اهداف اساطیر نامیدن قرآن (خا)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
مشرکان قريش با هدف مقابله با پيامبر(صلى الله عليه وآله) و در کنار راهکارهاى گوناگون
[۱] روانى، اجتماعى، برخورد فيزيکى همانند آزار و اذيت (توبه:۶۱؛ احزاب:۵۸)، تخريب شخصيت (طور: ۲۹؛ ذاريات:۵۲؛ صافات:۳۶) و نقشه حبس و قتل رسول خدا(صلى الله عليه وآله)(انفال:۳۰) با اساطير ناميدن قرآن، ممانعت از گرايش مردم به اسلام،
[۲] انزواى پيامبر(صلى الله عليه وآله) و خاموشى دعوت او را دنبال مىکردند:
[۳] «وهُم يَنهَونَ عَنهُ ويَنـَونَ عَنهُ». (انعام:۲۶) نسبت اساطير مىتوانست با ترديد افکنى در دل مردم، آنان را از گوش فرا دادن به قرآن و تأثيرپذيرى از آيات آن بازدارد؛
[۴] «واِذا قيلَ لَهُم ماذا اَنزَلَ رَبُّکم قالوا اَسـطيرُ اَلاَوَّلين». (نحل:۲۴) به روايت ابنعباس اين آيه درباره گروه موسوم به «مقتسمين» نازل شده است. مشرکان با تشکيل انجمنى در پى يافتن ترفندى برآمدند تا مردمى را که در موسم حج به مکه مىآمدند از ملاقات با پيامبر(صلى الله عليه وآله) و تأثيرپذيرى از سخنان شيرين و شيواى او بازدارند.
[۵] ۱۶ نفر از سرشناسان قريش در ۴ دسته و هر گروه در يکى ازگذرگاههاى منتهى به مکه بر سر راه حاجيان ايستاده، در پاسخ آنها درباره آنچه بر محمد(صلى الله عليه وآله)نازل شده است، آن را همان نوشتههاى پيشينيان خواندند.
[۶] مشرکان با اين نسبت افزون بر اهانت به آيات قرآن
[۷] و خفيف شمردن مقام شامخ رسالت،
[۸] خاستگاه وحيانى قرآن،
[۹] و معجزه بودن بزرگترين آيت نبوت نبى(صلى الله عليه وآله)
[۱۰] را انکار مىکردند. (فرقان: ۴ـ۵) آنها بامعرفى قرآن در شمار آثار و نوشتههايى چون تورات، انجيل و داستانهاى رستم و اسفنديار و نه پديدهاى خارق العاده
[۱۱] ، مدعى بودند که همانند آن را شنيدهاند و اگر بخواهند مىتوانند نظير آن را بياورند: «واِذا تُتلى عَلَيهِم ءايـتُنا قالوا قَد سَمِعنا لَو نَشاءُ لَقُلنا مِثلَ هـذا اِن هـذا اِلاّ اَسـطيرُ الاَوَّلين». (انفال:۳۱) اين سخن را نيز در اصل به نضربن حارث نسبت دادهاند.
[۱۲] [۱۳] . فى ظلال القرآن، ج۲، ص۱۰۶۷.
[۱۴] . التفسير الکبير، ج۱۲، ص۱۹۰.
[۱۵] . مجمع البيان، ج۴، ص۴۴۴. الميزان، ج۷، ص۵۲.
[۱۶] . المنير، ج۱۲، ص۱۸۹ـ۱۹۰. فى ظلال القرآن، ج۲، ص۱۰۶۷. الميزان، ج۷، ص۵۲.
[۱۷] . الکشاف، ج۲، ص۶۰۱.
[۱۸] . جامع البيان، مج۸، ج۱۴، ص۱۲۷. مجمع البيان، ج۶، ص۵۴۹. الميزان، ج۱۲، ص۲۵۰.
[۱۹] . جامع البيان، ج۲، ص۳۹. الميزان، ج۹، ص۶۷. فى ظلال القرآن، ج۶، ص۳۸۵۷.
[۲۰] . الميزان، ج ۹، ص۶۷.
[۲۱] . جامع البيان، ج۱۴، ص۳۹. التفسير الکبير، ج۳۱، ص۹۳. الميزان، ج۱۲، ص۲۲۸.
[۲۲] . جامع البيان، مج۶، ج۹، ص۳۰۵. الکشاف، ج۲، ص۲۱۶. التفسير الکبير، ج۱۵، ص۱۵۶ـ۱۵۷.
[۲۳] . جامع البيان، مج۶، ج۹، ص۳۰۵. التفسير الکبير، ج۱۲، ص۱۸۸. روح المعانى، مج۱۰، ج۱۸، ص۳۴۵.
[۲۴] . جامع البيان، مج۶، ج۹، ص۳۰۵. الکشاف، ج۲، ص۲۱۶. الدرالمنثور، ج۴، ص۵۴.