• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

افق (مفردات‌نهج‌البلاغه)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



افق از مفردات نهج البلاغه، به معنای ناحیه و طرف می‌باشد. که حضرت امیر (علیه‌السلام) دو بار جهت تبیین قدرت خداوند و اکراه از پذیرش خلافت از این واژه استفاده نموده است.



این کلمه به معنای ناحیه و طرف آمده است. جمع افق آفاق است.


«فسبحان من لا یخفی علیه سواد غسق داج ... و ما یتجلجل به الرّعد فی افق السماء؛ منزّه است خدایی که مخفی نیست بر او تاریکی شب بسیار ظلمانی ... و آنچه صدا می‌کند رعد در طرف آسمان.»


آنگاه که از حضرت خواستند به رهبری حاضر باشد فرمود: «دعونی و التمسوا غیری... و انّ الآفاق قد اغامت و المحجّة قد تنکرّت و اعلموا انّی ان اجبتکم رکبت بکم ما اعلم و لم اصغ الی قول القائل و عتب العاتب؛ مرا بگذارید دیگری را بجویید، ... افق‌ها را ابر گرفته، راه راست ناشناخته شده است، بدانید اگر من دعوت شما را اجابت کنم به آنچه می‌دانم شما را خواهم برد به سخن قائلی و عتاب ملامتگری گوش نخواهم داد.» منظور از ابرآلود بودن، تیرگی فضای سیاسی و پیچیدگی اوضاع است.


۱. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۶۱، خطبه۱۸۲.    
۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۳۶، خطبه۹۲.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، «مفردات نهج البلاغه»، ص۵۳.    


رده‌های این صفحه : مفردات نهج البلاغه | واژه شناسی




جعبه ابزار