بهشت صدیقان (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
پیامبران، اولیای الهی و
ائمه اطهار مصداق بارز صدیقانند که هر کس در
سیره و منش آنان سیر کند از ایشان می باشد که در جنت مقیمند.
صدیقان، دارای مقامی بلند و والا در بهشت، پس از انبیای الهی هستند.
•ومن یطع الله والرسول فاولـئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین والصدیقین... وحسن اولـئک رفیقا (و كسانى كه از خدا و
پیامبر اطاعت كنند در زمره كسانى خواهند بود كه خدا ايشان را گرامى داشته (يعنى) با پيامبران و راستان و شهيدان و شايستگانند و آنان چه نيكو همدمانند.)
«و اما کلمه (صدیقین ) به طورى که خود
لفظ دلالت مى کند مبالغه در صدق است ، یعنى کسانى که بسیار صادقند چیزى که هست صدق تنها زبانى نیست ، یکى از مصادیق آن سخنانى است که
انسان مى گوید، یک مصداق دیگرش عمل است ، که اگر مطابق با زبان و ادعا بود آن عمل نیز صادق است ، چون عمل از
اعتقاد درونی حکایت مى کند، و وقتى در این حکایتش راست مى گوید، که ما فى الضمیر را بطور کامل
حکایت کند، و چیزى از آن باقى و بدون حکایت نگذارد، چنین عملى راست و صادق است ، و اما اگر حکایت نکند و یا درست و کامل حکایت نکند این عمل غیر صادق است ، و همچنین سخن صدق آن سخنى است که با واقع و خارج مطابقت داشته باشد، و چون گفتن نیز یکى از افعال است ، قهرا کسى که صادق در فعل خویش است سخن نخواهد گفت مگر آنچه که راست بودنش را مى داند، و مى داند که این سخن را در اینجا باید گفت ، و گفتن آن
حق است ، و بنابراین سخن چنین کسى هم صدق خبرى دارد، و هم صدق مخبرى .
پس
صدیق آن کسى است که به هیچ وجه
دروغ در او راه ندارد، و چنین کسى کارى که حق بودن آن را نمى داند نمى کند، هر چند که مطابق با هواى نفسش باشد و سخنى را که راست بودن آن را نمى داند نمى گوید، و قهرا حتى کسى به جز حق را هم نمى بیند، پس او کسى که حقایق اشیا را مى بیند، و حق مى گوید و حق انجام مى دهد.»
صدیقان، دوستان خوبی برای دیگر بهشتیان می باشند.
•ومن یطع الله والرسول فاولـئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین والصدیقین... وحسن اولـئک رفیقا (و كسانى كه از
خدا و پيامبر
اطاعت كنند در زمره كسانى خواهند بود كه خدا ايشان را گرامى داشته (يعنى) با پيامبران و راستان و
شهیدان و شايستگانند و آنان چه نيكو همدمانند.)
« «راستگویان»، کسانی که هم در سخن راست میگویند و هم با عمل و کردار
صدق گفتار خود را اثبات میکنند و نشان میدهند که مدعی
ایمان نیستند، بلکه به راستی به فرمانهای الهی ایمان دارند (و الصدیقین).
از این تعبیر روشن میشود: بعد از مقام
نبوت ، مقامی بالاتر از مقام صدق و راستی نیست، نه تنها راستی در گفتار، که راستی در عمل و کردار که شامل
امانت و
اخلاص نیز میگردد؛ زیرا «امانت» همان صداقت در عمل است، همان طور که «راستگوئی» امانت در گفتار است.
و در مقابل آن، هیچ صفت زشتی بعد از
کفر بدتر از «دروغ و
نفاق و
خیانت » در سخن و عمل نیست (باید توجه داشت: «صدیق»
صیغه مبالغه است و به معنی کسی است که سر تا پا راستی و درستی است).
در بعضی از روایات «صدیق» به علی علیهالسّلام و امامان
اهل بیت علیهمالسّلام تفسیر شده است و همان طور که بارها گفتهایم، این گونه تفسیرها بیان مصداق روشن و عالی
آیات است و معنی انحصار را نمیرساند. »
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «بهشت صدیقان».