امین الله تبریزی(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
تَبْریزی، امینالدین مظفر بن ابی محمد (ابیالخیر) بن اسماعیل وارانی (۵۵۸- ذیحجۀ ۶۲۱ق/۱۱۶۳- دسامبر ۱۲۲۴م)، فقیه شافعی و صاحب المختصر فی الفروع.
اگرچه برخی او را وارانی و گروهی رارانی خواندهاند، یاقوت به انتساب او به روستای واران، در نزدیکی تبریز تصریح کرده است (یاقوت، ج۴، ص۵۸۱؛ سبکی، ج۵، ص۱۵۶؛ ابن قاضی شهبه، ج۲، ص۱۱۵).
تبریزی در بغداد از ابوالفرج ابن کلیب و ابواحمد ابن سکینه حدیث شنید و نزد ابوالقاسم ابن فضلان فقه آموخت (یاقوت، ج۴، ص۵۸۱؛ سبکی، ج۵، ص۱۵۶؛ ابن قاضی شهبه، ج۲، ص۱۱۵؛ اسنوی، ج۱، ص۱۵۱) و در مدرسۀ نظامیۀ این شهر بهعنوان مُعید بهکار پرداخت. پس از چندی روانۀ مصر شد و در مدرسۀ ناصریه به تدریس و افتاء اشتغال یافت (سبکی، ج۵، ص۱۵۶؛ ابن قاضی شهبه، ج۲، ص۱۱۵؛ اسنوی، ج۱، ص۱۵۲). ظاهراً حضور دراز مدت او در آنجا، سبب شده است تا وی را از مدرسان و بزرگان مصری یاد کنند؛ شاگردی زکیالدین منذری هم نزد وی، احتمالاً مربوط به همین دوره از زندگی علمی اوست (سبکی، ج۵، ص۱۵۶). او سپس به بغداد بازگشت و در اواخر عمر، زمانی که بخش عظیمی از ایران به تصرف مغولان درآمده بود، رهسپار شیراز شد و همانجا درگذشت (سبکی، ج۵، ص۱۵۶؛ اسنوی، ج۱، ص۱۵۲).
اشتهار وی چنانکه سبکی هم اشاره کرده (سبکی، ج۵، ص۱۵۶)، به تألیف کتاب المختصر فی الفروع در فقه شافعی است که تلخیصی از الوجیز غزالی، همراه با افزون برخی فوائد است (اسنوی، ج۱، ص۱۵۲؛ ابن قاضی شهبه، ج۲، ص۱۱۵). ابن رِفعه (ه م) این اثر را ستوده، و فراگیری آن را به فقه آموزان پیشنهاد کرده است (ابن قاضی شهبه، ج۲، ص۱۱۶). این نکته قابل توجه است که وقتی بکری دمیاطی (بکری، ج۱ ص۱۸) در شرح زندگی زکریا انصاری، به دانش اندوزی او اشاره دارد، تنها از حفظ و فراگیری العمدة قفال چاچی و المختصر تبریزی یاد میکند.
هم اکنون یک نسخۀ خطی از این اثر در کتابخانۀ لیدن موجود است. این کتاب تا حدود ۳ سده بعد از درگذشت مؤلف نیز مورد توجه شارحان بوده (حاجی خلیفه،ج۲، ص۱۶۲۶)، و برخی از این شروح همچون شرح سنکلونی و ابن ملقن، در کتابخانه های قاهره و لیدن بر جای مانده است (خدیویه، ج۳، ص۲۳۵-۲۳۶). همچنین بروکلمان به هفتمین قسمت از مجموعۀ شمارۀ ۴۶۶۳ از کتابخانۀ سلطنتی آلمان، به عنوان شرحی بر این اثر از ابوجعفر طحاوی (۳۲۱ق) اشاره کرده است که بـیارتباط مینماید (حاجی خلیفه، ج۲، ص۱۶۲۷).
سمط المسائل (الفوائد) در فقه در حدود ۳ مجلد و نیز کتابی در علم اصول با عنوان التنقیح (تألیف: ۶۱۱ق) که مختصری از المحصول فخرالدین رازی است، از دیگر آثار وی به شمار میرود (سبکی، ج۵، ص۱۵۶؛ اسنوی، ج۱، ص۱۵۲؛ ابن قاضی شهبه، ج۲، ص۱۱۶؛ سیوطی، ج۱، ص۴۱۰). افزون بر اینها ابن نجار به بسیاری گزیدهها ازآثار بزرگان توسط وی اشاره کرده است (سبکی، ج۵، ص۱۵۶).
مآخذ:
(۱)احمد ابنقاضی شهبه، طبقاتالشافعیة، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۹ق/ ۱۹۷۹ م؛
(۲) عبدالرحیم اسنوی، طبقات الشافعیة، به کوشش کمال یوسف الحوت، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م؛
(۳) عثمان بکری، اعانة الطالبین، بیروت، دارالتراث العربی؛
(۴) حاجی خلیفه، کشف؛
(۵) خدیویه، فهرست؛
(۶) عبدالوهاب سبکی، طبقات الشافعیة الکبریٰ، بیروت، دارالمعرفه؛
(۷) سیوطی، حسن المحاضرة، به کوشش محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۷ق/ ۱۹۶۷م؛
(۸) یاقوت، بلدان؛