بوی پیراهن یوسف (قرآن)
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
حضرت یعقوب تکانی خورد و با اطمینان و
امید کامل صدا زد اگر
زبان به بدگوئی نگشائید و مرا به
سفاهت و نادانی و
دروغ نسبت ندهید به شما میگویم من بوی یوسف عزیزم را میشنوم من احساس میکنم دوران غم و محنت به زودی به سر میآید، و زمان
وصال و پیروزی فرا میرسد.
پیراهن
حضرت یوسف ، دارای بوی مخصوص به یوسف علیه السلام بود: «اذهبوا بقمیصی هـذا... • ولما فصلت العیر قال ابوهم انی لاجد ریح یوسف...»،این پیراهن مرا ببرید و به
صورت پدرم بیندازید، بینا میشود، و همگی
خانواده نزد من آئید. هنگامی که
کاروان (از
سرزمین مصر) جدا شد پدرشان (یعقوب) گفت من بوی یوسف را احساس میکنم اگر مرا به نادانی و کم عقلی نسبت ندهید!.
اما همزمان با حرکت کاروان از
مصر ، ناگهان در خانه
یعقوب ، حادثهای رخ داد که همه را در بهت و تعجب فرو برد، یعقوب تکانی خورد و با اطمینان و امید کامل صدا زد اگر زبان به بدگوئی نگشائید و مرا به
سفاهت و نادانی و
دروغ نسبت ندهید به شما میگویم من بوی یوسف عزیزم را میشنوم من احساس میکنم دوران غم و محنت به زودی به سر میآید، و زمان
وصال و پیروزی فرا میرسد،
خاندان یعقوب لباس عزا و ماتم از تن بیرون میکنند و در جامه شادی و سرور فرو خواهند رفت، اما
گمان نمیکنم شما این سخنان را باور کنید.
در
مجمع البیان از
امام صادق علیه السّلام روایت کرده که در
تفسیر آیه «و لما فصلت العیر قال ابوهم انى لاجد ریح یوسف لو لا ان تفندون» فرموده : یعقوب بوى یوسف را هماندم شنید که
کاروان از مصر بیرون شد، و فاصله کاروان تا
فلسطین که محل سکونت یعقوب بود، ده
شب راه بود.
فرهنگ قرآن، مرکز فرهنگ و معارف قرآن، برگرفته از مقاله «بوی پیراهن یوسف».