• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بایزید بسطامی‌ثانی خام

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بايَزيدِ بَسْطامى‌ِ ثانى‌، ابومحمد على‌ بن‌ عنايت‌الله‌ (زنده‌ در ۱۰۱۱ق‌/۱۶۰۲م‌)، عارف‌، محدث‌، فقيه‌ شيعى‌ و از نوادگان‌ بايزيد بسطامى‌ بود.
تاريخ‌ ولادت‌ او دانسته‌ نيست‌، اما با توجه‌ به‌ آگاهى‌ اندكى‌ كه‌ از احوال‌ او در دست‌ است‌ و نيز تاريخ‌ وفات‌ استادانش‌ مى‌بايست‌ در اواسط سده ۱۰ق‌ زاده‌ شده‌ باشد. بايزيد مدتى‌ در مشهد از محضر بزرگان‌ فقه‌ و حديث‌ آن‌ ديار، از جمله‌ شهاب‌الدين‌ عبدالله‌ بن‌ محمود شوشتری، معروف‌ به‌ شهيد ثالث‌ (د ۹۹۷ق‌/۱۵۸۹م‌) و نيز شيخ‌ عزالدين‌ حسين‌ بن‌ عبدالصمد حارثى‌ (د ۹۸۴ق‌/۱۵۷۶م‌) پدر شيخ‌ بهايى‌ بهره‌ جست‌ و از آنان‌ اجازه روايت‌ گرفت‌ (مجلسى‌، ج۱۰۶، ص۱۶۷؛ خوانساری، ج۴، ص۲۳۳). برخى‌ از متأخران‌ او را از شاگردان‌ على‌ بن‌ عبدالعالى‌ كركى‌، معروف‌ به‌ محقق‌ثانى‌ (د ۹۴۰ق‌/۱۵۳۳م‌) دانسته‌اند (آقابزرگ‌ تهرانی، الذريعه، ج۱۷، ص۱۴۴؛ شورا، ج۴، ص۹۳؛ شورا، ج۵، ص۲۴)؛ ليكن‌ اولاً بايزيد خود در اجازه‌ای كه‌ از وی در دست‌ است‌، در ميان‌ استادان‌ خويش‌ نامى‌ از محقق‌ نبرده‌، ثانياً در منابع‌ قديم‌تر ذكری از اين‌ موضوع‌ به‌ ميان‌ نيامده‌ است‌.
بايزيد پس‌ از فراگيری علوم‌ و معارف‌ دينى‌ به‌ تأليف‌ آثاری در زمينه‌های مختلف‌ علوم‌ اسلامى‌ و نيز به‌ تعليم‌ و تربيت‌ شاگردان‌ پرداخت‌. از جمله شاگردان‌ وی، از سيد حسين‌ بن‌ حيدر كركى‌ عاملى‌ نام‌ برده‌ شده‌ است‌ (امين‌، ج۸، ص۲۹۹) كه‌ از بايزيد، اجازه‌ای برای روايت‌ همه مرويات‌ و تأليفاتش‌، دريافت‌ كرده‌ است‌. اين‌ اجازه‌ در محرم‌ ۱۰۰۴ نگاشته‌ شده‌، و صورت‌ كامل‌ آن‌ در بحارالانوار مجلسى‌ (مجلسی، ج۱۰۶، ص۱۶۷_۱۶۸) موجود است‌ (آقابزرگ‌ تهرانی، الذريعه، ج۱، ص۱۳۹).
تاريخ‌ وفات‌ بايزيد نيز روشن‌ نيست‌؛ همين‌ قدر معلوم‌ است‌ كه‌ او تأليف‌ رساله قضاوقدر را در ۱۴ جمادی‌الاخر ۱۰۱۱ به‌ پايان‌ برده‌ است‌. از اين‌ رو، مى‌توان‌ گفت‌ كه‌ تاريخ‌ وفات‌ وی بعد از اين‌ زمان‌، و در نيمه اول‌ سده ۱۱ق‌ است‌.
آثار:
۱. نجاتيه‌، اثری است‌ به‌ فارسى‌ پيرامون‌ «غيبت‌» كه‌ به‌ زعم‌ مؤلف‌، در آن‌ عصر از گناهان‌ شايع‌ بوده‌ است‌. كتاب‌ مشتمل‌ بر دو باب‌ است‌: «باب‌ اول‌ در بيان‌ غيبت‌ و توابع‌ آن‌» كه‌ دو مقدمه‌ و شش فصل‌ دارد و نگارنده‌ در ضمن‌ پنج فصل‌ نخستين‌ به‌ بيان‌ موضوعات‌ مربوط به‌ غيبت‌ مثل‌ مذموم‌ بودن‌ آن‌ در روايات‌ دينى‌، اقسام‌ و علاج‌ آن‌، اموری كه‌ غيبت‌ در آن‌ها تجويز شده‌، و كفاره غيبت‌ پرداخته‌، و فصل‌ ششم‌ را به‌ بيان‌ توابع‌ غيبت‌، يعنى‌ سخن‌چينى‌ و دورويى‌ و حسدورزی اختصاص‌ داده‌ است‌. شيوه مؤلف‌ در اين‌ باب‌، شيوه عالمان‌ حديث‌ و فقهاست‌ كه‌ مباحث‌ خود را بر مبنای احاديث‌ مأثور پى‌ مى‌ريزند، و همان‌طور كه‌ خود در مقدمه كتاب‌ آورده‌، به‌ كتاب‌ كشف‌الريبه عن‌ احكام‌الغيبه شهيدثانى‌ (د ۹۶۶ق‌/ ۱۵۵۹م‌) نظر داشته‌ است‌ (على‌ بايزيد بسطامى‌ ثانى‌، نجاتيه‌، ص‌۲). بايزيد در باب‌ دوم‌ اين‌ كتاب‌ به‌ «توبه‌ و آنچه‌ بر آن‌ متعلق‌ است‌»، پرداخته‌، و اين‌ بار، در بيان‌ مراتب‌ توبه‌ و فروع‌ آن‌، يكسر بر تأليفات‌ «عارفان‌ حقيقت‌ و سالكان‌ طريقت‌» تكيه‌ كرده‌، و بر مذاق‌ آنان‌ سخن‌ رانده‌ است‌. او پاره‌ای از عبارات‌ آنان‌ را ذكر كرده‌، و تحت‌تأثير نظرات‌ متصوفه‌، توبه‌ را نخستين‌ مقام‌ عارفان‌ دانسته‌ است‌ (على‌ بايزيد بسطامى‌ ثانى‌، نجاتيه‌، ص‌۱۰۳). اين‌ اثر به‌ كوشش‌ جلال‌الدين‌ محدث‌ در ۱۳۳۴ش‌ در تهران‌ به‌ چاپ‌ رسيده‌ است‌.
۲. الانصاف‌ فى‌ معرفة الاسلاف‌، اثری است‌ در موضوع‌ امامت‌ و تعيين‌ فرقه ناجيه‌. مؤلف‌ شيعه اماميه‌ را تنها فرقه ناجى‌ از ميان‌ ۷۳ فرقه‌ دانسته‌ است‌. از آنجا كه‌ در «اجازه‌» از اين‌ تأليف‌ نام‌ برده‌ شده‌، تاريخ‌ تأليف‌ آن‌ مى‌بايست‌ قبل‌ از ۱۰۰۴ق‌ بوده‌ باشد (مجلسی، ج۱۰۶، ص۱۶۷_۱۶۸؛ آقابزرگ‌ تهرانی، الذريعه، ج۲، ص۳۹۶؛ آقابزرگ‌ تهرانی، الذريعه، ج۱۷، ص۱۴۴؛ مدرس‌، ج۱، ص۲۲۴). گفته‌اند كه‌ بايزيد اين‌ كتاب‌ خود را به‌ فرمان‌ شاه‌ عباس‌ اول‌ به‌ فارسى‌ ترجمه‌ كرد (امين‌، ج۸، ص۲۹۹).
۳. اوقات‌ الصلوة، رساله‌ای است‌ فقهى‌ درباره اوقات‌ نمازهای پنجگانه‌ كه‌ در پنج فصل‌ ترتيب‌ يافته‌ است‌. نسخه‌ای از آن‌ در مجموعه مشكوه در كتابخانه مركزی دانشگاه‌ تهران‌ (شم ۹۴۴) موجود است‌.
۴. التحفة المرضيه للحضرة الرضويه، در فقه‌. بايزيد اين‌ اثر را در رجب‌ ۹۷۹ در طوس‌ به‌ انجام‌ رسانده‌ است‌ (نفيسى‌، ج۱، ص۳۹۵).
۵. تفسير آيه تبليغ‌ الولايه، به‌ عربى‌، كه‌ مؤلف‌ آن‌ را در ۱۲ جمادی‌الاخر ۹۸۹ در تبريز به‌ نام‌ مولى‌ حسين‌ صاعد نگاشت‌. نسخه‌ای از آن‌ در مجموعه‌ای به‌ نام‌ دستور به‌ شماره ۲۱۴۴ در كتابخانه مركزی دانشگاه‌ تهران‌ موجود است‌.
۶. جوابات‌ المسائل‌ الكلاميه، كه‌ به‌ فارسى‌ است‌ (آقابزرگ‌ تهرانی، الذريعه، ج۵، ص۲۳۱؛ آقابزرگ‌ تهرانی، طبقات‌ اعلام‌ الشيعه، ج۵، ص۷۶؛ خوانساری، ج۴، ص۱۶۲؛ مدرس‌، ج۷، ص۳۱۴).
۷. روضة العارفين‌، در حقيقت‌ تصوف‌ و مقامات‌ سالكان‌ و آداب‌ سلوك‌، كه‌ در ۹۹۴ق‌ نگاشته‌ شده‌ است‌. مؤلف‌ در ضمن‌ ۹ باب‌ به‌ موضوعاتى‌ از قبيل‌ ذات‌ واجب‌، معارف‌ و اصطلاحات‌ صوفيه‌، مقامات‌ عشره‌، اعمال‌ ظاهری و اخلاق‌ و احوال‌ و آداب‌ پرداخته‌ است‌. از اين‌ اثر دو نسخه‌ (شم ۱۳۴۴ و ۱۸۶۷) در كتابخانة سپهسالار، نسخه‌ای (شم ۶۵۶) در كتابخانه شماره ۱ مجلس‌ شورای اسلامى‌ و نيز ميكروفيلمى‌ (شم ۲۲۳۸) در كتابخانه مركزی دانشگاه‌ تهران‌ موجود است‌ ( فهرست‌ كتابخانه سپهسالار، ج۵، ص۷۲_۷۳، به‌كوشش‌ محمدتقى‌ دانش‌پژوه‌ و علينقى‌ منزوی).
۸. قضا و قدر، مؤلف‌ كتاب‌ را به‌ سه بخش‌ تقسيم‌ كرده‌ است‌، بخش‌ اول‌: مسأله اختيار و قدر در اعمال‌ انسان‌ها؛ بخش‌ دوم‌: تأثير اراده خداوند در اعمال‌ انسان‌ها؛ بخش‌ سوم‌: درباره قضا و قدر. بايزيد بسطامى‌ اين‌ اثر را در ۱۴ جمادی‌الاخر ۱۰۱۱ برای شخصى‌ به‌ نام‌ امير مظفر نوشته‌ است‌ (افندی، ج۴، ص۳۰۱). از اين‌ رساله‌ نسخه‌ای (شم ۲۹۳) در مجموعه مشكوه در كتابخانه مركزی دانشگاه‌ تهران‌ و نسخه‌ای ديگر (شم ۱۶۹۲) در كتابخانه شماره ۱ مجلس‌ شورای اسلامى‌ موجود است‌ (افندی، ج۴، ص۳۰۱).
۹. معارج‌ التحقيق‌، در فقه‌ استدلالى‌، جلد اول‌ آن‌ شامل‌ يك‌ مقدمه‌ در خلاصه‌ای از مباحث‌ اصول‌ فقه‌ است‌ و پس‌ از آن‌ كتاب‌ طهارت‌ و صلاة مى‌آيد. از عبارت‌ مؤلف‌ در پايان‌ اين‌ جلد دانسته‌ مى‌شود كه‌ جلد دوم‌ كتاب‌، بايد با مبحث‌ زكات‌ آغاز شده‌ باشد (شورا، ج۴، ص۹۳). تاريخ‌ تأليف‌ اين‌ اثر نيز چون‌ در «اجازه‌» از آن‌ ياد شده‌ است‌، بايستى‌ قبل‌ از ۱۰۰۴ق‌ بوده‌ باشد (مجلسی، ج۱۰۶، ص۱۶۷_۱۶۸). نسخه‌ای از اين‌ كتاب‌ (شم ۱۳۲۱) در كتابخانه شماره ۱ مجلس‌ شورای اسلامى‌ موجود است‌ (شورا، ج۴، ص۹۳_۹۴).
فهرست منابع:
(۱) آقابزرگ‌ تهرانی، الذريعه؛
(۲) آقابزرگ‌ تهرانی، طبقات‌ اعلام‌ الشيعه، به‌ كوشش‌ علينقى‌ منزوی، تهران‌، ۱۳۶۹ش‌؛
(۳) عبدالله‌ افندی، رياض‌ العلماء، به‌ كوشش‌ محمود مرعشى‌ و احمد حسينى‌، قم‌، ۱۴۰۱ق‌/۱۹۸۱م‌؛
(۴) محسن‌ امين‌، اعيان‌ الشيعه، به‌ كوشش‌ حسن‌ امين‌، بيروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌؛
(۵) على‌ بايزيد بسطامى‌ ثانى‌، نجاتيه‌، به‌ كوشش‌ جلال‌الدين‌ محدث‌ ارموی، تهران‌، ۱۳۳۴ش‌؛
(۶) محمدباقر خوانساری، روضات‌ الجنات‌، به‌ كوشش‌ اسدالله‌ اسماعيليان‌، قم‌، ۱۳۹۱ق‌/۱۹۷۱م‌؛
(۷) شورا، خطى‌؛
(۸) فهرست‌ كتابخانه سپهسالار، به‌كوشش‌ محمدتقى‌ دانش‌پژوه‌ و علينقى‌ منزوی، تهران‌، ۱۳۵۶ش‌؛
(۹) محمدباقر مجلسى‌، بحارالانوار، بيروت‌، ۱۴۰۳ق‌/۱۹۸۳م‌؛
(۱۰) محمدعلى‌ مدرس‌، ريحانةالادب‌، تبريز، ۱۳۴۶ش‌؛
(۱۱) سعيد نفيسى‌، تاريخ‌ نظم‌ و نثر در ايران‌ و در زبان‌ فارسى‌، تهران‌، ۱۳۴۴ش‌؛



جعبه ابزار