• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بندار بن حسین شیرازی(خام)

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بُنداربن حسین شیرازی ، از بزرگان صوفیة قرن چهارم . در منابع نام کامل او را بُنداربن حسین بن محمدبن مهلَّب شیرازی ، و کنیه اش را ابوالحسین آورده اند. وی متولّد شیراز و ساکن ارّجان بوده است (ابونعیم ، ج ۱۰، ص ۳۸۴؛
سلمی ، ص ۴۶۷؛
جامی ، ص ۲۳۰). تاریخ تولدش مشخص نیست . به نوشتة برخی منابع عالم به اصول قوم بوده و در علوم حقایق زبانی نیکو داشته است (ابونعیم، ج ۱۰، ص ۳۸۴ ؛
سلمی، ص ۴۶۷ ؛
جامی ، ص ۲۳۰).
ابن عساکر (ابن عساکر،ص ۱۷۹ـ۱۸۱) وی را خادم ابوالحسن اشعری معرفی کرده و ماجرای دیدار وی را با شبلی (متوفی ۳۳۴) حکایت کرده است . به نوشتة همو (ابن عساکر،ص ۱۷۹ـ۱۸۱) پدر بندار او را برای تجارت به بغداد فرستاد. گذر او به مجلس شبلی افتاد، کلام شبلی در او اثر کرد و به امر او همة اموال خود را در راه خدا بخشید. بندار شاگرد شبلی بود (انصاری ، ص ۵۰۱؛
جامی ، ص ۲۳۰ـ۲۳۱) و شبلی به او ارج می نهاد (انصاری ، ص ۵۰۱؛
جامی ، ص ۲۳۱؛
ابن عساکر، ص ۱۷۹؛
سلمی ، ص ۴۶۷). وی با جعفر • حَذّا نیز صحبت داشته و او را برتر از شبلی دانسته است (جامی ، ص ۲۳۱؛جامی ، ص۲۴۳؛
جنید شیرازی ، ص ۲۲۵ـ۲۲۶). ابن خفیف • شاگرد وی بوده است (جامی ، ص ۲۳۱؛
انصاری ، ص ۵۰۱). بندار در ۳۵۳ در ارجان وفات یافت (ابن عساکر، ص ۱۸۱) و شیخ ابوزُرعه طبری وی را غسل داد (ابن عساکر، ص ۱۷۹؛
سلمی،ص ۴۶۷ ؛
جامی، ص ۲۳۱ ؛
انصاری ، ص ۵۰۱). بندار سماع را بر سه گونه دانسته است : سماع به طبع ، سماع به حال و سماع به حقّ؛
ابونصر سرّاج سخن او را تفسیر کرده و گفته است سماع به طبع شنیدن آهنگ خوش است که بر هر طبعی خوشایند است و خاص و عام در آن مشترک اند، سماعِ به حال آن است که چنان در شنونده تأثیر می کند که احوال او را دگرگون می سازد و این دگرگونی در رفتار او ظاهر می گردد، سماع به حقّ آن است که مستمع را به فنا از صفات بشری و درک توحید و شهود واردات الهی می رساند (ابونصر سَرّاج،ص ۲۷۸ـ۲۷۹؛غزالی ، ج ۱، ص ۴۷۵؛غزالی ، ج ۱، ص۴۷۷ـ۴۷۸؛غزالی ، ج ۱، ص۴۸۰). به نوشتة روح الجنان ، بندار تصانیفی داشته و تفسیر او مشهور بوده است (عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، ص ۲۹۹).
منابع :
(۱) ابن عساکر، تبیین کذب المفتری فیما نسب الی الامام ابی الحسن الاشعری ، بیروت ۱۴۰۴/۱۹۸۴؛
(۲) عبدالله بن علی ابونصر سَرّاج ، کتاب اللُّمَع فی التصوف ، چاپ نیکلسون ، لیدن ۱۹۱۴؛
(۳) احمدبن عبدالله ابونعیم ، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء ، بیروت ۱۳۸۷/۱۹۶۷؛
(۴) عبدالله بن محمد انصاری ، طبقات الصوفیه ، چاپ سرور مولائی ، تهران ۱۳۶۲ ش ؛
(۵) عبدالرحمان بن احمد جامی ، نفحات الانس ، چاپ محمود عابدی ، تهران ۱۳۷۰ ش ؛
(۶) معین الدین جنیدبن محمود جنید شیرازی ، شَدُّالازار فی حَطّ الاوزار عن زوّار المزار ، چاپ محمد قزوینی و عباس اقبال ، تهران ۱۳۲۸ ش ؛
(۷) چاپ مجدد تهران ۱۳۶۶ ش ؛
(۸) محمدبن حسین سلمی ، طبقات الصوفیة ، چاپ نورالدین شریبه ، قاهره ۱۴۰۶/۱۹۸۶؛
(۹) عبداللطیف بن روزبهان ثانی ، روح الجنان فی سیرة الشیخ روزبهان ، در روزبهان نامه ، چاپ محمدتقی دانش پژوه ، تهران ۱۳۴۷ ش ؛
(۱۰) محمدبن محمد غزالی ، کیمیای سعادت ، چاپ حسین خدیو جم ، تهران ۱۳۶۴ ش .



جعبه ابزار