• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بدل (نحو)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



"بَدَل" بر وزن "فَعَل"، اسم از ماده‌ی "بدل" و در لغت به معنای جانشین است.



"بَدَل" بر وزن "فَعَل"، اسم از ماده‌ی "بدل" است.


بدل در لغت به معنای جانشین است.
[۱] لسان العرب، ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم، ج۱۱، ص ۴۸.     ماده‌ی "بدل"؛ ابن سیدة: بِدْلُ الشَّیْ، وبَدَلُه وبَدِیلُه: الخَلَفُ مِنْه.



در اصطلاح نحو "بدل" تابعی
[۲] شرح الرضی علی کافیة ابن الحاجب، الرضی، محمد بن الحسن الاسترآبادی، ‌ج ۲، ‌ص ۳۷۹.     تابع کلمه‌ی دومی را گویند که در اِعراب، پیرو کلمه پیش از خود (متبوع) است و هر دو (تابع و متبوع) از جهت اعراب مشترک‌اند.
است که حکم نسبت داده شده به متبوع در جمله، به آن (تابع) نسبت داده می‌شود و در واقع تابع (بدل)، مقصود حقیقی گوینده است.
تابع و متبوع را در اینجا به ترتیب "بدل" و "مبدل‌منه" می‌نامند.
[۴] بداءة النحو، صفائی بوشهری، غلام‌علی؛ قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶ ه ش، چاپ دوم، ‌ص ۲۴۵.
به عنوان مثال "علیٌ" در عبارت «قالَ الإمامُ علیٌ علیه‌السلام»، بدل و تابعی است که حکم (قال) نسبت داده شده به متبوع (الامام)، به آن نسبت داده می‌شود.


معنای لغوی "بدل" (جانشین) در معنای اصطلاحی آن لحاظ شده است به این بیان که با توجه به مقصود بودن بدل، متکلم آن را جانشین "مبدل‌منه" کرده و مقصود خود را در ارتباط با حکم مذکور در کلام بیان می‌کند.


عالمان نحو "بدل" را در باب توابع مورد بررسی قرار می‌دهند، اما در ترتیب ذکر توابع بعضی
[۵] همچون ابن حاجب در "الکافیة".
"بدل" را بر "عطف بیان" مقدم داشته و در مقابل، بعضی
[۶] همچون ابن مالک در "الفیة" و عباس حسن در "النحو الوافی".
آن را به عنوان آخرین تابع مورد بررسی قرار داده‌اند. ابن هشام در "مغنی اللبیب" در ضمن بررسی فرق بین "بدل" و "عطف بیان" به مباحث بدل اشاره کرده است.


بدل به اعتبار نوع ارتباط بین بدل و مبدل‌منه بر چهار قسم است:

۶.۱ - أ. بدل کلّ از کلّ

در این نوع، بدل در معنا با مبدل‌منه کاملا برابر و در لفظ غالبا
[۹] النحو الوافی، حسن، عباس، ج۳، ص۶۶۶، پ۱.     اهی بدل و مبدل منه در لفظ با هم برابرند و آن در صورتی است که بدل توضیح بیشتری را برساند؛ مانند: «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ صراطَ االذین انعمتَ عَلیهم».
متفاوت بوده و هر دو جزء (بدل و مبدل منه) بر یک ذات و امر واحد دلالت می‌کنند؛ مانند: «رأیتُ أخی أحمدَ»؛ در این مثال لفظ "أحمدَ"، بدل کل از کل و لفظ "أخی"، مبدل‌منه بوده که هر دو بر یک شخص واحد دلالت دارند.

۶.۲ - ب. بدل بعض از کلّ

در این نوع، بدل بر جزئی از مبدل‌منه دلالت می‌کند؛ مانند: «أکَلْتُ الرَّغِیفَ نصْفَه»؛ در این مثال "نصْفَ" بدل بعض از کلّ بوده و بر جزئی مبدل‌منه (الرَّغِیفَ) دلالت دارد.
[۱۴] همع الهوامع فی شرح جمع الجوامع، السیوطی، جلال الدین عبدالرحمن بن أبی‌بکر، ج ۳، ص ۱۱۱.     بعضی از عالمان نحو بدل کلّ از بعض را نیز ذکر کرده‌اند؛ همچون "جنات" در آیه «فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا یُظْلَمُونَ شَیْئًا جنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ» (مریم/۶۱) که بدل کلّ از بعض بوده و "الْجَنَّةَ"، مبدل‌منه می‌باشد.


۶.۳ - ج. بدل اشتمال

در این نوع، بدل بر معنایی در متبوع خود (مبدل‌منه) دلالت می‌کند و به تعبیر دیگر مبدل‌منه مشتمل بر معنایی است که بدل بیانگر آن است؛
[۱۶] بداءة النحو، صفائی بوشهری، غلام‌علی؛ قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶ ه ش، چاپ دوم، ‌ص ۲۴۵.
[۱۸] مبادی العربیة، شرتونی، رشید، ج۴، ص۳۴۹.     بعضی از عالمان نحو بدلی را به نام "بدل تفصیل"ذکر کرده و آن را به بدل اشتمال ملحق نموده‌اند. در این نوع، بدل به بیان اجمال موجود در مبدل‌منه خود می‌پردازد. مانند: «احترم والدیک امک و اباک» در این مثال "امک" و "اباک" تفصیلی برای "والدیک" است.
مانند: «أعجَبَنی علیٌ حِلْمُهُ»؛ در این مثال "حِلْمُ" بدل اشتمال بوده که بر معنایی (صفت حلم و بردباری) در مبدل‌منه (علیٌ) دلالت دارد.

۶.۴ - د. بدل مباین

در این نوع، بدل با مبدل‌منه مغایرت دارد
[۱۹] بداءة النحو، صفائی بوشهری، غلام‌علی؛ قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶ ه ش، چاپ دوم، ‌ص ۲۴۵.
که به اعتبار نوع مغایرت بر سه قسم است:

۶.۴.۱ - بدل غلط

بدل در این نوع به جهت تصحیح اشتباه زبانی پیش آمده در ذکر مبدل‌منه می‌آید به این بیان که بعد از آنکه متبوع بدون قصد بر زبان متکلم جاری شد او به سرعت به اشتباه و خطای خود پی‌برده و برای رفع آن بدل را ذکر می‌کند؛ مانند:«جاءَ زیدٌ بکرٌ» در این مثال "بکرٌ" بدل غلط بوده که متکلم آن را به منظور تصحیح اشتباه زبانی در ذکر مبدل‌منه (زیدٌ) آورده است.

۶.۴.۲ - بدل نسیان

در این نوع از بدل ابتدا متکلم مبدل‌منه را قصد نموده ولی پس از ذکر آن به اشتباه خود پی‌برده و از آن صرف نظر می‌کند و سپس بدل را که هدف صحیح او است می‌آورد؛ مانند:«صَلَّیْتُ العَصْرَ الظُهرَ»؛ در این مثال "الظُهرَ" بدل نسیان بوده که متکلم آن را پس از پی بردن به اشتباه خود در قصد و ذکر متبوع (العَصْرَ) جهت بیان هدف صحیح خود، آورده است.

۶.۴.۳ - ج. بدل اِضراب

[۲۱] النحو الوافی، حسن، عباس، ج ۳، ص ۶۷۱، پ ۱.     از بدل اضراب به بدل بَدَاء نیز تعبیر می‌شود.
[۲۲] بداءة النحو، صفائی بوشهری، غلام‌علی؛ قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶ ه ش، چاپ دوم، ‌ص ۲۴۶، پ ۲.

در این نوع از بدل متکلم مبدل‌منه را قصد نموده ولی بدون اینکه آن را رد یا تأیید کند، از آن صرف نظر کرده و به بدل روی می‌آورد؛ مانند:«سافر فی قطارٍ سیارةٍ»؛ در این مثال متکلم پس از ذکر متبوع (قطارٍ) بدون رد و یا تایید، از آن صرف‌نظر کرده و سپس بدل اضراب (سیارةٍ) را ذکر کرده است.


بدل غلط و بدل نسیان در کلام فصیح وجود نداشته ولی بدل اضراب ممکن است در کلام فصیح محقق شود.
[۲۳] بداءة النحو، صفائی بوشهری، غلام‌علی؛ قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶ ه ش، چاپ دوم، ‌ص ۲۴۶، پ۱.



آیه «یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ کَبِیرٌ»؛ (از تو، درباره جنگ کردن در ماه حرام، سؤال می‌کنند، بگو: جنگ در آن، (گناهی) بزرگ است)؛ در این آیه شریفه "قِتَالٍ" و "الشَّهْرِ" به ترتیب بدل اشتمال و مبدل‌منه واقع شده‌اند.


حدیث «الْعِلْمُ عِلْمانِ مَطبُوعٌ وَ مَسْمُوعٌ وَ لایَنْفَعُ الْمَسْمُوعُ اِذا لَمْ یَکُن الْمَطبُوعُ»؛
[۲۶] ترجمه نهج البلاغة، دشتی، محمد؛ قم، انتشارات پارسایان، چاپ دوم، ۱۳۷۹، حکمت ۳۳۸، ص ۷۰۸.
( علم دو گونه است: علم فطری و علم اکتسابی؛ علم اکتسابی اگر هماهنگ با علم فطری نباشد سودمند نخواهد بود)؛ در این حدیث شریف "مَطبُوعٌ"بدل واقع شده که به همراه معطوف (مَسْمُوعٌ)، مبدل‌منه (عِلْمانِ) را تفصیل می‌دهند.


در پایان ذکر این نکته قابل توجه است که برخی از مباحث مطرح شده در بحث "بدل" در ضمن دو عنوان مستقل "احکام بدل و مبدل‌منه" و "اشکال بدل و مبدل‌منه" مورد برسی قرار خواهد گرفت.


۱. لسان العرب، ابن منظور، جمال الدین محمد بن مکرم، ج۱۱، ص ۴۸.     ماده‌ی "بدل"؛ ابن سیدة: بِدْلُ الشَّیْ، وبَدَلُه وبَدِیلُه: الخَلَفُ مِنْه.
۲. شرح الرضی علی کافیة ابن الحاجب، الرضی، محمد بن الحسن الاسترآبادی، ‌ج ۲، ‌ص ۳۷۹.     تابع کلمه‌ی دومی را گویند که در اِعراب، پیرو کلمه پیش از خود (متبوع) است و هر دو (تابع و متبوع) از جهت اعراب مشترک‌اند.
۳. الهدایة فی النحو، ابوحیان، محمد بن یوسف، ص ۱۳۸.    
۴. بداءة النحو، صفائی بوشهری، غلام‌علی؛ قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶ ه ش، چاپ دوم، ‌ص ۲۴۵.
۵. همچون ابن حاجب در "الکافیة".
۶. همچون ابن مالک در "الفیة" و عباس حسن در "النحو الوافی".
۷. مغنی‌ اللبیب عن کتب الاعاریب، ابن هشام انصاری، جمال الدین، ص۵۹۳.    
۸. مغنی‌ اللبیب عن کتب الاعاریب، ابن هشام انصاری، جمال الدین، ص۵۹۶.    
۹. النحو الوافی، حسن، عباس، ج۳، ص۶۶۶، پ۱.     اهی بدل و مبدل منه در لفظ با هم برابرند و آن در صورتی است که بدل توضیح بیشتری را برساند؛ مانند: «اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِیمَ صراطَ االذین انعمتَ عَلیهم».
۱۰. النحو الوافی، حسن، عباس، ج۳، ص۶۶۶، پ۱.    
۱۱. حاشیة الصبان علی شرح الأشمونی علی ألفیة ابن مالک، الصبان، محمد بن علی، ج ۳، ص ۱۹۶.    
۱۲. حاشیة الصبان علی شرح الأشمونی علی ألفیة ابن مالک، الصبان، محمد بن علی، ج ۳، ص ۱۹۳.    
۱۳. النحو الوافی، حسن، عباس، ج۳، ص۶۷۴، پ۱.    
۱۴. همع الهوامع فی شرح جمع الجوامع، السیوطی، جلال الدین عبدالرحمن بن أبی‌بکر، ج ۳، ص ۱۱۱.     بعضی از عالمان نحو بدل کلّ از بعض را نیز ذکر کرده‌اند؛ همچون "جنات" در آیه «فَأُولَئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَلَا یُظْلَمُونَ شَیْئًا جنَّاتِ عَدْنٍ الَّتِی وَعَدَ الرَّحْمَنُ عِبَادَهُ بِالْغَیْبِ» (مریم/۶۱) که بدل کلّ از بعض بوده و "الْجَنَّةَ"، مبدل‌منه می‌باشد.
۱۵. شرح ابن عقیل علی ألفیة ابن مالک، ابن عقیل، بهاء الدین عبدالله بن عقیل، ج۳، ص۲۴۹.    
۱۶. بداءة النحو، صفائی بوشهری، غلام‌علی؛ قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶ ه ش، چاپ دوم، ‌ص ۲۴۵.
۱۷. مبادی العربیة، شرتونی، رشید، ج۲، ص۱۹۷ و ۱۹۸.    
۱۸. مبادی العربیة، شرتونی، رشید، ج۴، ص۳۴۹.     بعضی از عالمان نحو بدلی را به نام "بدل تفصیل"ذکر کرده و آن را به بدل اشتمال ملحق نموده‌اند. در این نوع، بدل به بیان اجمال موجود در مبدل‌منه خود می‌پردازد. مانند: «احترم والدیک امک و اباک» در این مثال "امک" و "اباک" تفصیلی برای "والدیک" است.
۱۹. بداءة النحو، صفائی بوشهری، غلام‌علی؛ قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶ ه ش، چاپ دوم، ‌ص ۲۴۵.
۲۰. النحو الوافی، حسن، عباس، ج۳، ص۶۷۰ تا ۶۷۲، پ۱.    
۲۱. النحو الوافی، حسن، عباس، ج ۳، ص ۶۷۱، پ ۱.     از بدل اضراب به بدل بَدَاء نیز تعبیر می‌شود.
۲۲. بداءة النحو، صفائی بوشهری، غلام‌علی؛ قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶ ه ش، چاپ دوم، ‌ص ۲۴۶، پ ۲.
۲۳. بداءة النحو، صفائی بوشهری، غلام‌علی؛ قم، مدیریت حوزه علمیه قم، ۱۳۸۶ ه ش، چاپ دوم، ‌ص ۲۴۶، پ۱.
۲۴. بقره (۲)، آيه ۲۱۷.    
۲۵. الجدول فی اعراب القرآن، صافی، محمود بن عبدالرحیم، ج ۲، ص ۴۴۸.    
۲۶. ترجمه نهج البلاغة، دشتی، محمد؛ قم، انتشارات پارسایان، چاپ دوم، ۱۳۷۹، حکمت ۳۳۸، ص ۷۰۸.



پژوهشکده باقرالعلوم.    

همچون ابن حاجب در [http://lib.eshia.ir/۴۰۸۲۳/۱/۵۹۶/يُفَارق مغنیraquo;.lt;/reftitr



جعبه ابزار