• خواندن
  • نمایش تاریخچه
  • ویرایش
 

بنی اشجع اصلی

ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف



بنی اشجع : از قبایل عدنانی ساکن حجاز
بنی اشجع به تبار اشجع بن ریث بن غَطَفان بن سعد از قبایل مُضر از عرب عَدْنانی
گفته می‌شود.
[۱] جمهرة انساب العرب، ص۲۴۹-۲۵۰.
[۲] نهایة الارب، ص۵۰.
[۳] معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.
بکر، سلیم و عمرو
[۴] النسب، ص۲۵۰.
فرزندان اشجع‌اند که از نسل آنان تیره‌هایی پدید آمد. بنوقُنْفُذ بن خلاوه، بنوفتیان بن سُبیع،
[۵] النسب، ص۲۵۱.
[۶] معجم قبائل العرب، ج۳، ص۹۰۸.
بَصّار،
[۷] الانساب، ج۱، ص۳۶۳.
دُهمان و عُلَیم
[۸] الانساب، ج۲، ص۵۱۷.
[۹] الانساب، ج۴، ص۲۳۱.
از آن جمله‌اند.
از قبایل همنام اشجعیان می‌توان به تبار اشجع بن عمرو تیره‌ای از کَهْلان از قَحْطانیان
[۱۰] معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.
و بنواشجع بن عامربن لیث از کِنانه اشاره کرد
[۱۱] الاغانی، ج۱۶، ص۶۹.
که با بنی اشجع مورد نظر متفاوت‌اند.
اشجعیها در همسایگی قبیله بنی ضَمْرَه و در مناطقی چون صهباء، الجَرّ، مروراة، ثاملیه
[۱۲] معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.
و صَحْن الحیل
[۱۳] معجم البلدان، ج۳، ص۳۹۴.
سکونت داشتند. ضَرْغد، اَکْوام، ایر، اَعیار، ضبع و هومه از کوههای
[۱۴] معجم قبائل العرب، ج۳، ص۸۸۸.
قبیله غَطَفان به شمار آمده که اشجعیها به عنوان زیرمجموعه ایشان در آنها سهیم بوده و در این مناطق نیز سکونت داشتند. بکری، سرزمین حجاز را به ۱۲ بخش تقسیم کرده و یکی از آنان را دار اشجع می‌داند.
[۱۵] معجم ما استعجم، ج۱، ص۱۰.
آنان از قبایلی بودند که محل سکونتشان به مدینه نزدیک تر از مکه بود.
آنان همپیمان بنی ضَمْرَه
[۱۶] تفسیر قمی، ج۱، ص۱۴۶.
و خزرج بودند و به دعوت خزرجیان در نبرد «بُعاث» ایشان را همراهی کردند
[۱۷] الاغانی، ج۱۷، ص۱۲۵.
[۱۸] معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.
و با بنوسُلیم بن منصور نیز نبردی داشته‌اند.
[۱۹] معجم البلدان، ج۲، ص۱۲۴.

اشجعیها از قبایلی دانسته شده‌اند که در برابر اسلام آوردن قبایل غِفار و اسلم واکنش نشان داده و با استهزا و سرزنش آنان می‌گفتند: اگر در اسلام خیری می‌بود آنان بر ما پیشی نمی‌گرفتند. آیه «و قالَ الَّذینَ کَفَروا لِلَّذینَ ءامَنوا لَو کانَ خَیرًا ما سَبَقونا اِلَیهِ» (احقاف/۴۶، ۱۱) به این مطلب اشاره دارد و مراد از کافران، بنی اشجع و دیگر خرده گیران مشرک هستند.
[۲۰] مجمع البیان، ج۹، ص۱۲۹.
[۲۱] تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۲۶.
[۲۲] مبهمات القرآن، ج۲، ص۴۸۹.
با توجه به مکی بودن آیه مورد نظر و اسلام اشجع در دوره مدنی، به نظر می‌رسد تطبیق آیه بر اشجع از سوی مفسران صورت گرفته است، در عین حال این گزارش چنانچه درست باشد حکایت از اسلام غِفار و اَسْلَم پیش از اشجع دارد.
روابط با پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم :
از روابط اشجعیها با رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم تا سال پنجم هجرت جز آنچه اشاره شد اخباری در دست نیست. در این سال آنان به فرماندهی مسعودبن رُخَیلَه اشجعی
[۲۳] الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۸۰.
[۲۴] البدایة والنهایه، ج۵، ص۱۰۶.

دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۶، صفحه ۱۲۳
(مسعربن جبله
[۲۵] مجمع البیان، ج۸، ص۵۳۳.
یا مسعودبن رخیلة بن نویره
[۲۶] جامع البیان، مج ۱۱، ج۲۱، ص۱۵۷.
[۲۷] تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۲۹.
مشرکان را در نبرد احزاب• همراهی کردند. واقدی تعداد ایشان را ۴۰۰ نفر برشمرده است.
[۲۸] المغازی، ج۲، ص۴۴۳.
[۲۹] السیرة النبویه، ج۳، ص۷۰۱.
[۳۰] تاریخ طبری، ج۲، ص۲۳۴.
[۳۱] الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۵۱.
منابع بسیاری از نقش نُعیم• بن مسعود اشجعی تازه مسلمان در پراکنده ساختن سپاه احزاب، به فرماندهی ابوسفیان سخن گفته‌اند
[۳۲] الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۷۸.
[۳۳] السیرة النبویه، ج۳، ص۷۱۲.
[۳۴] تاریخ طبری، ج۲، ص۲۴۲.
که اغراق آمیز به نظر می‌رسد.
آنان پس از غزوه بنی قریظه در سال ششم به تعداد ۱۰۰
[۳۵] الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۳۰۶.
[۳۶] البدایة والنهایه، ج۵، ص۱۰۶.
و به قولی ۷۰۰
[۳۷] تفسیر قمی، ج۱، ص۱۴۷.
[۳۸] تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۷.
تن به ریاست مسعود بن رخیله به مدینه آمده، در کنار کوه سَلْع فرود آمدند. رسول خدا اُسَید بن حصین را نزد ایشان فرستاد و با خرما از ایشان پذیرایی کرد، آنگاه از علت آمدنشان جویا شد. اشجعیها گفتند: ما از همه به شما از جهت مکانی نزدیک تر هستیم و از نبرد با پیامبر کراهت داریم، از این رو برای بستن پیمان عدم تعرض آمده‌ایم. در پی آن رسول خدا با ایشان پیمان بست و آنان بازگشتند. به نقل برخی، آیات ۸۹-۹۰ نساء/۴، به این ماجرا اشاره دارد و درباره ایشان و برخی قبایل دیگر نازل شده است:
[۳۹] تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۷.
«وَدّوا لَو تَکفُرونَ کَما کَفَروا فَتَکونونَ سَواءً فَلا تَتَّخِذوا مِنهُم اَولِیاءَ حَتّی یُهاجِروا فی سَبیلِ اللّهِ... اِلاَّ الَّذینَ یَصِلونَ اِلی قَوم بَینَکُم و بَینَهُم میثـقٌ اَو جاءوکُم حَصِرَت...». خداوند در این دو آیه برای مسلمانان بیان می‌دارد که برخی از کافران آرزو دارند که شما نیز کافر شوید، تا با آنان برابر باشید، از این رو مسلمانان را از دوستی با آنان برحذر می‌دارد و کشتن آنان را در صورت روی برتافتن از اسلام و هجرت در راه خدا فرمان می‌دهد؛ ولی گروههایی را از این حکم استثنا می‌کند، از آن جمله به قبایلی اشاره دارد که با مسلمانان پیمان صلح بستند. مطابق برخی گزارشها، اشجعیها نیز مانند برخی قبایل دیگر، پس از آنکه اسلام آوردند بر اثر اقدام خود بر پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم منت گذاشتند و چون برای غزوه حدیبیه فرا خوانده شدند سر پیچیدند و آیه «یَمُنّونَ عَلَیکَ اَن اَسلَموا قُل لا تَمُنّوا عَلَیَّ اِسلـمَکُم بَلِ اللّهُ یَمُنُّ عَلَیکُم اَن هَدکُم لِلایمـنِ اِن کُنتُم صـدِقین» (حجرات/۴۹، ۱۷) به این مطلب اشاره دارد.
[۴۰] کشف الاسرار، ج۹، ص۲۶۷.
خداوند در این آیه هرگونه منت بر پیامبر را از سوی این بادیه نشینان رد کرده، در مقابل، خود به جهت هدایت کردن آنها به ایمان، بر آنان منّت می‌گذارد.
اشجعیها در غزوه• خیبر (سال هفتم) به پرچمداری عوف بن مالک اشجعی
[۴۱] تاریخ المدینه، ج۳، ص۸۶۸.
شرکت
دائرة المعارف قرآن کریم، جلد ۶، صفحه ۱۲۴
داشتند و یک تن از آنان در آن نبرد به شهادت رسید.
[۴۲] المغازی، ج۲، ص۷۰۰.

در سال هشتم که پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم قبایل پیرامون مدینه را برای شرکت در فتح مکه فرا خواند اشجعیها با اجابت دعوت آن حضرت، به استعداد ۳۰۰ نفر
[۴۳] المغازی، ج۲، ص۸۲۰.
حضور یافتند. در این غزوه نیز عوف بن مالک پرچمدار آنان بود.
[۴۴] المغازی، ج۲، ص۸۰۱.
[۴۵] الطبقات، ج۴، ص۲۸۱.
[۴۶] اسدالغابه، ج۴، ص۱۵۶.
مطابق گزارش واقدی در غزوه حنین نیز آنان همچون فتح مکه دو پرچم داشتند که یکی را نُعیم بن مسعود اشجعی و دیگری را معقل بن سنان حمل می‌کرد.
[۴۷] المغازی، ج۲، ص۸۲۰.
[۴۸] المغازی، ج۳، ص۸۹۶.
برخی منابع، شمار ایشان را در این نبرد ۱۰۰۰ تن می‌دانند.
[۴۹] الدرالمنثور، ج۳، ص۲۲۵.
اشجعیها در غزوه تبوک (سال نهم) نیز شرکت داشتند.
[۵۰] المغازی، ج۳، ص۹۹۰.

پس از پیامبر صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم :
در جریان مرتد شدن برخی قبایل و سرپیچی از حکومت ابوبکر، عامه اشجعیان از اسلام بازگشتند
[۵۱] تاریخ طبری، ج۲، ص۴۷۵.
[۵۲] تاریخ دمشق، ج۲، ص۵۳.
[۵۳] معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.
؛ ولی پس از آن دوباره به اسلام گرویدند و با گسترش فتوحات، برخی از آنان به شام
[۵۴] الطبقات، ابن خیاط، ص۹۵.
[۵۵] الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۸۱.
و برخی به کوفه مهاجرت کرده، در آنجا ساکن شدند. خلیفة بن خیاط نام تعدادی از آنان را بر شمرده است.
[۵۶] الطبقات، ابن خیاط، ص۹۵.
[۵۷] الطبقات، ابن خیاط، ۹۶.
[۵۸] الطبقات، ابن خیاط، ۲۱۹-۲۲۰.

در قیام مردم بر ضدّ عثمان در سال ۳۵ هجری، اشجعیها نیز نقش داشتند، از این رو در قیام حرّه (سال ۶۱ هجری)، مسلم بن عقبه فرمانده یزید، معقل بن سنان اشجعی را که بر مهاجران مدینه ریاست داشت گردن زد.
[۵۹] النسب، ص۲۵۱.
[۶۰] الطبقات، ابن خیاط، ص۹۶.
[۶۱] الاشتقاق، ص۲۷۶.
در توطئه خوارج، شبیب بن بَجره اشجعی با همدستی ابن ملجم مرادی، در به شهادت رساندن امیرمؤمنان، امام علی علیه‌السّلام، همراه بود.
[۶۲] انساب الاشراف، ص۴۹۱.
[۶۳] تاریخ طبری، ج۴، ص۱۱۱.
[۶۴] المناقب، ص۳۸۲.
[۶۵] اعلام الوری، ج۱، ص۲۰۱.

منابع
اسد الغابة فی معرفة الصحابه؛ الاشتقاق؛ اعلام الوری باعلام الهدی؛ الاغانی؛ الانساب؛ انساب الاشراف؛ البدایة و النهایه؛ تاریخ الامم و الملوک، طبری؛ تاریخ مدینة دمشق؛ تاریخ المدینة المنوره؛ تفسیر القمی؛ تفسیر مبهمات القرآن؛ جامع البیان عن تاویل آی القرآن؛ الجامع لاحکام القرآن، قرطبی؛ جمهرة انساب العرب؛ السیرة النبویه، ابن هشام؛ الطبقات الکبری؛ کتاب الطبقات؛ کتاب النسب؛ کشف الاسرار و عدة الابرار؛ مجمع البیان فی تفسیر القرآن؛ معجم البلدان؛ معجم قبائل العرب القدیمة و الحدیثه؛ معجم ما استعجم من اسماء البلاد والمواضع؛ المغازی؛ المناقب؛ نهایة الارب فی فنون الادب.

فهرست مندرجات

۱ - پانویس
۲ - منبع


۱. جمهرة انساب العرب، ص۲۴۹-۲۵۰.
۲. نهایة الارب، ص۵۰.
۳. معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.
۴. النسب، ص۲۵۰.
۵. النسب، ص۲۵۱.
۶. معجم قبائل العرب، ج۳، ص۹۰۸.
۷. الانساب، ج۱، ص۳۶۳.
۸. الانساب، ج۲، ص۵۱۷.
۹. الانساب، ج۴، ص۲۳۱.
۱۰. معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.
۱۱. الاغانی، ج۱۶، ص۶۹.
۱۲. معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.
۱۳. معجم البلدان، ج۳، ص۳۹۴.
۱۴. معجم قبائل العرب، ج۳، ص۸۸۸.
۱۵. معجم ما استعجم، ج۱، ص۱۰.
۱۶. تفسیر قمی، ج۱، ص۱۴۶.
۱۷. الاغانی، ج۱۷، ص۱۲۵.
۱۸. معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.
۱۹. معجم البلدان، ج۲، ص۱۲۴.
۲۰. مجمع البیان، ج۹، ص۱۲۹.
۲۱. تفسیر قرطبی، ج۱۶، ص۱۲۶.
۲۲. مبهمات القرآن، ج۲، ص۴۸۹.
۲۳. الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۸۰.
۲۴. البدایة والنهایه، ج۵، ص۱۰۶.
۲۵. مجمع البیان، ج۸، ص۵۳۳.
۲۶. جامع البیان، مج ۱۱، ج۲۱، ص۱۵۷.
۲۷. تفسیر قرطبی، ج۱۴، ص۱۲۹.
۲۸. المغازی، ج۲، ص۴۴۳.
۲۹. السیرة النبویه، ج۳، ص۷۰۱.
۳۰. تاریخ طبری، ج۲، ص۲۳۴.
۳۱. الطبقات، ابن سعد، ج۲، ص۵۱.
۳۲. الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۷۸.
۳۳. السیرة النبویه، ج۳، ص۷۱۲.
۳۴. تاریخ طبری، ج۲، ص۲۴۲.
۳۵. الطبقات، ابن سعد، ج۱، ص۳۰۶.
۳۶. البدایة والنهایه، ج۵، ص۱۰۶.
۳۷. تفسیر قمی، ج۱، ص۱۴۷.
۳۸. تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۷.
۳۹. تاریخ المدینه، ج۱، ص۲۶۷.
۴۰. کشف الاسرار، ج۹، ص۲۶۷.
۴۱. تاریخ المدینه، ج۳، ص۸۶۸.
۴۲. المغازی، ج۲، ص۷۰۰.
۴۳. المغازی، ج۲، ص۸۲۰.
۴۴. المغازی، ج۲، ص۸۰۱.
۴۵. الطبقات، ج۴، ص۲۸۱.
۴۶. اسدالغابه، ج۴، ص۱۵۶.
۴۷. المغازی، ج۲، ص۸۲۰.
۴۸. المغازی، ج۳، ص۸۹۶.
۴۹. الدرالمنثور، ج۳، ص۲۲۵.
۵۰. المغازی، ج۳، ص۹۹۰.
۵۱. تاریخ طبری، ج۲، ص۴۷۵.
۵۲. تاریخ دمشق، ج۲، ص۵۳.
۵۳. معجم قبائل العرب، ج۱، ص۲۹.
۵۴. الطبقات، ابن خیاط، ص۹۵.
۵۵. الطبقات، ابن سعد، ج۴، ص۲۸۱.
۵۶. الطبقات، ابن خیاط، ص۹۵.
۵۷. الطبقات، ابن خیاط، ۹۶.
۵۸. الطبقات، ابن خیاط، ۲۱۹-۲۲۰.
۵۹. النسب، ص۲۵۱.
۶۰. الطبقات، ابن خیاط، ص۹۶.
۶۱. الاشتقاق، ص۲۷۶.
۶۲. انساب الاشراف، ص۴۹۱.
۶۳. تاریخ طبری، ج۴، ص۱۱۱.
۶۴. المناقب، ص۳۸۲.
۶۵. اعلام الوری، ج۱، ص۲۰۱.







جعبه ابزار