بهداشت محیط زیست(خام)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
قرآن از دو زاويه به مسئله بهداشت زيستمحيطى توجه كرده است: پارهاى آيات با ترسيم جهانبينى قرآنى، گونهاى خاص از روابط را ميان انسان و طبيعت تنظيم مىكنند و دستهاى ديگر از آيات با بيان مجموعهاى از گزارههاى اخلاقى، رفتارهاى زيستمحيطى بشر را به كنترل درمىآورند.
قرآن، ملكيت جهان را از آنِ خداوند دانسته:
«لِلَّهِ ما فِىالسَّمـوتِ و ما فِى الاَرض»و بشر را جانشين او در زمين معرفى كرده: «هُوَ الَّذى جَعَلَكُم خَلـئِفَ فِى الاَرض ...»(فاطر:۳۹) و اختيار تصرف و بهرهبردارى از آن را به او سپرده: «اَلَمتَرَوا اَنَّ اللّهَ سَخَّرَ لَكُم ما فِى السَّمـوتِ وما فِى الاَرضِ واَسبَغَ عَلَيكُم نِعَمَه...»(لقمان:۲۰) و او را آبادگر زمين مىشناساند: «هُوَ اَنشَاَكُم مِنَ الاَرضِ واستَعمَرَكُم فيها...»(هود:۶۱) و همه اين اختيارات را امانتى الهى مىشمرد: «اِنّاعَرَضنَا الاَمانَة ... و حَمَلَهَا الاِنسـن ...».(احزاب:۷۲) از سوى ديگر خداوند آفرينش جهان را حكيمانه و هدفمند وصف كرده: «و ما خَلَقنَا السَّمـوتِ والاَرضَ و ما بَينَهُما اِلاّ بِالحَقِّ ...»(حجر:۸۵) و هر پديده را در جهان به اندازه و شايسته شمرده: «... و خَلَقَ كُلَّ شَىء فَقَدَّرَهُ تَقديرا»(فرقان:۲)، هر عبث و خللى را از آن نفى مىكند:«وماخَلَقنَا السَّماءَ والاَرضَ وما بَينَهُما بـطِلاً».(ص:۲۷) همه پديدههاى اين جهان، مدلول و معنايى نشانه شناختى داشته، گياهان و باد و خاك و آب و... پديدههايى مفيد براى حيات معرفى مىشوند: «اِنَّفى خَلقِ السَّمـوتِ والاَرضِ واختِلـفِ الَّيلِ والنَّهارِ والفُلكِ الَّتى تَجرى فِى البَحرِ بِما يَنفَعُ النّاسَ و ما اَنزَلَ اللّهُ مِنَ السَّماءِ مِن ماء فَاَحيا بِهِ الاَرضَ بَعدَ مَوتِهاوبَثَّ فيها مِن كُلِّ دابَّة و تَصريفِ الرِّيـح ... لاَيـت لِقَوم يَعقِلون».(بقره:۱۶۴) حيوانات نيز امتهايى همانند آدميان شمرده شده: «و ما مِن دابَّة فِىالاَرضِ ولا طئِر يَطيرُ بِجَناحَيهِ اِلاّ اُمَمٌ اَمثالُكُم»(انعام:۳۸) و حتى نوح(عليه السلام)نيز در كنار نجات مؤمنان، موظف به حفظ نسل گونههاى مختلف حيوانات مىشود:«قُلنَا احمِل فيها مِن كُلّ زَوجَينِ اثنَين».(هود:۴۰) خداوند، زمين را براى زندگى انسان مهيا ساخته: «ولَكُم فِى الاَرضِ مُستَقَرٌّ ومَتـعٌ اِلى حين»(بقره:۳۶) و همه نيازمنديهايش را از خوراك و پوشاك و آب و ... براى او در زمين نهاده است: «والاَرضَ مَدَدنـها واَلقَينا فيها رَوسِىَ واَنبَتنا فيها مِن كُلِّ شَىء مَوزون • و جَعَلنا لَكُم فيها مَعـيِش».(حجر: ۱۹؛حجر:۲۰) اين جهانبينى به انسان اجازه هرگونه تصرف و ايجاد خلل در نظام آفرينش را نداده، به جاى تغيير روند آن ـ كه زندگى خود او را نيز به خطر مىاندازد ـ به همراهى با آن و آبادانى و حفظ و بقاى آن براى بهرهبردارى بيشتر دعوت مىكند.(مبانى حفاظت محيط زيست در اسلام)
قرآن در ادامه اين نگاه جهانشمول، چارهجويى اخلاقى را براى زندگى دنيوى انسان ترسيم مىكند. او بايد شكرگزار نعمتهاى خدا باشد و دست به اسراف و تبذير نزده، به نابودى و خرابى زمين اقدام نورزد، با اين حال گاه انسان در برابر اين نعمتها از در ناسپاسى درآمده، به تخريب محيط زيست خود و نابود ساختن جانداران مىپردازد: «سَعىفِىالاَرضِ لِيُفسِدَ فيها و يُهلِكَ الحَرثَ والنَّسلَ واللّهُ لايُحِبُّ الفَساد».(بقره:۲۰۵)(تفسير منسوب به امام عسكرى(عليه السلام)، ص ۶۱۷؛ جامعالبيان، مج۲، ج ۲، ص ۴۳۲ ـ ۴۳۴؛ الصافى، ج ۱، ص ۲۴۰) اين آيه بر اين نكته دلالت داردكه يكى از مصاديق مفهوم قرآنى فساد كه در آيات فراوانى به عنوان مفهوم جامع ارزشهاى منفى از آن ياد شده، تخريب محيط زيست است(معانى القرآن، ج ۱، ص ۱۵۰ ـ ۱۵۱): «ظَهَرَ الفَسادُ فِىالبَرِّ والبَحرِ بِما كَسَبَت اَيدِى النّاس ...».(روم:۴۱)(الميزان، ج ۸، ص ۱۹۶ ـ ۱۹۷؛ البيئة مشاكلها و قضاياها روية اسلاميه، ص ۳۱) از سوى ديگر اين شيطان است كه به دخل و تصرف در آفرينش و برهم زدن نظام طبيعى آن دعوت مىكند: «ولاَُضِلَّنَّهُم و لاَُمَنِّيَنَّهُم ولاََمُرَنَّهُم فَلَيُبَتِّكُنَّ ءاذانَ الاَنعـمِ ولاََمُرَنَّهُم فَلَيُغَيِّرُنَّ خَلقَ اللّهِ و مَن يَتَّخِذِ الشَّيطـنَ ولِيـًّا مِن دونِ اللّهِ فَقَد خَسِرَ خُسرانـًا مُبينـا».(نساء:۱۱۹) مفسران يكى از مصاديق تغيير آفرينش الهى را اَخْته كردن حيوانات دانسته(تفسير عبدالرزاق، ج ۱، ص ۱۷۳؛ جامع البيان، مج ۴، ج ۵، ص ۳۸۷ ـ ۳۸۸؛ التبيان، ج ۳، ص ۳۳۴)، آن را قابل تعميم بر هرگونه تغيير در آفرينش طبيعى حيوانات و انسانها و هرگونه شكنجه و آزار جانوران شمردهاند(الصافى، ج ۱، ص ۵۰۱؛ تفسير قرطبى، ج ۵، ص ۲۵۰)؛ همچنين نهى از كشتن هر جاندارى در منطقه حرم مكه و نيز در دوره حج در كنار مقاصد تعبدى مىتواند ناظر به آموزش بشر براى همزيستى با حيات پيرامون خود در قالب ايجاد نوعى منطقه حفاظت شده باشد.(قضايا البيئه من منظور اسلامى، ص ۴۸)
در كنار اين دو دسته آيات، قرآن در موارد بسيارى از تنوع زيستى جهان از وجود گياهان گوناگون (رعد:۳ ؛رعد:۴) و كوههاى رنگارنگ (فاطر:۲۷؛ ؛فاطر:۲۸)، آبهاى شور و شيرين (فاطر:۱۲) و آبهاى زيرزمينى (مؤمنون:۱۸)، درختان و جنگلها (نمل:۶۰)، باد و باران (اعراف:۵۷)، چرخه زندگى و مرگ (انعام:۹۵) و ... در مقام امتنان بر بندگان خبر داده كه نشان از اهميت و لزوم حفظ آن دارد.(النظام البيئى فى الاسلام) توجه به نگهدارى محيط زيست در روايات نيز در قالب سفارش به آبادانى زمينهاى لميزرع(مسند احمد، ج ۱، ص ۴۷۲) و پرهيز از بريدن بىدليل درختان و كشتن بىدليل حيوانات(السنن الكبرى، ج ۹، ص ۸۵ ـ ۸۶) و توجه به عمومى بودن منابع آب و مراتع و جنگلها(مستدرك الوسائل، ج ۱۷، ص ۱۱۴) و ... به چشم مىخورد.
منابع:
(۱)قرآن کریم.
(۲)مبانى حفاظت محيط زيست در اسلام.
(۳)تفسير منسوب به امام عسكرى(عليه السلام)؛
(۴)جامعالبيان؛
(۵)الصافى.
(۶) معانى القرآن.
(۷)الميزان؛
(۸)البيئة مشاكلها و قضاياها روية اسلاميه.
(۹) تفسير عبدالرزاق؛
(۱۰)جامع البيان؛
(۱۱)التبيان.
(۱۲) تفسير قرطبى.
(۱۳) قضايا البيئه من منظور اسلامى.
(۱۴)النظام البيئى فى الاسلام.
(۱۵)مسند احمد.
(۱۶)السنن الكبرى.
(۱۷) مستدرك الوسائل.