ام - به ضم الف (مفرداتنهجالبلاغه)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ام(بهضم الف) یکی از مفردات
نهج البلاغه، به معنای
مادر، اصل و پایه میباشد که در بیان
حضرت علی (علیهالسلام) ضمن دربر داشتن همین معنا، در خصوص نهراسیدن از
مرگ و انتقاد به دنیاگرایی
طلحه و
زبیر بکار رفته است.
امّ (بضّم اوّل) بهمعنای مادر، اصل و پایه میباشد. لذا باید دانست آن
مشترک معنوی است و معنی جامع آن، همان اصل و پایه است.
امام (علیهالسلام) در موارد گوناگونی از این واژه استفاده نموده است که برخی از آن موارد عبارتند از:
آن حضرت (علیهالسلام) درباره نهراسیدن از مرگ فرموده است: «و الله لابن ابی طالب آنس بالموت من الطفل بثدی امّه»
همچنین ایشان (علیهالسلام) درباره دنیاگرایی طلحه و زبیر و
ناکثین بیعتش فرموده است: «یرتضعون امّا قد فطمت و یحیون بدعة قد امیتت؛
از مادری شیر میخواهند که بچهاش را از شیر بریده و زنده میکنند بدعتی را که مرده است.»
محمد عبده گوید: «یرتضعون اما...» مثل است درباره آنانکه چیزی را بعد از گذشتن وقتش میطلبند.
• همچنین در جایی دیگر فرمودهاند: «ویل امّه...»
که در «کیل» خواهد آمد.
امام (صلواتاللهعلیه) در نامهای ضمن شکایت از قریش، به برادرش
عقیل نوشته است:
رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را برادر خود خوانده است به عبارت «ابن امّی» چنانکه میفرماید: «فانهم قد اجمعوا علی حربی کاجماعهم علی حرب رسول الله (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و سلّم قبلی فجزت قریشا عنّی الجوازی فقد قطعوا رحمی و سلبونی سلطان ابن امی؛
آنها به
جنگ من گرد آمدند چنانکه قبل از من به جنگ رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم)، از جانب من مکافاتها به
قریش کیفر دهند، که رحم مرا قطع کرده و حکومت پسر مادرم را از من گرفتند.»
محمد عبده در شرح آن گفته:
فاطمه بنت اسد مادر آن حضرت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) را در دامن خود تربیت کرد، و آن حضرت (علیهالسلام) درباره وی میفرمود: «فاطمة امّی بعد امیّ ...»
فاطمه بعد از مادر اصلیم مادر من است.
ابن میثم وجه دیگری را بیان کرده و قول محمد عبده را با عنوان «قیل» نقل کرده است؛
ولی ظاهرا قول محمد عبده قابل پذیرشتر است.
• امام (صلواتاللهعلیه) با این کلمه در صدد تبیین قرابت کاملش به آن حضرت میباشد که ظاهرا در نهج البلاغه «امّ» بغیر معنی مادر نیامده است.
•
قرشی بنابی، علیاکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «ام»، ص۷۵-۷۶.