اهل البیت خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
اَهْلِ بِيْت، يا اهل البيت، اصطلاحى قرآنى، حديثى و كلامى، به معنای خانواده پيامبر گرامى اسلام(ص) میباشد. اين اصطلاح در اين معنا تنها يك بار در قرآن كريم (در آيهای كه به آيه تطهير معروف شده) به كار رفته است: «وَ قَرْنَ فى بُيوتِكُنَّ وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِليَّةِ الاْولى وَ اَقِمْنَ الصَّلوةَ وَ آتينَ الزَكوةَ وَ اَطِعْنَ اللّهَ وَ رَسولَهُ اِنَّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرَّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهَّرَكُمْ تَطْهيراً:
همسران پيامبر در خانههايتان قرار گيريد و مانند روزگار جاهليت قديم زينتهای خود را آشكار مكنيد و نماز برپا داريد و زكات بدهيد و خدا و فرستادهاش را فرمان بريد. همانا خدا مىخواهد آلودگى را از شما خاندان پيامبر بزدايد و شما را پاك و پاكيزه گرداند» (احزاب:۳۳).
لغتشناسان مىگويند: اگر اصطلاح اهل بيت به صورت مطلق بيايد، منظور از آن خانواده و خاندان پيامبر گرامى اسلام(ص) است (راغب، ص۳۶). اما در اينكه اين اصطلاح شامل چه كسانى مىشود، ميان مفسران، محدثان و متكلمان اختلاف نظر وجود دارد:
۱. برخى از مفسران اهل سنت اعتقاد دارند كه به قرينه جملههای قبل و بعد كه درباره همسران پيامبر اسلام (ص) است، اين آيه تنها شامل همسران پيامبر(ص) مىشود. اينان در تأييد اين نظر، روايتى از ابنعباس كه عكرمه، مقاتل، ابنجبير و ابنسائب، آن را نقل كردهاند، استناد جستهاند و مىنويسند: عكرمه در بازار فرياد مىزد كه اهل بيت پيامبر(ص) فقط همسران او هستند و من با هر كس كه منكر اين است، مباهله مىكنم (طبری، ج۲۲، ص۷؛ بغوی، ج۴، ص۴۶۴؛ قرطبى، ج۱۴، ص۱۸۲؛ بيضاوی، ج۴، ص۱۶۳؛ ابنكثير، ج۵، ص۴۵۲_۴۵۳؛ ابنكثير، ج۵، ص۴۵۸؛ ابوحيان، ج۷، ص۲۳۱؛ سيوطى، ج۶، ص۶۰۲_۶۰۳).
برخى از مفسران اهل سنت و همه مفسران شيعه اين نظر را مورد نقد قرار داده، و گفتهاند: اگر منظور از اهل بيت در اين آيه همسران پيامبر(ص) مىبود، مناسب بود كه مانند عبارات قبل و بعد كه خطاب به آنان به صورت جمع مؤنث است، در اين آيه هم خداوند مىفرمود: «عنكنّ» و «يطهر كنّ» در حالى كه چنين نيست و خطاب در اين آيه به صورت جمع مذكر است و اين نشان مىدهد كه قول اين گروه درست نيست (ابوحيان، ج۷، ص۲۳۱؛ شيخ طوسى، ج۸، ص۳۴۰_۳۴۱؛ ابوالفتوح رازی، ج۴، ص۳۲۷؛ طباطبايى، ج۱۶، ص۳۱۰)؛ اما استناد آنان به روايت نيز مورد ترديد قرار گرفته است و از جمله ابوحيان غرناطى - كه خود از اهل سنت است - نوشته كه انتساب روايت به ابنعباس درست نيست (ابوحيان، ج۷، ص۲۳۱) و ابنكثير نيز گفته است كه اگر منظور از اين روايت، آن باشد كه شأن نزول از آيه تطهير، زنان پيامبرند، اين سخن صحيح است، اما اگر منظور اين است كه مراد و مصداق آيه زنان پيامبر(ص) باشند و نه ديگران، اين سخن صحت ندارد، زيرا روايات و احاديث فراوانى اين نظر را رد مىكند (ابنكثير ، ج۵، ص۴۵۲-۴۵۳).
۲. گروه ديگری از مفسران اهل سنت، معتقدند كه منظور از اهلبيت در آيه همسران پيامبر(ص) و نيز على، فاطمه، حسن و حسين(ع) هستند (فخرالدين، ج۲۵، ص۲۰۹؛ بيضاوی، ج۴، ص۱۶۳؛ ابوحيان، ج۷، ص۲۳۲؛ ابنكثير، ج۵، ص۴۵۸). گفتنى است كه طرفداران اين نظريه برای تأييد ديدگاه خود، به هيچ روايتى استناد نكردهاند.
۳. بعضى از مفسران مىگويند: ظاهراً آيه عام است و شامل همه خاندان پيامبر(ص) مىگردد و اعم است از همسران و فرزندان، نزديكان و حتى غلامان و كنيزان پيامبر(ص). ثعلبى مىگويد: همه بنىهاشم، يا مؤمنان بنىهاشم را نيز در بر مىگيرد (قرطبى، ج۱۴، ص۱۸۳؛ آلوسى، ج۲۲، ص۱۴). اين نظر نيز مبتنى بر هيچ روايتى نيست.
۴. گروهى از مفسران اشاره كردهاند كه شايد اهل بيت كسانى باشند كه صدقه بر آنان حرام است و اين نظر بر حديثى از زيد بن ارقم مبتنى است كه از او پرسيدند: اهل بيت پيامبر(ص) چه كسانى هستند و آيا زنان پيامبر(ص) نيز جزو آنان به شمار مىروند؟ زيد گفت: زنان نيز جزو اهل بيتند، اما اهل بيت پيامبر(ص) كسانى هستند كه صدقه بر آنان حرام است، يعنى آل على(ع)، آل عقيل، آل جعفر و آل عباس (بغوی، ج۴، ص۴۶۵؛ ابوحيان، ج۷، ص۲۳۱-۲۳۲؛ ابنكثير، ج۵، ص۴۵۷_ ۴۵۸؛ سيوطى، ج۶، ص۶۰۵). به گفته ابوالفتوح رازی، اين نظر، قولى شاذ و نادر است (ابوالفتوح رازی، ج۴، ص۳۲۹) و مستندی ندارد.
۵. همه مفسران شيعه و بسياری از مفسران اهل سنت - به استناد شواهد و قراين و روايات فراوانى از پيامبراكرم(ص)، حضرت على، امام حسن، امام حسين، امام سجاد و ديگر امامان(ع)، و نيز امسلمه، عايشه، ابوسعيد خدری، ابنعباس و ديگر اصحاب - اعتقاد راسخ دارند كه آيه تطهير در شأن اصحاب كساء - حضرت محمد(ص)، على، فاطمه، حسن و حسين(ع) - نازل شده است و منظور از اهل بيت آنانند. تنها پرسشى كه به ذهن مىآيد، اين است كه چگونه در ميان بحث از وظايف همسران پيامبر(ص) مطلبى گفته شده است كه شامل همسران پيامبر نيست؟ از جمله قرطبى (قرطبى، ج۱۴، ص۱۸۳_۱۸۴) مىگويد: آيات ۲۸ تا ۳۴ سوره احزاب(احزاب:۲۸)(احزاب:۳۴)، همه درباره زنان پيامبر(ص)، و عطف به يكديگرند؛ چگونه مىشود كه آيهای در ميان اين آيات منفصل از ديگر آيات گردد و ارتباطى با آنها نداشته باشد؟ در پاسخ به اين پرسش جوابهايى وجود دارد، از جمله آنكه طبرسى مىگويد: اين تنها مورد نيست كه در قرآن آياتى در كنار هم قرار دارند كه از موضوعات مختلفى سخن مىگويند، قرآن آكنده از اينگونه موارد است. همچنين در كلام فصحای عرب و اشعار آنان نيز نمونههای فراوانى از اين دست ديده مىشود (طبرسى، ج۷، ص۵۶۰). طباطبايى پاسخ ديگری بر اين افزوده، و نوشته است: هيچ دليلى در دست نيست كه عبارتِ «اِنَّما يُريدُ اللّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرَّجْسَ اَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهَّرَكُمْ تَطْهيراً» همراه اين آيات نازل شده باشد، بلكه از روايات به خوبى استفاده مىشود كه اين بخش جداگانه نازل گرديده، و به امر پيامبر(ص)، يا هنگام گردآوری آيات قرآن پس از رحلت آن حضرت در كنار اين آيات قرار داده شده است (طباطبايى ، ج۱۶، ص۳۱۲).
مفسران شيعى به اتفاق بر اين عقيدهاند كه آيه تطهير در شأن پنج تن آل عبا (اصحاب كساء) است؛ از آن ميان، مىتوان به فرات كوفى (فرات كوفى، ص۱۲۱_۱۲۷)، شيخ طوسى (شيخ طوسى، ج۸، ص۳۳۹_۳۴۰)، ابوالفتوح رازی (ابوالفتوح رازی، ج۴، ص۳۲۷- ۳۲۸) و طبرسى (طبرسى، ج۷، ص۵۵۹_۵۶۰) اشاره كرد كه در تفاسير خود رواياتى گوناگون از طرق مختلف در مورد حديث كساء و اختصاص اين آيه به اصحاب كساء ارائه كردهاند. طباطبايى اشاره كرده است كه از بيش از ۷۰ طريق، حديث كساء و احاديث ديگر در مورد شأن نزول و مراد از آيه تطهير نقل شده است (طباطبايى ، ج۱۶، ص۳۱۱). در اينجا برای رعايت اختصار اين روايات به چند دسته تقسيم مىشود:
الف - روايات مربوط به حديث كساء: روايات ناظر به حديث كساء را مفسران و محدثان و متكلمان شيعى و سنى به اَشكال مختلف و با اندك تفاوتى در متن نقل كردهاند و در برخى از آنها به صراحت شأن نزول و مراد از آيه تطهير و اصطلاح اهل بيت را پنج تن آل عبا دانستهاند (طبری، ج۲۲، ص۶_۷؛ بغوی، ج۴، ص۴۶۵؛ قرطبى، ج۱۴، ص۱۸۳؛ ابوحيان، ج۷، ص۲۳۱؛ ابنكثير، ج۵، ص۴۵۴_۴۵۶؛ سيوطى، ج۶، ص۶۰۳_۶۰۴؛ بخاری، التاريخ...، ج۱، ص۶۹_۷۰؛ ترمذی، ج۵، ص۶۶۳؛ حاكم نيشابوری، ج۲، ص۴۱۶؛ حاكم نيشابوری، ج۳، ص۱۴۶؛ ابنعربى، ج۳، ص۵۷۱؛ ابنتيميه، ج۲، ص۱۱۷).
ب - روايات مؤيد حديث كساء: روايات ديگری از ابوسعيد خدری، انس بن مالك، ابنعباس، ابوالحمراء و ابو برزه، وارد شده است كه پس از ماجرای كساء و نزول آيه تطهير در شأن آنان، پيامبر گرامى اسلام(ص)، مدت يك ماه، يا ۴۰ روز، يا ۶ تا ۹ ماه به طور مداوم در هنگام نماز صبح، يا در وقت نمازهای پنجگانه، به در خانه على و فاطمه(ع) مىرفت و مىفرمود: «السلام عليكم اهل البيت و رحمةالله و بركاته، الصلاة يرحمكم الله»؛ سپس آيه تطهير را قرائت مىكرد (طبري، ج۲۲، ص۵_۶؛ بخاری، الكنى، ص۲۵_۲۶؛ احمد بن حنبل، ج۳، ص۲۵۹؛ حسكانى، ج۲، ص۱۱_۱۵؛ ابنعربى، ج۳، ص۵۷۱_۵۷۲؛ ابنكثير، ج۵، ص۴۵۳؛ سيوطى، ج۶، ص۶۰۶_۶۰۷؛ هيثمى، ج۹، ص۱۶۸_۱۶۹؛ خوارزمى، ص۲۲_۲۳).
ج - روايات ديگر: روايات ديگری كه به حد متواتر از اهل سنت نقل شده است، نيز تأييد مىكند كه منظور از اهل بيت، پنج تن آل عباست. از آن ميان، به رواياتى كه درباره دو آيه وارد شده است، اشاره مىشود:
۱. سعد بن ابى وقاص و ديگران نقل كردهاند كه وقتى آيه ۶۱ سوره آل عمران (آل عمران:۶۱) - كه به آيه مباهله معروف است - بر پيامبر(ص) نازل شد، آن حضرت بلافاصله، على، فاطمه، حسن و حسين(ع) را خواست و هنگامى كه آنان نزد وی حاضر شدند، فرمود: «اللّهم هؤلاء اهلى» و سپس برای مباهله به سوی نصاری رفت (احمد بن حنبل، ج۱، ص۱۸۵؛ حسكانى، ج۱، ص۱۲۴؛ حاكم، ج۳، ص۱۵۰؛ ابناثير، ج۴، ص۲۶).
۲. ابوسعيد خدری مىگويد: وقتى آيه ۱۳۲ سوره طه (طه:۱۳۲) - كه در آن پيامبر(ص) مأمور مىشود اهل بيت خويش را امر به نماز خواندن كند - نازل شد، پيامبر(ص) به مدت ۹ ماه، هنگام نمازهای پنجگانه، به هنگام عبور از كنار خانه فاطمه مىايستاد و به روايتى به خانه على و فاطمه مىآمد و مىفرمود: «الصلاة رحمكم الله» و سپس آيه تطهير را قرائت مىكرد (طبرسى، ج۷، ص۵۹؛ سيوطى، ج۵، ص۶۱۳؛ آلوسى، ج۱۶، ص۲۸۴؛ حسكانى، ج۲، ص۲۹؛ خوارزمى، ص۲۳).
از مجموع آنچه ذكر شد، مىتوان نتيجه گرفت كه منابع و راويان احاديثى كه بر انحصار آيه تطهير و آيات ديگر، به پنج تن آل عبا دلالت مىكند، آن قدر فراوان است كه نمىتوان در آن ترديد روا داشت، تا آنجا كه در شرح احقاق الحق (مرعشى، ج۲، ص۵۰۲؛ مرعشى، ج۲، ص۵۴۷؛ مرعشى، ج۹، ص۲؛ مرعشى، ج۹، ص۹۱) بيش از ۷۰ منبع معروف اهل سنت در اينباره گردآوری شده، و منابع شيعى در اين زمينه بيش از اين است.
فهرست منابع:
(۱) قرآن كريم؛
(۲) محمود آلوسى، روح المعانى، قاهره، ۱۳۵۳ق؛
(۳) ابناثير، اسدالغابه، بيروت، ۱۳۷۷ق؛
(۴) ابنتيميه، منهاج السنة النبويه، بيروت، ۱۴۰۶ق/۱۹۸۶م؛
(۵) ابنعربى، احكام القرآن، به كوشش محمد عبدالقادر عطا، بيروت، ۱۴۰۸ق/ ۱۹۸۸م؛
(۶) ابنكثير، تفسير القرآن العظيم، بيروت، ۱۳۸۵ق/۱۹۶۶م؛
(۷) ابنمنظور، لسان المیزان؛
(۸) ابوحيان غرناطى، البحر المحيط، بيروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م؛
(۹) ابوالفتوح رازی، روحالجنان، قم، ۱۴۰۴ق؛
(۱۰) احمد بن حنبل، مسند، استانبول، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م؛
(۱۱) اسماعيل بخاری، التاريخ الكبير، حيدرآباد دكن، ۱۴۰۲ق/ ۱۹۸۲م؛
(۱۲) اسماعيل بخاری، الكنى، حيدرآباد دكن، ۱۳۳۰ق؛
(۱۳) حسين بغوی، معالم التنزيل، بيروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م؛
(۱۴) عبدالله بيضاوی، انوار التنزيل، بيروت، مؤسسه شعبان؛
(۱۵) محمد ترمذی، سنن، به كوشش ابراهيم عطوه عوض، استانبول، ۱۴۰۱ق/ ۱۹۸۱م؛
(۱۶) حاكم نيشابوری، المستدرك، بيروت، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م؛
(۱۷) عبيدالله حسكانى، شواهد التنزيل، به كوشش محمدباقر محمودی، بيروت، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۴م؛
(۱۸) موفق خوارزمى، المناقب، به كوشش محمدرضا موسوی خرسان، تهران، ۱۹۶۵م؛
(۱۹) راغب اصفهانى، المفردات، استانبول، ۱۹۸۶م؛
(۲۰) سيوطى، الدرالمنثور، بيروت، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م؛
(۲۱) شيخ طوسى، التبيان، به كوشش احمد حبيب قصير عاملى، بيروت، دار احياءالتراث العربى؛
(۲۲) محمدحسين طباطبايى، الميزان، بيروت، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م؛
(۲۳) طبرسى، مجمعالبيان، به كوشش هاشم رسولى محلاتى و فضلالله يزدی طباطبايى، بيروت، ۱۴۰۸ق/۱۹۸۸م؛
(۲۴) طبری، تفسير؛
(۲۵) فخرالدين رازی، التفسير الكبير، بيروت، داراحياء التراث العربى؛
(۲۶) فرات كوفى، تفسير، نجف، ۱۳۵۴ق؛
(۲۷) محمد قرطبى، الجامع لاحكام القرآن، بيروت، ۱۹۶۶م؛
(۲۸) شهابالدين مرعشى، شرح و ملحقات احقاق الحق قاضى نورالله شوشتری، قم، ۱۳۷۷ق؛
(۲۹) على هيثمى، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، قاهره، مكتبة القدسى.