• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

امیة بن اسکر خام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



اُمَيَّةِ بْن‌ِ اَسْكَر، امية بن‌ حُرثان‌ بن‌ اَسكر (د ح‌ ۲۰ق‌/۶۴۱م‌) ،
شاعر مخضرم‌ و از معاصران‌ پيامبر اسلام‌ (ص‌). مهم‌ترين‌ مأخذ در شرح‌ حال‌ وي‌ اغانى‌ ابوالفرج‌ اصفهانى‌ است‌ كه‌ خود منبع‌ كتابهاي‌ پس‌ از آن‌ بوده‌ است‌. تاريخ‌ ولادت‌ اميه‌ دانسته‌ نيست‌، ولى‌ با توجه‌ به‌ عمر طولانى‌ وي‌ مى‌توان‌ گفت‌ كه‌ در آغاز هجرت‌ يا آغاز اسلام‌، مردي‌ كهن‌ سال‌ بوده‌ است‌ (كلبى‌، ۱۴۸؛ ابن‌ سلام‌، ۱/۱۸۹؛ ابوحاتم‌، ۷۴؛ ابوالفرج‌، الاغانى‌، ۲۱/۹). جزئيات‌ زندگى‌ وي‌ دانسته‌ نيست‌. او از قبيلة بنى‌ جُندع‌ (كلبى‌، همانجا)، و از سواركاران‌ و بزرگان‌ عصر جاهليت‌ بوده‌، در طائف‌ مى‌زيسته‌، و در زمان‌ خلافت‌ عمر به‌ مدينه‌ آمده‌ است‌ (ابوالفرج‌، همانجا؛ نيز نك: زركلى‌، ۲/۲۲). اهميت‌ اميه‌ در ادب‌ عرب‌ به‌ سبب‌ اشعار پراكنده‌اي‌ است‌ كه‌ وي‌ دربارة برخى‌ افراد و يا پاره‌اي‌ رويدادها سروده‌ است‌.
اميه‌ با آنكه‌ «سيّد» قبيلة خود، و مردي‌ دلاور بود (ابوالفرج‌، همان‌، ۲۱/۱۶)، در اشعارش‌، پيوسته‌ پيري‌ دل‌شكسته‌ و مظلوم‌ جلوه‌ مى‌كند. دو قطعه‌اي‌ كه‌ نزد عمر به‌ قصد بازگرداندن‌ فرزند خود از جنگ‌ خواند (همان‌، ۲۱/۱۰-۱۱)، يا قطعه‌اي‌ كه‌ در جدايى‌ دو فرزندش‌ سرود (همانجا) - به‌ رغم‌ الفاظ و تركيبات‌ نسبتاً خشن‌ جاهلى‌ - اندوهبار و دردمندانه‌ است‌. حتى‌ زمانى‌ كه‌ شتران‌ بيمارش‌ را از چراگاهها راندند، وي‌ به‌ ستيز بر نخاست‌ و هجايى‌ نسرود، بلكه‌ قبيله‌اي‌ را كه‌ پناهش‌ داده‌ بود، مدح‌ كرد (همان‌، ۲۱/۱۲).
بديهى‌ است‌ كه‌ اشعار منسوب‌ به‌ اميه‌، در معرض‌ همة آن‌ نقدهايى‌ قرار دارد كه‌ بر سراسر شعر جاهلى‌ و صدر اسلام‌ حاكم‌ است‌. اينك‌ معلوم‌ نيست‌ كه‌ چه‌ مقدار از اين‌ اشعار اصالت‌ دارد و چه‌ مقدار از روي‌ بازمانده‌هاي‌ نخستين‌، تقليد و جعل‌ شده‌ است‌. مهم‌ترين‌ اين‌ اشعار، ابياتى‌ است‌ كه‌ او در غم‌ دوري‌ از فرزند خود كِلاب‌ سروده‌ كه‌ به‌ امر خليفه‌ عمر راهى‌ جنگ‌ شده‌ بود. اين‌ ماجرا را غالب‌ منابع‌ به‌ تفصيل‌ نوشته‌اند: چون‌ كلاب‌ به‌ فرمان‌ عمر همراه‌ سپاه‌ وي‌ به‌ جنگ‌ رفت‌، پدر كه‌ از دوري‌ فرزند سخت‌ بى‌تاب‌ شده‌ بود، اشعاري‌ شكوه‌آميز خطاب‌ به‌ عمر سرود و بازگشت‌ پسرش‌ را به‌ اصرار از او در خواست‌ كرد. عمر از احوال‌ پريشان‌ و اشعار مؤثر او بر سر مهر آمد و حتى‌ گويند سخت‌ گريست‌ و دستور داد پسر اميه‌ را از جبهة نبرد به‌ نزد او بازگردانند (كلبى‌، همانجا؛ ابوحاتم‌، ۷۴-۷۶؛ ابوالفرج‌، همان‌، ۲۱/۹-۱۲؛ صفدي‌، ۹/۳۹۲-۳۹۴). در برخى‌ منابع‌ آمده‌ است‌ اميه‌ دو پسر داشته‌ كه‌ به‌ جنگ‌ رفته‌ بوده‌اند، اگرچه‌ همة اشعار ياد شده‌ در مورد كلاب‌ است‌ (نك: ابن‌ سلام‌، ۱/۱۹۰).
ابياتى‌ كه‌ اميه‌ دربارة متاركة جنگ‌ ميان‌ دو قبيلة هوازن‌ و بنى‌ كنانه‌ در «يوم‌ شرب‌» سروده‌ (ابن‌ حبيب‌، ۱۸۳-۱۸۴)، و نيز اشعار او در غزوة بنى‌ مُصْطَلَق‌ از سروده‌هاي‌ معروف‌ اوست‌. از اشعار اخير بعدها - پس‌ از شهادت‌ حضرت‌ على‌(ع‌) - ابن‌ عباس‌ براي‌ متهم‌ ساختن‌ معاويه‌ به‌ دسيسه‌ چينى‌ استفاده‌ كرد (ابوالفرج‌، همان‌، ۲۱/۲۰-۲۳، مقاتل‌...، ۵۳ -۵۴). بعضى‌ از سروده‌هاي‌ معروف‌ او در آثار ادبى‌ و لغوي‌ دوره‌هاي‌ بعد مورد استشهاد قرار گرفته‌ است‌. مثلاً حضرت‌ على‌(ع‌) در يكى‌ از خطبه‌هاي‌ خود در كوفه‌ به‌ شعري‌ از اميه‌ كه‌ در اشاره‌ به‌ پيري‌ و ناتوانى‌ و بيان‌ بى‌نيازي‌ از فرزندانش‌ سروده‌، استشهاد كرده‌ است‌ (همو، الاغانى‌، ۲۱/۱۳-۱۴). نمونه‌هاي‌ ديگري‌ از استشهاد به‌ شعر او را در آثاري‌ چون‌ مجاز القرآن‌ ابوعبيده‌ (ص‌ ۱۱۳، ۳۱۸)، البرصان‌والعرجان‌ جاحظ (ص‌ ۷۷- ۷۸، ۳۲۵) تفسير طبري‌(۴/۱۵۴)، معجم‌ البلدان‌ ياقوت‌ (۱/۶۰۹، ۲/۹۹) و تاج‌ العروس‌ (ذيل‌ خوث‌) مى‌توان‌ ديد. آنچه‌ از اشعار او باقى‌ مانده‌، و در منابع‌ پراكنده‌ است‌، از ۶۰ بيت‌ در نمى‌گذرد.
مآخذ: ابن‌ حبيب‌، محمد، المنمق‌،، به‌ كوشش‌ خورشيد احمد فارق‌، بيروت‌، ۱۴۰۵ق‌/ ۱۹۸۵م‌؛ ابن‌ سلام‌ جمحى‌، محمد، طبقات‌ فحول‌ الشعراء، به‌ كوشش‌ محمود محمد شاكر، قاهره‌، ۱۳۹۴ق‌/۱۹۷۴م‌؛ ابوحاتم‌ سجستانى‌، سهل‌، كتاب‌ المعمرين‌، به‌ كوشش‌ گلدسيهر، ليدن‌، ۱۸۹۹م‌؛ ابوعبيده‌، معمر، مجاز القرآن‌، به‌ كوشش‌ محمد فؤاد سزگين‌، بيروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌؛ ابوالفرج‌ اصفهانى‌، الاغانى‌، به‌ كوشش‌ محمد ابوالفضل‌ ابراهيم‌، ۱۳۹۳ق‌/۱۹۷۳م‌؛ همو، مقاتل‌ الطالبيين‌، به‌ كوشش‌ احمد صقر، قاهره‌، ۱۳۶۸ق‌/۱۹۴۹م‌؛ تاج‌ العروس‌؛ جاحظ، عمرو، البرصان‌ و العرجان‌، به‌ كوشش‌ محمد مرسى‌ خولى‌، بيروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۷م‌؛ زركلى‌، اعلام‌؛ صفدي‌، خليل‌، الوافى‌ بالوفيات‌، به‌ كوشش‌ فان‌ اس‌، بيروت‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌؛ طبري‌، تفسير؛ كلبى‌، هشام‌، جمهرة النسب‌، به‌ كوشش‌ ناجى‌ حسن‌، بيروت‌، ۱۴۰۷ق‌/۱۹۸۶م‌؛ ياقوت‌، البلدان‌.
رضوان‌ مساح‌



جعبه ابزار