باقرخان تنگستانی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
باقرخان تنگستانی، رهبر تنگستانیها در مبارزه با اشغالگران انگلیسی، در دوره محمدشاه و
ناصرالدین شاه قاجار بود.
احتمالاً در فاصله سالهای ۱۲۰۳ تا ۱۲۰۷ در روستای لِیلَک/
لیلگ ، از توابع
تنگستان ، به دنیا آمده است. خاندان وی بسیار متنفذ بودند. جد بزرگ خاندان تنگستانی،
حسن مشکور ، همراه قبیله اش از
نجد (در جنوب
عربستان ) به تنگستان
ایران مهاجرت کرده و از ارکان مهم سیاسی و اقتصادی آنجا شده بود.
بزرگان این خاندان قلعه مستحکمی با باروهای بلند و
خندق عمیق در لیلک احداث کردند و آن را مقر اصلی خاندان قرار دادند. پس از مدتی لیلک مرکز اصلی تنگستان گشت.
در پی تلاش رئیس احمدشاه تنگستانی، پدر باقرخان، در به قدرت رساندن
کریم خان زند ، قدرت و محدوده حکمرانی خاندان تنگستانی افزایش یافت. پادشاهان زند و قاجار و حکمرانان محلی منطقه از آنان
حمایت میکردند و غالباً در مأموریتهای دشوار نظامی برای سرکوب دشمنان داخلی یا خارجی از قدرت آنان بهره میبردند.
از کودکی باقرخان تنگستانی اطلاع چندانی در دست نیست. وی پدرش را در ۱۲۴۶ از دست داد و اندکی پس از آن با فرمانِ
رضاقلی میرزا ، نایب الایاله، با سمت حکمرانی تنگستان جانشین پدر شد،
وی ارتش کوچکی مرکّب از صدها تفنگچی تنگستانی تشکیل داد. در ۱۲۵۰،
محمدشاه قاجار ، به سبب رضایت از کارآمدی باقرخان در تنگستان، طی فرمانی جبّه ترمه و
خلعت شاهی به وی
اعطا کرد.
در ۱۲۵۴، انگلیس برای در تنگنا قرار دادن دولت محمدشاه قاجار جهت رفع محاصره
هرات ، بوشهر و
جزیره خارک را اشغال کرد.
این امر منجر به پیدایی جنب وجوشی در
بوشهر شد و باقرخان با همراهی شیخ
حسن آل عصفور (مجتهد بوشهر) و مردم آنجا انگلیسیها را از بوشهر
اخراج کردند؛ در نتیجه،
انگلستان مرکز نمایندگی خود را به خارک انتقال داد
باقرخان برای جلوگیری از تبلیغات مخرب انگلیسیها برای وحشی جلوه دادن عشایر تنگستانی، شخصاً به هنل، نماینده سیاسی انگلیس مقیم
خلیج فارس ، اطمینان داد که در مدت تعطیلی کنسولگری از اماکن متعلق به انگلیسیها حفاظت کند.
دولت ایران به پاس خدمات باقرخان در دفاع از مرزهای جنوبی ایران، درجه سرهنگی به او اعطا کرد.
در ۱۲۶۵، باقرخان در پی اختلاف شیخ
نصرخان (حاکم بوشهر) با نایب حکومت جدید بوشهر (حاجی میرزامهدی خان) از حاجی میرزا مهدی خان حمایت کرد. با حمایت دولت انگلستان از شیخ نصرخان، در بوشهر به مدت یک ماه جنگ در گرفت. سرانجام، بر اثر فشار عوامل انگلیسی بر دولت ایران، مجدداً حکمرانی شیخ نصرخان تنفیذ شد.
در ۱۲۷۰، خوارج مَسقَط و عُمان، با حمایت حاکمان آنجا بندرعباس را تصرف و در آنجا
قتل عام کردند.
شاهزاده طهماسب میرزا مؤیدالدوله، والی
فارس ، به دستور
ناصرالدین شاه و با کمک برخی خانهای محلی، از جمله باقرخان تنگستانی، آنان را از شهر بیرون راند. باقرخان تا مدتی بعد نیز مسئولیت حفاظت از
بندرعباس را بر عهده داشت.
در ۱۲۷۳، مجدداً بین ایران و انگلستان بر سر هرات
اختلاف افتاد. انگلیسیها برای فشار آوردن به حکومت ناصرالدین شاه و واداشتن سپاهیان ایران به خروج از هرات، با حمله گسترده دریایی، از بوشهر تا
خوزستان را تصرف کردند. دولت ایران دست از محاصره هرات بر داشت و به
معاهده صلح پاریس تن داد.
در مدت اشغال بوشهر، باقرخان با انگلیسیها جنگید. انگلیسیها پس از پیاده شدن در سواحل هلیله/
حلیله (از توابع بوشهر) به سوی قلعه رِیشَهر، در شش کیلومتری جنوب غربی بوشهر، حرکت کردند. باقرخان با چهارصد تفنگچی و دو عراده توپ بسرعت روانه بوشهر شد. وی در مسیر حرکت به بوشهر پیامی برای پسرش،
احمدخان تنگستانی که در آن هنگام کدخدای اَهرَم بود، فرستاد و او را به بوشهر فرا خواند. باقرخان و احمدخان و تفنگچیان با شتاب خود را به نزدیکی بوشهر رساندند و در
قلعه ریشهر موضع گرفتند. جنگ در ۱۱ ربیع الاخر ۱۲۷۳ در قلعه ریشهر آغاز شد. به سبب مقاومت تنگستانیها، کشتیهای انگلیسی در سواحل هلیله، با توپهای دورزن، قلعه را بمباران کردند.
سپاه پیاده انگلستان نیز پس از زدوخوردی مختصر، قلعه را تصرف کرد. در این جنگ احمدخان تنگستانی، فرزند باقرخان، کشته شد
و حسن خان، فرزند دیگر وی، بشدت زخمی گردید.
فیلیکس جونز ،
کنسول انگلیس در بوشهر، اندکی پس از پایان جنگ، با ارسال یادداشتی، از باقرخان خواست در قبال دریافت ماهانه ای هنگفت، برای انگلستان جاسوسی کند اما وی این پیشنهاد را رد کرد
در ۱۲۷۵،
حسام السلطنه باقرخان را به بهانه پرداخت نکردن بموقع
مالیات زندانی کرد. وی روستای
اهرم را، که ملک اجدادی باقرخان بود، از او گرفت و ضابطی آنجا را به
طایفه پولادی (از طوایف دشتی) سپرد و مقرری او و مواجب سالانه ای را که به خانواده پسر شهیدش تعلق میگرفت، قطع کرد. پس از زندانی شدن باقرخان در بوشهر، فرزندش حسن خان با
ارسال نامههایی به حکمران فارس و دربار ناصرالدین شاه خواستار آزادی او شد. احتمالاً همین نامهها و فشار دربار شاه بر حسام السلطنه موجب آزادی باقرخان گردید.
وضع مالی باقرخان پس از آزادی از زندان بد شد، به طوری که حتی از عهده پرداخت مالیاتهای معوقه بر نیامد. حکمران فارس و بنادر، در عوض مالیات، بخشی از املاک و دارایی او را ضبط کرد.
تاریخ درگذشت باقرخان مشخص نیست. در ۱۲۸۱ نامه ای از دربار ناصرالدین شاه به او نوشته شده بود که نشان میدهد وی تا این تاریخ زنده بوده است. در
رمضان ۱۲۸۶، در نامه حکمران فارس به ضابط و حکمران برازجان، به مرگ باقرخان
اشاره شده است.
جسد وی به
نجف اشرف منتقل شد و در ایوان شهدای جنگ تنگستان، در جوار قبر فرزندش احمدخان، به خاک سپرده شد.
(۱) محمدجعفربن محمدعلی خورموجی، حقایق الاخبار ناصری.
(۲) سجاد راعی گلّوجه، قاجاریه، انگلستان و قراردادهای استعماری : (۱۲۷۳ـ۱۲۱۲ ه ق/ ۱۸۵۷ـ ۱۷۹۶م.
(۳) سفرنامه بنادر و جزایر خلیج فارس، از مهندسی ناشناخته.
(۴) علیمراد فراشبندی، خاندان تنگستانی.
(۵) حسن بن حسن فسائی، فارسنامه ناصری.
(۶) جرج ناتانیل کرزن، ایران و قضیه ایران.
(۷) اسماعیل نوری زاده بوشهری، «یک نمونه از رشادت تنگستانیها»، خواندنیها.
(۸) جورج هنری هانت، جنگ انگلیس و ایران در سال ۱۲۷۳ هجری.
(۹) رضاقلی بن محمدهادی هدایت، ملحقات تاریخ روضه الصفای ناصری.
(۱۰) قاسم یاحسینی، پیشگامان مبارزه با بریتانیا در جنوب ایران.
(۱۱) J B Kelly, Britain and the Persian Gulf: ۱۷۹۵-۱۸۸۰ , oxford ۱۹۶۸.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «باقرخان تنگستانی»، شماره ۳۹۶۱.