برهانالدین هروی
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
برهان الدّین، حیدر بن محمّدبن ابراهیم شیرازی رومی مشهور به صدرِ هروی،
متکلّم،
مفسّر،
ادیب و
فقیه حنفی قرن هشتم و نهم است.
احتمالاً در
شیراز زاده شد اما
تاریخ ولادتش معلوم نیست.
در
جوانی به بلاد
شرق از جمله
هرات و
خواف سفر کرد و ازاینرو برخی منابع لقب هروی و خوافی را برای او ذکر کرده اند.
وی از شاگردان ارشد
ملاّ سعدالدین تفتازانی بود و پس از تحصیل
علوم به
تدریس و تألیف پرداخت.
سخاوی او را مدرّس
مدرسه قزاریه شیراز خوانده است.
برهان الدین، پس از مدتی راهی
روم شرقی شد و در آنجا اقامت گزید.
سبب و زمان این
مهاجرت بدرستی معلوم نیست ولی با توجّه به شرایط و اوضاع
ایران در آن دوران شاید این مهاجرت پس از سقوط
شیراز و شهرهای دیگر به دست
تیمور و به دنبال کشتارهای بی امان او در سراسر ایران صورت گرفته باشد.
برهان الدّین هروی در
روم نیز به تدریس و تألیف ادامه داد و شاگردانی مانند
محمّدبن سلیمان کافیجی (کافیه جی)، مِنْلاخسرو (
مُلاّ خسرو،
دهخدا، ذیل واژه)، و ابن عربشاه
تربیت کرد.
به نوشته
طاش کبری زاده،
برهان الدّین در زمان حکومت
محمّدبن بایزید،
سلطان عثمانی (ح ۸۰۵ـ۸۲۴)، از علمای بانفوذ
عثمانی بود تا آنجا که به گفته
محمّد ثریّا به قتل
بدرالدین بن قاضی سماونه،
فتوا داد.
برهان الدین هروی آثار متعددی داشته است از جمله: شرح کتاب الایضاح قزوینی در
معانی و
بیان؛ حاشیه ای بر
حاشیه تفتازانی بر تفسیرِ
کشّاف زمخشری (که در آن اشکالات
میر سید شریف جرجانی را بر حاشیه
تفتازانی پاسخ گفته است)؛ شرح المواقف ایجی در
کلام؛ و شرح فرائض سجاوندی (یا الفرائض السّراجیة) در
فقه.
برهان الدین در ۸۳۰ یا بین ۸۲۰ و ۸۳۰ درگذشت .
ابن حجر،
وفاتِ او را در ۷۹۳ دانسته که احتمالاً صحیح نیست.
تشابه اسمیِ برهان الدّین با حیدربن احمدبن ابراهیم رفاعی شیرازی، و قرب زمانی آنان موجب شده که برخی
نویسندگان به اشتباه آن دو را یکی بدانند و برخی دیگر مانند سخاوی
و تمیمی
بخشهایی از زندگینامه آن دو را با هم درآمیزند.
(۱) ابن تغری بردی، المنهل الصافی، ج ۲، چاپ محمد محمدامین، قاهره ۱۹۸۴.
(۲) ابن حجر عسقلانی، الدرالکامنة فی اعیان المائة الثامنة، ج ۲، حیدرآباد دکن ۱۳۹۳/۱۹۷۳.
(۳) اسماعیل بغدادی، هدیة العارفین، ج ۱، در حاجی خلیفه، کشف الظنون، ج ۵، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۴) تقی الدین بن عبدالقادر تمیمی، الطبقات السنیّة فی تراجم الحنفیّة، ج ۳، چاپ عبدالفتاح محمد حلو، ریاض ۱۴۰۳/۱۹۸۳.
(۵) محمد ثریا، سجل عثمانی، استانبول ۱۳۰۸ـ۱۳۱۵.
(۶) مصطفی بن عبدالله حاجی خلیفه، کشف الظنون عن اسامی الکتب والفنون، بیروت ۱۴۱۰/۱۹۹۰.
(۷) علی اکبر دهخدا، لغت نامه، زیر نظر محمد معین، تهران ۱۳۲۵ـ۱۳۵۹ ش.
(۸) محمدبن عبدالرحمن سخاوی، الضوءاللامع لاهل القرن التاسع، قاهره (بی تا).
(۹) عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی، بغیة الوعاة فی طبقات اللغویین و النحاة، چاپ محمد ابوالفضل ابراهیم، قاهره ۱۳۸۴.
(۱۰) احمدبن مصطفی طاش کبری زاده، الشقائق النعمانیّة، چاپ احمد صبحی فرات، استانبول ۱۴۰۵.
(۱۱) احمدبن مصطفی طاش کبری زاده، مفتاح السعادة و مصباح السیادة، بیروت ۱۴۰۵.
(۱۲) عمررضا کحاله، معجم المؤلفین، بیروت (تاریخ مقدمه ۱۳۷۶).
(۱۳) عبدالحی بن عبدالحلیم لکنوی، الفوائدالبهیّة فی تراجم الحنفیّة، کراچی ۱۳۹۳.
(۱۴) محمد مجدی افندی، حدائق الشقائق (ترجمة شقائق)، استانبول ۱۹۸۹.
(۱۵) محمدعلی مدرس تبریزی، ریحانة الادب، تهران ۱۳۶۹ ش.
دانشنامه جهان اسلام، بنیاد دائرة المعارف اسلامی، برگرفته از مقاله «برهان الدّین»، شماره۱۰۹۹.