بویطی خام
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بُوَیْطی، ابویعقوبیوسف بن یحیى قرشی(د ۲۳۱ق/۸۴۶م)، فقیه، زاهد و محدث مصری، شاگرد و جانشین شافعی، نسبت وی به بوبط، روستایی درصعید مصر میرسد(سمعانی، ج۲، ص۳۶۶؛ یاقوت، ج۱، ص۷۶۶). از تاریخ تولد وی در منابع ذکری به میان نیامده است، ولی براساس آگاهیهای موجود دربارۀ روایت وی از ابنوهَب(د۱۹۷ق/۸۱۳م)، میتوان ولادت او را در نیمۀ دوم سدۀ ۲ق تخمین زد.
بویطی از ابنوهب ومحمد بن ادریس شافعی حدیث شنید(ابنندیم، ص۲۶۵؛ ابنابی حاتم، ج۴، ص۲۳۵؛ خطیب، ج۱۴، ص۲۹۹؛ ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۲، ص۵۹؛ دارمی، ص۳۶۰). در فهرست کسانی که از او روایت کردهاند، از ربیع بن سلیمان مرادی، ابواسماعیل ترمذی، ابراهیم بن اسحاق حربی، ابوحاتم رازی، عثمان بن سعید دارمی، قاسم بن مغیرۀ جوهری، احمد بن منصوررمادی، قاسم بن هاشم سمسار، احمد بن ابراهیم بن فیل، محمد بن عامر مِصّیصی، ابوسهل محمود بن نضر بن واصل بُخاری، یحیی بن عثمان بن صالح مصری و ابوالولید مکی میتوان یاد کرد(ابنندیم، ص۲۶۶؛ ابنابی حاتم، ج۴، ص۲۳۵؛ خطیب، ج۱۴، ص؛ سمعانی، ج۲، ص۳۶۷؛ ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۲، ص۵۹؛ سبکی، ج۲، ص۱۶۳؛ ابنحجر، ج۱۱، ص۴۲۷). از نظر اعتبار در نقل حدیث، ابوحاتم اورا «صدوق»(ابنابی حاتم، ج۴، ص۲۳۵)، و احمد عجلی او را ثقه و پیرو سنت دانسته است(ذهبی، العبر، ج۱، ص۳۲۳)
بویطی فقه را نزد شافعی فرا گرفت. پس از مرگ شافعی(۲۰۴ق/۸۱۹م). با وجود رقیبانی چون محمد بن عبدالله بن عبدالحکم(د ۲۶۸ق/۸۸۱م)، بویطی که از بقیه مسنتر بود، جانشین وی در امر تدریس و فتوا گشت(خطیب، ج۱۴، ص۳۰۱؛ ابواسحاق، ص۹۸؛ ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۲، ص۶۰؛ سبکی، ج۲، ص۱۶۳). گفتهاند که شافعی استفتائات را به او ارجاع میداد(عبادی، ص۷) و نیز اورا اعلم اصحاب خود میدانست(خطیب، ج۱۴، ص۳۰۱؛ ابواسحاق، ص۹۸؛ ذهبی، العبر، ج۱، ص۳۲۳). ابنندیم(ابنندیم، ص۲۶۶)، مُزَنی را فقیهترین اصحاب شافعی، و بویطی را صالحترین آنها خوانده است. همچنین تسلط وی براحتجاج به کتاب خدا ستوده شده است(عبادی، ص۷). ابنحزم(ابنحزم، ص۳۳۳)، بویطی را از مجتهدان اصحاب شافعی محسوب میدارد(شافعی، ج۶، ص۲۳۶؛ عبادی، ص۹).
بویطی در جریان محنه در روزگار الوائق باالله(حک ۲۲۷-۲۳۲ق/۸۴۲-۸۴۷م) در مصر بازداشت، ودر غل و زنجیر به بغداد آورده شد. در ماجرای بازداشت وی، از حسادت و سعایت برخی چون ابنابی اللیث، قاضی حنقی مصر، ابوبکر اصم، اصحاب ابنابی دؤاد، فرزند شافعی و مزنی یاد شده است(ابنعبدالبر، ص۱۰۹؛ ذهبی، سیراعلام النبلاء، ج۱۲، ص۶۰_۶۱؛ سیوطی، ج۱، ص۳۰۶). وی که قائلان به مخلوق بودن قرآن را کافر میدانست، براثر پافشاری در عقیدۀ خود زندانی گردید و در حبس درگذشت(ابوالعرب، ص۴۴۸؛ عبادی، ص۸؛ خطیب، ج۱۴، ص۲۹۹_۳۰۰؛ ابواسحاق، ص۹۸).
بویطی دو مختصر از کتابهای شافعی ترتیب داده بود که ابنندیم(ابنندیم، ص۲۶۶) آنها را با عنوانالمختصر الکبیر و المختصر الصغیر معرفی کرده است. گفتنی است که مختصر بویطی به ترتیب بابهای المبسوط شافعی تنظیم شده بود(عبادی، ص۹)و علاوه برکتابهای موجود در المبسوط افزودههای فراوانی نیز داشته است(بیهقی، ج۱، ص۲۵۵). این کتاب نزد سبکی موجود بوده، و اقتباسهایی از آن را در طبقات خود آورده است(سبکی، ج۲، ص۱۶۳؛ سبکی، ج۲، ص۱۶۶_۱۷۰). به هر تقدیر، بویطی را مروج آثار مصری شافعی دانستهاند(ابنعبدالبر، ص۱۰۹؛ عبادی، ص۷_۸). دربرخی گزارشها آمده است که آثار وی نسبت به دیگر کتب، خطای کمتری دارد(خطیب، ج۱۴، ص۳۰۱). دیگر اثر وی کتاب الفرائض است(ابنندیم، ص۲۶۶).
فهرست منابع:
(۱) ابنابی حاتم، الجرح و التعدیل، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۷ق/۱۹۵۳م؛
(۲) ابنحجر عسقلانی، تهذیب التهذیب، حیدرآباد دکن، ۱۳۲۷ق؛
(۳) ابنحزم، «اصحابالفتیا» جوامعالسیره، به کوشش احسان عباس و دیگران، قاهره، دارالمعارف؛
(۴) ابنعبدالبر، الانتقاء، بیروت، دارالکتبالعلمیه؛
(۵) ابنندیم، الفهرست؛
(۶) ابواسحاق شیرازی، طبقات الفقهاء، به کوشش احسان عباس، بیروت، ۱۴۰۱ق/۱۹۸۱م؛
(۷) محمد ابوالعرب تمیمی، المحن، به کوشش یحیى وهیب جببوری، بیروت، ۱۴۰۳ق/۱۹۸۳م؛
(۸) احمد بیهقی، مناقبالشافعی، به کوشش احمد صفر، قاهره، ۱۳۹۰ق/۱۹۷۰م؛
(۹) احمد خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، قاهره، ۱۳۴۹ق؛
(۱۰) عبدالله دارمی، سنن، قاهره، ۱۳۹۸ق/۱۹۷۸م؛
(۱۱) محمد ذهبی، سیراعلام النبلاء، به کوشش شعیب ارنؤوط و دیگران، بیروت، ۱۴۰۴ق/۱۹۸۴م؛
(۱۲) محمد ذهبی، العبر، به کوشش محمدسعید بن بسیونی زغلول، بیروت، ۱۴۰۵ق/۱۹۸۵م؛
(۱۳) عبدالوهاب سبکی، طبقات الشافعیة الکبرى، به کوشش عبدالفتاح محمد حلو و محمود محمد طناحی، قاهره، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۴م؛
(۱۴) عبدالکریم سمعانی، الانساب، حیدرآباد دکن، ۱۳۸۳ق/۱۹۶۳م؛
(۱۵) سیوطی، حسن المحاضره، به کوشش محمدابوالفضل ابراهیم، قاهره، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م؛
(۱۶) محمد شافعی، الام، به کوشش محمدزهری نجار، بیروت، ۱۳۹۳ق/۱۹۷۳م؛
(۱۷) محمد عبادی، طبقات الفقهاء الشافعیه، به کوشش یوستا ویتستام، لیدن، ۱۹۶۴؛
(۱۸) یاقوت، بلدان؛