بیبرس
ذخیره مقاله با فرمت پی دی اف
بِیْبَرْس،
داستان پهلوانی مردمی به زبان عامیانه عربی با عنوان سیرةالملک الظاهر بیبرس که با الهام از زندگی بیبرس، الملک الظاهر رکنالدین ابوالفتح چهارمین فرمانروای سلسله ممالیک بحری
مصر پدید آمده است.
بِیْبَرْس،
داستان پهلوانی مردمی به زبان عامیانه عربی با عنوان سیرةالملک الظاهر بیبرس که با الهام از زندگی بیبرس، الملک الظاهر رکنالدین ابوالفتح چهارمین فرمانروای سلسله ممالیک بحری
مصر پدید آمده است.
زمان نگارش کتاب و نیز نویسنده یا نویسندگان آن به درستی روشن نیست. نخستین کسی که از آن نام برده،
ابنایاس در
سده ۱۰ق است
اما بنابر برخی قرائن میتوان حدس زد که این کتاب پس از سده ۷ و حداکثر تا سده ۹ق نوشته شده باشد.
خلط دورههای تاریخی و رعایت نشدن «وحدتهای سه گانه زمان و مکان و اشخاص» در این داستان، نشان میدهد که احتمالاً طرح خطوط اصلی آن، در زمان حیات بیبرس پدید آمده باشد و سپس در طول زمان توسط راویان متعدد، حکایتهایی بر آن افزوده شده، یا بخشهایی از آن تغییر یافته باشد.
سیرةالملک الظاهر بیبرس از زبان یک راوی ناشناخته با
درود بر
پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) آغاز میشود و بدون هیچ مقدمهای وارد اصل قصه میگردد که در آن،
ملک صالح ایوبی از تعبیر رؤیای شگفتی که دیده بود، در مییابد که در
حکومت وی، سپاهی نیرومند به فرماندهی جوانی پدید میآید که بر دشمنان
اسلام پیروز میشود
ملک صالح تاجری به نام علی آغا وراق را مامور
خرید بردگانی برای تشکیل این
سپاه میکند. در میان این بردهها، نوجوانی محمود نام بود که در اصل پادشاهزاده است. وی طی حوادثی به فرزند خواندگی بانویی اشرافی و نیکوکار به نام
فاطمه اقواسی درمیآید و نام بیبرس بر او گذاشته میشود.
از این پس، همه حوادث و شخصیتهای دیگر، پیرامون این شخصیت اصلی شکل میگیرد
و او در خلال ماجراهایی به فرماندهی سپاه و سپس حکومت مصر میرسد.
چهارچوب اصلی داستان را
تاریخ دوره ممالیک و حوادث آن تشکیل میدهد و هر چند این کتاب به هیچوجه جنبه تاریخی ندارد، اما همه حوادث و شخصیتهای آن الهام گرفته شده از شخصیتهای تاریخی و واقعی این دوره است
که در هماهنگی با ذوق و تخیل نویسنده دگرگونی یافتهاند؛ چنانکه
منگوخان نواده
چنگیز به منکتم، و نام
هولاکوخان به قان هلاون تغییر یافته،
و سپس ماجراها و حوادثی خارقالعاده (که همه آنها زاییده خیال پدید آورنده یا پدیدآورندگان است) پیرامون این شخصیتها شکل گرفته است.
برخی از پژوهشگران، این کتاب را بیان ادبی باشکوهی از دوره ممالیک و حوادث مهم آن دانستهاند.
زیرا دو حادثه بزرگی که روح اعراب را به شدت آزرده است، یعنی سقوط
خلافت عباسی به دست
مغولان و
جنگهای صلیبی و از دست دادن
بیت المقدس، آنچنان که تخیل ملی و آرمانی اعراب میپسندیده، در آن بازتاب یافته است. بنابراین، در این کتاب شوکت و هیبت مغولان فرو میریزد و خلافت
بغداد ادامه مییابد و جنگهای صلیبی با شکست نهایی صلیبیان و بازپسگیری بیت المقدس به پایان میرسد.
سیرةالملک الظاهر بیبرس همچنین صحنه نزاع و درگیری دو فرهنگ و جهان کاملاً متفاوت و متضاد است: جهان اسلام و جهان
مسیحیت، از آنجا که صحنه این رویارویی بسیار گسترده است و از سویی مصر و
شام و تمامی سرزمینهای
بیزانس و برخی سرزمینهای اروپایی را در برمیگیرد و از سوی دیگر تا
سودان و مناطق بالای
رود نیل پیش میرود، شخصیتهای اسلامی و مسیحی در آن بسیار متنوعاند.
از میان فرماندهان صلیبی، نویسنده شخصیت خیالی دیگری آفریده است تا در برابر بیبرس، نماد مسیحیت صلیبی و نیز نماد دشمنی با اسلام باشد.
این شخصیت که جُوان نام دارد. فرزندی نامشروع و نواده راهبی در دیرنشوان است.
وی برپایه برخی اعتقادات عامیانه اسلامی، همه خصوصیات فرزندان نامشروع چون زشتی ظاهری و خباثت درونی را داراست.
در برابر این شخصیت، بیبرس از همه ویژگیهای یک
مسلمان و یک حکمران آرمانی بهرهمند است و در یک فضای به شدت دینی و عاطفی در چهره قهرمانی بیبدیل با
ظلم و
کفر و
فساد مبارزه میکند.
با این حال، این دو شخصیت مقهور سرنوشتی محتوم و مقدرند.
همچنین، این اثر تجلیگاه احساسات و عواطف اجتماعی، سیاسی، دینی و نیز آرزوهای جامعه
عرب و به ویژه مصر در سدههای ۷ تا ۹ق است. حتیٰ کمرنگ شدن چهره برخی شخصیتها و عبور زودگذر داستان از آنها دلایل عاطفی و اجتماعی دارد. به عنوان مثال، نام ملک کامل ایوبی که بیت المقدس را بدون مقاومت بر فردریک دوم واگذار کرد، تنها یک بار در داستان آمده است.
به همینترتیب، برخی خصومتهای قومی عرب نیز در این اثر انعکاس یافته است، چنانکه منکتم (منگو) خان مغول، نواده انوشیروان
پادشاه ایران باستان، و
آتش پرست معرفی میشود
و هلاون (هولاکو) و همه وزیرانش مجوساند.
این کتاب خلقیات و مفاسد اخلاقی جامعه عرب را در آن روزگار نیز نشان میدهد
و صحنههایی از
چاپلوسی و
تملق به صاحبان
قدرت و
ثروت و نیز ضعف و زبونی جامعه در برابر قدرتمندان، در فضایی طنزآلود در آن بازتاب یافته است.
از نکتههای قابل تامل در سیرة، نقش بسیار مثبت فداییان اسماعیلی
و حضور پررنگ گروههایی از
صوفیان در آن است
سبک نگارش کتاب شیوه داستان در داستان است که سلسلهوار به هم پیوند خوردهاند و بیشباهت به کتابهایی چون هزار ویک شب نیست
و برخی نکتهها و حکایتهای مشترک نیز در آنها دیده میشود؛ از جمله،
قصه مریم زناریه.
اما در طبقهبندی ادبی، این اثر را در شمار حماسههای ملی عرب، همچون
سیره سیف بن ذییزن قرار دادهاند
که قهرمان اصلی آن ملت مصر است و در قالب بیبرس و دیگر شخصیتها تجلی یافته است.
نثر کتاب به لهجه عامیانه مردم
قاهره در دورههای اخیر نزدیک است.
شاید روایتهای شفاهی مکرر یا تغییراتی تدریجی که به دست کاتبان صورت گرفته است، موجب چنین تحولی در نثر کتاب شده باشد.
در خلال متن اشعاری دیده میشود که بیشتر نمونههایی از نظم تعلیمی است و محتوای آنها پندهای اخلاقی با اظهار شکوه از روزگار است.
استفاده از
سجع در بسیاری از جاهای متن دیده میشود؛ اما نکته قابل توجه وجود واژههای
فارسی نسبتاً زیاد در این اثر است که برخی از آنها بدون هیچ تغییری به کار برده شده است، مانند واژههای دشمن،
میخانه،
جبا کردن،
دستور،
قهوهچی،
رکابخانه،
مارستان،
تنبان،
شمعدان
و....
نسخههای خطی این کتاب بسیار متعدد و گوناگون است و کهنترین آنها احتمالاً نسخه
واتیکان (
قرن ۱۶م) است. در آغاز قرن ۲۰م، چاپ تنقیح شدهای از کتاب (۱۰جلدی) در مصر منتشر شد، اما آنچه همه جا در دسترس عامه مردم قرار دارد، روایت سخت مختصر شده آن است.
از سال ۲۰۰۰م، «انجمن فرانسوی پژوهشهای عربی» در
دمشق به انتشار مجدد براساس نسخه دمشق دست زد و کوشید در درون متن، همه واژگان، ساخت و تعبیرات عامیانه کتاب را حفظ کند تا زیانی به اصالت اثر وارد نگردد. همه اصطلاحات مردمی در حاشیه کتاب شرح شده است. چاپ کتاب تاکنون (۱۳۸۳ش) پایان نیافته است.
(۱) انس الوجود ثناء، بین الظاهر بیبرس و الهلالیة، الفنون الشیعبیة، قاهره، ۱۹۸۸م، شم ۲۵.
(۲) بوهاس جوک زخریا، مقدمه بر سیرة الملک.
(۳) تونجی، محمد، المعجم المفصل فی الادب، بیروت، ۱۴۱۳ق/۱۹۹۳م.
(۴) دجانی برهان، سیرة الملک الظاهر بیبرس، عرض و نقد ادبی، الصراع الاسلامی ـ الفرنجی علیٰ فلسطین فی القرون الوسطیٰ، به کوششهادیه دجانی شکیل و برهان دجانی، بیروت، ۱۹۹۴م.
(۵) سیرةالملک الظاهر بیبرس، به کوشش جبوهاس و کزخریا، دمشق، ۱۹۰۸م.
(۶) ضیف شوقی، عصر الدول و الامارات، مصر، قاهره، دارالمعارف.
(۷) قاسم عبده، الشخصیات التاریخیة فی سیرة الظاهر بیبرس، الفنون الشعبیة، قاهره، ۱۹۸۷م، شم ۱۸.
(۸) نیکلسن ر ا، تاریخ الادب العباسی، ترجمه صفا خلوصی، بغداد، ۱۳۸۷ق/۱۹۶۷م.
(۹) EI ۲.
(۱۰) Lane E W، An Account of the Manners and Customs of the Modern Egyptians، London، ۱۸۹۰.
دانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، ج۱۳، ص۵۳۱۹، برگرفته از مقاله «بیبرس».