انذار
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
•••••••••••••
پیامبران، در میان سایر انذارگران به عنوان انذارگران الهی از جایگاه خاصّی برخوردارند.
مبدأ اصلی انذار، ذات اقدس الهی است و انذار بالاصاله به او منتسب است
:«اِنّا اَنزَلنهُ فی لَیلَة مُبرَکَة اِنّا کُنّا مُنذِرین»،
«اِنّا اَنذَرنکُم»،
«فَاَنذَرتُکُم نارًا تَلَظّی»
.
انذار در قرآن گاهی به پیامبران از جمله پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) به عنوان واسطه الهی
و گاهی به جنّ به عنوان واسطه میان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) و قوم خود
اسناد داده شده است.
البته براساس قول خداوند در آیه ۱۲۲ سوره توبه
لازم است از هر فرقه، طایفه ای برای تفقه در دین کوچ کنند تا در بازگشت، قوم خویش را انذار کنند: «فَلَولا نَفَرَ مِن کُلِّ فِرقَة مِنهُم طَائِفَةٌ لِیَتَفَقَّهوا فِی الدّینِ ولِیُنذِروا قَومَهُم اِذا رَجَعوا اِلَیهِم»
گفتنی است که به آیات وعید قرآن ازاین رو که وسیله ای برای انذار است «نُذُر» گفته شده است.
در برخی آیات از عذاب الهی به «نذیر» یاد شده است،
زیرا عذاب نیز انذار با زبان حال است.
اگرچه براساس آیات یاد شده انذار افزون بر پیامبران به گروهها و امور دیگری نیز نسبت داده شده است؛ امّا پیامبران و به ویژه پیامبر خاتم (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) در این مهم از جایگاه خاصّی برخوردارند، زیرا در برخی آیات هدف از برانگیختن پیامبران، نزول وحی و فرو فرستادن قرآن، بشارت و بیم دادن مردم معرفی شده است: «و ما نُرسِلُ المُرسَلینَ اِلاّ مُبَشِّرینَ و مُنذِرین»،
«یُلقِی الرُّوحَ مِن اَمرِهِ... لِیُنذِر»،
«اوحِیَ اِلَیَّ هذا القُرءانُ لاُِنذِرَکُم بِهِ»
و در برخی از آیات هدف بعثت• و مسئولیت پیامبران به انذار منحصر شده و در برخی دیگر تنها به ذکر انذار اکتفا شده است:«اِنَّما اَنتَ نَذیرٌ»،
«اِنَّما اَنا لَکُم نَذیرٌ مُبین»
«اِن هُوَ اِلاّ نَذیرٌ لَکُم»،
«و لَقَد اَرسَلنا فیهِم مُنذِرین»،
«قَد خَلَتِ النُّذُر»
و....
بدون تردید حصر یاد شده اضافی است و با شأن بشارت پیامبران تنافی ندارد، زیرا مراد از حصر در آیات مزبور، ذکر انذار نسبت به هدایت یافتن است؛ نه بشارت دادن
و در حقیقت پیام آیات یادشده این است که پیامبران فقط انذار میکنند؛ ولی هدایت یافتن یا گمراه شدن مردم به عوامل دیگری وابسته است که در جای خود بیان شده است.
گفتنی است که ذکر انذار و عدم ذکر بشارت برای آن است که مقام، مقام انذار است، یا به این سبب است که دین امری فطری است، جز آنکه با حجابهای شرک و معصیت پوشانده میشود و موجبات غلبه شقاوت و نزول سخط الهی فراهم میآید، ازاین رو نزدیک ترین راه مناسب با حکمت و حزم آن است که ابتدا مشرکان و معصیت کاران با انذار بیدار و به سوی حق هدایت شوند.
برخی از مفسران علّت این انحصار را آن دانستهاند که در بعثت انذار، مقصود مهمتر محسوب میگردد، وانگهی در آیات دیگری مقرون به بشارت ذکر شده است
: «اِنّا اَرسَلنکَ بِالحَقِّ بَشیرًا و نَذیرًا»
•••••••••••••••
انذار با همه اقسام آن دارای اهدافی می باشد.
اهداف انذار عبارتند از :
راهیابی گروهی که پیش از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) از برنامه سعادتبخش و هدایت آفرین الهی آگاه نبودهاند از اهداف انذار معرفی شده است:«لِتُنذِرَ قَومًا ما اَتهُم مِن نَذیر مِن قَبلِکَ لَعَلَّهُم یَهتَدون»
هدف دیگر انذار، بیدار ساختن مردمان از خواب غفلت، ایجاد زمینه عبرت آموزی و متذکر ساختن افراد به حقایق فراموش شده است:«لِتُنذِرَ قَومًا ما اَتهُم مِن نَذیر مِن قَبلِکَ لَعَلَّهُم یَتَذَکَّرون»
انذار با هدف متذکّر شدن خرد ورزان به وسیله قرآن صورت میگیرد:«ولِیُنذَروا بِهِ... ولِیَذَّکَّرَ اُولُوا الاَلبب»
و سرانجام تذکّر، رستگاری است:«... واذکُرُوا... لَعَلَّکُم تُفلِحون»
پیشه ساختن تقوا و نگاهداشتن نفس در برابر گناه• از اهداف مهم انذار بیان شده است:«اِنّی لَکُم نَذیرٌ... واتَّقوه»،
«واَنذِر بِهِ الَّذینَ... لَعَلَّهُم یَتَّقون»،
«لِیُنذِرَکُم ولِتَتَّقوا»
قرآن کریم با تکیه بر مسئولیت جامعه اسلامی در انذار، هدف از آن را دوری گزیدن مردم از مخالفت با آیات الهی بر شمرده است
:«فَلَولا نَفَرَ... لِیُنذِروا قَومَهُم اِذا رَجَعوا اِلَیهِم لَعَلَّهُم یَحذَرون»
انذار زمینه ساز تقوا و تقوا مایه نیل به رحمت خاص الهی است:«لِیُنذِرَکُم و لِتَتَّقوا ولَعَلَّکُم تُرحَمون»
دستور به حفاظت حریم الهی از اعتقادات شرک آمیز متفرّع بر فرمان انذار به پیامبران در مورد نفی معبودی به جز حق ذکر شده است:«اَن اَنذِروا اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنا فَاتَّقون»
هدف اساسی دیگر از انذار آن است که مردم حجّتی بر خداوند نداشته باشند، بلکه حجّت خداوند، بر آنان تمام گردد: «رُسُلاً مُبَشِّرینَ ومُنذِرینَ لِئَلاَّ یَکونَ لِلنّاسِ عَلَی اللّهِ حُجَّةٌ بَعدَ الرُّسُلِ و کانَ اللّهُ عَزیزًا حَکیما»
و جای این سخن در پیشگاه خدا نماند که چرا در میان ما پیامبری نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم و از مؤمنان باشیم: «لِتُنذِر... فَیَقولوا رَبَّنا لَولا اَرسَلتَ اِلَینا رَسولاً فَنَتَّبِعَ ءایتِکَ و نَکونَ مِنَ المُؤمِنین»
یا دچار ذلت عذاب نشویم
همچنین پیروان کتب آسمانی پیشین نگویند برای ما بشارت و بیم دهنده ای برانگیخته نگردید: «یاَهلَ الکِتبِ... اَن تَقولوا ما جاءَنا مِن بَشیر و لا نَذیر فَقَد جاءَکُم بَشیرٌ و نَذیرٌ»،
بر این اساس خداوند هرگز بدون ارائه آگاهی و هشدار لازم بر بندگان خویش عذاب نازل نمیکند: «وما اَهلَکنا مِن قَریَة اِلاّ لَها مُنذِرون ذِکری»
و در روز قیامت برای تقریر و اعتراف گرفتن از جنّ و انس پرسیده میشود: آیا فرستادگان الهی درباره چنین روزی هشدارتان نداده بودند: «یمَعشَرَ الجِنِّ والاِنسِ اَلَم یَأتِکُم رُسُلٌ مِنکُم... و یُنذِرونَکُم لِقاءَ یَومِکُم هذا»
و خزانه داران جهنّم نیز از دوزخیان همان سؤال را که نشان اتمام حجت است باز میپرسند:«کُلَّما اُلقِیَ فیها فَوجٌ سَاَلَهُم خَزَنَتُها اَلَم یَأتِکُم نَذیر • قالوا بَلی»
و به جهنمیانی که نجات و بازگشت به دنیا را برای انجام دادن کارهای نیک میخواهند پاسخ داده میشود:آیا در طول عمر شما عوامل آگاهی بخش تحقق نیافت و بیم دهندگان نزد شما نیامدند: «اَوَ لَم نُعَمِّرکُم ما یَتَذَکَّرُ فیهِ مَن تَذَکَّرَ وجاءَکُمُ النَّذیر»
•••••••••••••••
مقصود از گستره انذار گروه هایی است که مشمول انذار می باشند .
برابر آیات بسیاری انذار همه امّتها و همه افراد را در بر میگیرد: «واِن مِن اُمَّة اِلاّ خَلا فیها نَذیر»
، «اَن اَنذِرِ النّاس»
به گفته مفسران مفاد آیه فوق آن است که برای هر امتی فرستاده ای
و برای هر زمانی پیشوایی خواهد بود.
عمومیت انذار به آدمیان اختصاص ندارد، بلکه جنیان را نیز شامل میشود: «یمَعشَرَ الجِنِّ والاِنسِ اَلَم یَأتِکُم رُسُلٌ مِنکُم... و یُنذِرونَکُم»،
«واِذ صَرَفنا اِلَیکَ نَفَرًا مِنَ الجِنِّ... ولّوا إلی قومهم منذرین»
به گفته برخی مفسران کلمه «مِنْکُم» در آیه ۱۳۰ انعام
به معنای «من جنسکم» بوده و این آیه نشان مبعوث شدن فرستادگان الهی در میان انس و جن از جنس خود آنان است.
برخی به استناد آیات فوق فرستادگان الهی در میان آدمیان را «رسول» و برانگیختگان میان جنیان را با عنوان «منذر» معرفی کرده اند.
به گفته المیزان عمومیّت انذار به این معناست که در میان همه امّتها انذارگر برانگیخته میشود و هیچ امّتی بدون منذر نمیماند
و این عمومیّت در حدّ اقتضاست؛ یعنی فعلیّت آن در مورد همگان و رسیدن آن به یکایک افراد منوط به این است که در مسیر آن مانعی پدید نیاید، زیرا با توجّه به اینکه جهان ماده محل برخورد و تزاحم علل و اسباب با یکدیگر است، ممکن است پیام انذار به برخی انسانها نرسد و حجّت الهی بر آنان تمام نگردد. از این افراد در قرآن با عنوان «مستضعف» یاد و امر ایشان به خداوند واگذار شده است، بر این اساس انذار، گرچه عام است؛ ولی مستلزم دریافتن یکایک افراد یک امّت نیست.
گرچه انذار برای همگان لازم و سودمند است؛ امّا گروههای خاصی بر اثر برخورداری از زمینه های تأثیرپذیری بهتر، انذار در حق آنان سودمندتر است یا به علّت وجود مانع قوی تر نیاز بیشتری به انذار دارند، بدین روی انذار این دو گروه به صورت خاص مورد تأکید قرار گرفته است:
گروه نخست همچون خداترسان: «اِنَّما تُنذِرُ الَّذینَ یَخشَونَ رَبَّهُم بِالغَیب»
و کسانی که از برپایی قیامت و حسابرسی خداوند ترسناک اند:«اِنَّما اَنتَ مُنذِرُ مَن یَخشها»،
«واَنذِر بِهِ الَّذینَ یَخافونَ اَن یُحشَرُوا اِلی رَبِّهِم»،
زندگان (زنده دلان):«لینذر من کان حیًّا»،
پیروان قرآن
:«اِنَّما تُنذِرُ مَنِ اتَّبَعَ الذِّکرَ»
و بر پا دارندگان نماز: «اِنَّما تُنذِرُ... واَقاموا الصَّلوة»
دسته دوم مانند غافلان: «لِتُنذِرَ قَومًا ما اُنذِرَ ءاباؤُهُم فَهُم غفِلون»،
لجبازان و جدال پیشگان: «وتُنذِرَ بِهِ قَومًا لُدّا»،
ستمگران:«لِیُنذِرَ الَّذینَ ظَلَموا»،
و کسانی که برای خدا فرزند قائل شده اند: «ویُنذِرَ الَّذینَ قالوا اتَّخَذَ اللّهُ وَلَدا»
بدون تردید این گونه آیات با عمومیت انذار منافات نداشته، از موارد ذکر خاص پس از عام محسوب میگردد.
••••••••••••••••••
متعلّق انذار عبارتند از :
در قرآن کریم شرک به عنوان مهم ترین انحراف اعتقادی مورد توجّه قرار گرفته است و به همین جهت پیام انذار پیامبران الهی در بسیاری از آیات با فراخوانی به توحید در همه ابعاد آن همراه شده است: «یُنَزِّلُ المَلئِکَةَ... اَن اَنذِروا اَنَّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنا»
این پیام اصیل بهطور خاص از زبان حضرت هود:«و قَد خَلَتِ النُّذُرُ... اَلاّ تَعبُدوا اِلاَّ اللّهَ»،
حضرت نوح:«اِنّی لَکُم نَذیرٌ مُبین • اَنِ اعبُدُوا اللّه»
و پیامبر گرامی اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم):«اَلاّ تَعبُدوا اِلاَّ اللّهَ اِنَّنی لَکُم مِنهُ نَذیرٌ»،
«ولا تَجعَلوا مَعَ اللّهِ اِلهًا ءاخَرَ اِنّی لَکُم مِنهُ نَذیرٌ مُبین»
بیان شده و بر بیم دادن مشرکان به صورت ویژه تأکید شده است.
متعلّق انذار در برخی آیات عذاب اخروی است. در این آیات از عذاب نزدیک، دردناک و شدید آخرت سخن به میان آمده است:«اِنّا اَنذَرنکُم عَذابًا قَریبًا»،
«اَنذِرِ النّاسَ یَومَ یَأتیهِمُ العَذابُ»
در آیات فراوانی انذار به روز قیامت با عناوین خاص آن تعلّق یافته و از برپایی آن روز بیم داده شده است؛ از جمله:«واَنذِرهُم یَومَ الحَسرَة»،
«واَنذِرهُم یَومَ الاَزِفَة»،
«لِیُنذِرَ یَومَ التَّلاق»،
«تُنذِرَ یَومَ الجَمع»،
«یُنذِرونَکُم لِقاءَ یَومِکُم هذا»
«اَنذَرتُکُم صعِقَةً مِثلَ صعِقَةِ عاد و ثَمود»،
«اَم اَمِنتُم مَن فِی السَّماءِ اَن یُرسِلَ عَلَیکُم حاصِبًا فَسَتَعلَمونَ کَیفَ نَذیر»،
«ولَقَد اَنذَرَهُم بَطشَتَنا»
••••••••••••••
در برخی از آیات قرآن کریم به وسایل و مقارنات انذار اشاره شده است.
فرمان انذار با رهنمودهایی از سوی خداوند مقرون گشته که میتوان برخی از آنها را وسایل انذار دانست:
«لِتَکونَ مِنَ المُنذِرین • بِلِسان عَرَبیّ مُبین»
در بسیاری از آیات، قرآن انذارگر یا وسیله انذار معرفی شده است:«واوحِیَ اِلَیَّ هذا القُرءانُ لاُِنذِرَکُم بِهِ...»
براساس روایتی از پیامبر قرآن ۴ بخش دارد و یک بخش آن فضایل و انذار است.
«ولَقَد جاءَهُم مِنَ الاَنباءِ ما فیهِ مُزدَجَر • حِکمَةٌ بلِغَةٌ فَما تُغنِ النُّذُر»
برخی مفسّران مقصود از آیات کریمه «مُبَشِّرًا و نَذیرا... و سِراجًا مُنیرا»
را بیان مطالب براساس برهان و دلایل واضح دانسته اند.
در برخی از آیات نیز به مقارنات انذار اشاره شده است:
«قُم فَاَنذِر... و ثیابَکَ فَطَهِّر»
«واَنذِر... واخفِض جَناحَکَ لِمَنِ اتَّبَعَکَ مِنَ المُؤمِنین»
«واَنذِر... ولا تَطرُدِ الَّذینَ یَدعونَ رَبَّهُم...»
، بر همین اساس پیامبر میفرماید:«و ما اَنَا بِطارِدِ المُؤمِنین • اِن اَنَا اِلاّ نَذیرٌ مُبین»
«واَنذِر عَشیرَتَکَ... فَاِن عَصَوکَ فَقُل اِنّی بَریءٌ مِمّا تَعمَلون»
«مُبَشِّرًا ونَذیرا»،
«مبشّرین ومنذرین»
برخی از مفسران مقرون بودن انذار و تبشیر را در اتمام دعوت همانند متلازمین معرفی کرده اند.
همراهی بشارت و انذار در بسیاری از آیات توجّه بسیاری را به کار کردهای آن دو معطوف ساخته است؛ برخی نقش تبشیر را نقش قائد یعنی دعوت، تشویق، تحریک و ایجاد رغبت از پیش رو و کارکرد انذار را کارکرد سائق یعنی راندن از پشت سر دانسته اند.
برخی با اشاره به اینکه انگیزه های انسانی معمولاً براساس جلب منافع و دفع ضررها تنظیم میشود نقش بشارت و انذار را بر انگیختن و دامن زدن به آن دو انگیزه و تشویق را عامل حرکت و انذار را عامل باز دارنده معرفی کرده اند.
از گفته التحقیق استفاده میشود که کارکرد بشارت ایجاد مقتضی و نقش انذار رفع موانع و دفع انحراف و گمراهی است.
برخی با تکیه بر آنکه انسان تا احساس خطر مهمی نکند از جا حرکت نمیکند نقش انذار پیامبران را اعلام خطرهایی دانستهاند که به صورت تازیانه بر ارواح بی درد گمراهان چنان فرود میآید که هر قابلی را به حرکت درمی آورد.
به گفته المیزان تبشیر و انذار برای متوسطان صورت میپذیرد، زیرا برخی از صالحان هیچ گونه تعلّقی به غیر خدا، مانند ثواب و عقاب ندارند.
دائرة المعارف قرآن کریم، برگرفته از مقاله «انذار».