الهیه
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
الٰهیه elāhiy(yy)e ، محلهای در منطقۀ ۱ شهرداری تهران.
در منابع دورۀ
قاجاریه از الٰهیه به نامهای خُلازیر، خورآذین و یا خودآذین، خرازین و خُلازیل یاد شده است.
بلاغی نام الٰهیه را به میرزا محمدجعفر حکیمالٰهی لواسانی (د ۱۲۹۸ ق/ ۱۸۸۱ م) (ه م)، منسوب دانسته است.
حکیم الٰهی در ۱۲۸۶ ق، بخشی از اراضی خُلازیر را خریداری کرد؛ از اینرو، آن قسمت از اراضی که در تملک وی قرارگرفت، به نام او الٰهیه خوانده شد.
افضلالملک، تاریخنگار دورۀ مظفرالدین شاه، از الٰهیه و خودآذین (خلازیل) همزمان نامبرده، و الٰهیه را در نزدیکی خودآذین ذکر کرده است؛
اما بعدها کمکم نام الٰهیه جایگزین نام خلازیر شد و به سراسر آن منطقه اطلاق گشت.
پس از مدتی الٰهیه به تملک امینالدوله، میرزاعلی، منشی خلوت عهد
ناصرالدین شاه و صدراعظم
مظفرالدین شاه درآمد.
امینالدوله در آن روزگار در الٰهیه منزل ییلاقی و باغی برپا داشت که تابستانها را برای گریز از گرمای تهران غالباً در آن منزل بهسر میبرد و از مهمانان خود در آنجا پذیرایی میکرد.
ظاهراً خانۀ امینالدوله، خانهای مجهز و بزرگ بوده است؛ چنانکه امینالدوله در ربیعالاول ۱۳۱۵، در این خانه از مظفرالدین شاه و فرزندان او و دیگر شاهزادگان، امرا، وزرا و درباریان و خدمۀ همراه مظفرالدین شاه پذیرایی مفصلی کرد.
در ۱۳۰۸ ق، امینالدوله توسط شرکتی روسی با سرمایهای اندک حدود ۰۰۰‘ ۲۰ لیره در خلازیر (الٰهیه) یک کارخانۀ کبریتسازی ایجاد کرد؛ اما به سبب آنکه در این منطقه چوب کافی وجود نداشت، نتوانست با کبریت اتریش و سوئد رقابت کند و تعطیل شد.
محل این کارخانه امروزه در محلۀ زرگنده، در نزدیکی
امامزاده اسماعیل (ع) است. این کارخانه پس از تعطیل شدن، به غسالخانۀ گورستان امامزاده اسماعیل (ع) تبدیل شد. در ۱۳۶۱ ش نیز در آنجا کارخانۀ رنگسازی دایر گردید.
امینالدوله پس از عزل از صدارت، تا زمانیکه به رشت برود، در منزل ییلاقیاش در الٰهیه اقامت داشت.
پس از مرگ امینالدوله، اراضی الٰهیه بـه ورثۀ او از جمله عروسش
فخرالدوله ــ دختر مظفرالدین شاه، مادر علی امینی ــ تعلق گرفت.
در الٰهیه باغهای بسیاری وجود داشت که تعدادی از آنها متعلق به اعیان و اشراف، و شماری دیگر، باغهای ییلاقی سفارتخانههای بعضی از کشورهای اروپایی بودند. امروزه نیز ۳ باغ ییلاقی بزرگ متعلق به سفارتخانههای آلمان (در شمال الٰهیه)، ترکیه (در مرکز الٰهیه) و روسیه (در جنوب الٰهیه) وجود دارد.
یکی از باغهای بزرگ الٰهیه به امینالدوله تعلق داشت. فرزندان او پس از حفر چاه و لولهکشی آب و قطعهبندی آن، برخی از قسمتهای آن را فروختند، ولی قطعـهای کوچک از قسمت اصلی آن ــ که امـروزه در مسیـر اصلی خیابـان
فرشته جای دارد ــ همچنان باقی است.
باغ دیگری که در الٰهیه وجود داشت، متعلق به امیندفتر از اشراف دورۀ ناصرالدین شاه بود.
امیندفتر علاقۀ بسیاری به گل و گلکاری داشت؛ لذا باغ گلی در الٰهیه احداث کرده بود. پس از مرگ امیندفتر، چون وارث درجۀ یک نداشت، این باغ به همسرش فاطمه خانم، دختر آصفالدوله والی خراسان رسید؛ محل اقامت فاطمه خانم نیز در عمارتی در همین باغ بود. این باغ تا رودخانه و پل آن امتداد داشت. در زمان حیات فاطمه خانم این باغ به قطعات کوچک و بزرگ تقسیم شد، و به فروش رسید.
شرکت نفت ایران و انگلیس در ۱۳۰۳ ش/ ۱۹۲۴ م، قسمت اصلی این باغ ییلاقی را با ساختمان و دیگر تجهیزات و وسایل بهوسیلۀ نمایندۀ مدیرعامل شرکت نفت ایران و انگلیس به نام «فرلی»، به مبلغ ۵۰۰‘ ۷ تومان (۵۰۰‘ ۱ لیره)، از فاطمه خانم خرید. این باغ تا زمان خلع ید از شرکت نفت ایران و انگلیس، محل سکونت مدیران رده اول آن شرکت بود و برخی از مذاکرات شرکت نفت در همین باغ صورت میگرفت. این باغ که امروزه در شرق خیابان
شریعتی جای دارد، همچنان به شرکت نفت تعلق دارد. استخوانبندی این باغ و عمارت آن تغییری نکرده، و فقط در داخل آن تغییراتی داده شده است.
چاپارباشی، نویسندۀ مقالۀ «در بیان تعریف جغرافیای فیزیکی شمیران» در ۱۳۱۹ ق، نیز از باغی ناتمام در الٰهیه متعلق به امینالدوله نام برده،
اما شرحی دربارۀ آن نداده است.
برخی از این باغها بهوسیلۀ نهر آبی موسوم به نهرچال که نهری منشعب از رودخانۀ
جعفرآباد بود، آبیاری میشد. این نهر از جنوب قنات
مقصودبیک میگذشت و قسمتی از اراضی و باغهای الٰهیه را آبیاری میکرد.
الٰهیه هیچگاه دِه مستقلی نبود و در ۱۳۲۸ ش، از آن به عنوان مزرعهای از قصبه
زرگنده یاد شده است،
و امروزه بهعنوان محلهای در شهر تهران، از شمال به
تجریش، از شرق به
قیطریه، از غرب به
محمودیه، از جنوب غربی به
امانیه، و از جنوب به زرگنده محدود است
و براساس تعریف شهرداری تهران از شهر تجریش، این محله در جنوب شهر تجریش (ه م) جای دارد.
•
جعفری، شیوا، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، دانشنامه تهران بزرگ، برگرفته از مقاله «الهیه»، ص۱۸۳.