انذار ابوجهل (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
ابوجهل سوگند یادکرد که هنگام
نماز و
سجده پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بر گردن آن حضرت
پا بگذارد، ولی
خداوند به ابوجهل، از گرفتار شدنش به
آتش جهنم هشدار داد.
خداوند به
ابوجهل، از گرفتار شدنش به
آتش جهنم هشدار میدهد:
ارءیت الذی ینهی• عبدا اذا صلی «به من خبر ده آیا کسی که نهی می کند، بنده ای را به هنگامی که
نماز می خواند (آیا مستحق
عذاب الهی نیست)؟ » کلا لـئن لم ینته لنسفعا بالناصیة• ناصیة کـذبة خاطئة• فلیدع نادیه• سندع الزبانیة. «چنان نیست که او خیال می کند، اگر
دست از کار خود برندارد، ناصیه اش (موی پیش سرش) را گرفته (و به سوی
عذاب می کشانیم)، همان ناصیه دروغگوی خطاکار را! سپس هر که را می خواهد صدا بزند (تا یاریش کند)! ما هم بزودی ماموران
دوزخ را صدا می زنیم (تا او را به دوزخ افکنند)! » (در
شان نزول آیات آورده شده: ابوجهل سوگند یادکرد که هنگام نماز و
سجده پیامبر صلیاللهعلیهوآلهوسلّم بر گردن آن حضرت
پا بگذارد.)
در
احادیث آمده است: " ابو جهل" از اطرافیان خود سؤال کرد: آیا
محمد در میان شما نیز (برای سجده) صورت به
خاک می گذارد؟ گفتند: آری، گفت:
سوگند به آنچه ما به آن سوگند یاد می کنیم، اگر او را در چنین حالی ببینم با پای خود گردن او را له می کنم! به او گفتند: ببین، او در آنجا مشغول نماز خواندن است! ابو جهل حرکت کرد تا گردن پیامبر صرا زیر پای خود بفشارد، ولی هنگامی که نزدیک آمد عقب نشینی کرده و با دستش گویی چیزی را از خود دور میکرد!، به او گفتند: این چه وضعی است در تو میبینیم؟ گفت: ناگهان میان خودم و او خندقی از آتش دیدم و منظره وحشتناک و همچنین بال و پرهایی مشاهده کردم! در اینجا
پیغمبر خدا ص فرمود:
قسم به کسی که جانم در
دست او است اگر به من نزدیک شده بود
فرشتگان خدا
بدن او را قطعه قطعه میکردند و عضو عضو او را میربودند"! اینجا بود که
آیات فوق نازل شد.
و در این
آیه"
ناصیه" (موی جلو پیشانی) را به صفت" کاذبه" و" خاطئه" توصیف کرده، با اینکه این دو صفت، صفت صاحب پیشانی است، و این طور نسبت دادن از باب مجاز است.
و در این کلام ردعی شدید و تهدیدی بالغ است، و می فرماید: مساله آن طور نیست که او پنداشته و خواسته است، و یا او نمی تواند چنین کند، سوگند می خورم که اگر دست از این بازداریش از نماز برندارد، و منصرف نگشته هم چنان بنده ما را از نماز نهی کند، به طور مسلم ناصیه او را به شدت خواهیم گرفت، و به وضعی ذلت بار او را به سوی
عذاب جذب می کنیم، آری ناصیه ای را که صاحبش
کاذب است و به خطا سخن می گوید و عمل می کند، به شدت جذب خواهیم کرد.
" فلیدع نادیه سندع الزبانیة" کلمه" نادی" به معنای مجلس است، و گویا مراد از مجلس، اهل مجلس باشد، میفرماید: وقتی او را گرفتیم اهل مجلس خود را به کمک بخواند.
ولی بعضی گفته اند: اصلا کلمه نادی به معنای جلیس (همنشین) است، و کلمه "زبانیة" به معنای فرشتگان موکل بر
آتش است. بعضی گفته اند: زبانیة در کلام عرب به معنای
پلیس است، و امر در آیه تعجیزی است، می خواهد با این امر به شدت اخذ اشاره کرده باشد، و معنایش این است که باید این کسی که از نماز نهی می کند جمع خود را صدا بزند، تا او را از دست ما نجات دهند، و ما به زودی پلیسهای موکل بر آتش را که فرشتگانی خشن و پر نیرو هستند صدا می زنیم، آن وقت است که نصرت هیچ ناصری سودی به حال او نخواهد داشت.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «انذار ابوجهل».