امنیت قم در روایات
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
این روزها که مردم
قم و سایر شهرهای میهن اسلامیمان با ویروس کرونا دست و پنجه نرم میکنند، عدهای از مخالفین دستگاه نورانی
اهل البیت، به ایجاد
شبهه در اذهان مردم مؤمن میپردازند و با استناد مغرضانه به روایات منتسب به ائمه (علیهالسّلام) به دنبال مقاصد و اهداف خودشان هستند.
این افراد با دستمایه قرار دادن برخی روایات چنین شبهه میکنند که مگر شهر مقدس قم پناهگاه
شیعیان و پایگاه منتظران
امام زمان نیست، پس چراچنین ویروس خطرناکی از قم باید سر برآورد، به طوری که بسیاری از تجمعات مذهبی و حرمها را تعطیل کرد؟
در پاسخ این گونه شبهات دو پاسخ وجود دارد:
۱. اولا مقصود از امنیت قم به عنوان حرم اهل بیت، امنیت معنوی است نه صرفا امنیت مادی و جسمی. احادیثی هم که در مدح و عظمت قم بیان شده است، ناظر به بُعد معنوی این شهر است.
۲. ثانیا اگر صِرف درگیر شدن شهرهای مقدس شیعیان همچون قم و اماکن متبرک آن به عنوان پایگاه امن شیعیان به
بلایای طبیعی، مثل شیوع بیماری، علامت عدم قداست آن باشد، پس باید وقوع موارد مشابه این بلایا در دوره پیامبران و خلفا را موجب نقض قداست آنها و شهرهای مقدسی که آنان در آنجا حضور داشتهاند، دانست؛ در حالی که این گونه رخدادها سیر طبیعی عالم ماده است و به نوعی مایه
امتحان انسانهاست.
این روزها که مردم قم و سایر شهرهای میهن اسلامیمان با ویروس کرونا دست و پنجه نرم میکنند، عدهای از مخالفین دستگاه نورانی اهل البیت، به ایجاد شبهه در اذهان مردم مؤمن میپردازند و با استناد مغرضانه به روایات منتسب به ائمه (علیهالسّلام) به دنبال مقاصد و اهداف خودشان هستند.
آنها با اشاره به حدیثی از
امام رضا (علیهالسّلام) که فرمودند: زمانی که فتنهها در همه جا فراگیر شد، به قم و حوالی آن بروید، زیرا بلا از قم دور است.»
و یا سفارش
امام صادق (علیهالسّلام) که فرمودند:، چون بلا و رنجی به شما رسد، بر شما است که به قم روید که جایگاه بنی فاطمه و آسایشگاه مؤمنان است.»
این چنین شبهه میکنند که مگر شهر مقدس قم پناهگاه فاطمیون و پایگاه منتظران امام زمان نبود، پس چرا چنین ویروس خطرناکی از اینجا باید سر برآورد، به طوری که بسیاری از تجمعات مذهبی و حرمها را که هیچ چیز نمیتوانست تعطیل کند، تعطیل کرد؟ مگر حرم اهلبیت، دارالشفا نبود پس چرا الان زائران را از دست زدن و بوسیدن ضریحها منع میکنند؟
مقصود از امنیت قم به عنوان حرم اهل بیت (علیهالسّلام)، امنیت معنوی است نه صرفا امنیت مادی و جسمی؛ و روایات مذکور هرگز بدین معنا نیست که مردم قم مصون از هر بیماری و بلائیاند.
آن احادیثی هم که در مدح و عظمت قم بیان شده است، ناظر به بُعد معنوی این شهر است؛ و سفارش معصومین (علیهالسّلام) به توجه و یا سکونت در قم و اطراف آن، برای محفوظ ماندن از فتنههایی است که به ایمان انسان آسیب میزند. چنانکه مقصود از امنیت
شهر مکه و
مسجدالحرام هم که در
قرآن به عنوان حرم امن الهی معرفی شده است، امنیت معنوی است نه امنیت مادی؛ لذا مکه و مسجدالحرام همین حرم امن الهی بارها دچار ابتلائات شدیدی مثل خشکسالی و قحطی و سیل و ویرانی و آتشسوزی و ... گردیده است.
علت آن هم این است که دنیای مادی ما، قواعد و سنتهای خودش را دارد و نمیتوان انتظار داشت قوانین
جهان آخرت یا
بهشت در این عالم مادی جاری شود؛ و قرار نیست انبیاء و اولیای الهی و اماکن و شهرهای مقدس از قواعد حاکم بر عالم مادی مستثنی باشند.
جسم مطهر پیامبران و ائمه (علیهالسّلام) هم، چون یک بدن مادی و تابع قوانین کلی این جهان است، بیمار یا فرسوده میشود و با زهر مسموم و یا با شمشیر زخمی شده و به [[|شهادت (کشته شدن در راه خدا)|شهادت]] میرسند و اینطور نیست که، چون آنان ذوات مقدسهای هستند پس هیچ کدام از عوامل مادی تاثیری بر آنان نخواهد گذاشت. کما اینکه شخص
پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) در زمان حیات شریف خود چندین بار سخت بیمار شدند.
وقتی جسم پیامبر زنده، مبتلا به ویروس و بیماری میشود، پس حرم ائمه و امامزادگان هم میتواند بستر انتقال واقع شود و این اصلاً ربطی به قداست و مَرتَبَت صاحب حرم ندارد. کما اینکه بیماری طولانی، چیزی از مقام و منزلت
حضرت ایوب (علیهالسّلام) کم نکرد و بلکه او اسوه صابران شد.
البته باید توجه داشت، هر چند امنیت و قداست اصلی شهرهای مقدسی مثل قم به عنوان حرم اهلبیت (علیهالسّلام) و پایگاه منتظران امام زمان (عجّلاللهفرجهالشریف)، امنیت معنوی است، اما حتی از جهت تامین امنیت مادی و بهداشتی هم ممتاز از جاهای دیگر میتواند باشد. چرا که اگر بیماری و ... در یک شهر مذهبی آشکار شود، برای همگان صدمات کمتری دارد. زیرا اولاً مؤمن اهل رعایت حقوق دیگران است و مراقبت میکند تا سبب تشدید بیماری نشود. ثانیاً اهل ایمان با
صبر و
توکل به خدا بر وحشت برخاسته از بیماری؛ غلبه میکنند. ثالثاً به واسطه اعمال عبادی مانند رعایت
طهارت و...، بهداشت در بین اهل ایمان بیشتر است و این موجب مقابله صحیح با بیماری است.
اگر صِرف درگیر شدن شهرهای مقدس شیعیان همچون قم و اماکن متبرک آن به عنوان پایگاه امن شیعیان به بلایای طبیعی، مثل شیوع بیماری، علامت عدم قداست و یا نقض قداست آن باشد، پس باید وقوع موارد مشابه این بلایا در دوره پیامبران و خلفا را موجب نقض قداست آنها و شهرهای مقدسی که آنان در آنجا حضور داشتهاند دانست. در حالی که ما این موارد را سیر طبیعی عالم ماده میدانیم و البته به نوعی مایه امتحان انسانهاست.
یکی از موارد ابتلا به بلایای طبیعی و امتحانات الهی، طاعون و قحطی در عصر
خلیفه دوم بود. این رویداد یکی از حوادث تلخ تاریخ اسلام و مشهور به طاعون عَمَواس است؛ تا جایی که یعقوبی در تاریخ خود مینویسد: در سال ۱۸ ق در طاعون عمواس بیست و پنج هزار نفر مردند و قیمتها افزایش یافت … (مات فی تلک السنه (سنه ۱۸ ق) فی طاعون عمواس خمسة و عشرون ألفاً … وغلا السّعر…)
طاعونی که در زمان خلافت عمر بن خطاب در
سال ۱۸ ق بعد از تصرف
اورشلیم توسط مسلمانان، و در حالیکه مسلمین در حال پیشروی بودند، بین آنها شیوع پیدا کرد و منجر به کشتهشدن تعداد زیای از مسلمانان و سپاه اسلام را زمینگیر کرد. دلیل نامگذاری این طاعون به عَمَواس، به نام روستایی کوچک به نام عَمَواس باز میگردد که نزدیک مرزهای فلسطین و در خاک
اردن کنونی است و جرقه ابتدایی طاعون در این روستا زده شده بود.