدون هرگونه مداخله را مطرح ساخته که مجموعه این اقدامات در برقراری و حفظ صلح نقش مؤثری ایفا مینماید.
در ادامه، ماده ۶ نیز پایان دادن به تهدیدهای ذاتی در مسابقه تسلیحاتی و همچنین تلاش برای خلع سلاح عمومی و نظارت مؤثر بین المللی بر اساس اصول سازمان ملل متحد و معاهدههای بین المللی را ابزاری اساسی برای حفظ صلح به شمار آورده است.
ماده هفت نیز تعهد دولتها به نفی و منع تمامی اشکال و رویههای استعمار گرایی و همچنین نژاد پرستی، تبعیض نژادی و آپارتاید از آن جهت که مغایر با حق ملتها بر تعیین سرنوشت و دیگر حقوق بشر و آزادیهای اساسی هستند را خاطر نشان نموده است. اعمال این تعهد دولتها نیز نقش مهمی در حفظ صلح ایفا مینماید.
همچنین ماده ۸ نیز تعهد دولتها به نفی و منع حمایت از تنفر و تعصب (تبعیض) علیه دیگر ملتها را به عنوان اعمالی که مغایر اصول همزیستی مسالمت آمیز و روابط دوستانه هستند، مطرح کرده است.
قسمت دوم اعلامیه که شامل دو بند میشود، تمامی دولتها را جهت اجرای اصول مندرج در بالا فراخوانده و از آنها خواسته تا به طور مداوم و با جدیت و با مد نظر قرار دادن حقوق اساسی و نقش
خانواده، نهادها و سازمانهای مربوطه، اطمینان حاصل نمایند که سیاستهای مربوط به اجرای اعلامیه حاضر را از طریق فرآیندهای آموزشی، رسانهای و... برای زندگی در صلح تمامی جوامع و به ویژه نسل جوان و از بین بردن تحریک به تنفر نژادی، ملی یا دیگر تبعیضها، بی عدالتی یا طرفداری از خشونت و
جنگ، به عمل میآورند. (بندA). همچنین دولتها باید برای توسعه اشکال مختلف همکاریهای دو یا چند جانبه با سازمانهای بین المللی دولتی و غیر دولتی، به منظور ارتقای آماده سازی جوامع برای زندگی در صلح و به ویژه تبادل تجربهها در این ارتباط، اقدام نمایند. (بندB).
قسمت سوم اعلامیه نیز طی۳ بند تدوین یافته، در بند ۱ به
سازمانهای دولتی و غیر دولتی، توصیه نموده تا اقدامات مناسب را در اجرای اعلامیه حاضر به عمل آورند. در بند ۲ نیز از دولتهایی که اصول مندرج در این اعلامیه را به طور کامل اجرا مینماید، خواسته تا اقداماتشان را هماهنگ با سازمان ملل و نمایندگیهای ویژه آن و دیگر سازمانهای ملی و بین المللی دولتی و غیر دولتی به عمل آورند. در بند ۳ نیز از
دبیر کل سازمان ملل خواسته شده تا گزارشی از پیشرفتهای اجرای اعلامیه حاضر را تهیه و به مجمع عمومی ارایه نماید و گزارش اولیه در این خصوص نباید دیرتر از جلسه سی و ششم این مجمع ارایه گردد.
این اعلامیه به اعتبار قلمرو شمول و مرجع تصویب آن، دارای گستردهترین دایره شمول یعنی سطح بین المللی میباشد و مرجع تصویب آن نیز سازمانی بین المللی است، بنابراین از این حیث سند حاضر در زمره اسناد بین المللی طبقه بندی میشود. همچنین به اعتبار افراد و ملتهای تحت شمول نیز، اعلامیه شامل تمامی ملتها و افراد بدون هرگونه تمایزی میشود و از این لحاظ در شمار اسناد عام حقوق بشری گنجانده میشود، ولی با توجه به این که از حیث موضوعی، سند حاضر صرفا به حمایت از
حق زندگی در صلح پرداخته و سایر حقوق و آزادیهای اساسی در آن درج نشده است، میتوان آن را در زمره
اسناد خاص حقوق بشری که موضوع خاصی را تحت حمایت قرار دادهاند نیز دسته بندی نمود.
سند حاضر دارای ماهیت اعلامیهای بوده که از این حیث هیچ گونه الزام قانونی و حقوقی برای دولتها ایجاد نمینماید و صرفا دارای
ارزش اخلاقی و سیاسی بوده و اجرای مفاد آن، بستگی به شرایط و وضعیتهای دولتها دارد. اثر ویژهای که تصویب این اعلامیهها دارند، آن است که میتوانند در شکل گیری قواعد عرفی بین المللی نقش مثبت ایفا نمایند و همچنین به ترویج هنجارهای حقوق بشری کمک مؤثری نمایند.
البته تمامی این امور در جایی مطرح است که حق بر صلح را به عنوان حق بشری بدانیم.
نکته در خور توجه این که در اعلامیه حاضر،
حق زندگی در صلح برای افراد، دولتها و ملتها مورد شناسایی قرار گرفته است، ولی در «
اعلامیه مربوط به حق ملتها بر صلح» که در سال ۱۹۸۴ طی قطع نامه شماره ۱۱/۳۹ به تصویب رسیده، حق بر صلح
برای ملتها مورد شناسایی قرار گرفته است.
در واقع در این سند، حق زندگی در صلح به عنوان حقی که هم دارای رویکرد فردی و هم رویکرد جمعی
است، معرفی شده است، نظیر آنچه در خصوص حق بر توسعه
صورت پذیرفته است.
گرچه چنین امری حاکی از تفاوت ماهوی بین این دو سند نیست، اما اختلافات نظری جدی در این خصوص وجود دارد.
نکته دیگر در ارتباط با اجرای مفاد اعلامیه این که، هر چند اعلامیه از لحاظ سندی غیر الزام آور است اما یک اشکال کلی دیگر هم در خصوص اجرای این حقوق که معروف به «
حقوق نسل سوم»
هستند نیز وجود دارد، تا جایی که برخی آنها را به ارزشهای اجتماعی عمومی نزدیک تر دانستهاند تا اصول حقوقی.
در واقع انها را حق تلقی نمینمایند.
همچنین با توجه به این که صلح تنها به معنای فقدان جنگ و درگیریهای مسلحانه (
صلح منفی)
نبوده، بلکه فراتر از این صلح شامل فرآیند توسعه، عدالت و احترام کامل میان ملتها و... (
صلح مثبت)
نیز میشود،
سند حاضر نیز به هر دو مفهوم صلح توجه داشته است، گر چه توجه آن به مفهوم منفی صلح برجسته تر است.
سایت پژوهه، برگرفته از مقاله «اعلامیه مربوط به آماده سازی جوامع برای زندگی در صلح»، تاریخ بازیابی ۱۴۰۱/۲/۱۷