• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بدوّ (بر وزن علوّ)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بدوّ(بر وزن علوّ) یا ابداء یا بادی از مفردات نهج البلاغه به معنای ظهور، آشکار، آشکار شدن و آشکار کردن می‌باشد که حضرت علی (علیه‌السلام) در موارد گوناگونی از این واژه در همین معانی استفاده نموده است.



بدوّ (بر وزن علوّ) یا ابداء یا بادی به معنای ظهور، آشکار، آشکار شدن و آشکار کردن آمده است. چنان‌که راغب، آن را به معنای ظهور شدید دانسته است.


این واژه در معانی یاد شده، کاربردهای گوناگونی دارد که عبارتند از:

۲.۱ - ظهور مصلحت و رای

این واژه به جای ظهور مصلحت و رای نیز به کار می‌رود، چنان‌که آن حضرت (علیه‌السلام) در بیانی فرموده است: «و بدا من الایام کلوحها؛ از روزها عبوس و ترشروهای آن آشکار شد.»

۲.۲ - توصیه به زبیر

امام (صلوات‌الله‌علیه) به ابن عباس می‌فرماید پیش زبیر برو و رسالت مرا برسان و آن وقتی بود که هنوز جنگ بصره شروع نشده بود: «الق الزبیر فانّه الین عریکة فقل له: یقول لک ابن خالک عرفتنی بالحجاز و انکرتنی بالعراق فما عدا ممّا بدا؛ زبیر را ملاقات کن که آدمی نرمخوست و به او بگو پسر دایی‌ات علی می‌گوید: مرا در حجاز شناختی (و بیعت کردی) امّا در عراق نشناختی (و به‌جنگم آمدی) چه چیز تو را منصرف کرد از آن‌چه بر تو آشکار شده بود.» شریف رضی فرموده: جمله «فما عدا ممّا بدا» اولین بار از آن حضرت (علیه‌السلام) شنیده شده است.
منظور از «ممّا بدا» بیعت آن حضرت (صلوات‌الله‌علیه) در حجاز است که زبیر به او بیعت کرد. در این خصوص عبده می‌نویسد: «من» در «ممّا بدا» به معنی «عن» است.

۲.۳ - افزایش ایمان

امام (علیه‌السلام) همچنین در رابطه با زیادت ایمان فرموده: «انّ الایمان یبدو لمظة فی القلب کلّما ازداد الایمان ازدادت اللّمظة؛ ایمان به صورت تکه (و نقطه‌ای) در قلب آشکار می‌شود، هر وقت ایمان زیاد شود آن تکّه (نقطه) بزرگتر می‌شود.»

۲.۴ - توصیف قرآن

آن حضرت (صلوات‌الله‌علیه) درباره قرآن فرموده است: «المنهاج البادی.» و به قثم بن عباس فرماندار مکّه می‌نویسد: «و مر اهل مکّه الّا یاخذوا من ساکن اجرا فان الله سبحانه یقول: «سَواءً الْعاکِفُ فِیهِ وَ الْبادِ.» فالعاکف المقیم به و البادی الذی یحج الیه من غیر اهله؛ اهل مکّه را امر کن از کسی که از خارج وارد شده و در خانه‌های آن‌ها سکونت می‌کند، اجرتی نگیرند، زیرا خدا فرموده: مقیم و مسافر در آن یکسانند.» نامه ۶۷، ۴۵۸ عاکف کسی است که در مکّه مقیم است و «باد» کسی است که برای حجّ می‌آید.
در مجمع البیان آمده است: مسافر را «بادی» گویند که در محلّ ظاهر می‌شود.
بنا به تفسیر امام (علیه‌السلام) منظور از «سواء» مساوات در سکونت است و مراد از مسجد الحرام، مکّه می‌باشد.


۱. راغب أصفهانی،المفردات فی غریب القرآن، ص۱۱۳.    
۲. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۱۴۷، خطبه۱۰۱.    
۳. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۷۴، خطبه۳۱.    
۴. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۷۴، خطبه۳۱.    
۵. عبده، محمد، نهج البلاغة - ط مطبعة الإستقامة، ج۱، ص۷۳.    
۶. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۵۱۸، ح۵.    
۷. صبحی صالح، نهج البلاغه، ص۲۲۹، خطبه۱۶۱.    
۸. حج/سوره۲۲، آیه۲۵.    
۹. صالح، نهج البلاغه، ص۴۵۸، نامه۶۷.    
۱۰. شیخ طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج۷، ص۱۴۳.    



قرشی بنابی، علی‌اکبر، مفردات نهج البلاغه، برگرفته از مقاله «بدوّ»، ص۱۲۲-۱۲۱.    






جعبه ابزار