• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

القاب معصومین در علم حدیث

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



از اصطلاحاتی که در بین محدّثان، به هنگام نقل حدیث به کار می‌رود، مخصوص معصومان (علیهم‌السّلام) و مراد راوی حدیث، به هنگام گفتن، یا نوشتن در آخر سند حدیث، می‌باشند.
[۲] غفارى، على‌اكبر و محمدحسن صانعى‌پور، تلخیص مقباس الهدایه، ص۲۷۴.




مقصود از «ابوالقاسم»، حضرت رسول الله (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و حضرت صاحب الامر (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) می‌باشد و به صورت مطلق، مراد، «بقیة الله» است.


این عبارت برای حضرت علی به کار می‌رود مانند:
۱. عدّه عن اصحابنا عن احمد بن محمّد البرقی رفعه قال: سأل الجاثلیق أمیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) فقال اخبرنی عن الله یحمل العرش ام العرش یحمله، فقال امیر المؤمنین (علیه‌السّلام) : عزّوجلّ حامل العرش و السموات و الارض و ما فیها ...
۲. قال امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) : لا تشدّ الرحال الاّ إلی ثلاثه مساجد؛ المسجدالحرام و مسجد رسول‌الله (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) و مسجدالکوفه.


مقصود از «ابو جعفر» به صورت مطلق، یا با قید ابوالجعفر الأوّل در روایات، امام محمّدباقر (علیه‌السّلام) می‌باشد و اگر مقید به «ابو جعفر ثانی» باشد، منظور امام جواد (علیه‌السّلام) است. مانند:
۱. محمّد بن یحیی عن محمّد بن الحسین عن ابن أبی عمیر عن هشام بن سالم عن محمّد بن مسلم عن ابی جعفر (علیه‌السّلام) قال: سمعته یقول: کان الله عزّوجلّ و لا شیء غیره و لم یزل عالما بما یکون فعلمه به قبل کونه کعلمه به بعد کونه.
۲. علی بن محمّد و محمّد بن الحسن عن سهل بن زیاد عن محمّد بن الولید عن داود بن القاسم الجعفری، قال: قلت لأبی جعفر الثانی (علیه‌السّلام) (الجواد): جُعلت فداک ما الصمد؟ قال: السیّد المصود الیه فی القلیل و الکثیر.»


مقصود از «ابو عبدالله» امام حسین (علیه‌السّلام) و امام جعفر صادق (علیه‌السّلام) است ولی در بیشتر موارد بین محدّثان، مقصود از آن امام صادق (علیه‌السّلام) می‌باشد. مانند:
۱. محمّد بن یحیی العطار عن احمد بن ابی زاهر عن الحسن بن موسی عن علی بن حسان عن عبد الرحمن بن کثیر قال سمعت ابا عبدالله (علیه‌السّلام) (الصادق) یقول: نحن ولاه الامر و خزنه علم الله و عیبه وحی الله.
۲. عدّه عن اصحابنا عن أحمد بن محمّد بن خالد ... عن ابی عبدالله (علیه‌السّلام) (الصادق) ...


مقصود از «ابوالحسن» با قید الاوّل و در بیشتر موارد (در مواردی به صورت مطلق آمده ولی مقصود امام هادی (علیه‌السّلام) است. ) به صورت مطلق و با قید الماضی، امام موسی کاظم (علیه‌السّلام) می‌باشد و اگر مقیّد به «ابو الحسن الرضا، یا ثانی» باشد، مقصود امام رضا (علیه‌السّلام) است و اگر مقیّد به «ابو الحسن ثالث» بود، مقصود امام هادی (علیه‌السّلام) خواهد بود. مانند:
۱. محمّد بن یحیی عن احمد بن ابی زاهر او غیره عن محمّد بن حمّاد عن أخیه احمد بن حمّاد عن ابراهیم عن ابیه عن ابی الحسن الاوّل (الکاظم) (علیه‌السّلام) قال: قلت له: جعلت فداک اخبرنی عن النبی (صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) ورث النبین کلّهم؟ قال: نعم.
۲. احمد بن ادریس عن محمّد بن عبد الجبار عن صفوان بن یحیی قال: قلت لأبی الحسن (الکاظم) (علیه‌السّلام) اخبرنی عن الإراده من الله و من الخلق؟ فقال: إراده من الخلق الضمیر و ما یبدو لهم بعد ذلک من الفعل و اما من الله تعالی فارادته احداثه.
۳. عن عبد الرحمن بن الحجّاج قال: سألت عبد الرحمن فی السنه التی اخذ فیها ابو الحسن الماضی (الکاظم) (علیه‌السّلام) فقلت له ... .
۴. عنه، عن أحمد بن محمد بن ابی نصر عن ابی الحسن الرضا (علیه‌السّلام) قال: قال ابو عبدالله (علیه‌السّلام): صل رحمک و لو بشربهٍ من ماءٍ.
۵. علی بن محمّد عن بعض اصحابنا عن ایوب بن نوح عن ابی الحسن الثالث (علیه‌السّلام) (الهادی) قال اذا رفع علمکم من بین اظهرکم فتوقعوا الفرج من تحت اقدامکم.


اصطلاح «ابو ابراهیم» مخصوص حضرت امام کاظم موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) می‌باشد، همچنان که برای ایشان لقب «عبد صالح، شیخ، عالم» نیز به کار رفته است. مانند:
۱. عن داود الرقی قال: قلت لأبی ابراهیم (علیه‌السّلام) (الکاظم): جعلت فداک انّی قد کبر سنّی فخذ بیدی من النار، قال: فاشار إلی ابنه ابی الحسن (علیه‌السّلام) قال: هذا صاحبکم من بعدی.
۲. عدّه من اصحابنا عن احمد بن محمّد ... عن محمّد بن منصور قال: سألت عبداً صالحاً (الکاظم) عن قول الله عزوجل: (انّما حرّم ربّی الفواحش ما ظهر منها و ما بطن). قال: فقال (علیه‌السّلام) : ان القرآن له ظهر و بطن ... .
۳. عن داود الرقی عن العبد الصالح (الکاظم) قال: انّ الحجّه لا تقوم لله علی خلقه الاّ بامام حتی یعرف.
۴. الحسین بن محمّد عن معلّی بن محمّد ... عن ابن مسکان قال: سألت الشیخ (علیه‌السّلام) (الکاظم) عن الائمّه قال: من انکر واحداً من الأحیاء فقد انکر الاموات.
۵. عن الحسین بن محمّد عن معلّی بن محمّد قال: سئل العالم (الکاظم) (علیه‌السّلام) کیف علم الله: قال: علم و شاء و اراد و قدّر و قضی و أمضی ... .


عبارت «ابو محمّد»، برای امام حسن مجتبی (علیه‌السّلام) و امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) و امام زین‌العابدین (علیه‌السّلام) به کار می‌رود ولی عبارت ابو محمّد در روایات برای امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) به کار رفته است مانند:
۱. عن ابی هاشم الجعفری قال: قلت لأبی محمّد (علیه‌السّلام) (العسکری): جلالتک تمنعنی من مسألتک فتأذن لی ان اسألک فقال: سل. فقلت: یا سیّدی هل لک ولد؟ فقال: نعم. قلت: فان حدث بک حدث فأین أسأل عنه؟ قال: بالمدینه.
۲. علی بن محمّد عن جعفر بن محمّد الکوفی عن جعفر بن محمّد المکفوف عن عمرو و الأهوازی قال أراینه ابو محمّد (علیه‌السّلام) و قال هذا صاحبکم.


عبارت «ابو اسحاق» مختصّ به حضرت صادق (علیه‌السّلام) است. و لقب «فقیه» برای حضرت صادق (علیه‌السّلام) و حضرت امام عسکری (علیه‌السّلام) و حضرت صاحب الامر (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) به کار می‌رود؛ چنانچه لقب «عالم» برای حضرت صادق (علیه‌السّلام) هم به کار رفته است. لقب «نقی»، «ماضی»، «صاحب‌العسکر» و «رجل» نیز برای امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) به کار رفته؛ لقب «صاحب» و «صاحب‌الدار» و «صاحب الناحیه»، «غایب»، «علیل»، «غریم» نیز برای امام زمان (عجّل‌الله‌تعالی‌فرجه‌الشریف) به کار می‌رود.
عبارت «باحدهما» برای حضرت باقر (علیه‌السّلام) یا صادق (علیه‌السّلام) و عبارت «کاظمین» برای موسی بن جعفر (علیه‌السّلام) و حضرت جواد (علیه‌السّلام) و عبارت «عسکریین» برای حضرت هادی (علیه‌السّلام) و امام حسن عسکری (علیه‌السّلام) به کار می‌رود. در غالب موارد نیز نام ائمه (علیهم‌السّلام) در نقل روایت گفته می‌شود مانند:
عن الصادق (علیه‌السّلام)، عن العسکری (علیه‌السّلام)، عن الکاظم (علیه‌السّلام)، عن ابا الحسن الرضا (علیه‌السّلام)، عن زین العابدین (علیه‌السّلام)، عن الباقر (علیه‌السّلام)، عن الجواد (علیه‌السّلام)، عن الحسن (علیه‌السّلام)، و ... و چون اغلب روایات از امام صادق (علیه‌السّلام) و امام باقر (علیه‌السّلام) هستند، از لقب: عن ابی عبدالله (علیه‌السّلام) و عن ابی جعفر (علیه‌السّلام) فراوان یاد می‌شود.
[۲۴] غفارى، على‌اكبر و محمدحسن صانعى‌پور، تلخیص مقباس الهدایه، ص۲۴۲.
[۲۵] غفارى، على‌اكبر و محمدحسن صانعى‌پور، تلخیص مقباس الهدایه، ص۲۷۳.
[۲۶] شانه چی، علم الحدیث، ص۲۰۹.
[۲۷] مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایه، ج۳.



۱. مجلسی، محمدتقی، روضه المتّقین فی شرح من لا یحضره الفقیه، ج۱۴، ص۵۰۱.    
۲. غفارى، على‌اكبر و محمدحسن صانعى‌پور، تلخیص مقباس الهدایه، ص۲۷۴.
۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۲۹.    
۴. شیخ صدوق، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص۲۳۱.    
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۰۷.    
۶. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۲۳.    
۷. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۹۲.    
۸. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۴۹.    
۹. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۷۹، روایت ۹.    
۱۰. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۲۲۶.    
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۰۹.    
۱۲. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۰۸.    
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص۱۵۱.    
۱۴. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۴۱.    
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۱۲.    
۱۶. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۷۴.    
۱۷. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۷۷.    
۱۸. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۷۳.    
۱۹. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۱۴۸.    
۲۰. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۲۸.    
۲۱. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۱، ص۳۳۲.    
۲۲. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۶،ص۲۸۶، باب ۶.    
۲۳. محدث نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسائل، ج۱۸، ص۲۲۶، باب ۱۳.    
۲۴. غفارى، على‌اكبر و محمدحسن صانعى‌پور، تلخیص مقباس الهدایه، ص۲۴۲.
۲۵. غفارى، على‌اكبر و محمدحسن صانعى‌پور، تلخیص مقباس الهدایه، ص۲۷۳.
۲۶. شانه چی، علم الحدیث، ص۲۰۹.
۲۷. مامقانی، عبدالله، مقباس الهدایه، ج۳.



سایت اندیشه قم، برگرفته از مقاله «اصطلاحات حدیثی»، تاریخ بازیابی ۱۳۹۶/۱/۲۷.    



جعبه ابزار